در حالی که انجام یک عمل جراحی عظیم برای آموزش و پرورش و وضعیت وخیم و بحران زده کل مجموعه آن لازم و ضروری است عده ای به بهانه های تکراری همچون گذشته، از انجام هر اقدام مثبت برای آموزش و پرورش جلوگیری می کنند.این دسته از افراد در کمال تاسف سرنوشت کل نظام آموزشی کشور را به گروه ،حزب و جناح خود ارتباط می دهند در صورتی که در هیچ کجای دنیا از شرق تا غرب ، راهبرد کلی آموزش و پرورش یک کشور را نه یک شخص در سطح وزیر و نه حتی رئیس جمهور آن کشور نیز نمی تواند به تاخیر و تغییر بیاندازد.
چه زمانی این سناریو تکراری الان وقتش نیست تمام می شود؟
یک زمان به علت حساسیت های برون منطقه ای زمان انجام اقدام عملی برای معلمان یا استیضاح وزیر نیست.
یک زمان به علت مصالح حزبی و گروهی، یک زمان به علت شروع مدارس، یک زمان به علت شروع امتحانات پایانی، زمانی به علت شروع کار دولت جدید و زمانی دیگر به علت رو به پایان بودن عمر دولت .
تا چه زمانی این دور باطل همچنان ادامه خواهد داشت ؟
آموزش و پرورش به عنوان زیر بنای کشور و عامل رشد و توسعه و رفاه کل کشور به هیچ عنوان نباید وابسته به اشخاص یا اقدامات دولتی باشد بلکه دولت و وزرا فقط می بایست مجریان و عمل کنندگان به سیاست کلی مدون کشور در سند بنیادین باشند و به مانند سازمان نیروهای مسلح و اطلاعاتی کشور که تغییر رییس جمهور و حتی وزیر ، در سیاست مدون و پیش مصوب شده مرزی و برون مرزی این سازمان ها تاثیری ندارد.
چرا باید حضور وزیر و مجموعه زیر دستی او را ، با وجود این همه ضعف تحمل کرد ، مجموعه ای که طرح سند بنیادین را تبدیل به شو طنز تلویزیونی کرده و هرگاه که احساس خطر کرده یک نمایش جدید اجرا می کند. مجموعه ای که فقط ارقام دهن پر کن در جامعه اعلام می کنند بدون ذکر این نکته که عایدی واقعی معلمان از این ارقام میلیاردی در زندگی واقعی و منزلت اجتماعی چیست؟
آیا اجرای ناقص نظام هماهنگ با افزایش میانگین سیصد هزار تومان در بهترین حالت دردی را از معلمان کشور دوا کرد؟
در حالی که هم اکنون طبق آمار رسمی کشور معلمان زیر خط فقر هستند چه چیزی به سود معلمان طی این سه سال و قبل از آن طی هشت سال تغییر کرد و کرده؟( مرکز پژوهش های مجلس در سال گذشته دو میلیون سیصد هزار تومان دریافتی را خط فقر دانسته البته اغلب کارشناسان این رقم را امسال سه میلیون و پانصد هزار تومان اعلام کرده اند)
اکنون که بهترین فرصت برای رسیدن به برابری های حداقلی با سایر کارمندان است چرا باید وجود وزیری را تحمل کرد که به قول عامه آسته می رود و آسته می آید؟
شما کجا و کدام جلسه را به یاد دارید که جناب وزیر آموزش و پرورش یک بار فریاد برآورد و بگوید« برای وضعیت بحرانی معلمان ، مدارس و یا دانش آموزان کاری کنید؟»(به مانند وزیر بهداشت که هر روز در هر مناسبتی می گوید : زنان تا قبل طرح نظام سلامت در کف بیمارستان زایمان می کردند.)
وزیر آموزش و پرورش به جز وعده سرخرمن دادن آن هم برای مطالباتی که مربوط به سال های گذشته فرهنگیان به خصوص بازنشستگان است چه کرده است ؟
جتی اگر این مطالبات ( که هنوز وصول نشده) هزاران میلیارد تومان باشد چه سودی برای امروزه روز معلمان دارد؟
کدام بدهکار را دیده اید که در رسانه ملی به طلبکار خود بگوید خوشحال باشید بالاخره بدهی ام را به شما خواهم داد؟
یا کدام طلب کار را دیده اید که برای وصول طلب خود بعد از سه سال زحمت و دوندگی جشن برپا کند؟
جناب وزیر این را که ما هم بلد هستیم.
در پایان بایست یادی از مولانا کرد و گفت:
دو صد گفته چون نیم کردار نیست...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
جلب رضایت مخاطبین روشهای مختلفی دارد
یک نوعش توجه به مخاطب است حتی اگر هیچ کاری برایش انجام نشود
دریغ و افسوس از کمی توجه
حاجی بابایی در این صفحه پیداش نیست... چرا!!!!؟؟؟