صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

عباس فرجی - عضو شورای نویسندگان سخن معلم

وقتی آب سر بالا می رود ! (اندر حکایت اداره آموزش و پرورش منطقه 11 تهران)

در آموزش و پرورش همه چیز ممکن است اتفاق بیفتد ،حتی آب سر بالایی برود .چند مدت پیش وقتی در اخبار "سخن معلم" خواندم ، معلمی پس از سه سال رنج بیماری و از دست دادن یک پایش حین انجام وظیفه حقوقش را هم قطع کرده اند زیاد تعجب نکردم . از این روی این گونه می گویم که آموزش و پرورش جایی است که هر اتفاقی محتمل است از جمله این اتفاق.

درپی این موضوع اخبار زیادی در تار نمای "سخن معلم "منتشر شد . البته یکی از آنها که تا حد زیادی خوشحال مان کرد پیگیری آقای ثقفی مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش شهر تهران بود.

 در این پیگیری ، چند ساعت بعد حقوق این معلم دوباره بر قرار شد .اما فردای آن روز روابط عمومی آموزش و پرورش منطقه  11 جوابیه ای منتشر کرد و دلیل و یا دلایل خود را از این اقدام عجیب بیان نمودند . صرف نظر از اینکه این جوابیه دارای ایرادات شکلی و محتوایی فراوانی بود که در پست های متعددی هم که معلمان بر آن گذاشته اند مشهود است ؛  و من اصلا قصد ندارم نقدی بر آن بزنم و فقط به همین بسنده می کنم و عرض می کنم که زیبنده ی روابط عمومی آموزش و پرورشی که به دانش آموزان ادبیات فارسی و آیین نگارش درس می دهد این گونه مکاتبات نیست که بخواهد رسانه ای هم بشود ؛ به آقای ثقفی مسئول روابط عمومی شهر تهران ضمن تشکر از اقدام و پیگیری مشکل مطرح شده از جانب همکارمان ، جداً توصیه می کنم در انتخاب نیروهای توانمند در حوزه روابط عمومی مناطق اهتمام بیشتری نمایند .

 بعد از این اتفاقات و خواندن نامه های منتشر شده تصمیم گرفتم شخصا با معلم بستری شده در بیمارستان صحبتی داشته باشم تا حرف های معلم رنج کشیده را هم از زبان خودش شنیده باشم.

اولش حال مساعدی نداشت. از قرار معلوم روز گذشته روی پایش عمل جراحی شده بود و به دلیل درد شدیدی که از ناحیه پا داشت بی تاب بود اما وقتی پرستار اندکی مسکن تزریق کرد فرصتی شد تا باب گفت و گو را با او ایشان باز نمایم .

بعد از احوال پرسی از ایشان پرسیدم آقای نهضت داستان از چه قرار است ؛ چرا حقوق شما را قطع کرده اند و این کار به دستور چه کسی بوده؟

نگاهی کرد و بعد از خنده ای گفت بی خیال خدا رو شکر همه چیز تمام شد . در اداره آموزش و پرورش منطقه 11 " آب سر بالا می رود "

گفتم برای خودم  می خواهم بدانم مگر می شود شما در این وضع باشید و آن وقت اندک حقوقی هم که دارید قطع کنند ، آخر وزیر آموزش و پرورش بعد از اتفاق معلم بروجردی اعلام کرده بود که از همه معلمان حمایت حقوقی و قضایی می کند ، چرا اینجا حمایتی از شما صورت نگرفته ؟

با اکراه گفت من سه سال پیش برای آن که خودم را به جلسه ی آموزشی معلمان که خارج از ساعت اداری تشکیل شده بود برسانم  در اتوبان همت تصادف کردم و از آن موقع تا الان در بیمارستان و یا خانه به تناوب بستری بوده ام .تا اینکه چند مدت پیش یک پایم را قطع کردند و این پای دیگر هم وضع چندان جالبی ندارد و مرتب رویش اعمال جراحی انجام می شود تا شاید بتوانم زنده نگه اش دارم .

در آذر 92  شواری پزشکی تشکیل شد و من را از کار افتاده اعلام کرد و رای به اداره آموزش و پرورش منطقه 11 ارسال شد ؛ از طرفی" اداره کل شهر تهران" هم موافقت کرد با توجه به ماده 80  و نظر به این که من حین انجام وظیفه دچار سانحه شده ام مرا با 30 سال تمام از کار افتاده اعلام کند و حقوقم نیز با همان 30 سال محاسبه شود.

حالا اداره آموزش و پرورش منطقه 11 به من می گوید بیا مطابق ماده 79 خودت را از کار افتاده اعلام کن در حالی که ماده 80 مشمول حال من است. منطقه اصرار دارد من بروم با این حال که می داند من در بیمارستان هستم و دیروز عمل جراحی داشتم درخواست نامه سه سال ارفاق را امضاء کنم  ؛به تعبیری بروم نامه ای را امضا کنم و خودم رابا 25 سال از کار افتاده اعلام کنم .

در همین حال باز زنگ اخباری که بالای سرش بود به صدا در آورد تا پرستار سراغش بیاید ، همچنان درد پایش اذیت می کرد .  از من معذرت خواست گفت:

- سه سال است که وضعش همین است و درد رهایش نمی کند.

و در حالی که پای مصنوعی اش را که کنار تخت بود جابه جا می کرد گفت:

 شما جای من ، چه می کنید با این وضع ؟ واقعا از شما خواهشی دارم ؛شاید مسئولین اداره آموزش و پرورش منطقه 11 نمی دانند من در چه وضعی هستم ؛ شما می توانید برایم کاری کنید ؟

  با تعجب گفتم بفرمایید چه کمکی از دستم بر می آید ؟

این پا در راه آموزش و پرورش قطع شده ، ببرید و به رییس آموزش و پرورش منطقه 11 بگوید خودش را نتوانستم برای امضای آنچه خواسته اید بیاورم پایش را آوردم .بگویید این معلم زمانی برایش این اتفاق افتاده که حین انجام وظیفه بوده بروید و بگویید اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران با 30 تمام من را از کار افتاده اعلام کرده ؛ حالا شما این وسط چرا اصرار دارید که من با 25 سال خود را از کار افتاده اعلام کنم؟

انگار در منطقه 11 " آب سر بالا می رود" ، اداره کل دستور می دهد منطقه قبول نمی کند .مسئولین روابط عمومی  وزارت خانه به عیادت من می آیند ؛ دریغ و دریغ از منطقه 11 که کسی حال من را پرسیده باشد ؛ آقایان از اداره کل شهر تهران برای دل جویی و سر سلامتی  ملاقات من می آید ، یک نفر از مسئولین اداره حتی سراغی از من نمی گیرند تازه از من می خواهند که تخت بیمارستان را رها کنم و خدمت شان برسم .

کانون های معلمان ، سازمان معلمان ، شورای نویسندگان سخن معلم و بسیاری دیگر می آیند و می روند و برایم قوت قلب می شوند در عوض منطقه 11مرتب خط و نشان می کشد که اگر نیایی حقوقت را قطع می کنیم !

و بعد از من معذرت خواست و گفت اگر اجازه بدهید کمی استراحت کنم و من هم بی آنکه معطل کنم خداحافظی کردم و برایش آرزوی سلامتی داشتم .

وقتی می رفتم چشمم به پای از دست داده معلمی افتاد که خیلی پیش تر از این سر کلاس ایستاده و قدم زنان درس زندگی به شاگردانش می داد.

و تصور کردم اگر من جای او بودم چه می شد ؟ آیا ...

مدام این عبارت در ذهنم تکرار می شد " منطقه 11 آب سر بالا می رود "

مدتی پیش واقعا خوشحال شدم وقتی دیدم برای بزرگذاشت همکارمان مرحوم آقای خشخاشی جناب آقای چهار بند در مجلس ترحیم به سوگ نشستند ؛ خوشحال شدم که وزیر آموزش و پرورش در آن مجلس حضور داشتند ولی گریه ام گرفت که چرا مدیر کل آموزش و پرورش استان لرستان در آن مجلس حضور نداشت .

چه می توان گفت به مسئول منطقه 11 که این همه مدت با علم به اینکه همکارش سال هاست با تخت بیمارستان دست و پنجه نرم می کند و تا سر حد مرگ می رود و باز می گردد سراغی نمی گیرد و حالی نمی پرسد ؟

در عوض جوابیه ای پر طمطراقی صادر می کند؛ تا به زعم خود تنویر افکار عمومی کرده باشد  !

متاسفم برای خود ، و خجالت می کشم از همکار مرحومم آقای خشخاشی که سهل انگاری مدیرانی که گاهی یادشان می رود که همه چیز نگاه مدیریتی نیست ؛و گاهی قبل از مرگ هم می شود کاری کرد ...

nehzat9.1

 

یکشنبه, 05 بهمن 1393 00:07 خوانده شده: 2831 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +7 -2 --
Kamran Matintabar 1393/11/05 - 05:59
به نام خدا
در کشور ما هرچه مقام کسی از نظر اداری بالاتر می رود به نظر می رسد غیر پاسخگو تر می شود . خداراشکر میکنم که وزارت آموزش و پرورش درآمد مالی ندارد وگرنه مسوولان این وزارتخانه این حس شان پررنگ تر می شد و تنها و تنها خدا می توانست به خدمتشان برسد .
همکارمحترم متکی به تخت و میز ریاست .
کار اداری بالاخره چه باشما وچه بی شما انجام می شود کاش یک بار پایتان قطع می شد سه سال خانه نشین می شدید . درد میکشیدید و ... آن وقت یقینا خودتان خارج از لباس خشک مدیریتی تان به عیادت یک همنوع و نه همکار می رفتید و وکیل انجام کارهایش می شدید .
مدیران ما آنقدر گرفتار کت و شلوار شق و رق مدیریتشان هستند که گاهی روح انسانی تن داخل آن کت و شلوار را فراموش می کنند معلمان ارتش رژه رونده ی شما نیستند تا شما فقط از آنها سان ببینید و قپه به قپه به سردوشی تان اضافه کنید اتفاقا معلم داخل کلاس سردوشی پرافتخارتری از شما دارد.
همکارانتان را دریابید..
پاسخ + +12 -2 --
حسن 1393/11/05 - 06:57
جناب نهضت اینو بدونید ما معلما ایستاده ایم تا شما به حقتان برسید و اگر لازم باشد باز هم برای حمایت از حق شما فریاد برمی آوریم‌
پاسخ + +8 -2 --
آزادیان 1393/11/05 - 13:20
مسئولین دیروز همان معلمان دیروز اند فقط قدرت و جایگاه باعث شده دردهای دیروزشان را فراموش کنند متاسفانه... حق گرفتنی است نه دادنی....ما بالاخره حقمان را خواهیم گرفت و به فرزندانمان می آموزیم و خواهیم آموخت.
پاسخ + +5 -3 --
ناشناس 1393/11/05 - 13:34
معاون پرورشی یکی از ادارات زحمت دادن جواب سلام را به خودش نمی دهد چنین اشخاصی مسئول پرورش فرزندان مردم هستند بهتر است آموزش پرورش یک دوره درباره آداب معاشرت برای برخی مسئولین گرامی ادارات برگزار کند تا لااقل شان نام فرهنگی که بر خود می گذارند را نگهدارند .
آقای نهضت هم خیلی توقع بی جایی از مسئولین دارند که همیشه از بالا به پایین نگاه می کنند تا به ملاقات ایشان بیایند و احوالی از ایشان بپرسند .
پاسخ + +10 -1 --
احمد 1393/11/05 - 14:23
شرم آوره.اینا از خدا نمی ترسند؟ریا و تظاهر آموزش و پرورش را به فنا داده.
پاسخ + +7 -1 --
یاسمن 1393/11/05 - 16:54
از ماست که بر ماست .ظلم ماندگار نیست
پاسخ + +5 -1 --
انسيه 1393/11/05 - 19:32
بايدمعلمهاباهم جمع بشن وازحقشون دفاع کنن....چون ممکنه اين اتفاق براى هرکسى بيفته. .پس بايدچاره کار و همه باهم دس بدست هم ...راهى پيداکنن...
خدامريضى مى ده پولش رو هم بده...والابخدا...بنده خدا!!
پاسخ + +6 -1 --
تیمور دانشفر 1393/11/05 - 20:30
با سلام
امیدوارم زودتر و با سلامت کامل از بیمارستان ترخیص شوید
پاسخ + +7 -1 --
بابک 1393/11/05 - 20:41
واقعا چقدر خجالت می کشم با افرادی در یک وزرارتخانه نفس می کشم که گویا بنی آدم بودن را پاک به فراموشی سپرده انذ .به قول استاد سخن سعدی شیرازی "تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی "
پاسخ + +6 -4 --
معلم مظلوم منطقه دو 1393/11/05 - 22:14
عباس عزیز !
آب در این آموزش و پرورش همش بالا می رود . مثلا من را بدون دلیل و بدون کوچکترین محکومیت و تخلفی به خاطر اینکه رییس منطقه از من و افکارم خوشش نمی آمد بدون کوچکترین اجازه بحث و صحبتی به دستور چهار بند از منطقه ام به منطقه دیگر منتقل کردند . !!!! باور میکنی ؟
کاری که فقط در اختیار دستگاه قضایی است . خدا لعنت کند همه کسانی که یک معلم 23 سال را که با علاقه به آموزش و پرورش آمده را از این دستگاه منزجر می کنند. 3 بار از چهار بند وقت خواستم کسی رسیدگی نکرد کسی جز برادر عزیزم اقای پور سلیمان.
آری برادر ما همه متهممیم متهم به معلم بودن وفهمیدن. اما چون حرف می زنیم و می فهمیم برای این آقایان مناسب نیستیم و فکر می کنند هر جوری که بخواهند می توانند بلا بر سر ما آورند ولی هم خدا را داریم وهم بالاخره وقت باقی و دنیا هم باقی است
پاسخ + +4 -2 --
فرخنده قربانی 1393/11/05 - 22:22
متاسفم برای خود ، و خجالت می کشم از همکار مرحومم آقای خشخاشی که سهل انگاری مدیرانی که گاهی یادشان می رود که همه چیز نگاه مدیریتی نیست ؛و گاهی قبل از مرگ هم می شود کاری کرد ...
پاسخ + +2 0 --
حسین مقدم 1393/11/06 - 09:27
بهتر بود از اداره منطقه 11سوال می شد که به چه اتفاقی از این بالاتر راضی بودند برای یک همکار واقعا که عکس العمل شان مایوس کننده بود .
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1393/11/07 - 09:57
واقعا مسئولان منطقه ۱۱ چه پاسخی دارند?
خداوند به هر کس مسولیت می ده ظرفیتش هم بده
جای تاسفه
پاسخ + +2 -1 --
علی رضا 1393/11/07 - 20:19
بسیار متاسف شدم.شنیده بودم که مدیر چدید منطقه 11 انسان هوشمندی است.امیدوارم تا دیر نشده کاری بگنند.این پست ها به کسی وفا نکرده است.
پاسخ + +1 -3 --
ناشناس 1393/11/10 - 23:48
رضا نهضت و باند او دستشان از لفت و لیس مشاوران جوان دولت احمدی نژاد کوتاه شده
باج خواهی میکنند!!!
پاسخ + 0 0 --
ایمان 1393/11/15 - 11:50
حتما همین طور است که می فرمایید ۰میشود بفرمایید شما اکنون سینه برای چه چاک می کنید و باج از که می خواهید ? ممنون که روشنگری می کنید ۰ اما بد نیست بدانید آقای نهضت فردی شناسنامه دار هستند و با این حرفا مهری برای ابطال شناسنامه ایشان نمیخورد ۰۰۰۰ ایشان معلمی سینه سوخته هستند ۰ اما اگر شما از نوشته ایشان جایتان سوخته از روش همان آقای احمدنژاد استفاده کنید و آب را همان جان بریزید ۰
پاسخ + +1 -3 --
آشنا 1393/11/11 - 20:57
آقاي فرجي رفاقتتون رو جاي ديگري ببريد نه نشريه عمومي!
پاسخ + 0 0 --
ایمان 1393/11/15 - 11:44
جناب آشنا اگر رفقات از جنس معلمی باشد اتفاقا جایش همین جاست چون این تار نمای سخن معلم است نه نشریه عمومی و فکر نمی کنم نویسنده خلاف سخن معلم چیزی نوشته باشد ۰ به نظر شما اشتباه تشریف آورده اید ۰ نشریات عمومی چند اتاق آنطرف تر هستند تصادفا نان را هم به نرخ روز می خورند۰
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1393/11/17 - 23:51
جناب ايمان آب ما اضافه هم آمده اگه نيازه براي شما هم بريزم؟

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور