در حالي که سازمان هاي بينالمللي اعلام ميکنند که آموزش يکي از مهمترين عوامل کاهش آمار فقر مطلق در جهان است ولي اين دست آموزش پيرامون ما روند مناسبي ندارد زيرا آن قسمت از آموزش که تکيه بر آموزش هاي فني و حرفه اي داشته و نقش بارزتري در افزايش کارآفريني و کاهش فقر داشته است با چالش نبود فضاي آموزشي مواجه است.
اما زماني است که يک جريان آموزشي ميتواند با رونق دادن به آموزش فني حرفه اي افراد کارآفرين پرورش دهد و از شمار متقاضيان استخدام دولتي بکاهد به گونه اي که در مناطق کمتر برخوردار از خانواده هاي فقير شمار قابل توجهي به مهارت هايي دست يافتند که توانستند وضعيت اقتصادي – فرهنگي – اجتماعي خانوادهيشان را تغيير دهند و در نهايت اين افراد به عنوان افراد با مهارت و تکنسين علمدار، موجب کاهش محروميت و شتاب دهندگان توسعه و عمران مناطق محروم شدند.
پيش قراول بودن اين افراد در عمران و توسعه و سهم آنها در ارتقاي سطح اجتماعي سندي متقن براي اثبات مثمر ثمر بودن هنرستان هاي فني و حرفهاي بوده است .
لازم به ذکر است از هنرستان هاي با تعداد محدود کارگاه هزاران فرد ماهر به بازار کار وارد شده که توانستند بستري مناسب براي رشد و توسعه فراهم نمايند ولي متاسفانه اين مدارس گويا اتفاقي بنا شده بودند و زمان قصد ندارد اين تجربه موفق را تکرار نمايد ، آن هم در مناطق محروم مرزي ايران که همواره متخصصين علوم انساني بر فقر و محروميت بيشتر در اين نواحي صحه گذاشته اند.
نمونه بارز آن هنرستان فني قدس تنها هنرستان فني و حرفهاي يک شهرستان است که اکثريت قريب به اتفاق افراد سرشناس و نامدار عرصه حرفه و فن، شهرستان چند صد هزار نفري فارغالتحصيل آن هنرستان هستند.
اما امروز هنرآموزان اين هنرستان به دليل مستعمل بودن هنرستان آواره مدرسهاي شدهاند که هيچ سنخيتي با هنرستان فني و حرفهاي ندارد.
از چند سال پيش فونداسيون فضاي جديدي در محوطه هنرستان قدس احداث شد و به دليل نبود بودجه مانند عديده طرحهاي عمراني ديگر به علت نبود بودجه متوقف شده و دو سال گذشته ساختمان آموزشي هنرستان به علت خطر تخريب تخليه شده و اينک هنر آموزان اين هنرستان در مدرسه اي عادي اسکان داده شده اند که فاقد کارگاه مناسب مي باشد. اما از سر ناچاري هنرجويان هنوز از همان فضاي کارگاهي قديمي با آن تهديدها استفاده مي کنند.
نا گفته نماند که وضعيت هنرستان کشاورزي بهتر از اين نيست زيرا اصلا در اين شهرستان هنرستان کشاورزي احداث نشده و هنرآموزان کشاورزي هم در يک مدرسه عادي مشغول به تحصيل هستند.
حال سوال اينجاست آيا دانش آموزاني که در تمامي شهرستان به رشته فنيوحرفهاي هدايت مي شوند با آموزشي که در يک مدرسه فاقد کارگاه مناسب مي بينند در آينده مي توانند چرخ هاي توسعه و عمران منطقه محرومشان را به حرکت در آورند؟ با اينکه هر فردي در آموزش و پرورش به ضرورت هنرستان واقف است سوال مهمتري پيش مي آيد که آيا متوليان نوسازي مدارس هم به اين اهميت واقفند؟
هيچ معلمي نيست که نداند الفباي تکنولوژي آموزشي فضاي آموزشي مناسب است همچنين از زمان احداث پلي تکنيک تمام مردم ايران ضرورت معماري متمايزهنرستان را با توجه به محتوايي که در آنها آموزش داده ميشود درک کردهاند.
ولي اينکه چرا مسوولين که عمدتا هم مهندس و افراد فني هستند از کنار اين مسئله مهم به سادگي عبور مي کنند جاي تعجب دارد؟ يعني واقعا يک شهرستان محروم مرزي با بيش از هزار هنرجوي فني و حرفهاي نياز به يک هنرستان امن و مجهز ندارد؟ آن هم درشرايطي که اگر زير ساخت فراهم باشد و شاخههاي تحصيلي به روز باشند شمار متقاضيان قطعا چند برابر خواهد شد و بازار کار هم تشنگي خود را به اين افراد بارها به انحاي مختلف نشان داده است .
اميد است بسيجي ملي و نگرشي نو براي احداث هنرستان فني و حرفهاي شهرستان مرزي مريوان شکل بگيرد تا قدري از نگراني معلمين، اوليا و دانش آموزان کاسته شود.
روزنامه مردم سالاری
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
نظرات بینندگان