" آدم حساسی باش . عاقل هم باش .اگر فقط یکی از این دو باشی ، هیچ نیستی . "
ژان ژاک روسو ( 1 )
دوشنبه 4 تیرماه روسای ادارات مشاوره سراسر کشور در اردوگاه شهید باهنر گردآمدند تا نشستی داشته باشند .
همان گونه که در خبر اختصاصی صدای معلم نیز آمد ( این جا ) ؛ در این نشست « محمدرضا پوردستمالچی » سخنرانی و تدریس کرد .
« پوردستمالچی از مشاوران معروف " کنکور " می باشد .
ایشان از اوایل دهه 80 شمسی فعالیت خود را در زمینه مشاوره تحصیلی آغاز کرده و ارتباط تنگاتنگی با صدا و سیما داشته است .
نخستین و البته بدیهی ترین راه حل آن است که وزارت آموزش و پرورش باید پای خود را از کفش کنکور بیرون بکشد مدت ها است که « سیدمحمد بطحایی » در نشسست ها ، مصاحبه ها و توئیت های متعدد از آزمون زدگی می گوید .
او به کرات از مشکلی به نام " مافیای آزمون و کنکور " نام می برد و این که آزمون های متعدد روح و روان دانش آموزان را افسرده و نامتعادل کرده است .
سیدمحمد بطحایی در مراسم افتتاحیه فعالیتهای تابستانی واحدهای آموزشی و پرورشی سراسر کشور که 9 تیرماه در کانون فرهنگی تربیتی سلمان فارسی منطقه ۱۰ برگزار شد، گفت:
«پایه دوازدهم از مهر امسال برای اولین بار به جای پیشدانشگاهی مستقر میشود. برای این پایه ۳۵ ساعت در هفته برنامه آموزشی درنظر گرفته شده است، درحالی که کنکور هنوز پابرجاست. سعی میکنیم این ساعت را به ۲۴ ساعت کاهش دهیم تا دانشآموزان مجال داشته باشند خود را برای کنکور آماده کنند.»
البته یکی از هنرهای مهم بطحایی این است که در یک سخنرانی مجموعه ای از حرف های متناقض و بعضا متعارض را تحویل مخاطبان می دهد و بقیه هم ظاهرا سراپا به آن ها گوش می دهند و کسی هم انتقادی و یا اعتراضی نمی کند .
بطحایی در این مراسم گفت :
« باید محتوای آموزشی که بر مهارتهای شناختی و بر لایه حافظهمحوری و محفوظها تکیه دارد کاهش یابد. باید اجازه داده شود معلم در کنار اهداف آموزشی مجال تمرین مهارتها و اهداف پرورشی برای دانشآموزان داشته باشد.
باید به سمتی برویم که مدرسه محل زندگی دوم دانشآموز شود و با حضور در مدرسه احساس شادمانی داشته باشد.»
وزیر آموزش و پرورش اخیرا در توئیتی گفته است :
سال گذشته را یادتان هست ؟
وقتی با شما از مافیایی صحبت کردم که با اضطراب فرزندان مان دلالی می کنند و آن روز تمام توان خود را برای مقابله با حذف آزمون های زائد گذاشتند .
امروز حجم گسترده تبلیغات آن ها را به بهانه کنکور می بینید ؟ معنای واضح چنین سخنان و نیز اعترافاتی آن است که مدارس و نظام آموزشی کشور فاقد صلاحیت لازم برای اعمال ضرایب تحصیلی برای کنکور هستند و شاید این اصل ماجراست
کمک کنید تا آرامش و نشاط را به مدارس بازگردانیم . "
« در آبان ماه ١٣٨٦ مجلس شورای اسلامی قانون حذف کنکور را تصویب و تکالیفی برای سه وزارتخانه علوم، بهداشت و آموزش و پرورش تعیین کرد که تا پایان سال نخست برنامه پنجساله توسعه پنجم کشور (حدود سال ٩١) کنکور را حذف کنند.
در روش جایگزینی برای کنکور معرفی و قرار شد نمرات امتحانات نهایی سراسری در سهسال دوره متوسطه و یکسال پیشدانشگاهی که به صورت سراسری برگزار میشود، بهعنوان ملاک پذیرش داوطلبان در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گیرد. در همان زمان، وزارت آموزش و پرورش بهعنوان مسئول تهیه و اعلام نمرات و سوابق تحصیلی داوطلبان معرفی شد، ولی این هدفگذاری تا سال ٩١ محقق نشد، بنابراین مجلس وارد عمل شده و قانون حذف کنکور را اصلاح کرد.
به این ترتیب تکلیفی در این قانون ایجاد شد که تاثیر سوابق تحصیلی برای داوطلبان کنکور از ٢٥ درصد شروع شود و به صورت صعودی افزایش یابد و انتظار میرفت که مثلا بعد از چهار سال، این پوشش به صد درصد برسد. " ( این جا )
نخستین پرسش از وزارت آموزش و پرورش این است که چرا تاکنون به این مهم جامه عمل نپوشانده است ؟
آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش و به ویژه مرکز سنجش در انجام وظایف قانونی خود کوتاهی نکرده اند ؟
اگر وزارت آموزش و پرورش واقعا اراده قوی برای حذف کنکور و یا در سطح پایین تر مبارزه با مافیای کنکور دارد چرا حرف و عملش یکی نیست ؟
دعوت از آقای پوردستمالچی را چگونه می توان توضیح داد ؟
آیا کاهش 11 ساعت از برنامه آموزشی در پایه دوازدهم به نوعی دمیدن در تب کنکور نیست ؟
اداره کل ارزیابی و عملکرد وزارت آموزش و پرورش 12 تیرماه در بخشنامه ای سراسری چنین نوشت : اگر وزارت آموزش و پرورش در نظریه و اقدام خود واقعا صادق و پابرجاست سامانه ای را طراحی و اجرا کند تا اسامی واحدهای آموزشی متخلف از بخشنامه در آن درج شود
" نظر به اینکه در سالهای اخیر شیوع تبلیغات نامناسب در فضای رسانهای بهویژه رسانه ملی درزمینه برگزاری آزمونهای متعدد و تهییج جامعه به لزوم استفاده از کتابهای کمک درسی، نگرانیهایی برای جامعه تعلیم و تربیت به وجود آورده است و بعضی مدارس تحت تأثیر فضای رسانهای و رویکردهای تجاری آموزشی به رقابتی ناخوشایند در استفاده از آزمونهای مذکور و کتابهای غیرضروری روی آوردهاند.
لذا وزارت آموزش و پرورش در جهت صیانت از حقوق مردم و عمل به وظایف ذاتی و تعهدات حرفهای خویش در مراقبت از اهداف تربیتی و برنامه درسی ملی و هماهنگ با تمایل خانوادهها، دانشآموزان و دلسوزان تعلیم و تربیت کشور به پالایش محیط یادگیری و مدرسه از عوامل مزاحم در جریان تربیت صحیح و واقعی، در ارادهای قطعی، مخالفت صریح خود را با آزمونهای زائد و شیوع استفاده از کتابهای کمکآموزشی که در اغلب موارد با اهداف تعلیم و تربیت رسمی کشور ناسازگار است اعلام میدارد و بر همین اساس وجود هرگونه رابطه مالی مدارس، عقد قرارداد و سازماندهی و همکاری در موضوع مذکور برای مدیران در سطوح مختلف را تخلف از مقررات تلقی مینماید و لازم است مدیران محترم اجرای دقیق و صحیح آن را در دستور کار قرار دهند و در سال تحصیلی آتی با توجه به مفاد این بخشنامه از انعقاد هرگونه قراردادی با مؤسسات مذکور خودداری نمایند." ( این جا )
این حرکت وزارت آموزش و پرورش اگر چه گامی به جلوست اما به نظر می رسد که بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته و حتی فاقد ضمانت اجرایی است .
در این بخشنامه هنوز همان رو دربایستی وزارتخانه با " کنکور " و " مافیای آن " همچنان هویداست و کوچک ترین اشاره ای به این موضوع نشده است .
بر اساس تجربیات و شواهد اکثریت آزمون هایی که در مدارس برگزار می شود توسط موسساتی مانند گاج و قلمچی و... است .
بسیاری از مدارس در سایه چنین قراردادهایی هم به موسسات سود می رسانند ، هم عوامل اجرایی و آموزشی بهره مند می شوند و هم به قول معروف در وضعیت نابسامان اقتصاد آموزش و پرورش نوعی کمک برای تراز دخل و خرج مدرسه است . ( همه راضی )
آیا کاهش 11 ساعت از برنامه آموزشی در پایه دوازدهم به نوعی دمیدن در تب کنکور نیست ؟ ( البته چون این گردش مالی خیلی شفاف نیست و نظارتی هم غالبا وجود ندارد امکان هر گونه فساد در آن هم کاملا محتمل است )
حال اگر مدرسه از بخشنامه مذکور تخطی کرد چه اتفافی می افتد ؟
اگر وزارت آموزش و پرورش در نظریه و اقدام خود واقعا صادق و پابرجاست سامانه ای را طراحی و اجرا کند تا اسامی واحدهای آموزشی متخلف از بخشنامه در آن درج شوند .
اجرای این کار نقش بازدارنده ای در جلوگیری از وقوع تخلفات خواهد داشت هر چند با شناختی که از بافت وزارتخانه و تفکر حاکم بر مسئولان آن دارم بعید است که چنین کاری را انجام دهند .
از سوی دیگر وزارت آموزش و پرورش خود از موسسات برگزار کننده کنکور درصدی ( 5 درصد ) را اخذ می کند .
به نظر نمی رسد با توجه به گردش بالای مالی چنین موسساتی وزارتخانه بخواهد از آن چشم پوشی و یا صرف نظر کند .
ارزیابی من آن است که این اقدامات بیشتر مصرف داخلی دارند و وضعیت تغییر چندانی نخواهد کرد .
سوی دیگر قضیه " سازمان سنجش " قرار دارد .
سازمان سنجش با هدف حذف کنکور در سال ١٣٥٢ تشکیل شد، اما این سازمان هم اکنون برگزارکننده کنکور و مدافع آن است .
اگر وزارت آموزش و پرورش واقعا اراده قوی برای حذف کنکور و یا در سطح پایین تر مبارزه با مافیای کنکور دارد چرا حرف و عملش یکی نیست ؟ مجتبی شریعتینیاسر، معاون وزیر علوم درخصوص شائبههایی مبنی بر منتفعشدن سازمان سنجش آموزش کشور از برگزاری کنکور به شیوه کنونی میگوید: «اقدامات سازمان سنجش و خیلی از موسسات براساس تصمیمات نهادهای بالادستی است و این سازمان فقط کنکور سراسری برگزار نمیکند، بلکه سازمان سنجش یک سازمان اجرایی است که برگزاری آزمونهای استخدامی و حرفهای سایر سازمانها را نیز برعهده دارد.
ما اگر در مجلس شورای اسلامی یا در خود دستگاه آموزش عالی یا آموزش و پرورش به این جمعبندی برسیم که کنکور نباید باشد، کنکور بهطور طبیعی حذف میشود و کلاس کنکور هم برگزار نخواهد شد.»
از سوی دیگر رئیس سازمان سنجش معتقد است با شرایط فعلی و با توجه به تراکم نمره و انباشت نمره های مساوی داوطلبان، حذف کامل کنکور برای رشته ها و دانشگاه های پر متقاضی، امکان پذیر نیست. او گفته به عنوان مثال، در گروه آزمایشی علوم تجربی، ٥٩٣ هزار داوطلب داریم که ٢٧ هزار نفر آنها معدل بالای ١٩,٧٥ دارند در حالی که کل ظرفیت پذیرش در رشتههای پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی دانشگاهها به هشت هزار نفر هم نمیرسد، بنابراین اگر بخواهیم سوابق تحصیلی و معدل را ملاک پذیرش قرار دهیم با مشکل جدی رو به رو خواهیم شد و وقتی نمره مساوی است باید معیار تعریف کنیم. ( همان منبع )
با توجه به پیشینیه وزارت آموزش و پرورش در لو رفتن و افشای سوالات امتحانی احتمالا سازمان سنجش آن را بهانه ای برای اعمال ضریب کامل سابقه تحصیلی قرار داده است .
اسفندیار چهاربند در تابستان 95 در نشستی عمومی با اولیا و همکاران فرهنگی شهر تهران می گوید : ( این جا )
" ... من به جناب وزیر آقای دکتر فانی گفتم که ما در خوش بینانه ترین وضیعت می توانیم تنها 30 درصد سلامت برگزاری امتحانات را تضمین نماییم. وضیعت آن قدر آشفته است که حتی بهترین مدارس غیردولتی تهران به سوال فروشی و نمره فروشی روی آورده اند. مدیران و آموزگاران تهران به فروش سوال و جواب و نمره در مدارس روی آوردند و این به معنای آن است که برگزاری امتحانات داخلی مدارس با چالش های بزرگی روبه رو ست."
معنای واضح چنین سخنان و نیز اعترافاتی آن است که مدارس و نظام آموزشی کشور فاقد صلاحیت لازم برای اعمال ضرایب تحصیلی برای کنکور هستند و شاید این اصل ماجراست .
حال در این شرایط پرسش این است که راهکار چیست و چه باید کرد ؟
نخستین و البته بدیهی ترین راه حل آن است که وزارت آموزش و پرورش باید پای خود را از کفش کنکور بیرون بکشد .
این وزارتخانه باید تکلیف خود را با کنکور و آن چه آزمون های زاید می خواند روشن کند .
این دستگاه باید از نقش تدارکاتچی کنکور رها شده و به وظایف و ماموریت های اصلی و واقعی خویش بازگردد .
همین وضعیت در مورد سایر کارکردهای این وزارتخانه مانند " تربیت معلم " نیز باید اتفاق بیفتد . ( این جا )
درگیر کردن وزارت آموزش و پرورش با امور تصدی گری به جای نظارت آن را از ماموریت های اصلی خویش تهی خواهد کرد که متاسفانه در حال حاضر چنین است .
اصرار سازمان سنجش در تداوم این سیکل معیوب و مشکل دار موجب بدبینی بیش از پیش به کارکرد این سازمان تخصصی خواهد بود .
شاید بهره گرفتن از تجربیات سایر کشورها می تواند در این زمینه راهگشا باشد .
می توان مکانیسمی را طراحی کرد تا دانش آموزان برای ورود به دانشگاه های دولتی ابتدا باید حداقل نمرات را در آزمون سراسری کسب کنند و سپس در آزمون اختصاصي دانشگاه مورد نظرشان شرکت کنند .
( 1 ) امیل ، ژان ژاک روسو ، ترجمه سعید مولوی ، چاپ دوم ، 1396 ، انتشارات ابرسفید ، ص 5
نظرات بینندگان
حقیقتا دعوا سر لحاف ملانصرالدین یعنی پول هست.
سه هفته دیگر اداره مشاوره تحصیلی شهرتهران با همکاری سایر استانها حدود 2000 پایگاه انتخاب رشته را اعلام می کند . در این پایگاه ها از هرداوطلب 90 هزارتومان اخذ می شود.
از طرف دیگر چندسالی می شود که دوره متوسطه دوم کنکور آزمایش شهر تهران را راه اندازی کرده و بقیه استان ها هم جسته گریخته دارند . مدیران مدارس را مجبور می کنند با اخذ پول از اولیا در این آزمونهای تستی آبکی شرکت کنند.
مافیای اصلی خود آقایان هستند .
آقا/ خانم مدیر
از خبر شما سپاسگزارم .
امید که همکاران در رده های مختلف در این موارد اطلاع رسانی خوب و حرفه ای داشته باشند .
پایدار باشید .
تمام این بگیر و ببندها برای ازمیدان خارج کردن رقباست و رسیدن آقایان به سود بیشتر .ِِبا بخشنامه می خواهند. موسسات رقیب رو حذف کنند . بعد خودشون مدارس را مجبور به استفاده از آزمونهای خودشون و کتب کمک آموزشی که مورد تاییدشون باشه می کنند .
آقا/ خانم جان برزگی
سلام
1- سخن شما در صورتی صواب و منطقی است که درسی به این نام در مواد درسی داشته باشیم .
2- فکر می کنم اعمال هر فرد و منش شخص بهترین تبلیغ برای اشاعه یک ایده و یا تفکر می تواند باشد .
خیلی اوقات روش های غیررسمی از انواع رسمی کارآمدتر هستند .
پایدار باشید .
دبیر م
از نظر شما ممنونم .
البته در این چرخه غلط و رانت خوار همه به نوعی سهیم هستند .
کنکور مثل سایر کشورها باید باشد .
کشورهای پیشرفته مانند ژاپن نیز کنکور دارند اما همه چیز حساب شده است و مصالح جمعی بر منافع فردی اولویت دارند .
پایدار باشید .
همکار محترم
موافقم .
باید کار کارشناسی شود و البته مجریان قوی و علمی و کاربلد !
پایدار باشید .
دوست عزیز
خوشحال می شوم بقیه کار را نیز شما با عنوان " خبرنگار افتخاری صدای معلم "پذیرا شوید .
پیشاپیش از همکاری مجدانه و صادقانه شما صمیمانه سپاسگزارم .
پایدار باشید .
سلام
هدف باید تاسیس و گسترش فرهنگ " پرسشگری " و " مطالبه گری " در جامعه باشد .
نباید همه چیز را رسمی ببینیم .
هر فردی می تواند یک رسانه باشد و فرهنگ نقد را در جامعه گسترش دهد .
پایدار باشید .
من خودم با کنکور به دانشگاه رفتم و این مافیای کنکور رو درحین درس خواندن از سوی چندین نفر دیدم...
به نظر من اولین جایی که مقصر ست مدرسه است.
با پول و اجبار باعث حرکات غیرفرهنگی میشد.
و بنظرم تا بوده همین بوده وخواهد بود.
سپاس از شما
مخصوصا برای تابستان امسال و سال تحصیلی 98 - 97 که کتب پایه دوازدهم نیز تغییر پیدا می کند، مردم و دانش آموزان نگران کنکور ، نحوه سوالات و .. هستند . چه اشکالی دارد ، یک مدرسه با تصویب و تایید عقد قرارداد با یک موسسه آزمون را در بین برنامه های آموزشی خود قراردهد و اولیایی که تمایل دارند ، با پرداخت هزینه آن که از مبلغی که این موسسات اعلام می کنند ، کمتراست) بچه هایشان در این آزمونها شرکت نمایند.
وقتی انجمن اولیا و مربیان کنکور آزمایشی یا هر برنامه را مورد تایید و تصویب قرار می دهند و اولیا به صورت اختیاری بچه هاشون در این برنامه ها شرکت می کنند ، دیگه به بالادستی ها چه مربوطه که تو کارمدارس دخالت کنند .
ای کاش نام. مقاله را بازی سه سرباخت می گذاشتید . ظلع سوم این باخت دانش آموزان یا مردم هستند . اتلاف منابع مادی و پرداخت هزینه های روانی و اجتماعی را ای کاش می گفتید .
بازنده اصلی مردم هستند.