با سلام و احترام خدمت دست اندر کاران تارنمای صدای معلم و آرزوی قبولی طاعات و عبادات برای همه خوانندگان
هنوز مدت زیادی از درج پی در پی اعتراض های والدین و فرهنگیان مطقه 9 تهران مبنی بر دریافت های بی حساب و کتاب برخی از مدیران مدارس به جهت ساخت و سازهای عمرانی در انزلی و ماهدشت و یا فشار بر اولیاء دانش آموزان به بهانه هایی مثل : فوق برنامه های مدرسه ، تقدیر از همکاران ،سفرهای کاری معلمان و هدیه های اجباری به اداره جهت رفو کشی کاستی های اداره و یا بی کفایتی مدیران بعضی مدارس و....نگذشته است که بخشنامه جدید اداره مبنی بر برداشت ماهیانه سی هزار تومان از حساب همکاران و صرف آن برای اتمام یا ادامه عملیات عمرانی انزلی ،آه از نهاد همکاران بر آورد!
تعجب و شوک حاصل از این دستورالعمل به حدی بود که فکر کردیم آموزش و پرورش منطقه 9 یک کشور مستقل و جدا از مناطق 19 گانه تهران است!
جالب تر از ابلاغ این دستور العمل ،تماس های پی در پی مسئولان اداره با مدیران مدارس و تاکیدها و الزامات پی در پی آنها مبنی بر ترغیب همکاران به شرکت در این طرح بود!
این آش به قدری شور و داغ بود که صدای اعتراض همکاران هم گوش فلک را کر کرد و هم تلنگری شد برای رییس که بلافاصله با بخشنامه ای جدید ابلاغ نمودند که شرکت در طرح فوق اختیاری است نه اجباری!
اگرچه محتوای اصلی بخشنامه اولیه در ظاهر چیزی غیر از این بود و بیشتر بوی اجبار داشت تا اختیار؟!
اگرچه با دستورالعمل جدید قضیه کمی جمع وجور شد ، ولی هنوز چند سوال ذهن ما را مخدوش کرده است:
1: اصلا رسالت اصلی مدیر یک منطقه در درجه اول عمران و ساخت و ساز است یا پرورش و آموزش ، آن هم در شرایطی که مدارس منطقه در وضعیت عمرانی نامطلوبی به سر می برند و در پرداخت قبوض آب و برق هم باز مانده اند!
2. چرا مدیریت منطقه همچنان بر این قضیه مصرند که پولی که از اولیاء اخذ می شود جزو اموال مدرسه است و اختیار هزینه کرد آن با مدیر است ! درحالی که فتوای مراجع دینی غیر این است !
3. آیا وزارتخانه و اداره کل از این همه به هم ریختگی و نابه سامانی در منطقه بی خبرند؟
بعید می دانم...
4. مدیران مدارس تا کی باید برای بقا در پست مدیریت در این گونه کارها شریک باشند؟
5. آیا این تصمیمات برآمده از اعضای اتاق فکر منطقه است ؟
ما امیدوار بودیم با حضور آقای رضا مرادی در سمت مشاوره رییس ، اوضاع بهتر شود ولی انگار یک دست صدا ندارد!
6. تراژدی بی پایان این همه شلختگی اداری و بی سامانی در منطقه 9 خودمختاری های آن تمام شدنی نیست؟
سخن آخر اینکه :
جناب آقای ربوشه گرامی
کسی که از مشاوره عاقلان بهره نگیرد و سخن ناصحان نشنود ،برای بقا یا به خطا می رود یا متحمل هزینه های جبران ناپذیری خواهد شد ؛ آیا وقت آن نشده که در انتخاب مشاوران و معاونین و همکاران معقولانه تجدید نظر شود ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
کاش بساط این ادارات جمع میشد.
علاقه غیر منطقی وافراطی ایشان به گماشتن افراد در پستهای خاص فقط با مدرک دکتری سبب شده تا از پرداختن به اصل موضوع یعنی تجربه و تخصص عملی باز بمانند.
وجود کارشناس مسولان وکارشناسانی سست عنصر ومطیع وحرف شنو در اداره بخصوص در دوره متوسطه اول و دوم هم موید ومبین این رفتار وعلاقه آقای ربوشه است .ایشان تا به حدی به لفظ دکتر علاقه مندند که بدون کسب رسمی مدرک دکترا خودشان راهم دکتر معرفی نمودند.
شنیده ها حاکی است ایشان حال وتاب انتقاد ومخالفت راهم ندارد .وبه همین منظور وفقط در راستای در امان ماندن از تیر انتقاد معدود انسانهای متفکر وخدوم اداره :دو شورای معاونین تشکیل میدهد تا جلوی ورود اغیار ونامحرمان را در محافل تصمیم گیریهای ویژه بگیرد!!
نابسامانیها وتخلفات مالی حد اقل یک مدیر خانم هم مدتهاست که با سند ومدرک محرز است ولی صبر وگذشت رییس بسیار بالاست!
یا مشکلات یک دبستان پسرانه و.....
دستخوش گرفتنهای کارشناس مسولان اداره آنقدر بی جواب ماند که بعضی از آنها را چنان جری تر کرد که هنگام ورود به ضیافت ناهار اداره با دیدن وجهه و ظاهر ناشایست وضد هنجار آن ها فکر میکردی به بزم عروسی ازما بهتران دعوتی!!!
راستی هیچ فکر کرده اید: بعضی از همکاران اداری بخصوص تو قسمتهای چرب و خوب ده ها سال است که فرمان روایی میکنند!!؟؟
اوضاع منطقه 9 خرابتر از این حرفهاست اما به قول یکی از عزیزان آقای ربوشه خوب به درد دلهاگوش میکند ودرکل شنونده خوبی است اما اراده تغییر ندارد وموقع عمل دل درد میگیرد!!!
از حقوق ما کم کنید برای اداره پروژه بنام انزلی بسازیم
تا حضرات قیش چند میلیونی دریافت کنند ای کاش مدیر منطقه
9 بجای انداختن فرش قرمز زیر پای معلمان در هفته مغلم و بجای دادن ترمه یزدی دو تا و سه تا پروژه را تکمیل می نمود. بجای حیف ومیل درآمد منطقه فکر و تمرکز خودش پرو.ژه اش .......