درست که مادر فرداست دختر امروز
ولی صد حیف که مادر نه مادر دیروز
به چشم خوشه پروین نگارخانه عشق
نصیب پاک دلی شد عبور از امروز
نشسته ام به کنار درخت سروی خوش
که شاخه های نسیمش نوازشی است هنوز
ولی چه سود که رفتند عاشقان هنر
هنر ورا تو چه گویی که عشق رب پیروز
( 1 ) این جا
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
از مدیریت محترم سایت در تکمیل
این مقال ، سپاسگزارم.
پایدار و سربلند باشید.
« ... ما را به رخت و چوب شبانی فریفته اند
این گرگ سالهاست که با گلّه آشناست
... پروین به کجروان سخن از راستی چه سود؟
کو آن کسی که نرنجد ز حرف راست؟ »
پیروز و سربلند باشید.
همکار فرهیخته محترم،
سپاس از همراهی و ادبیات کلام تان.
در صورت علاقمندی می توانید به وبلاگ
اشعار ولی اله بایبوردی مراجعه بنمایید.
ممنون و تشکر