مطابق اعلام قبلی ، آزمون ضمن خدمت برای معلمان منطقه 9 در دبیرستان نمونه دولتی شهید فرجی روز سه شنبه دوازدهم مرداد برگزار گردید .
موضوع این آزمون ، جهان بینی توحیدی نوشته استاد شهید مرتضی مطهری بود .
با توجه به استقبال قابل توجه معلمان ، آنان در 3 گروه ( 3 کلاس ) تقسیم بندی شده بودند .
من در کلاس 39 بودم .
زمانی که وارد محوطه مدرسه شدم ، جمعیت زنان شرکت کننده به هیچ وجه قابل مقایسه با مردان نبود !
درست بر عکس حضور آنان در فضاهای مجازی و نیز عرصه های مدیریتی ( از 759 منطقه و ناحیه آموزشی کشور فقط 18 مدیر زن هستند ).
در این باره قبلا یادداشتی با موضوع " زنان ، آموزش و پرورش و مطالبه محوری" نوشته ام . ( این جا )
در جایی اشاره کرده بودم :
2 / 81 درصد از مراجعه کنندگان به صدای معلم " مردان " و تنها 8 / 18 درصد را زنان تشکیل می دهند .
این آمار بسیار شبیه ترکیب جنسیتی شاغل در آموزش و پرورش شهر تهران است که بیش از 80 درصد معلمان را زنان تشکیل می دهند .
می توان از این جداول و نیز آمارهای ارائه شده چنین نتیجه گرفت که :
" زنان نسبت به مردان پی گیری کم تری نسبت به موضوعات آموزش و پرورش و نیز مطالبات فرهنگیان و معلمان " حداقل در فضای مجازی دارند .
روز آزمون نیز به نظر می رسید که بیش از 80 درصد شرکت کنندگان ، همکاران خانم بودند .
آزمون با بیش از 10 دقیقه تاخیر شروع شد .
پس از توزیع دفترچه سوالات و برگه پاسخ گویی ؛ صحبت ها و پچ پچ های بین همکاران برای یافتن پاسخ صحیح ( و البته به قول خودشان مشورت ! ) شروع شد .
این در حالی بود که حداقل بین 3 تا 4 نفر به عنوان " مراقب " در جلسه امتحان حضور داشتند و اصلا مشاهده نشد که این افراد حتی تذکری ساده مبنی بر رعایت « سکوت » به معلمان شرکت کننده در آزمون بدهند .
زمان آزمون 40 دقیقه پیش بینی شده بود اما سوالات این آزمون 40 دقیقه ای بعضا حاوی اشکالات و اغلاط نگارشی و تایپی بودند .
به عنوان مثال ؛ در یک سوال خواسته شده بود تا " کفر جحودی " تعریف شود .
به جای واژه " انکار " کلمه " افکار " تایپ شده بود ...
در این زمان کوتاه ، حداقل سه عکاس از جلسه آزمون عکس گرفتند .
زمانی که آزمون در حال برگزاری بود ؛ معاونت پژوهشی منطقه 9 خانم محمدی به میان همکاران آمد و به سرعت و بدون گفتن حتی یک کلمه از جلسه خارج شد و این در حالی بود که وضعیت جلسه آزمون را مشاهده می کرد .
یکی از افرادی که اتفاقا خانم بود و از جلسه عکس می گرفت از همکاران تقاضا کرد تا موقع گرفتن عکس با هم صحبت نکنند ؛ حتی پیشنهاد داد تا 10 دقیقه نخست را صحبت نکنند و پس از آن می توانند ادامه دهند .
از آن جایی که محتوای این کتاب حالت فلسفی دارد ، پاسخ گویی به سوالات نیاز به تمرکز داشت .
در حالی که مشغول فکر کردن بودم به کرات همکاران از من جواب سوال ها را می پرسیدند .
وضعیت تا آن جا پیش رفت که مجبور شدم جای خود را در جلسه آزمون تغییر دهم .
قبلا این گونه آزمون ها در سامانه آموزش ضمن خدمت برگزار می شد .
شخصا و به کرات دیده بودم که در مدارس فردی به نمایندگی از معلمان وظیفه پیدا می کرد تا با ورود به پنل هر یک از همکاران و به نمایندگی از آنان به سوالات پاسخ دهد .
شاید مسئولان با برگزاری حضوری این آزمون خواسته بودند تا آن گونه مسائل مجددا تکرار نشوند .
پس از پایان آزمون ، بلافاصله جلسه را ترک و به محوطه آمدم .
پیش خود می اندیشیدم که :
چگونه ممکن است معلمان که باید الگوی « اخلاق و صداقت » باشند این گونه جلسه آزمون را به ابتذال می کشانند ؟
چگونه است که همین معلمان در مدرسه در برابر کوچک ترین تخلف دانش آموزان در جلسه امتحان برآشفته می شوند و حتی کار به خشونت فیریکی می کشد ؛ نظیر آن چه اخیرا در یکی از مدارس منطقه 5 تهران رخ داد ( این جا ) و موارد را صورت جلسه می کنند اما خودشان به راحتی همان کار دانش آموزان را که " تقلب " نامیده می شود در جای دیگر بازتولید می کنند ؟
آیا با این گونه معلمان می توان نسلی پرسش گر و نقاد تربیت کرد ؟
وقتی که هم انتقاد می کنی ؛ برخی که عادت به فرافکنی و جابه جایی کرده اند سعی می کنند با کوچک و نیز عادی نشان دادن این گونه موضوعات و اتفاقات ، بحث اصلی را " معیشت " معرفی کنند !
از نظر نگارنده ، محتوای این آزمون ارتباط چندانی با کار معلمان در کلاس درس نداشت .
بارها گفته شده است که محتوای آموزش ضمن خدمت معلمان اکثرا با حوزه کار و تخصص معلمان هم خوانی ندارد .
در این موضوع ، می توان به نظرسنجی صدای معلم در این مورد اشاره کرد . ( 1 )
تا کی باید صبر کرد تا محتوای آموزش ضمن خدمت معلمان به سو تخصصی شدن و حرفه ای شدن حرکت کند ؟
چگونه و با چه ابزاری می توان به مدیران و مسئولانی که اکثرا جز به حفط وضع موجود و ابقای پست و صندلی خویش نمی اندیشند ، شمایی از یک آموزش و پرورش حرفه ای ، خلاق و پرسش گر را ترسیم کرد ؟
به نظر می رسد به مرور این گونه موضوعات به یک « فرهنگ سازمانی » تبدیل شده است ...
در این پرسش ها غوطه ور بودم که به ناگاه همکاری از یک گوشه حیاط مرا مورد خطاب قرار داده و پرسید :
" آقای پورسلیمان !
از رتبه بندی چه خبر ؟ ! "
در هنگام بازگشت سعی کردم تا برای کاری مراجعه ای به اداره آموزش و پرورش منطقه 9 داشته باشم .
ساعت حدود 10 صبح بود .
برخی اتاق ها بسته بودند .
یکی از مسئولان دوایر گفت که برای جلسه رفته اند .
همین چند وقت پیش بود که در صدای معلم از برگزاری جلسات اداری در ساعات اداری و مراجعه ارباب رجوع انتقاد شده بود . ( این جا )
مواردی را که مشاهده کردم شاید مختص به این منطقه نیز نباشد .
به کجا می رویم ...
( 1 )
نظرات بینندگان
مسایل بی ربط و فقط برای حفظ ظاهر و صد البته محلی برای درامد و امتیاز برای برخی.
شرمتان باد با این مطالبی که می نویسید و سایر همکاران تایید می کنند . و وجهه همکاران را تخریب می کنید . بروید در سایر ارکان ها ببیند چه ها می کنند ولی هرگز صدایش را در نمی اورند ولی شما چی ؟ چرا اینقدر خود بد هستید ؟
فقط منتظرید معلمی تکانی بخورد . انوقت همه جهان را
خبر دار می کنید . خجالت بکشید به جای اینکه پشت و پناه هم باشید . همدیگر را تخریب می کنید. معلم باید اینجور باشد ، معلم باید اونجور باشد ، معلم ، معلم و .... سایر ارکان ها دیگه ادم نیستند و هر کاری خواستند می توانند بکنند ، و شما فقط چسبیدید به معلم .
1 - نگران این هستم ؛ معلمی که باید سازنده فردای جامعه باشد به موجودی بی هدف ، متقلب و توجیه گر تبدیل شده است . ایا علتش را می دانید؟
2 - بابایی با توسل به پوپولیسم رایج میان معلمان می خواست آنان را به مدارج بالای علمی مانند خودش برساند !
ایا از نظر شماحل کردن مشکلات معلم گناه و .... است ؟
3 - مشکل بزرگ جامعه معلمان در حال حاضر " کم سوادی " و " بی سوادی " است که با توسل به روش های قدیمی و سنتی می خواهد همچنان اقتدار رفته خود را در کلاس نگاه دارد .
چرا دولت نباید در این زمینه اقدام کند ؟ وقتی برای برگزاری کلاس ضمن خدمت مربوط به تغییر کتاب ، از معلم هزینه می گیرند.وقتی ساعت کلاس های ضمن خدمت متناسب با حجم کتاب نیست ؟ به نظر شما چه کار باید کرد؟
4 - موضوع سخن من این است که چرا معلمان بعضا این قدر به تقلب دانش آموزان حساس هستند اما خودشان به راحتی همان اشتباهات را تکرار می کنند ؟ دانش اموز باید درس بخوان و انرا یاد بگیرد تا بتواند به درجات بالاتر برسد . اما من معلم چی ؟ با این قوانین دست و پا گیر باید به کجا برسم ؟
5- صدای معلم می خواهد تو رشد کنی، فقیر نباشی از هر نظر، نقد را از خودت شروع کنی، به شاگردت حق بدهی، شجاعت سوال کردن را یادش دهی، انصاف و درستکاری را از خودت شروع کنی، در عمل نشان دهی معلم هستی، به جای یک استدلال منطقی به سنگر معیشت پناه نبری، به دانش آموزت یک بار بگویی ببخشید، معلمی را افتخار بدانی و ... ایا شما به دانش آموز هم می گویید ، احترام معلم را داشته باشند . و ....
بازهم ازاینکه در این سایت مباحث مختلف را مطرح می کنید
ممنون
2- اگر واقعا مفید و ضروریست چرا بخشی از ساعت موظف معلمان به آن اختصاص پیدا نمیکند و باید در وقت استراحت معلم که جزو موظف اون نیست چنین کلاسهایی را به او تحمیل کرد ؟
3- یکی از دلایلی که طرح های بدون پشتوانه و اکثرا به ضرر معلمان سریع در آموزش وپرورش به اجرا در می آیند جمعیت زیاد معلمان خانم در برابر آقایان است خصوصا در بخش آموزش ابتدایی ، هر طرحی سریعا محقق میشود چون همکاران خانم تابع مخص دستورات هستند و مقاومتی نشان نمی دهند .
یعنی عملا آزمونهای ضمن خدمت هیچ جذابیت و کیفیتی برای معلمان ندارد و فقط برای افزایش تعداد ساعت ضمن خدمت شرکت می کنن. این یک واقعیته.
دوره هایی بی محتوا و بدون ارزش کاربردی در تدریس.
دوست عزیز فرهنگی
در مورد غیر مرتبط و غیرمفید بودن اکثرا این آزمون ها با شما اشتراک نظر دارم .
اما نباید آدرس را اشتباه داد .
موضوع این یادداشت انتقاد از یک رفتار منفی معلمان به عنوان یک گروه مرجع حامعه است .
پایدار باشید .
یکی از دلایل این رفتار به قول شما منفی ، نوع و روش برگزاری این آموزش هاست من این رفتار را نوعی اعتراض به ضمن خدمتها می دانم . ضمن خدمتی که در روزهای تعطیل معلم برگزار میشود و به نوعی به انواع ترفندها مثل اخذ رتبه و ارزشیابی ، معلم را مجبور در حضور آنها میکنند حتی هزینه برگزاری آن را که وظیفه سازمان است از انها چند برابر اخذ میکنند ( اداره ای که نتواند یک برگ کاغذ کپی به معلمش بدهد بهتر است تعطیل شود ) .. وقتی این شیوهن تحقیر آمیز در ضمن خدمت پیش گرفته میشود انتظار حضور عالی و مفید داشتن دور از انتظار است .
ی امتحانی داشتیم
همون ساعت معلمایی ک ادامه تحصیلشون تو دانشگاه ما بود هم با ما تو همون سالن امتحان داشتن
یکیشون میز رو پر کرده بود
کف دستسم و چندتا کاغذ
بهش گفتن سر شماره خودت باید بشینی(گشته بود ی جایی بدور از چشم مراقب پیدا کرده بود) امیدشو از دست داد
همینجور ک داشت لوازم کمک امتحانی مینوشت رییس دانشکده علوم انسانی اومد بهش گفت اینا ک مینوسی تقلبه ها...
ب روی خودش نیورد
امتحان شرو شده بود و ما دانشجو معلمان مات!
ک اینا چرا اینجوری میکنن
معلمن!
تا حالا امتحان ندادن مگه؟
چرا همه باهم حرف میزنم؟؟؟
چرا همه برگه تقلب دستسونه
مراقبا هم روشون نمیشد چیزی بگن
اما متاسفانه باز هم همکاران از تقلب و گفتگو دست برنمی دارند ...
جناب پورسلیمان مشت نمونه ی خروار است این آزمون ها نیز آیینه ی جامعه سقوط کرده ی ما از نظر اخلاق و منش های حرفه ایست .
تقلب در رانندگی ...صف نانوایی ...درون بانک ...گمرک ...فروشگاه ...خواربار فروشی ...قصابی ...میوه فروشی و...
رسوخ کرده و عیان است .
برای بنده که دردآور بود وقتی میدیدم جمعی از معلمین تحصیل کرده ی این مرز و بوم بر خطای بی حاصل خویش چشم بسته اند .
سلام
از نظر شما سپاسگزارم .
اما مهم این است که نباید در برابر انحرافاتی که به عنوان " نرم " مطرح شده اند سکوت کرد .
پایدار باشید .
يعني هنوز تهران پايتخت كشور آزمونها را به صورت سنتي برگزار مي كند ؟
الان استان قزوين سالهاست كه آزمونهاي ضمن خدمت همكاران فرهنگي را به صورت الكترونيكي برگزار مي كند و هيچ مورد از تقلب و اين مسائلي كه دز اين مشاهده همكار بيان شده بود ، ديده نمي شود.
با نگارش چنين متنهاي و زير سوال بردن همكاران دردي دوا نمي شود ، اما مي توان با تغيير دز برگزاري شيوه آزمون هم رضايت همكاران را ايجاد كرد و هم از بروز اينگونه مشكلات جلوگيري نمود .
واقعا براي من هنوز هم جاي تعجب است كه در تهران آزمونهاي ضمن خدمت به اين شيوه گرفته مي شود.
سلام
اگر یادداشت را با دقت مطالعه کرده باشید به این مساله اشاره شده است .
الکترونیکی بودن و یا نبودن آن مشکلی از فقر فرهنگی جامعه بزرگ فرهنگیان حل نمی کند .
مهم این است که ابتذال ، روزمرگی و سطحی برخورد کردن به یک هنجار در جامعه تبدیل شده است .
ما باید یاد بگیریم که از خودمان انتقاد کنیم قبل از آن که دیگران ما را مورد محاسبه و عتاب و خطاب قرار دهند .
پایدار باشید .
وقتي گذراندن اين همه ساعات ضمن خدمت پشيزي ارزش ندارد و هيچ منفعت مادي يا معنوي نصيب آزمون دهنده نمي كند لذا سختگيري كردن در اين آزمونها چه سود؟ يك زماني آن اوايل كه ضمن خدمت آمده بود ما با عشق و علاقه كتاب تفسير نمونه مي خوانديم براي 24 ساعت(دقت كنيد كه 24 ساعت!!) آن همه يادداشت برداري و مباحثه و تحقيق و مطلب و ... نتيجه اش چي شد؟
البته تا چند داشتن گواهي ساعتش براي گرفتن رتبه عالي و ارشد خوب است ولي بعد از آن بي فايده است. ضمن خدمت يعني ماستمالي.
كساني هستند كه 2000 ساعت و شايد بيشتر ضمن خدمت دارند ولي از اين رهگذر هيچ طرفي بر نبسته اند.
پس شما خودتو نگران نكن داداشم.
مولا علي يار همتون.
دوست عزیز
آقا / خانم نوری
این که این دوره ها ارزش دارد و یا ندارد قبلا در مورد آن صحبت شده است .
اگر واقعا شما فکر می کنید که این دوره ها پشیزی ارزش ندارد و هيچ منفعت مادي يا معنوي نصيب آزمون دهنده نمي كند و...
پس این همه استقبال از آزمون ها چگوه قابل تحلیل است ؟
ضمنا کسی را مجبور به شرکت در این آزمون ها نکرده اند .
مهم رفتار همکاران و برخی معلمان است که همیشه عادت کرده اند دیگران را در مقام " متهم " بنشانند !
من نگران شما نیستم !
نگران این هستم ؛ معلمی که باید سازنده فردای جامعه باشد به موجودی بی هدف ، متقلب و توجیه گر تبدیل شده است .
اگر بپذیریم که کلید توسعه و فردای جامعه در آموزش و پرورش و در دست معلمان است .
پایدار باشید .
مگر مراقب جرات می کند به همکاری تذکر دهد؟
خود مراقب اگر آزمون دهد چگونه رفتار خواهد کرد؟
بعضی ها اصلا امتحان نمی دهند و نمره برایشان ثبت می شود.
کتابهای شهید مطهری همچنان مفیدند اما چرا در آزمونهای ضمن خدمت خبری از منابع جدید علمی و تربیتی و .... نیست؟
جناب حاج بابایی می خواست با استناد به همین آزمونها به معلمان فوق لیسانس و دکترا بدهد که عمر وزارتش کفایت نکرد!
انگار واقعا مشکلات ما عمیقا ساختاری و فرهنگی هستند.
آقا/ خانم سلیمی
از نظر شما سپاسگزارم .
به نکات خوبی اشاره کردید به ویژه بخش آخر که آقای حاجی بابایی با توسل به پوپولیسم رایج میان معلمان می خواست آنان را به مدارج بالای علمی مانند خودش برساند !
پایدار باشید .
انگیزه ای برای معلم نمانده و بعد معلمان این ضمن خدمت ها را فقط برای آن چند ساعت ضمن خمدتی که دارند می خواهند نه برای محتوا
تمام ایران همین طور امتحان برگزار می کنند اقا ..........
دوست عزیز معلم
ضمن سپاس از مشارکت در بحث
هر کسی و از جمله شما می تواند نظر خود را بیان کند.
اگر شما هم مستدل و مستند نقدی بر این بادداشت دارید برای صدای معلم ارسال فرمایید .
مشکل بزرگ جامعه معلمان در حال حاضر " کم سوادی " و " بی سوادی " است که با توسل به روش های قدیمی و سنتی می خواهد همچنان اقتدار رفته خود را در کلاس نگاه دارد .
اگر معلمان خود را به عنوان " گروه مرجع " مطرح می کنند باید به لوازم آن نیز پای بند باشند .
ما چه کار به دنیا داریم ؟
اگر هر کسی و به اندازه خودش رفتارش درست و حداقل مانند گفتارش باشد تحولی بزرگ در جامعه ایجاد خواهد شد .
پایدار باشید .
تصور روزی را بکنید که صدها معلم در یک سالن بزرگ در یک آزمون ضمن خدمت با سوالهای سخت و بدون مراقب شرکت کرده اند، همه هم کتاب آزمون را در اختیار دارند.
کوچکترین صحبتی در محل امتحان شنیده نمی شود، هیچ کس به بغل دستیش نگاه نمی کند، بیشتر افراد نمره قبولی نمی گیرند اما هیچ کس شان خود را پایین نمی آورد و کتاب را باز نمی کند. (همه کارهایی که از دانش آموزان انتظار دارند.)
مطمئن باشید و ذره ای شک نکنید آن روز ما ژاپن را پشت سر گذاشته ایم.
اولین سوالی که پرسیدند ؟ آیا دانش آموز اسم خودش را نوشته بود . دبیر محترم گفتند بله کارشناس اداره گفت این 2 نمره . سوال دوم آیا از ابتدا سال در کلاسها حضور داشتند دبیر گفتند بله . کارشناس آموزش فرمودند این هم 5 نمره . سوال سوم آیا هر ماه 25صدم می توانست پیشرفت داشته باشد . دبیر پاسخ دادند اگر دقت کند چرا که نه بعد یکی گفت این هم 2 نمره .شد 9 نمره .
حالا آیا ما به جلسه امتحانی دعوت شده بودیم یا ثبت نام کرده بودیم . این. 2 نمره . یا بعد از ثبت نام به آزمون ارزش قائل شده و در جلسه حاضر بودیم . این هم 5 نمره . آیا مشخصات خودمان را درست نوشته بودیم. این هم 2 نمره . خوب می توانستیم که 6 سوال را هم جواب دهیم . نتیجه گیری ....
دوست عزیز
ب ن منتظرپاداش ۹۴
اتفاقا من بار اولم نبود که شرکت می کردم .
اما این بار احساس کردم که شرافت معلمی مورد خطر قرار گرفته است !
من متوجه نمی شوم چرا برخی دوستان دائما سعی می کنند در حاشیه قدم بزنند و یا آدرس اشتباهی بدهند ؟
این که محتوای این آزمون ها به درد می خورد و یا نمی خورد موضوع اصلی این یادداشت نبوده است .
هر چند با نظر شما در این مورد موافقم که آموزش ضمن خدمت معلمان سلیفه ای و ایدئولوژیک بوده و بر مبنای یک آموزش حرفه ای و تخصصی نیست .
موضوع سخن من این است که چرا معلمان بعضا این قدر به تقلب دانش آموزان حساس هستند اما خودشان به راحتی همان اشتباهات را تکرار می کنند ؟
بنده در تمام موضوعات آموزش و پرورش مطلب می نویسم .
از شما به عنوان پیش کسوت و فردی که تجارب گران بهایی دارد ، دعوت می کنم تا سایر بخش ها را هم شما پوشش دهید .
ضمن آن که فقر فقط ففر اقتصادی نیست !
فقر فرهنگی به مراتب ویران گرتر و مخرب تر از فقر اقتصادی است .
پایدار باشید .
بازنشسته مهر93 پ
مرغ من فقط یک پا دارد :
" خرد "
اگر شما در مطالب من حرفی می بینی که پایه استدلالی ندارد بفرمایید تا پاسخ گو باشم .
البته از شما همکار محترم که همیشه با خشونت و توهین در اکثر مطالب می گویی پرسشی دارم :
" اگر قرار بود با شناسنامه و معرفی هویت واقعی خودت با دیگران سخن بگویی همین گونه می گفتی ؟ "
پایدار باشید .
دوست عزیز بازنشسته
مطلبی فراموش کردم بگویم :
محل آزمون واقع در شهرک آزادی " بود .
با این که خیایان ها در این جاها وسیع و پهن بود اما حوالی محل آزمون به سختی جای پارک برای ماشین پیدا می شد !
البته از آن جا که بنده همیشه عادت دارم با دوچرخه به خیلی جاها بروم مشکلی از این بابت نداشتم !
پایدار باشید .
دوست عزیز
پیشنهاد من این است که قبل از انتشار مطلب تان ، یک بار با دقت و حوصله ، آن چه را نوشته اید بخوانید .
ضمنا اگر در تصویر دقت کنید محل برگزاری آزمون آقایان در نمازخانه مدرسه بوده است !
این که می گوییم " حاشیه روی " ؛ همین چیزهاست !
این که فلان استاد دانشگاه این حرف ها را می زد دلیلی بر توجیه اعمال و کنش های نادرست کنونی ما نیست !
معلم تعریف دارد .
متاسفانه برخی معلمان دچار " خودشیفتگی " هستند و قدرت رو به رو شدن با نقادی و تحمل سخن دیگران را ندارند .
اقتدار یک معلم به صداقت ، دانش و تواضع اوست .
پایدار باشید .
خیلی خوشحال و خرسندم که همچین موضوعاتی را از جانب شما نظاره میکنم. بعضی از معلمان کشور ما متاسفانه همه ی مسایل را شوخی و خنده میدانند و جدیت را فقط برای دانش آموزان و دیگران میخواهند...
بسیار سپاس از شما که اندکی از آنچه را ملاحظه کردید برای ما بازگو کردید.
دوست عزیز
آقای پویا آزاد
از نظر و لطف شما سپاسگزارم .
درست می گویید .
اتفاقا یکی از همکاران دقیقا جمله شما را در جلسه امتحان گفت :
" خیلی جدی گرفته ای ! "
مشخص نیست از دید برخی ؛ چه چیزهایی راما باید جدی بگیریم ؟!
پایدار باشید .
دوست عزیز
آموزگاری داشتیم که همیشه به دانش آموزان می گفت :
" مستمع ، صاحب سخن را بر سر ذوق آورد "
پایدار باشید .
مدتهابود دوست داشتم ازشماخواهش کنم یاخودم مطالبی درخصوص ضمن خدمت بنویسم.هرچندمشاهدات خودتان رابسان کردید واین مشاهدات جامع وکامل مسایل رابیان نمیکنداماتلنگرخوبی است وانشالله بصورت مبسوط تربدان پرداخته شود.
دوست عزیز
جناب محسن
امید که گامی موثر در این راه برداشته شود .
پایدار باشید .
مشاهدات شما عین واقعیت است .ای کاش گزارشی هم از کلاس های ضمت خدمت ارائه می نمودید کلاس هایی که بازده چندانی ندارد .ومحل برگزاری ان هم مشگلات خاص هود رادارد
آقای مرتضی
بدون تردید یکی از راه های به روز آوری دانش معلمان ، آموزش های ضمن خدمت است .
باید با کمک دوستان روی این مساله در همه جهات متمرکز شد .
پایدار باشید .
همکار محترم نهاوندی
ممنون از شما .
از دانش آموز می پرسیم چرا قبول نشدی ؟
خیلی ها می گویند معلم نمره نداد !
کم تر دانش آموزی پیدا می شود که قصورش را قبول کند و خودش را متهم کند .
حکایت ما معلمان همین شده است !
تا می گویی قانون مداری ...
هزاران توجیه می آید که ما مقصر نیستیم و تقصیر فلان کس است و غیره !
وقتی ما عمل خطایی را می بینیم باید حرف برنیم . باید نقد کنیم .
نباید بی تفاوت باشیم ، حتی اگر دوست و یا همکار باشد .
یکی از دلایل مهم این که مشارکت و دموکراسی در جامعه ایرانی شکل نمی گیرد همین مسائلی است که به غلط فرهنگ رایج شده است .
پایدار باشید .
بر
صدای " زد معلم "!!
پایدار باشید !
واقعا باعث تاسف است. تقریبا بیشتر موارد این درد بیان شد. اما:
1- تنها وجدان شخصی معلم مانده که بداند حقوق اندکش با تقلب بی برکت تر هم می شه....
2- امتحان برگزار نشه، ..تاثیر منفی تقلب در ضمیر انسان، از برگزار نشدن چنین ضمن خدمت هایی ناگوار تر و وحشتناک تر است. آن هم برای کسی که می خواهد الکو باشد.( چند دوره مدرس ضمن خدمت همکاران بودم ، و از تقلب برخی شدیدا ناراحت ..، تصمیم گرفتم حضور در کلاس و کار مختصر عملی را به جای امتحان منظور کنم )
3-درضمن، در نظر داشته باشیم : الناس علی دین ملوکهم
دوست عزیز معلم
اگر شما بر این باورید که مسیر را درست آمده و هدف را درست انتخاب کرده اید نباید از کرده خود پشیمان باشید .
بنده هیچ گاه از معلم بودن خود پشیمان نبوده ام و همیشه معتقدم که اصلاح و تحول جامعه در دست معلمان است .
متاسفانه برخی معلمان نقش خود را کم اهمیت کرده و مانند توصیفی که در بالا شد آن را به ابتذال کشانده اند .
برای شما آرزوی موفقیت دارم .
پایدار باشید .
البته من در امتحان احکام و تفسیر منطقه 12 شرکت کردم. سوالها الف و ب تنظیم شده بود. اصلا اجازه تقلب به کسی داده نشد. و من خیلی خوشم اومد.
اولا ازجناب پورسلیمان و برخی همکارانشان باهمه ی اختلاف نظری که دارم بایدتشکرکنم که دریکی دومقاله ی اخیر به برخی مشکلات و آسیب های درون گروهی بین معلمان پرداخته امد واین خودلازمه ی پیشرفت در نقدپذیری،وزمینه ساز ترقی وپیشرفت در حرکت بسوی جامعه ی ایده آل است.
این مطلب ونقدجناب عبداللهی برجملات بی پایه واساس رایج بین معلمان که هیچ منفعتی نداشته وندارد قابل تقدیراست.
ثانیا:
دراینجاآقای پورسلیمان مشاهدات خودشان را ازیک آزمون بیان کردند که مشخص نیست چرا عده ای تاحدبی ادبی به او حمله ورشدند ؟
تاکیدمیکنم بنده درکامنتهای مطالب قبلی بشدت بااین دوستان اختلاف نظرداشته ودارم.
جناب پورسلیمان ضمن عذرخواهی ازشماازجانب عده ای که فقط وفقط حل مشکلات فرهنگیان را معیشت دانسته ودغدغه نان داشتن رابهانه ی حمله به دیگران می دانند ،کسانی که ارزشی برای منزلت اجتماعی معلمان قایل نیستند این نوشته ی شمارا ارج نهاده وازشماتشکرمینماییم.باشدتاماهم موردلطف حمله ی این دوستان قرارگیریم.بهرحال برای ترویج درست زیستن باید هزینه کرد
دوست عزیز
جناب محسن
از محبت شما سپاسگزارم .
رسانه ای مانند صدای معلم که ادعای تفکر انتقادی می کند باید به لوازم آن نیز پای بند باشد .
پایدار باشید .
دلهای صاف و ساده میخواهد
عشق آن اگر باشد که من دیدم
انسان فوق العاده میخواهد!
تقدیم به آنهایی که برای فوق العاده بودن من وتو قدم برمی دارند.
دوست عزیز معلم
به نکته خوبی اشاره کردید .
اما منظور من این نیست که برای حل مشکلات ، معلمان زن را باید از آموزش و پرورش اخراج کرد !
من در یادداشت قبلی خود در پاسخ به اعتراض برخی از اقشار که گفته بودند چرا سهم زنان در پست های مدیریتی آموزش و پرورش کم است به آسیب شناسی موضوع پرداخته بودم .
با این حال به روز آوری دانش بر اساس معیارهای حرفه ای و تخصصی زن و مرد ندارد و همه در این امر یکسان هستند .
پایدار باشید .
دوست عزیز
بازنشسته مهر93 پ
این پاسخ پرسش من نبود !
شما در اکثرا کامنت ها ترجیع بند حرف ها یتان این است :
" مرگ بر منافق "
" اسلام آمریکایی "
" مرگ بر مزدور "
و...
به برخی از مسئولان هم با الفاظ ناشایسته و وقیحانه حمله کرده و به آنان صفاتی مانند " لاشخور و... " می دهید !
به نظر شما و سایر دوستان ، کامنت های شما باید منتشر شوند ؟
آیا شما تاکنون فقط یک بار به صورت منطقی و مستدل به نقد مطالب و موضوعات پرداخته اید ؟
دوست گرامی !
با این کارها می خواهید چه چیزی را اثبات کنید ؟
آیا می خواهید فقط خود را تخلیه کنید ؟
آیا کسانی که نظرات شما را بخوانند چه قضاوتی در مورد بازنشستگان و روحیات آن ها می کنند ؟
کمی فکر کنید .
پایدار باشید .
همچنین نمی توان در این موارد تقلب عنوان کرد برای اینکار چون تقلب برای دانش آموزان که معلم باید مراقب باشد تا دانش آموزی که درس نخوانده به نا حق نمره نگیرد و قبول شود ولی در این آزمون ها حق کسی خورده نمی شود چون این امتیازهای تو خالی ضمن خدمت بهره آنچنانی برای کسی نداشته است.
آنچه در این متن بیش تر به چشم می خورد مقایسه معلمین با دانش آموزان است.در صورتی که این مقایسه بسیار اشتباه می باشد.اگر بخواهید دانش آموزان را با معلمین مقایسه کنید باید آن ها را با زمانی که معلمین دانش آموز و دانشجو بودند مقایسه کنید.همه می دانیم که هر یک از ما معلمین در دوران مدرسه و دانشگاه به سختی درس خوانده ایم و از بسیاری لذت ها و تفریح های دوره جوانی مان چشم پوشیده ایم و شب های بسیار تا دیر وقت بیدار بوده و درس خوانده ایم و بیش تر وقت خود را به مطالعه و تحقیق گذرانده ایم.و در دوران تدریس هم به خصوص سال های اول تدریس و زمانی که کتاب های درسی تغییر کرده اند برای حضور در یک جلسه تدریس ساعت ها مطالعه کرده و می کنیم.چند روز پی در پی در منزل برای طرح سوال های امتحانی و تصحیح اوراق وقت می گذاریم...
ادامه دارد....
همکار گرامی
معلم متعجب
( چقدر خوب بود افراد با نام حقیقی شان مورد مخاطب قرار گیرند تا با صفات شان ! )
بنده در یادداشت فقط در یک مورد به این مقایسه پرداخته ام و آن هم از جهت توجه به اصل عدالت و انصاف بوده است .
این جا :
" چگونه است که همین معلمان در مدرسه در برابر کوچک ترین تخلف دانش آموزان در جلسه امتحان برآشفته می شوند و حتی کار به خشونت فیریکی می کشد ؛ نظیر آن چه اخیرا در یکی از مدارس منطقه 5 تهران رخ داد ( این جا ) و موارد را صورت جلسه می کنند اما خودشان به راحتی همان کار دانش آموزان را که " تقلب " نامیده می شود در جای دیگر بازتولید می کنند ؟"
این که شما می گویید :
" آنچه در این متن بیش تر به چشم می خورد "...
برای من بسی مایه تعجب است !
از شما انتظار داشتم به جای این متن و تخریب فرهنگیان به خاطر چند ساعت ضمن خدمتی که ارزش چندانی ندارد،به تحلیل محتوای این کلاس ها می پرداختید.و از انتشار این پست شما بسیار دلگیر هستم.
دوست عزیز
معلم متعجب
گام اول در راه پرورش تفکر نقادی ، احراز هویت و ابراز وجود است .
واقعا تعجب می کنم بسیاری از معلمان که حرف و خواسته شان قانونی و منطقی است حتی حاضر به معرفی خودشان نیستند .
البته قبلا در یادداشت های خود به کرات گفته ام که ترس معلمان در بسیاری از موارد موهومی است .
وقتی کسی از بیرون نگاه می کند و وضعیت را می بیند که اکثر نویسندگان کامنت ها ناشناس هستند ؛ فکر می کنید چه فرضیه ای به ذهنش خطور می کند ؟
پاسخ آن را خودتان می دانید ...
البته بنده اصراری در افشای هویت افراد ندارم .
اما یک اصل بدیهی در روان شناسی اجتماعی وجود دارد .
فردی که با هویت خودش پی گیر مطالبات و حقوق باشد بهتر و زودتر به نتیجه می رسد و مدیران هم او را جدی می گیرند .
اما در مورد محتوا هم در متن یادداشت و هم در پاسخ های مختلفی که برای همکاران محترم ارسال کرده ام به این موضوع پرداخته ام .
و اما نکته مهم تر :
مهم این است که معلم نقش الگویی دارد .
دیگران و جامعه روی معلم حساب می کنند .
این که برخی از معلمان با توسل به بعضی کارها مایه وهن معلم شوند باید به آنان اعتراض کرد نه آن کسی که خودش معترض و منتقد کنش آنان است .
پایدار باشید .
کلاس های ضمن خدمت باید در ارتباط با رشته تحصیلی و تدریس معلم باشد و محتوای کلاس ها بر اساس مطالعه،بررسی و تحقیق باشد،که هر وقت چنین بوده معلمین بسیار عالی رفتار کرده اند.
ادامه دارد...
در آخر باید بگویم که هیچ قشری در جامعه مان به اندازه فرهنگیان همدیگر را تضعیف و تخریب نکرده اند و نوشتن این پست در این سایت،حمله به معلم های خانم در متن و کامنت ها،نشانه هایی گویا از این امر هستند.بسی تاسف!!
قبلا هم گفتم معلمان باید انتقاد را از خودشان شروع کنند .
متاسفانه به نظر می رسد برخی معلمان در اثر تعریف و تعارف افراطی دیگران و جامعه دچار نوعی " خودشیفتگی " و یا " توهم " شده اند.
معلمان هم مانند سایر افراد و اقشار جامعه اند .
معلمان هم اشتباه می کنند و موجودات فرا زمینی نیستند !
وقتی معلمان و یا هر قشر دیگری فکر کنند که " مقدس " شده اند این انتظار را هم باید داشت که به محض کوچک ترین انتقاد ناراحت شده و واکنش نشان دهند .
پایدار باشید .
این انتقادی که شما کرده اید کارشناسانه نیست.و بهانه به دست کسانی می دهد که معلم نبوده و از اصل موضوع به دور هستند و با این مطالب فکر می کنند معلم متقلب است.در صورتی که اکثریت فرهنگیان صادق و درستکار هستند.
معلم متعجب
پرسشی دارم :
معلمی که در برابر انتقاد منطقی یک شهروند در یک روزنامه ، اقدام به آتش زدن روزنامه در مقابل دیدگان دانش آموزان در مدرسه می کند ، ناشی از چیست ؟
این جا یک تناقض وجود دارد :
برخی از معلمان از معلم بودن خود پشیمان هستند اما همین معلم وقتی از او انتقادی می شود به صورت غیرمنطقی واکنش نشان می دهد و ادعا می کند که به جایگاهش توهین شده است !
البته همه معلمان فطعا مانند هم نیستند و نمی شود در مورد همه یکسان قضاوت کرد .
اما معلمانی که در برابر عمل اشتباه و نادرست دیگران سکوت می کنند در اصل تفاوت چندانی با آنان ندارند !
پایدار باشید .
در مورد اسامی ناشناس هم اگر معلم احساس امنیت کند به طور حتم اسم واقعی خود را می نویسد.پیشنهاد می کنم به جای ناشناس هر کس از یک اسم مستعار خاص استفاده کند.
شما هم اگر معلم هستید پایدار باشید و اگر معلم نیستید باز هم پایدار باشید.
دوست عزیز
معلم متعجب
اتفاقا معلمی که در حضور همه دانش آموزان روزنامه آتش می زند یک علت مهمش نقد ناپذیری و فقدان روحیه انعطاف پذیری است .
این که عادت کرده همیشه و همه جا از او تعریف کنند .
البته من تعجب می کنم چطور مهم نیست !
وقتی معلم روزنامه آتش می زند یک سال بعد هم دانش آموزان در نقاط مختلف کشور کتاب آتش می زنند !
آتش زدن روزنامه ، کتاب و... مخصوص گروه های افراطی و بی منطق و خشونت پرور است که هر روزه اخبار آن را می شنویم ...
البته این به معنای تایید محتوای مطالب آن روزنامه نیست اما معلمان با این روش ها موجب وهن معلمان می شوند .
اما شما در مورد بخش دوم سخنان من در مورد بی تفاوت بودن در مورد وقایع محیطی عبور کردید و دوباره بحث ناشناس بودن را مطرح کردید !
دوست من !
افراد و همکاران زیادی از سراسر کشور با نام و تصویرشان در این رسانه قلم می زنند .
تا جایی که اطلاع دارم و با آنان ارتباط دارم ، تا کنون برای این دوستان به خاطر نگارش مطالب شان نه محاکمه شده اند و نه امنیت شغلی شان به خطر افتاده است .
شاید ارتقاء شغلی هم پیدا کرده باشند !
بنده اصرار و یا علاقه ای برای دانستن نام و هویت شما ندارم .
بخش آخر سخنان شما هم ارتباطی به مطالب نداشت .
بنده خودم را قبلا معرفی کرده ام .
دبیر زبان انگلیسی
هنرستان شهید باهنر منطقه 9 تهران
از نظر شما سپاسگزارم .
پایدار باشید .
آقای مهدی
ضمن سپاس از نظر شما
در نظرات قبلی هم اشاره شد که اجرای الکترونیکی هم مشکلات خاص خودش را دارد .
اصولا باید نوع نگاه به آموزش های ضمن خدمت متحول شود .
لازمه ایجاد کیفیت در این نوع آموزش ها آن است که سازمان نظام معلمی باید عهده دار این موضوع باشد که البته فعلا چنین تشکیلاتی وجود ندارد .
در مورد بخش دوم هم با توجه به اشرافی که شما به موضوع دارید پیشنهاد می کنم که جناب عالی خودتان زحمت آن را بکشید .
پایدار باشید .
آقای پور سلیمان عزیز واقعا به شما به خاطر داشتن روحیه اخلاق گرایتان تبریک می گویم و از خدا می خواهم همیشه یار و یاورتان باشد. متاسفانه من از کامنتهای همکاران در زیر همین متن شما و آنچه به چشمم در آزمونهای ضمن خدمت در جامعه معلمی دیده ام به این نتیجه رسیده ام که اخلاق در بین فرهنگیان با الگوبرداری از سیاست امروزین متاسفانه نسبی تلقی می شود. در این رویکرد خطرناک هدف ( که در مورد ضمن خدمت، گرفتن امتیاز و مزایای مادی است) وسیله ( از هر نوعی حتی تغلب )را توجیه می کند و مظلوم نمایی و شوخی انگاری اخلاق مطلق و حتی گاهی تمسخر آن توسط همکاران به این امر دامن زده است.
آقای امین
از نظر شما سپاسگزارم .
به امید طلوع اخلاق در جامعه کهن ایرانی و این که هر فردی رفتارش را بشناسد و از ارزیابی آن رنجیده نشود .
پایدار باشید .
معلم نباید در هیچ جا بی عدالتی ،تقلب را جایز شمارد.من استاد ضمن خدمتی بودم برای جلوگیری از تقلب اولین شخصی که مانع تقلبش شدم مدیر مدرسه ای بود که به همراه چند نفر جلسه را ترک نمود.چرا که از این دوره های( از نظر مادی و امتیازی ) ضمن قطره های ته ظرف به من معلم می رسد.وهیچ فایده علمی هم که نمیرساند.بیایید ارزش انسانی خود را برای اندکی امتیاز ،یا وجهی زیر پا نگذاریم و واقع بین باشیم.یا علی
دوست عزیز
این شعر بارها بیان شده است اما محمل انقلابی دارد !
ما به اصلاح و انتقاد و ارتقای آگاهی عمومی و افزایش نظارت عمومی اعتقاد داریم .
یک بار تجربه هزینه های سنگینی داشت .
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر آن که خودشان تغییر کنند .
پایدار باشید .
انسان از خواندن این مطالب حیرت میکند ، که چطور چنین افرادی با چنین تفکراتی در بدنه آموزش و پرورش کشور رسوخ کرده اند و البته خوب که فکر میکنم می بینم ریشه اغلب مشکلات فرهنگی و اعتقادی نسل جدید در همین نظام آموزشی بیمار است که برای رسیدن به یک زندگی تجملی ، معیشت را بهانه کرده و همیشه خودش را از لحاظ مالی با بالاتر از خودش مقایسه میکند ، و غفلت نظام در باب استخدام نیروهای ارزشمند در سیستم آموزشی باعث شده معلم که باید مروج عدل و حق طلبی باشد ، توجیه گر رفتار اشتباه خود شده است ، به نظر من ریشه اغتشاشات و فتنه های حجاب و ... در کشور ضعف فرهنگی و غفلت از سیستم آموزشی کشور است که به تربیت افراد نالایق و ترویج فرهنگ خودخواهی و سو استفاده کردن از موقعیت ها برای رسیدن به مطامع شخصی را در پی داشته است.