در پی گسترش بی حد و حصر کرونا و تعطیلی اجباری مدارس از سوی وزارت بهداشت (نه آموزش و پرورش) و حصر خانگی دانشآموزان، گروه کثیری از معلمان با غیرت کشور دوشادوش کادر درمانی (پزشکان، پرستاران و...) اقدام به برگزاری کلاسهای مجازی نمودند.
یاد دارم که به عنوان اولین نفرات، فردای انتخابات به استاندار و مدیرکل آموزش و پرورش البرز پیشنهاد تشکیل کلاسهای مجازی را دادم و...بدیهی است که کلاسهای مجازی امری جا افتاده در دنیای متمدن و امری نوین در فرهنگ ماست. برای تشکیل کلاسهای مجازی مقدمات و تمهیداتی لازم است که تقریبا هیچ کدام از لوازمات اصلی آن از جمله آموزشهای فنی لازم، اینترنت و... مهیا نبوده و نیست. با این حال معلمان متعهد با حس مسئولیت فوج فوج به جمع کلاسداران مجازی می پیوندند.
به دلیل حضور اکثریت مردم در تلگرام معلم ضمن صرف دهها ساعت از وقت خود در پشت کامپیوتر، لپ تاپ و گوشیهای هوشمند مجبور است ضمن پرداخت ماهی فلان قدر پول اینترنت از هفت لایه کمند فیلترینگ نیز بگذرد تا با آزمون و خطا مطالب خود را در قالب صوت، تصویر، فیلم و... به سمع و نظر دانشآموزان گریزپای دم عیدی برساند و...در این فضای توام با ایثار معلمان یکی به دلیل نداشتن وایت برد از درب یخچال کمک میگیرد و دیگری در آستانه بازنشستگی ممکن است آنلاین را آیلاند تلفظ نماید، ولی هیچکدام از موانع فوق موجب دلسردی معلمان نشده و شمع جانشان دلسوزانه وقف دانش آموزان میشود.در ترکی زنجانی مثلی هست و البته در مثل مناقشه نیست:
"بو شهرین یاریسی دلی دی
یاریسی دلی باز ! "
مطابق این ضربالمثل، عدهای با اهداف متفاوت (خیرخواهانه و آوردن لبخند بر لبان مردم افسرده و قورخیده و جمعی نیز بدخواهانه و با تمسخر دیگران با سوء استفاده از کوچکترین آتوهای احتمالی) همواره مترصد شکار لحظهها هستند.
منتها دست انداختن و تمسخر معلمی دلسوخته که به جای استراحت و تفریح، با امکانات حداقلی در تلاش است با آن لهجه ملیح و نمکین ترکی آستارا دانشآموزان گریزپایش را در پای کلاس مجازی جمع و جور نماید، نشانهای از بیماری مزمن و البته تاریخی ماست.
باید بپذیریم که برخی از ما به شدت عقده حقارت داریم و در تلاشیم با تمسخر دیگران، خود را ارضا و اشباع نماییم. عالمان حوزه روان شناسی ریشه اصلی تمسخر و استهزا را عمدتاً فقر آن هم از نوع فرهنگی میدانند که جنبه تخلیه روحی و روانی فرد بیمار دارد. در حالی که ما طبق آموزه های دینی و فرهنگ چند هزار ساله خود باید به مردم شخصیت بدهیم؛ بلال که عبد حبشی بود آن قدر اوج گرفت، در حالی که چهره زیبایی نداشت، و سلمان فارسی نیز تا جایی پیش رفت که «منا اهل البیت» شد
.در پایان شما را با یادداشت انسان دوستانه هنرمند متعهد، شهیر و با غیرت؛ پرویز پرستویی تنها میگذارم. پرویز پرستویی در این باره پست جالبی همراه با عکس مادرش گذاشته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
"این روزها صدای معلم با غیرتی که میخواهد در این شرایط به بچههای کلاسش درس دهد را میشنویم، (خانم آیلاند). شاید خیلی از ما به لهجه شیرینش خندیدیم. چون خود من! من اما به شخصه دستش را میبوسم و در برابر غیرت و همتش سر تعظیم فرود میآورم.
یادم میآید در بحبوحه جنگ مادرم به کمپ بی میرفت تا به کودکان جنگزده درس بدهد. کمپ بی نزدیک سربندر و ماهشهر بود و خانوادههای جنگزده در آنجا سکنی داده شده بودند. من را همراهش میبرد، بمباران مرتب و هر روزه بود، به کمپ بی رسیدیم و کلاس خالی بود از ترس بمباران. مادر به تک تک خانههای کمپ رفت و با آرامش آنها را دعوت به کلاس کرد، پیگیری معلمی برای برگزاری کلاس، به خانوادههایشان قول میداد تا با صدای آژیر آنها را به پناهگاه ببرد، و من را هم مثال میزد که بچه خودم هم همراهم هست، شرایط زندگی هر لحظه تغییر میکند مهم عکسالعمل ماست، آن روزها هیچگاه از خاطرم فراموش نمیشود."
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ممنون از توجه تون
اگر هم بر حسب تصادف معلم بگوید بالای چشمت ابروست یا معلم متهم به آزار دانش آموز می شود یا مورد ضرب و شتم دانش آموز یا اولیا قرار می گیرد ،این یک نمونه از رفتار بی ادبانه نسل جدید در مقابل معلم است نسلی که همه نگران آموزش و کلاسهای مجازی شان هستند
ابزارهای کنترلی مدرسه و معلم روز به روز در حال زوال و نابودی است و...
خسته نباشید به کادر درمان کشورم.منم یه معلم هستم ،
اجازه نمیدهم تمسخر افراد بی هدف ، ذره کجی در هدفم
ایجاد کند ، آیلاند ، خانم معلم نازنین ، منکه دستت را لایق
بوسیدن نیستم ، پاک کنم خانه دل را به خاک پایت .
قربان مهربانیتان
صمیمیت تو ستودنی است و در برابر غیرت و معرفتت تمام قد می ایستیم و قدر دان صفا و حس وظیفه شناسی شما عزیزان هستیم.
کاش همه ما و مسیولین کمی مثل شما با لهجه شیرین و زیبایتان آیلایند بودیم.
برای سالمندان دور از ذهن و سخت است.
برخی از هموطنان بجای تمسخر تلفظ کاش همّت والای همکار خود را با ۶۷ سال سن و ۴۷ سال سابقه تدریس ، تحسین می کردیم.
ما ملت ایران در سردرگمی های بیشمار ، قدرت تشخیص درست و اشتباه، ارزش و ضد ارزش را گم کرده ایم.
آموزش وپرورش استان گیلان شایعه اخراج معلم وظیفه شناس آستارایی را تکذیب کرد و گفت این معلم ۱۷ سال پس از بازنشستگی همچنان با عشق مشغول به خدمت است.
به تازگی در فضای مجازی صوتی از تدریس مجازی یکی از معلمان وظیفه شناس کشور منتشر شده است که در تدریس خود به اشتباه واژه آنلاین را آیلاند تلفظ میکند.
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۶ ۰۷:۰۰:۰۰ | کدخبر : 14793
احترام به معلم صفر
حقوق صفر
افزایش فصل دهم را مشاهده کردید
رتبه بندی هم آخرش مشخص شد
معلم که قرار نیست فقط یکسری مطالب و حفظیات را تو مخ دانش آموزان فرو کنه. معلم خودش باید بروز و آپدیت از هر لحاظ باشه.
یک همکار پرورشی داریم نزدیک بازنشستگی تو هر جشنی یک شعر تکراری میخونه مثلا طنز یه قسمت داره میگه " سه کاف " شما بگین من چطور حالیش کنم این شعر خوب نیست بخیل شو.
یعنی چه چطور حالیش کنید؟
با زبان محبت ، عشق ، احترام و صبر و متانت ، منظور خود را اگر مطمئن اید صحیح است، توضیح دهید.
ایشان بازنشسته اند و انسان با افزایش سن
بتدریج در سراشیبی از دست دادن تمامی
توانایی های خوداست.
شما هم اگر عمری باشد همین طور. با دوست و یا همکار و یا هم صنف خود سخن
می گویید نه کودک و دانش آموز خود.
چون دوره های آموزشی و ضمن خدمت کوتاهی کرد
و ۹۰ درصد دوره ها تربیتی هست و بی استفاده