اخذ وجه در ثبتنام
مهمترین مشکل مدیران مدارس دولتی عادی، دریافت کمکهای مردمی است. تقریبا مدیری یافت نمیشود که برای پاسخگویی در خصوص جمعآوری کمکهای مردمی یک پایش در ارزیابی و شکایات نبوده و یا پروندهای برایش مفتوح نباشد.
مسئولین در حوالی بازگشایی مدارس، برای کم کردن فشار افکار عمومی و بعضا برای خودشیرینی مقابل دوربین قرار گرفته و صحبت از غیرقانونی بودن اخذ کمکهای مردمی میکنند. پس از گذشت دوره ثبتنام گفته میشود که هیچ خبری از سرانه و کمکهای دولتی نیست و مدیران در طرح مدرسهمحوری میبایست با مشارکت اولیا مدارس را اداره کنند!
حال اگر مدیری در ثبتنام مدرسه، خود را از کمکهای مردمی محروم کرده باشد کلاهش پس معرکه بوده و باید در طول سال تحصیلی برای گذران امورات جاری به تکدیگری از اولیا و خیرین و.... بپردازد.
رایگان بودن حاملهای انرژی!
مهرماه سال گذشته بود که سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس خبر از معافیت مدارس در پرداخت هزینههای آب، برق و گاز داد و گفت که هیچ مدرسه دولتی نباید از اول فروردین ماه هزینههای آب و برق و گاز را بپردازد، و از آنجایی که وزارتخانههای ذیربط هم از این موضوع اطلاع دارند بعید است برای مدرسهها از این بابت مشکلی به وجود آید.
طی سال جاری ادارات تابعه سه بار مدیران را مجبور کردند مشخصات مدارس، شماره قبوض و شماره کنتور و... مدارس را به ادارات تحویل داده و در سامانه مربوطه ثبت کنند تا اگر احیاناً مصارف حاملهای انرژی منطبق بر الگوی مصرف مصوب باشد مدارس از پرداخت قبوض معاف گردند، ولی هیچ مدرسه دولتی یافت نمیشود که تجربه قطع یکی از حاملهای انرژی را نداشته و یا حداقل اخطار نگرفته باشد.
آوار بخشنامهها
حجم بزرگی از بخشنامهها در حوزه معاونت پرورشی، مشاوره، بهداشت، بسیج دانشآموزی، سازمان دانشآموزی، انجمن اسلامی، پروژه مهر و... میباشد. این عزیزان عمدتاً با نگاه از بالا به پایین انتظار سازماندهی دانشآموزان توسط مدیر برای اجرای بخشنامههای خود را دارند.بخش دیگری از بخشنامهها درخواست و امر و نهی دوایر مختلف وزارت، سازمان و نواحی در خصوص آماده کردن، دستهبندی، پردازش اطلاعات سختافزاری و نرمافزاری مدرسه و ارسال آن توسط سیدی (نه از مسیر اتوماسیون اداری) به واحد مربوطه میباشد.
عمده این درخواستهای به جا و نابه جا تکراری بوده و گویی دو واحد همسایه در ناحیه جزیرهای عمل کرده و ارتباطی ارگانیک با هم ندارند و مدیر باید پاسخ بخشنامه را به چند واحد تقدیم و تسلیم نماید!
جالبتر آن که اکثر بخشنامهها لازمالاجرا بوده و البته هر واحد صادر کننده بخشنامه، عریضه خود را مهمترین رسالت آموزش و پرورش و از اولویتهای اصلی سازمان تلقی می کند.
ثبت سامانهای کتب
بر پایه این طرح سراسر معیوب مدیران مدارس موظفند با اخذ وجه، کتب سالانه دانشآموزان را در سامانه مربوطه ثبت نموده و سپس کتب را از انبار کتاب دریافت و در اختیار دانشآموزان قرار دهد.
ثبت سامانه ای با کد ملی امکان پذیر بوده و ظاهراً طرحی شکیل، مدرن و روزآمد میباشد. مشکل از آنجا آغاز میشود که :
اولا: برخی از دانشآموزان حتی در پرداخت هزینه اولیه کتاب بعضا مقاومت اساسی میکنند.
ثانیا: سامانه ثبت کتب پشتیبانی فنی درخوری نداشته و مدیر یا یکی از معاونین برای ثبت کتب باید هفتهها شب و روزش یکی شود و بعضا نیز ثبتنام ناقصالخلقه بوده و تبعات بعدی دیرکرد در دریافت کتاب را مدیر باید تحمل و تقبل نماید.
ثالثا: کتب به دلایل مختلف به موقع به انبار و مدرسه ارسال نمیگردد و در این اثنا مدیر که بر اساس وظیفه سازمانی نقش و وظیفهای در این فرایند معیوب نداشته ولی باید پاسخگوی اولیا، دانشآموزان و فشار رسانههای عمومی بوده و خلاصه ترکشهای بیکتابی را همه جوره به جان بخرد. حجم بزرگی از بخشنامهها در حوزه معاونت پرورشی، مشاوره، بهداشت، بسیج دانشآموزی، سازمان دانشآموزی، انجمن اسلامی، پروژه مهر و... میباشد. این عزیزان عمدتاً با نگاه از بالا به پایین انتظار سازماندهی دانشآموزان توسط مدیر برای اجرای بخشنامههای خود را دارند .
نکته آخر
مدیران مدارس دولتی همزمان مواجه با بخشنامههای حجیم و با جیب خالی و بدون سرانه مجبور به اداره مدارس دولتی بوده و همزمان در چهار جبهه معلمان معترض، وظایف سازمانی حجیم و همچنین اولیای فراری از مشارکت در امورات مدرسه، دانشآموزان گریزان از درس و مشق و محتوای غیرکاربردی و کهنه کتابها در نزاعی بیامان، دائمی و فرسایشی به سر میبرند.
به این داستان میتوان موارد زیر را سنجاق نمود:
* اجبار به ثبت سامانهای کتب و تحویل آن به دانشآموزان
* در بوق و کرنا کردن طرح کذائی رایگان بودن حاملهای انرژی مدارس
* سرقتهای روزافزون از مدارس به دنبال فراگیر شدن تورم و تحدید و تهدید معیشت عامه
* تدریس اجباری شش ساعتی مدیران و معاونان مدارس
* فرسودگی عمومی مدارس دولتی و الک شدن دانشآموزان نخبه و هدایت آنها به مدارس خاص
* آسیب های اجتماعی روزافزونی چون اعتیاد، کودکان کار،طلاق و...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
شما همه ی مطالب را درست و کامل بیان فرمودید
به نظرم با مدرسه هیئت امنایی و همچنین محله محوری و... میشه مشکلات و دغدغه های مدیر و کم کرد
به نظر من انتخاب مدیران کارآمد و با برنامه برای سازمان ها، نواحی و مدارس مهمترین گام در پیشبرد اهداف آموزشی و تربیتی است.باید بین مدیران دلسوز و کارامد با مدیران بی لیاقت و بی کفایت تفاوت قائل شد.اگر در مدارس دولتی و هیئت امنایی هزینه ایی از طرف والدین به حساب مدرسه واریز شود مطمنا 90 درصد آن هزینه برای خود دانش آموز و 10 درصد برای کادر اجرایی هزینه می شود .به نظر من کمک مالی به مدرسه بیشترین اجر معنوی را دارد. آموزش و پرورش باید حامی و پشتیبان مدیران باشد چون مدیران در راس کارند.