بیست و دو سال پیش، در ترکیه ائتلاف شؤونیسم ترک [1] و اسلام گراها ( بنیادی نهاده بر فشل[2] ) ترکیبی از فریب و دروغ و نسل کشی ، هیولای ترکتازی را بیدار کرده که در اذهان حاکمانش دست نیافتنی و شکست ناپذیر می نماید. با وجود این، سیاستگزاران تأخیریِ جمهوری اسلامی از ظهور شخصی اسلام گرا به نام اَردوغان، شور و شعف داشتند، چون عقل شان از پس می رسد.
اردوغان با توهّم عثمانی گرایی، دست در دست امپریالیسم روسیه بر طبل تمامیت خواهی می کوبد و در بیست و دو سال اخیر به کمک رسانه های مزدور و با فریب افکار عمومی به سپیدشویی کشتار و جنایت های خود در منطقه دست زده است. از ابزارهای مهم او در گسترش تمامیت خواهی شؤونیسم ترک می توان نخست سازماندهی اسلام گرایان افراطی و سلفی گری در سوریه، عراق، آران، لیبی و . . . را نام برد؛ دوم به خدمت گرفتن شماری مزدور یا نادان با توهّم تجزیه طلبی در حکومت جمهوری اسلامی. هر دو عامل به علت بی درایتی در سیاست های داخلی و خارجی دولت های جمهوری اسلامی شکل گرفته است که منافع ملی را پسین منافع ایدئولوژی خود دانسته و حفظ حکومت را اوجب واجبات می خوانند نه حفاظت از میهن را.
ایدۀ تأسیس شبکۀ تلوزیونی تی.آر.تی ( رادیو تلویزیون ترکیه ) به زبان پارسی گامی نو در مداخله های شوؤنیسم ترک در ایران است. هدف ائتلاف اسلام گرایان و شؤونیسم ترک، رخنه و آسیب به فرهنگ دیرین ایران و زدودن هویت ایرانی از شهرهای آذرآبادگان و بسترسازی برای توهّم درازمدت پانترکیسم در راستای تجزیۀ شمال غرب کشور است.
شؤونیسم قبیله گرای ترک و چپ های افراطی به پشتوانۀ امپریالیسم روسیه از شکل گیری یک حکومت ملی در ایران که اولویتش حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی است و آزادی در چارچوب قانون اساسی با محوریت حکومت ملی ارج نهاده شود، واهمه دارند. حتی یک توافق خوب میان ایران و غربی ها، کابوسی برای آنها است.
تحریم های ایران افزون بر فربه کردن دلالان تحریم در رژیم، به سود تمامیت خواهان در منطقه به ویژه شؤونیسم قبیله گرای ترک و کرملین نیز بوده است.
دولت مردان ما در رویاهای خود غرق هستند. چون « سیاست » و « تاریخ » را علم نمی دانند. نمی بینند یا چشم می پوشند از آگهی های « تحصیل بهتر در ترکیه » در شبکه های تلویزیونی صد من یه غاز و روی برگه های تبلیغاتی و نیز در بیلبوردهای میادین شهرهای ایران.
مقصر اصلی نه ترکیه بلکه به اصطلاح مقامات فرهنگی کشورمان هستند؛ با آموزش و پرورش بی مایه ای که پرداخته اند و خود را به نفهمی زده اند که دبیرستان های ترکیه ( ائتلاف شؤونیسم ترک و اسلام گراها ) از نوجوانان ما چه خواهند ساخت؟
هدف چنین شبکه ای خراشیدن همین روح ملی است. تاریخ منطقه گواهی می دهد که ائتلاف شؤونیسم ترک و اسلام گراها جز جنگ و اسلحه چیزی نمی فهمد.
قدرت، آنها را آن قدر کور کرده که نمی فهمند اکثریت مردم ترکیه را در مجموع کردها، علوی ها، ارمنی ها و سکولارها تشکیل می دهند و ما نیز می توانیم از پتانسیل آنها بهره ببریم.
اکنون دولت ترکیه در پیشبرد توهّم عثمانی گرایی و دست یابی به منابع بزرگ نفت و گاز شمال غرب ایران و رویای رسیدن به دریای کاسپین و آسیای میانه، قصد راه اندازی شبکۀ دولتی به زبان پارسی، با نام « تی.آر.تی پارسی » را دارد.
سیاستگزاران جمهوری اسلامی که اغلب عقل شان از پس می رسد و سپس باری به هر جهت عمل می کنند، دو چیز را نمی دانند :
نخست اینکه دشمنی با فرهنگ و تمدن ایران، چشم اسفندیار حاکمیت آنها است و دوم اگر سیاست ورزی عاقلانه ای داشتند، بیگانگان خود را در برابرِ سیاست ورزانِ عاقل می دیدند نه یک مشت وطن فروش و یا سفیه.
بنا به مثل معروف : تأکید می کنیم بی توجهی به منافع ملی نشانگر اینست که فرهنگ و تمدن روزگاران ایران در هزارگان تاریخ پیوسته و مشترک ملت ایران، مایۀ بُخل و حسد و خار چشم قشریان مذهبی است.
« سبکسر، سبک تر در افتد به دام. »
اهداف ائتلاف انآیینِ[3] شؤونیسم ترک و اسلام گراها در تأسیس شبکۀ تلویزیونی تی.آر.تی عبارتند از :
1- زدودن هویت ایرانی از شهرهای آذرآبادگان و بسترسازی برای توهّم دراز مدت پانترکیسم در راستای تجزیۀ شمال غرب کشور؛
2- طرح و گسترش معیارهای جهان وطنی، با دامن زدن به رویا پردازی ها و ماجراجویی ها در راستای توهّم عثمانی گرایی؛ ( این طرح به پیام هزار و صد سالۀ شاهنامه که به « مسئولیت پذیری ما در برابر سرنوشت بشر و سرنوشت ایران » گوشزد می کند، آسیب خواهد رسانید. )
3- خدشه وارد کردن به جشن های ملی ایران که امروز توسط مردم ایران باززایی می شوند؛
4- در اذهان کودکان ما، تاریخ جعلی و تحریف شده حقنه خواهند کرد؛
5- آداب و رسوم و افسانه ها و تصنیف های عامیانه ( فولکلور ) ایرانی را در منطقه تحت الشعاع قرار خواهند داد؛
6- به لهجه و فرهنگ آوایی در شمال غرب میهن مان آسیب خواهند زد؛
7- در زبان ترکی آذری، بیش از هفتاد درصد واژگان ریشۀ ترکی ندارند؛ چنین شبکه ای می تواند به بخشی از آنها و نیز به امثال و تعبیرات و اصطلاحات ایرانی بسیار آسیب برساند؛
8- با طرح و گسترش نابخردانۀ تغییر خط به لاتین، مهمترین ضربه به پیکرۀ باشکوه زبان و ادب پارسی را خواهند زد؛
9- طرح و گسترش جایگزینی گویش های محلی که فاقد ادبیات جهانی هستند، به جای زبان دیرین و شیرین و گران مایۀ پارسی که دارای ادبیات جهانی فاخر و بی همتای است؛
10 - در شمال غرب ایران، زبان دارای زمینه و رنگ و روح واحد ایرانی است، گرچه استخوان بندی ترکی آذری دارد. همین زمینه و رنگ و روح واحد ایرانی نمایندۀ فرهنگ و تمدن روزگاران ایران در هزارگان تاریخ پیوسته و مشترک ملت ایران و تغییر ناپذیری روح ملی و کیان معنوی هر ایرانی است.
هدف چنین شبکه ای خراشیدن همین روح ملی است.
در کل، هدف، تجزیۀ ایران است.
تأکید می کنیم بی توجهی به منافع ملی نشانگر اینست که فرهنگ و تمدن روزگاران ایران در هزارگان تاریخ پیوسته و مشترک ملت ایران، مایۀ بُخل و حسد و خار چشم قشریان مذهبی است. به گفتۀ سعدی « آیین حسد، قاعدۀ دیو و دد است. »
تاریخ معاصر گواهی می دهد که دیوان و ددان فرهنگ ایران، قشریان مذهبی و شؤونیسم ترک و تمامیت خواهان روس هستند که در درازای تاریخ از هم تغذیه کرده اند و نیز تجزیه طلبان (که امروز نقش حزب تودۀ مزدور و چپهای افراطی و گلوبالیست ها را ایفا می کنند) بدیلی در برابر رشد منافع ملی و رشد مردم سالاری در دست قشریان مذهبی هستند و در بزنگاه ها با کارت یکدیگر بازی می کنند.
[1]- در این نوشته از شؤونیسم ترک سخن رانده شده نه مردم عادی و نجیب ترکیه.
[2]- دین به تیغ حق از فشل رَسته است باز بنیادش از فشل منهید ( خاقانی شروانی )
[3]- در ترکیب « اَنآیین » ، « اَن » پیشوند منفی ساز است. « اَنآیین » به معنی کسی که کردار و گفتارش به هیچ آیینی راست نیست. این ترکیب فرایافت و مفهومی گسترده تر از واژۀ مرکب « غیر منطقی » دارد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان