فکر ایدئولوژیک مانند آینه معوج عمل می کند و دنیای واقعی را مطابق اعوجاجی که دارد کج و کوله انعکاس می دهد. آفت تفکر ایدئولوژیک کم و بیش در همه جوامع به درجاتی وجود دارد اما به دلایلی، که اینجا فرصت پرداختن به آنها نیست، در جوامع جهان سومی به ویژه در کشور ما مدتهای طولانی است که نوع خاصی از این تفکر سیطره دارد.
تفکر ایدئولوژیک زمانی که اهرم های قدرت را در اختیار می گیرد در پی آن بر می آید که به هر وسیله ممکن دیگران را وادار کند دنیا را آن گونه ببینند که صاحبان قدرت می بینند.
وارد شدن ویروس کرونا به کشور ما با توجه به پیامدهای خاص اش موجب شد بخشی از حجاب ایدئولوژی کنار برود و چالشی آشکار میان برخی از اربابان قدرت و مردم چهره نماید. پیش از پرداختن به این موضوع حاد روز لازم است برای روشن شدن موضوع به مصداق های مشخصی از تبعات زیانبار تفکر ایدئولوژیک در کشورمان اشاره شود.
زمانی که به هر دلیلی رشد اقتصادی منفی می شود و داده های آماری حکایت از وضعیت رکودی دارد، مقامات ذیربط بدون هیچ توضیحی از انتشار داده هایی که در اختیار دارند خودداری می کنند. وقتی به دلیل تورم مزمن دورقمی ارزش پول ملی طی زمان کاهش می یابد و قیمت ارزهای خارجی در بازار رو به افزایش می گذارد، مقامات مسئول از وفور منابع ارزی برای مردم سخن می گویند و تضعیف ارزش پول ملی را توطئه دشمنان خارجی و سودجویی برخی دلالان و عوامل داخلی معرفی می کنند. آزمون کرونا پرده پندار ایدئولوژی را کنار زده و ماهیت منحوس آن را به نمایش گذاشته است. امید که این آزمون پر هزینه برای مردم ایران درس عبرتی باشد برای اربابان قدرت تا به خود آیند و بیش از این منافع عمومی را بازیچه دست کاسبان تفکر ایدئولوژیک قرار ندهند.
وقتی با اجماع کلیه نهادها و سازمانهای مسئول ذیربط توافق هسته ای به نتیجه می رسد، جناحی از طبقه سیاسی به هر طریق ممکن در صدد کارشکنی بر می آید و می کوشد این موفقیت ملی را شکست جلوه دهد.
اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان اقتصادی و مالی پیوستن ایران به FATF را ضرورتی اجتناب ناپذیر برای منافع ملی تلقی می کنند و دولت و مجلس بر آن مهر تایید می زنند اما یک عده در ارگانی که قاعدتا باید حافظ مصلحت عمومی باشد کارشکنی می کنند و برای این کار خود به غیر از چند شعار ایدئولوژیک، هیچ توضیح روشنی ارائه نمی دهند.
اینها نمونه هایی مانند مشت از خروار است که نشان می دهد چگونه سرمایه اجتماعیِ اعتماد عمومی با عملکرد برخی از اربابان قدرت به قهقرا می رود و مردم حساب خود را از قول و فعل آنها جدا می کنند. در چنین شرایطی است که کرونا از راه می رسد.
نخستین عکس العمل تفکر ایدئولوژیک نسبت به پدیده ای که در ماهیت خود تنه به بلای آسمانی می زند، حکایت از انکار اهمیت آن و افشای سوءاستفاده بدکاران از خبرهای مربوط به آن دارد.
تئوری توطئه محبوب ترین تئوری نزد تفکر ایدئولوژیک است چراکه با توسل به آن می توان همه تقصیرها و قصورهای اربابان قدرت را از سر بازکرد. اما نفی واقعیتی که زندگی انسانها را به صورت ملموسی مورد تهدید قرار می دهد و مردم با گوشت و پوست خود آن را احساس می کنند کار آسانی نیست.
نفی این واقعیت همانند مساله نرخ ارز، برجام یا عضویت ایران در FATF نیست که بتوان آن را در سایه غیر ملموس بودن مساله برای مردمان عادی، در هیاهوی تئوری توطئه و دعواهای جناحی و حیدری نعمتی لاپوشانی کرد. این شبه بلای آسمانی، «خودی» و «غیرخودی» نمی شناسد و دامن هرکسی را که به منطق رفتاری آن بی اعتنا باشد ممکن است بگیرد.
در روزهای اخیر رفتارهایی از مردم سر زده که مورد انتقاد برخی از مسئولان و رسانه ها قرار گرفته است. اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان بر این رای هستند که موثرترین راه مقابله با اپیدمی کرونا، در حال حاضر، ماندن در خانه و امتناع از رفت و آمدهای غیر ضروری است. عده ای از مردم تعطیلی های اجباری را غنیمت شمرده راهی سفر می شوند، و از آن طرف، عده ای از افراد محلی برای ورود همین مسافران به شهرهای خود مانع ایجاد می کنند، به طوری که جامعه و افکار عمومی دچار تنش می شود.
وجه مشترک این دو گروه از مردم بی اعتمادی و بی اعتنایی به گزارش ها و توصیه های مسئولان دولتی است. مقصر دانستن و سرزنش کردن یک سویه این دو گروه از مردمان منصفانه نیست، مضافا اینکه راه به جایی نمی برد. باید علت این معضل را چاره کرد.
وقتی در نخستین روزهای خبر رسانی رسمی درباره شیوع اپیدمی در ایران، اهمیت مساله از سوی رسانه رسمی کشوری به سخره گرفته می شود و گزارشی تایید آمیز از بی اعتنایی مردم در شب عید به این «شایعه» یا «توطئه اجنبیان» به نمایش گذاشته می شود، چه انتظاری از مردمان عادی می توان داشت که در روزهای بعدی به گزارشها و توصیه هایی با مضمون کاملا متفاوت با اولی اعتماد کنند؟ مسئولان وزارتخانه در پایتخت آماری از اپیدمی می دهند که با آمار نمایندگان همان وزارتخانه در استانها و یا نمایندگان دیگر نهادها متفاوت است و هیچ کس درباره این مغایرت ها توضیح نمی دهد. وقتی برخی مدعیان طب سنتی با ارائه راه حل هایی برای مبارزه با کرونا موجب وهن فرهنگ ملی ایران در انظار جهانیان می شوند و هیچ مقام مسئولی این مدعیان را مواخذه و وادار به پاسخگویی نمی کند چه انتظاری از مردمان عادی می توان داشت؟ آنها به چه کسی یا نهادی باید اعتماد کنند و چرا؟
اما شک نباید کرد که کرونا آزمونی سخت برای کاسبان تفکر ایدئولوژیک است که تاکنون توانسته اند در مقاطع سرنوشت ساز، با استفاده از گفتاری عوام فریبانه و تکیه بر اقلیتی از «خودی های» گوش به فرمان، رویکردهای علمی و کارشناسانه را تحت الشعاع قرار دهند و منافع ملی را قربانی خواسته های جناحی تنگ نظرانه خود کنند. دن کیشوت هایی که همیشه در برابر هر مساله مهمی با جواب های حاضر و آمده در آستین، به صحنه می آمدند این بار در مواجهه با پدیده کرونا به یکباره غیب شان زده است چراکه واقعیت سخت این پدیده تن به آرایه های ایدئولوژیک نمی دهد.
آزمون کرونا پرده پندار ایدئولوژی را کنار زده و ماهیت منحوس آن را به نمایش گذاشته است. امید که این آزمون پر هزینه برای مردم ایران درس عبرتی باشد برای اربابان قدرت تا به خود آیند و بیش از این منافع عمومی را بازیچه دست کاسبان تفکر ایدئولوژیک قرار ندهند.
بومرنگ
نظرات بینندگان
جامعت المصطفی مخزن و منبع ویروس بوده و باعث نشرش در بین ایرانیان شده...
شاید منظورشون اینه.
درکل تفکر ایدئولوژیک حاکم دریک جامعه ویا ایدئولوژی اندیشی اصولا افراد و جامعه را به خودی و غیر خودی سوا می کنند بزرگترین لغزشهای خودی نادیده گرفته میشود برعکس کمترین لغزشها را از غیر خودیها غیر قابل پذیرش و بخشش است.
در چنین جوامعی هر روز امر مقدس تازه ای به منصه ظهور میرسند و مبادا کسی یا کسانی از این مقدسات انتقاد یا سوال نمایند و در صورت انتقاد به بدترین وجه ممکن از طرف مبلغان و هواداران و مفسران رسمی پاسخ داده می شوند.