13 مهر در تقویم ما ، شاهد گرامی داشت شان دو شغل مهم جامعه ،یعنی معلم و نیروی انتظامی است که در این نوشتار پلیس خوانده شده اند. با این تفاوت که روز معلم، جهانی ولی روز پلیس ، ملی است. ضمن عرض تبریک به محضر هر دو، این هم زمانی ، بهانه ای شد برای مقایسه اجمالی کار آنها:
1. هر دو از سالم ترین حرفه های دولتی اند چون فقط حرفه ای می توانند واردشان بشوند که این نیز بنا بر تعهدی است که در بدو استخدام به وجدان و دولت داده اند، اگرچه منابع مالی چشمگیری هم جز گچ و دستبند، در دست و بال هیچ کدامشان یافت نمی شود!
2. پلیس، انواع هفت گانه ( پیشگیری، راهور، آگاهی، مبارزه با مواد مخدر، پاوا ،فتا، و اینترپل ) دارد اما معلم با این که در سه حیطه ابتدایی و راهنمایی و متوسطه کار می کند اما معمولا به نام نامی معلم شناخته می شود و تنها بنا به جنسیت، گاهی یک آقا یا خانم به ابتدای عنوان معلم اضافه می شود.
3. پلیس لباس فرم دارد و لذا تا درلباس است، پلیس تر می نماید و هم خودش وظیفه شناس تر است و هم مردم بیشتر مواظبند اما معلم با این که هیچ گاه لباس فرم ندارد اما حتی اگر خودش هم نخواهد،زمین و زمان از او می خواهند که مواظب وظیفه اش باشد.
4. معلم و پلیس خیلی کم گذارشان به مراکز کار همدیگر می افتد. هم حضور یک پلیس در مدرسه، دیوانه کننده است و هم حضور یک معلم در مرکز پلیس حیرت آور است؛ الا این که معلم ماشین داشته باشد و پلیس، بچه!
5. پلیس از مدرسه برای بهتر شدن کارش کمک می گیرد و از بین دانش آموزان و معلمان، همیار پلیس و فرهنگ یار پلیس ایجاد می کند اما معلم چندان از پلیس کمک نمی گیرد بلکه حتی سعی می کند کمتر سر راهش سبزشود.
6. مردم، حرمت هر دو را نگه می دارند و هر دو نیز به هم احترام می گذارند .احترام پلیس به معلم، واقعی و بدون چشم داشت است و البته احترام معلم به پلیس نیز چنین است اما گاهی دیده شده که از روی ترس و با اکراه است.
7. کار پلیس، اگر چه از مهربانی عاری نیست اما اغلب قهری است ولی کار معلم هم اگر چه خالی از قهر نیست اما معمولا مهر ورزی است. در طالع معلم آمده که باید مهر بورزد حتی اگر به او مهر نورزند. بنا بر این پلیس که بیشتر دست و دل زدن دارد، گاهی به معلم ـ بیشتر ـ حرف می زند. اما معلم حتی اگر بخواهد ، نباید پلیس را بزند.
8. دایره انتظار از معلم بسیار وسیع است و او باید برای خوب بودن و خوبی کردن، فرا قانونی و فرا مکانی عمل کند اما پلیس در محدوده حوزه اجرایی خود ناگزیر از اعمال قانون است.
9. مردم معمولا از پلیس می ترسند و کمتر کسی هم او را می ترساند اما کسی از معلم نمی ترسد و چه بسا او را هم بترسانند.
10. نتیجه بخشی کار پلیس آنی و فوری است. آرامش و امنیت موجود در جامعه مدیون کار خطیر اوست. اما نتیجه کار معلم ، در درازمدت دیده می شود و شاید برای همین است که علی رغم تمام داد و فریادش، در نگاه دولتی ها راحت دیده نمی شود.
11. هر دو کار زیادی دارند اما درآمد زیادی ندارند. با این حال پلیس نمی تواند و نباید برای درآمدش دست به تحصن و اعتصاب بزند چون در آن صورت کسی نیست تا متفرقشان کند. معلم با این که می داند بی فایده است اما هر از گاهی اعتصاب و تحصن می کند و این پلیس است که در صورت لزوم باید به موضوع ورود پیدا کند
12. پلیس درجه بندی شده است و میزان دریافت هر پلیس برحسب درجه ای است که دارد معلم اگرچه درجه ندارد اما از حیث سابقه و تحصیلات ،دریافتی های مختلف دارد اما انگار که هیچ ندارد.
13. پلیس هر از گاهی در ماموریت است و به مصاف بی اخلاقی ها می رود اما معلم بنا بر حساسیت امر تربیت، همیشه در ماموریت است و باید مترصد انواع بی اخلاقی در مدرسه باشد.
14. پایان کلام این که به این قبیل مقایسه کاری ها بیش از این می شود دامن زد و افزود اما غرض اظهار ارادتی است که به ساحت هر دو روا می داریم و به وجودشان می بالیم و توفیق روز افزونشان را آرزو مندیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
واقعا دست شما درد نکند.