روزی روزگاری ، وقتی از افت تحصیلی در این کشور سخن رانده می شد ، من دبیر علوم اجتماعی در یک دبیرستان دولتی یا نمونه دولتی ، گفته ها را به خود می گرفتم و سعی بیشتر می نمودم تا با بهترین ترفندهای ممکن و تازه هر چند با تغییراتی اندک و جزئی ، بیشتر بکوشم تا در پیشرفت تحصیلی دانش آموزانم ، مدرسه ام ، ناحیه و شهر و استان و حتی کشورم ، حداقل در رشته خود ، نقشی به سزایی داشته باشم. درصد قبولی و میانگین نمره واقعی ام از درصد ناحیه و حتی در مواقعی از استان هم می شد. درصدی که برای 25/. حق دانش آموز جهت گرفتن و یا رعایت حق دیگر دانش آموزان برای نگرفتن دانش آموزی دیگر ، شدیدا حساسیت داشتم. آن زمان ایام اشتغالم بود و زیاد در جریان آشوب های خود برانگیخته دولت و وزیر و یا متعاقب تصمیمات نابه جای آنان نبودم . سرم به کار خودم بود و همه چیز را امن و امان ، تصور می کردم. اما امروز بعد بازنشستگی و در سایه سایت صدای معلم که رسالت بیشتر دانستن و خوب نگاه کردن و تجزیه و تحلیل و نقدِ آنچه هست را بر دوش من معلم نهاده است ، با کندوکاو و سیر در اخبار و مقالات و گفته ها و کرده های کارشناسان و مسئولان ، از بی اعتنایی و بی خبری خودم از آشفته بازار در پایگاهی که آموزش و پرورش نامیده می شود ، وحشتی باور نکردنی بر تارو پودم مستولی می شود و هر دَم با آگاهی از حقیقتی تلخ دیگر ، انگشت به دهان ، مات و مبهوت و حیران می شوم.
جذب نیروهای خدماتی از شهریور 1393 با گذاشتن دوره های آموزشی ضربتی یک ماهه و یا شاید چند روزه ! آغاز شده است و سرگردانی این نیروها در اوج محرومیت و بی اعتنایی دولت و مجلس ، به اوج خود رسیده است . فقط آنان درگیر این بی عدالتی نیستند ، خانواده پدری و یا خود این افراد نیز همراه این ظلم ، از حق و حقوق انسانی و اشتغال خود محروم مانده اند. آن هم در سرزمینی که به پاسداشت نعمت طبیعی - الهیِ نفت و گاز ، ثروتمند است و چنین روند زندگی را بر مردمان خود آن هم در حیطه خطیر آموزش و برای معلمان مستحق و روا دیده است.
آنچه که در زیر می آید برای کسب آگاهی من و شمای همکار شاغل و بازنشسته از مصیبت عُظمایی است که برای قطره چکان کردن بودجه آموزش و پرورش ، کیفیت و کمیت و محتوا و معنا و ارزش آموزش را قربانی ساخته است . به خود آئیم و در انتخابات دوره های بعدی خود را پایبند و اسیر شعارهای حباب گونه روی حقایق نامزدها و احزاب گوناگون نسازیم تا شاید بتوانیم (شاید) افرادی شایسته تر و متعهدتری برگزینیم.
" به گزارش روزپلاس ؛ " اواخر سال گذشته وقتی که هنوز صندلی وزارت آموزش و پرورش در اختیار سید محمد بطحایی بود، یک ساعتی وقت برای مصاحبه با ویژه نامه نوروزی "اعتماد " گذاشت تا تصویری از آن چه در سال ۹۷ بر آموزش و پرورش گذشته است، ارائه دهد. در آن مصاحبه بخشی از سوالها مربوط میشد به موضوع خرید خدمت از بخش خصوصی و آن حرف معروف حسن روحانی در جلسه تقدیم لایحه بودجه به مجلس که گفته بود ۴ میلیون تومان سرانه سالانه هر دانشآموز را از بیتالمال می دهیم و میتوانیم آن را به یک میلیون تومان برسانیم و این گونه بحث خرید خدمات را بدون اشاره به عوارض جانبیاش به عنوان یکی از دستاوردهای دولت معرفی کرد.
وزیر سابق آموزش و پرورش در آن مصاحبه بحث خرید خدمت را این گونه توضیح داد " : فرض کنید ما در ادارههای مان مهندسانی داریم که کارشان سرکشی مرتب به مدارس است و این که کیفیت فضا ، امکانات و تجهیزات را کنترل کنند، خب این مهندسان دارند از ما حقوق میگیرند. اگر شما با هزینه کمتر با شرکتی خارج از آموزش و پرورش قرارداد ببندید و وظیفه نظارت و نگهداری از مدارس را به جای این که ما انجام دهیم به آنها بسپاریم ، چون آنها حاضرند مثلا با ۷۰ درصد هزینه این کار را انجام دهند، طبیعی است که همین کار را بکنیم "خرید خدمات آموزشی " چنین ماهیتی دارد اما سوءبرداشتهایی از این موضوع شد. خرید خدمات به این معنا نیست که دولت از فردا بگوید شما همه آدمها را بیرون کن و به جای این که از معلمهایی با میانگین حقوق ۳ میلیون تومان استفاده کنی برو از کسی که یک میلیون تومان میگیرد استفاده کن. باز هم میگویم در مواردی که با حفظ کیفیت میتوانید با هزینه کمتری خدمت آموزشی و پرورشی و اداری را انجام دهی برو خرید خدمات انجام بده " .
و بعد بطحایی در پاسخ به این که چگونه چنین چیزی ممکن است که با یک سوم هزینه کیفیت را هم حفظ کرد؟ پاسخ داد: " با خونسردی تمام و به سادگی " !!
حالا ۵ سال از آغاز طرح میگذرد و کمتر از یک سال از پاسخهای سید محمد بطحایی به سوالات " اعتماد ". اما اجرای طرح با بی رحمی هر چه بیشتر از خونسردی جناب بطحایی ، بهره مند گردیده است اما از انتظار سادگی طرح ، خیر . سادگی مورد انتظار رئیس جمهور و جناب بطحایی ، به بهای روا داشتن ظلم نسبت به این معلمان بوده است. فقر و تنگدستی و مجبوریت برای تحمل شرایط کاری به دور از قانون کار!!
برای مستند بودن اوضاع معلمان خرید خدماتی ، به چند نمونه از دردنامه این معلمان در گفت و گو با اعتماد ، اشاره می نمایم ، و برای پرهیز از اطاله کلام ، چکیده ای از گفته های همکاران را با رعایت رسم امانتداری تقدیم می دارم ، علاقه مندان می توانند جهت مطالعه کامل گزارش ، به منبع اصلی مراجعه نمایند :
*" دریافت حقوق برای 21 روز .
* حقوق یک سال مان 970 هزار تومان . 7
* ماه یک بار حقوق دریافت می کنیم.
* روزهای تعطیل رسمی و هفته محاسبه نمی شود .
* حق بیمه را خودمان پرداخت می کنیم.
* حرف اول و آخر را فرد مؤسس می زند.
* ما هیچ کد تعریف شده نداریم.
* معلمی به جای بیکاری است.
* از انگیزههای ما سوءاستفاده شده است!!
* باید خودمان را فریب دهیم که شاید فرجی باشد. "
* حقوق اسفند سال 97 را آخر مهر ماه 98 واریز کردند!
* استانهای مختلف مبالغ پرداختی متفاوتی دارند.
* هر لحظه علیرغم رضایت مدیر و والدین ، آموزش و پرورش می تواند عذر ما را بخواهد.
* با وجود این که رشته مرتبط تدریس داشتم از هفت خان رستم عبور کردم و دوره های آموزشی مرتبط و غیر مرتبط بسیاری را گذرانده ام.
* سخت گیری های اولیه در جذب ما بسیار زیاد است اما بعدا ما را به حال خود رها می کنند و انگار نه انگار که هستیم.
* در سال 93 ، 20 آیتم برای جذب در نظر می گرفتند از مقطع تحصیلی تا معدل و ارتباط رشته تحصیلی و غیره.
* فیلتر محکمی گذاشته بودند که هر کسی نمی توانست از آن بگذرد.
* افراد جذب شده را مؤسس بر اساس امتیازها رتبهبندی و دستچین می کرد. هرچه نیرو کمتر، سود مؤسس بیشتر.
* اوایل خوب بود ، طرح با اسم بسته حمایتی در دوره آقای فانی کلید خورد، حقوق به موقع بود و گاهی فقط یکی دو ماه تأخیر داشت ، ۹ روز از بیمه را از حقوقمان کم میکردند و باقی را مؤسس میداد که سر این ها هم توافق کرده بودیم. دو سال که گذشت مجلس فشار آورد که دولت دارد خصوصیسازی میکند و سر و صدای عجیبی شد. آن زمان می گفتند : که خرید خدمات میکنند و اصلا بحث خصوصیسازی نیست از آن به بعد هم طرح با اسم خرید خدمات آموزشی ادامه پیدا کرد. ما با ۵۰۰ هزار تومان شروع کردیم ولی مثلا در استان گلستان همکارانی داریم که با ۲۰۰ هزار تومان شروع کردند و الان به ۵۰۰ هزار تومان رسیدهاند. از سال دوم به بعد هم میزان فاصله بین دریافتیها به ۷ ماه رسید در این میان یک ریال هم نمیدهند".
* چون اکثریت نیروهای طرح ، زنان هستند اعتراض شدیدی هم در میان نبوده است : " ما هم که می رفتیم اعتراض کنیم به ما می گفتند: آموزش و پرورش همین است، اولش سختی میکشید اما بعد استخدام میشوید. یک درِ بهشتی به ما نشان دادند و حالا که ۵ سال گذشته میگویند ما نبودیم! ما جایی قول استخدام ندادیم اما حرفهای آن اول در خاطر همه ما حرف است. دائم برای این که جواب ما را بدهند به حرف مقام معظم رهبری اشاره میکنند که به دانشگاه فرهنگیان تأکید داشتهاند اما این فقط برای این است که صورت مسأله را برای خودشان پاک کنند.
* در این ۵ سال بالای هزار ساعت دوره دیدهایم ، اگر مشکل این است که جذب فقط از طریق دانشگاه فرهنگیان باید باشد بیایید با توجه به سال ورود به طرح و معدل و ارزشیابیهای طول سال ، پلکانی ما را جذب کنید و بعد در دانشگاه فرهنگیان هم دوره ببینیم. نیروی جوانی که انگیزه کار داشته را گرفتهاید، از او بیگاری کشیدهاید و حالا هم هیچ .
* مسئولان دولتی میگفتند بیایید دست کمک به دولت بدهید، همین آقای روحانی بارها گفت بیایید کمک کنید اما متأسفانه تخلفات طرح خیلی زیاد بود.
* ما مرخصی زایمان نداریم. هی تأکید میکنند که نسل ما باید جوان باشد باید رشد جمعیت صفر نباشد ولی این ها اگر بو ببرند کسی باردار شده میگویند خوش آمدید! دیگر قرارداد نمیبندند. میگویند دو هفته میروی مرخصی زایمان اگر طولانیتر شد دیگر برنگرد. همکارم همین امسال روز اول مهر آمد مدرسه و مؤسس بهش گفت : شما بارداری برو خانه.
" چرا علیرغم این همه مصیبت در طرح مانده ام ؟ علاقه به شغل معلمی داشتم ، این همه ماندهام به خاطر روزنه امیدی بود که همان سال ۹۳ وجود داشت، می گفتند ادامه بدهید احتمال استخدام تان هست چون آموزش و پرورش خروجی زیاد دارد اما ورودی ندارد. هیچ کس نگفت این چاه عمیقی است که دیگر برگشتی ندارد، چون هر سال میگویی نکند امسال شروع کنند به جذب و من اگر از طرح خارج شوم بگویند دیگر تو را نمیگیریم! الان فقط به خاطر همین ماندهام" (1)
و....
و اکنون بعد خواندن و نوشتن این متن ، باز در جایگاه یک معلم بازنشسته ، می خواهم به افت تحصیلی دیروز و امروز بیندیشم ؟ به ناکجا آباد آموزش و پرورش که همه چیز را با خط کش بودجه و صرفه جویی حداکثری در میزان آن ، قیاس می کند ، مقیاسی که نه تنها کیفیت را قربانی ساخته است ، به کاهش روزافزون کمیت نیز اهتمام ورزیده است. خوب که دقت می کنم و انصاف که به خرج می دهم ، با خود می گویم هر چند که من نیز در زیر خط فقر ، غوطه ور بوده ام ، هستم و خواهم بود ، اما حداقل کدپرسنلی و استخدام رسمی و حقوق ماهانه و عیدی و بیمه خدمات درمانی و تکمیلی و..... جهت اطمینان از تداوم شغلی خود داشته ام و یا دارم . امروز می بینم که من معلم عامل افت تحصیلی نبوده ام ، تزریق نابه جا و دور از منطق و عقل نیروهای ماهی – سالی به عنوان معلم کلاس درس شهرها و استانهای کشورم ، عامل افت تحصیلی و تداوم بخش بی کیفیتی آموزشی بوده است و هست . حل و فصل امور مهم و حیاتی وزارتخانه مابین فقط رئیس دولت و چند تن دیگر از جمله وزیری که هیچ گاه مدافع نظام آموزشی و معلم نبوده است ، باعث و بانی این همه مصیب عظماست. کجاست بازرسان و راهبران آموزشی مدارس تا چوب تنبیه به دست گیرند و سایه داروغه ای خود را بر سر اولیای مدارس بالاخص معلم کلاس بیندازند و از ناحیه قدرت معلم را در لای منگنه ای مهارناپذیر اما انگیزه برانداز بگذارند؟
با خود می اندیشم کجاست مرجعی بالاتر از اراده رئیس جمهور که به بهانه کم کردن سرانه دانش آموز از 4 میلیون تومان به یک میلیون تومان ، اداره کلاس های درسی را برعهده افراد خارج از شاغلین وزارتخانه نهاده است ، تا نظارت کند بر چنین بی عدالتی .
با خود می اندیشم چرا دولت و قوانین کشور به جای فیصله دادن به فساد اداری و اقتصادی که ثروت ملی کشور را میلیارد میلیارد با فراری دادن کلّه گنده ها به خارج کشور ، حیف و میل می کند، حق التحصیل آن کودک شش ساله را قطع می کند تا در تخصیص بودجه به دیگر وزارتخانه ها ، سخاوتمندانه عمل نماید!
با خود می اندیشم چرا رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی یک کشور می بایست رئیس دولت نیز باشد تا با قدرت و اقتدار و بدون منع قانونی یا مخالفت از مرجعی همچون مجلس شورای اسلامی ، حق آموزش کودکان این سرزمین را به جیب مدیران بخش های گوناگون واریز نماید ، گور بابای آموزش !!
و از همه این تصمیمات ، حال با نیروهای خرید خدماتی یا هیأت امنایی و...... چگونه ممکن است یک جامعه توسط عده ای نیرو به نام وزیر و رئیس جمهور ، به همین سادگی تیشه به ریشه زیربناترین ، بنیادی ترین ، حیاتی ترین وزارتخانه یک کشور بزند؟ آیا همین امر برای توجیه دلایل عقب ماندگی کشور من و یا حذف نام کشورم از نقشه و جغرافیای آموزش برتر جهان ، کافی نیست؟
همه این تلخ نامه ها ، گویای عدم استقلال وزیر آموزش و پرورش است. گویای چندگانگی مراجع تصمیم گیری برای آموزش و پرورش است. گویای تداوم اصلی به نام مطالبات یک دهه ای است . گویای قرار دادن معلم در قعر سیاه چاله های فقر است ، گویای فقر مطلق من معلم در کشوری است که مدعی است شغل من انبیایی است ، یا مدعی است " اطلبوا العلم ولو فی الصين " و.......
چگونه می توان برای سرشکن کردن بودجه دولت ، یقه آموزش را گرفت و ریشه آن را خشکاند به بهای 4 سال خدمت مطمئن که کفگیر ته دیگ نخورد ؟!!!
راستی سرنوشت این نیروها و خانواده این نیروها چیست ؟ چرا نگران دید منفی آنان به دولت و جامعه و همنوعان آنان نیستیم ؟ چرا نگران از بین رفتن ارزش ها نیستیم ؟ چرا نگران اثرات تخریب امروز برای قرنهای بعد نیستیم ؟ اگر همه دولت ها برای آینده خود برنامه ریزی می کنند، دولت ما هم برای اکنون هدف گذاری می کند. اما این هدف گذاری فقط اثرات هیجانی خوشایند مقطعی دارد و نتایج مخرب عمیق آن را نسل های بعدی درک و تجربه خواهند کرد.
چرا نمی توانیم باور کنیم که بدون سرمایه گذاری برای امر آموزش و پرورش یک کشور ، نمی توان به رشد و توسعه در تمامی ابعاد یعنی فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی رسید ؟
چرا نمی توانیم باور کنیم که آموزش و پرورش نهال یک دو روزه نیست که با تقلیل بودجه ، قابلیت سرپاایستادن داشته باشد بلکه درخت گِردوست که بعد سالها ثمر می دهد ؟
چرا الگوگیری از سیاست های رو به جلو و رشد کشورهای برتر آموزشی را تجربه نمی کنیم ؟ تمامی کشورها اقتدار نظام آموزشی خود را مدیون مطالعه و تحلیل نظام آموزشی کشورهای موفق و برتر جهان هستند ؟
چرا نمی خواهید شمای وزیر و یا رئیس دولت باور کنید که آموزش و پرورش مُلک طَلق هیچ فرد و قدرتی در هیچ کشوری نیست و همگانی ترین و عمومی ترین وزارتخانه در آنها آموزش و پرورش است ؟
چرا نمی خواهید درک کنید که سرمایه گذاری اقتصادی در آموزش و پرورش ، نهایتا خود به رشد اقتصادی منجر می شود و بالعکس ؟
چرا نمی خواهید باور کنید که هیچ کشوری بدون آموزش و پرورش ، قدرتمند نگردیده است ؟
حتی قدرت نظامی و سیاسی نیز به چگونگی آموزش و پرورش کشورها بستگی دارند.
برای عمر از دست رفته جوانان کشورم ، بسیار متأسفم . برای امید واهی فرداهای این نیروها که تصور می کنند اگر کنار روند ، حتما فردا استخدامی صورت می گیرد ، بسیار متأسفم. همین احساس ترس از تاریکی بی انتهای وعده های سرخرمن است که عامل رسیدن رئیس جمهور و وزیر به اهداف مورد انتظارشان است. تا ترس هست ، منبع ایجاد کننده و تقویت کننده فرکانس ترس نیز پابرجاست.
راستی چرا ظلمت و تاریکی انتهای این مسیر را من معلم می بینم اما شمای رئیس دولت خیر ؟ امر سامان بخشی به نیروهای شاغل در آموزش و پرورش و کانالیزه کردن قانونی جامع و مانع در راستای آن ، در این کشور توسط چه کسی و چه زمانی ، عملی خواهد شد ؟
کارشناسان و متخصصان برجسته مدرکی کشور در حیطه تعلیم و تربیت ، تلاش های جزیره ای شما هر کدام در لوای کِبر و غرور و تنهایی ،سودی به حال آموزش و پرورش کشور نخواهد داشت. جرم شما دانایان از منِ نادان در این عرصه بسیار زیاد و نابخشودنی است. آموزش و پرورش این کشور متحمل ضربات شمشیر اهمال کاری هر مَسندنشین مقتدری است که جرم شما کمتر از آنها نیست.
آری ؛ شما کارشناسان و متخصصان هم متهم ردیف اول نابسامانی و عقب ماندگی آموزش و پرورش کشورم هستید چون عالِم بی عملید.
1) خبرگزاری پانا . کد خبر: ۱۳۷۳۲۸ . سوم آبان ۱۳۹۸ . خبری مهم اما نگران کننده برای معلمان .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
تمام شده سخت در اشتباه است،
کشور ما استثمار نویی را به نام
وعده های محال عمل نشدنی را
آن هم در استثمار جوانان بکار می برد
که سابقه ندارد. واقعا رستاخیزی
هست یا فقط برای ما هست؟ تصور
کنید مجازات دنیا و آخرت برای ما
و بهشت دنیا و آخرت برای استثمارگران! عالی نیست؟
صحیح است.
طرح خرید خدمات آموزشی نه تنها فاجعه بلکه خیانت بزرگی به این آب وخاک است که در دوره آقای فانی رقم خورد. سوال ما از مسئولین این ست :اگر فرزندان شما هم مجبور شوند در این شرایط وبا این حقوق کار کنند چه حسی دارید.؟ آیا اساسا به عدالت اعتقادی دارید؟ شما که این همه ظلم را درحق این معلمان وبه دنبال آن فرزندان این مرز وبوم روا می دارید. چرا دم از اسلام می زنید؟ چرا برای حضرت امام حسین (ع) سینه می زنید. شما که سر سوزنی از آن امام بزرگوار پیروی نمی کنید.
امام صادق(ع) می فرماید:
اِنَّ مِن اَعظَمِ النّاسِ حَسرَهً یَومَ القِیامَهِ، مَن وَصفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ اِلَى غَیرِه؛
پشیمان ترین شخص در روز قیامت، کسى است که براى مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد.
از طرف فرهنگیان خرید خدمات آموزشی
ما مظلوم ترین معلمان تاریخ آموزش و پرورش هستیم که مدت شش سال است همچنان سرگردان و بی هویت هستیم و صدای فریاد ما به جایی نمی رسد با این اقدامات سلیقهای آموزش و پرورش باید استرس روحی را تحمل کنیم زیرا سالهاست که منتظر تبدیل وضعیت هستیم هم اینک که از همه جا ناامید شده ایم دست یاری به سوی شما دراز کرده ایم امیدواریم که ما هم به آنچه حقمان هست برسیم
ممنون از لطف وپیگری شما
خدای ناکرده دعای بدی در حق شما روا دارند این معلمان زحمت کش خرید خدمات واقعن ظلم شده در حقشون
فلانی که در چندین دانشگاه و چندین رشته تحصیلی در مقطع تحصیلات تکمیلی تحصیل کرده است و چندین مدرک دانشگاهی دارد وقتی نتواند جذب آموزش و پرورش حتی به اندازه خرید خدمات نیز شود، ظلم به او و مخاطبان اوست.
آیا شایسته تری از شما نبود؟
ظلم این دولت و در راسش رئیس جمهور ملعون وقت، روی ناصرالدین شاه را سفید کرد؛ ای کاش یک میرزا رضای کرمانی دیگر سر بر می آورد ...
وی افزود: با همان مدل و بسته ای که سال قبل دنبال می کردیم، اعم از حق التدریس نیروی رسمی و پیمانی، حق التدریس آزاد، خرید خدمت، حق التدریس شاغلین و سرباز معلم، نیازها را برطرف می کنیم. در برخی موارد نیز مجوز داریم که از نیروهای در آستانه بازنشستگی در قالب استمرار خدمت استفاده کنیم.
معلم ایرانی . سوم شهریور ۹۹
پول این فرهنگیان خاص به زودی پرداخت می شود.
معاون مدیریت توسعه و پشتیبانی اداره کل آموزش و پرورش گفت: حقوق نیروهای خرید خدمت تا پایان آذر ماه به حساب آنان واریز شده و به زودی مطالبات آنان تا پایان سال ۹۸ پرداخت میشود.
۷ شهریور ۹۹.
کد خبر۱۱۸۹۲۱
بنده در ناحیه یک مشهد نیروی خرید خدمات هستم متاسفانه بدتر اینکه در همین وضعیت اسفناک هم مدیران و موسسانی هستند نیروها را با سلیقه خود و با در نظر گرفتن ارتباطات جذب میکنند و بی دلیل نیروهای قبلی را بیرون می کنند چون هیچ نظارتی نیست و آموزش و پرورش هم بعد از عدم رضایت معلمین حق را به مدیری می دهد که نیروی خود آموزش و پرورش است من به این مسئله نگاه میکنم 30 سال سن دارم و الان دیگر ارگان ها نیز مرا سخت استخدام میکنند و تازه اگر استخدام شوم تا 60 سالگی باید منتظر بازنشستگی ام بشینم پس کی به زندگی ام برسم آرامش روانی من کجا میرود آموزش و پرورش قصد تقلید از آموزش و پرورش هایی مثل ژاپن و کشورهای اسکاندیناوی را دارد اما شرایط معلمین آنجا را هم زیر نظر دارد؟ وقتی من معلم باید به فکر اجاره خانه و قسط و... باشم چگونه میتوانم به وظیفه خود عمل کنم چگونه کشور ما می خواهد پیشرفت کند چرا به این سخن که مردم معدن هایی از جنس طلا و نقره هستند توجه نمی کنند؟
۱۳۹۹/۰۶/۲۱ ۰۹:۵۲:۱۷
شرایط جذب نیرو در آموزش و پرورش چیست؟
ثبتنام در هشتمین آزمون استخدامی آغاز شده است، این آزمون ۹ آبان ۹۹ برگزار میشود و وزارت آموزش و پرورش نیز نسبت به جذب ۲۷ هزار نفر اقدام میکند.
۲۸ شهریور۱۳۹۹
خبرگزاری ایسنا
فردا؛ آخرین مهلت ثبت نام در آزمون استخدامی آموزش و پرورش
معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی آموزش و پرورش از افزایش ۳۰ درصدی حقوق معلمان خرید خدماتی خبر داد.
ببخشید برای استان مازندران طرح خرید خدمات آموزش ندارند؟
برای استان خراسان طرح خرید خدمات وجود داره یا برای همه ی استانها وجود داره؟
با تشکر
ببخشید برای استان مازندران طرح خرید خدمات آموزش ندارند؟
برای استان خراسان طرح خرید خدمات وجود داره یا برای همه ی استانها وجود داره؟
با تشکر
مشکل این است که مملکت مدیر شایسته ندارد . کدام دانش و مهارت؟ قدری از سوابق شغلی و مدارک تحصیلی خود بنویسید تا حداقل بیسوادی سفید سرکار نمایان شود.
دانش و مهارت کدام معلم توسط وزیر
آموزش و پرورش ایجاد و تقویت شده است؟ چند سال است که معلم هستید؟
چند نوبت آموزش ضمن خدمت
دانش افزایی رشته تحصیلی خود را داشته اید؟ کدام مهارت ها را فرا
گرفته اید؟
اگر یک معلم خود وجدان نداشته باشد
سواد او به درد امروز کودکان و نوجوانان نمی خورد.
این همه خود را تافته جدا بافته نبینید قدری هم به خودتان بنگرید. بعد قضاوت کنید با این نیروها تفاوت معناداری دارید یا خیر!
کدام اقوام متنفذی؟ اگر چنین هستند که سر از آمریکا و اروپا درمی آوردند آن هم با غارت ثروت ملی ایرانیان.
چند بار از کلاس این عزیزان بازدید کرده اید که از کم کاری آنان خبر
می دهید؟
غربی ها برخلاف ما مسلمانان دو ویژگی بسیار ارزشمندی دارند اول اتهام و افترا نمی زنند و دوم غیبت نمی کنند.
به چرایی بومی منطقه ای نبودن این عزیزان هم بیندیشید؟ به نظر شما دلیل آن تبعید شدن این بزرگواران نیست؟
لطفا بجای اهانت به معلول زور و خشم خود را بر سر علت و علت العلل اصلی خالی کنید.
بر سر مظلوم کوبیدن ساده ترین راهکار است . بهتر است زحمت اندیشیدن و جستجوی طریق حل هزار و یک مشکل ایجاد شده توسط همان علت و
علت العلل را به خود بدهید. ما با عناوین گوناگون همگی در یک خط هستیم. تعلیم و تربیت. بیندیشید چه بر سر آموزش و پرورش کشورتان آمده که طی ۴۳ سال، ۱۸ نوع عنوان برای معلم
اختراع شده است؟
ایرانیان نخبه اند اما بیشتر از نوع
وصله دوزی بر ایرادات و مشکلات تا حدی که تبدیل به معضلات لاینحل می شود. و همان ۱۸ نوع معلم
انگشت اشاره خود را رو به سوی دیگری
دراز می کند. برانداختن بار مسئولیت از دوش خود به دیگریِ همنوع و هم شغل با اتهام زنی، ساده ترین نماد روشنفکرنمایی است. بیندیشید و باز بیندیشید شاید وجدان خفته تان بیدار شود که شاکی کیست و متهم کیست؟
تا آموزش قربانی قتلگاه
ضعف و طمع معدودی است خبری
از رهایی نخواهد بود.
با حیثیت و عزت نفس جوانان وطن بازی نکنید که اعتراضات امروز یکی از بازتاب های دیده نشدن دیروز آنان است.
آزمون استخدامی جذب نیروی خرید خدمات در آموزش و پرورش
از طریق این آزمون ۶۶ نفر نیروی خرید خدمات جذب آموزش و پرورش میشوند. متقاضیان باید با پرداخت هزینه ۶۰ هزار تومانی در این آزمون شرکت و پس از قبولی و کسب حد نصاب لازم آزمون که در اواخر آبان ماه برگزار میشود، دعوت به مصاحبه و ادامه روند کار را داشته باشند.
بعداز آزمون استخدامی آموزش و پرورش که 8 اردیبهشت سال 1402 برگزار میشود، به کارگیری نیروی خرید خدمات آموزشی در آموزش و پرورش ممنوع است.