بسم الله الرحمن الرحیم
رئیس جمهور محترم آقای حسن روحانی
سلام علیکم
من یک معلمم.ساده و مظلوم و قدرشناس و منعطف !
اگر بنا باشد دشمن به مملکتم هجوم بیاورد هیچ چیز نمی تواند جلوی مرا بگیرد. عرض می کنم که بدانید ماها یعنی معلمها و قاطبه ملت ایران خیلی با شما فرق می کنیم.شما اگر ایران و اسلام خدای ناکرده طوری بشوند ، می میرید اما ما می میریم و نمی گذاریم اسلام و ایران طوری شان بشود! جفتشون یکیه فرقشون هم بینشونه؟
مثل یک بچه کلاس پنجم دبستان که دارد در مقابل معلم کوهی از سوادش یک انشای دست و پا شکسته می خواند و در مقابلش احساس کوچکی می کند، متاسفانه من در مقابل تان احساس کوچکی نمی کنم چون نه انشایم دست و پا شکسته است و نه خودم تازه چشم واکرده ام.
من هم مثل شما همه جورش را دیده ام!
می پرسید اینها چی است که من می گویم؟ مگر رئیس جمهور گوش مفت دارد یا وقت رایگان که به این مهملات و پرت وپلاها گوش بدهد؟ نه ندارد. اما اگر اندکی صبر کنید شاید بفهمید که چرا معلمتان امسال نرفته مثل بچه آدم از طریق همان شیوه نامه! پرسش مهرش را بنویسد و برگزیده منطقه ای و استانی هم بشود یک تقدیرنامه هم بگیرد؟
راستی می شود بگذارید حسن آقا صدایتان کنم؟ آخر هر چی باشد هم سنیم. هر چی باشد هر دو یک اندازه درس خوانده ایم. اما هر چی باشد شما رئیس جمهورید و علاوه بر اعتبار و آبرو و احترام ملی و بین المللی و زر و و بالتان هم بیشتر از من است.
حسن آقا جان ؛ ظهر که می روم خانه گوشی تلفن همراهم که مال 20 سال پیش است را خاموش می کنم و شما هم زنگ بزنید جواب نمی دهم وزیر عزیزمان که جای خود دارد! می دانید چرا؟
چون می دانم که فردا باز هم آخرین مرتبه و سلسله مراتب اداری و مالی و رانت خواری یعنی کلاس درس برویم باز است.اما حسن آقا جان خدا وکیلی تا حالا شده یک روز گوشی تان را بیندازید دور؟ یا هر لحظه منتظر آشوب و بحرانید که وزرا و معاونانتان با کج سلیقگی براه انداخته اند؟
شاید این حرفها را بشنوید و بگویید برو بابا معلم ساده زبان نفهم!!! یک بلایی سرت بیاورم که در کلاس درس هم برویت بسته شود! عیبی ندارد حسن آقا من خودم سال دیگر می روم فقط بگذارید این تتمه سال را بمانم خدمتم تمام شود!
حسن آقا ! من نمی دانم کدام شیر پاک خورده ای بود که این پرسش مهر را علم کرد که راستی برای معلمها و دانش آموزها و خانواده ها خیلی چیزها را علم کرد!
هیچ شده یکبار بهترین و زبده ترین پاسخ پرسش مهر معلمان یا دانش آموزان یا اولیا را بخوانید و ببینید آیا مطلبی دارد که یک دردی از جامعه بردارد؟و با روی باز بگویید آفرین! این را فردا اجرا خواهم کرد؟ یا اینکه هر ساله این همه کاغذ تایپ می شود و این همه مطلب کپی پیست می شود و یک عده ای که جایی برایشان نبوده و مازاد بوده اند پشت میزهای بزرگ این کاغدها را به صورت انانیموس( ناشناس!!!) می خوانند و نمره می دهند و هی از استان برگزیده می شود و یک برگ کاغذ گلاسه پانصد تومنی جوهر آلوده می شود و در یک پاکت سر بسته مثل حکم اعدام تحویل معلم و دانش آموز می شود و بعد هیچ؟ آخرش هم یک برگ از همون کاغذ های پانصد تومنی که وزیری لای هزار و یک کاغذ باطله دیگر امضا می کند و باز هم همان پاکت و سربستگی پاکت و تحویل و تحول؟
حسن آقا جان من ! هر سال در این برنامه پرسش مهر شرکت کرده ام و یکی دو گونی از این کاغذ های پونصد تومنی جوهر آلوده دارم که زنم گاهی می گوید اینها چیست به دور خودت می ریزی؟ ببر بریز بیرون و گاهی دعوایم می کند که اینها جز جاگرفتن و خانه را شلوغ کردن آخر چه فایده ای دارد؟
بابا حسن آقا جان ؛ زنم نمی داند که روی هر کدام از اینها امضای افرادی است که در روزگار خودشان با یک نیش قلم می توانستند بهترین اقوام و دوستان و همالکی هایشان را در بهترین مناصب جا بدهند و بدترین دشمنان و غیر همپالکی هایشان را با همان نیش قلم از هستی ساقط بکنند! اما من که می دانم!
حسن آقا ! زنم فقط می بیند که شما که نه اسلاف شما و حالا شیعیان شما یک بیمه طلایی درست کرده اند که هر وقت می رویم دکتر، در برابر منشی دکتر باید از خجالت آب بشویم بگوییم هولوگرام داریم! و منشی جلوی زن من بگوید ما از این چیزا! قبول نمی کنیم. اگه میخوای فاکتور میدیم! و زنم می بیند که شوهرش یعنی من بینوا فاکتور را می گیرم ، به دقت تا می کنم و می گذارم توی جیبم و بعد می رویم داروخانه می گوییم هولوگرام داریم و دارو خانه محترم می گوید این نسخه همه اش تعدیل قیمت دارد با هولوگرام چیزی کم نمی شود مثلا 500 تومن و باز می بیند که من مثل یک موجود قابل ترحم ایستاده ام می گوید برو یک کپی از صفحه اول و نسخه دکتر بگیر و بیاور تا 500 کم شود و من نادان دست زنم را مثل دو تا کور که یکی عصا کش دیگری است می گیرم و می رویم کپی می گیریم و 600 می دهیم تا 500 کم شود.
حسن آقا جان ! اما فکر کنم نمی دانید که بابت این خفت ها و خواری ها جلو سر و همسر و بچه و اولاد برجی نفری 28000 تومن ناقابل جلو جلو از حقوقم کسر می شود و ما که 4 نفریم میشود 108000 برجی و من همچنان در حال ذلت پذیرفتن هستم؟
حسن آقا ! از شما و زیردستان مطیع تان متشکرم که وزارتخانه آموزش و پرورش ( دیگر اینقدر خوار و خفیفش کرده اید که از آن آموزش و پرورش یال و کوپال دار فقط همین آپ هم به زور مانده!!!) دارد به همین مبلغ برجی می دهد بیمه یعنی در واقع از طرف من گردن شکسته که از بی کفنی است اگر هنوز راه می روم، 216000 تومن برجی می دهیم بیمه و منشی دکتر آن طور می گوید و داروخانه این طور آورد(order) می دهد!!!
حسن آقا فکر کنم تا حالا بیمار نشده اید! خدا نکند بیمار بشوید درد و بلایتان بخورد به جان من. چون هیچ وقت شما را ندیده ام که در صف دوا باشید و صف دکتر و هولوگرام و این چیزها؟
حسن آقا ؛ می شود بگویید فرق یک کارمند دولت که رئیس جمهور است با یک کارمند دولت که معلم است چیست که اصلا شما از این دردهای ما بی خبر و مبرایید؟
مگر هر دوی ما تابع سازمان امور اداری و استخدامی نیستیم؟ چرا شما هولو گرام ندارید؟ آقازاده ایت نکند بیمار نمی شوند؟ مثل آن آقازاده عزیز که می گفت من ژن خوب دارم؟ اوه اوه راستی نکند ما ژنمان بد است؟ یا که شعور زندگی و کسب و کار نداریم؟
تازگی ها شنیده ایم که یکی از وزرایتان بدجوری به پرسش مهر امسالتان که در مورد تحمل عقاید یکدیگر و احترام به عقاید همدیگر است جواب داده و خطاب به یک بینوایی گفته یه کمی از آن سبوس ها بدهید بخورد!
خداوکیلی حسن آقا جان ؛ چرا این پرسش مهر را در کابینه نهادینه !!نکردید تا وزرا و معاونانتان یاد بگیرند از این وزیر با کیاست و زرنگ و طرار؟ والله اگر در ولایت کفر بود این وزیر را مجبور به عذر خواهی می کردند. اما گویی که مجموعه تان آن کشاورز بدبخت را با بی تفاوتی از نظر روحی و روانی کشته است!
حسن آقا جان ! فدای چینهای پیشانی تان!یک فکری هم به حال این کتابهای درسی بکنید! تابستان هنوز سه ماه مانده به بازگشایی مدارس و طرح پرسش مهرتان این بنده حقیر سراپا تقصیر همین طوری اتفاقی چشمم افتاد به صفحه اول کتاب های درسی فرزندم و گفتم ای بابا این چیه اینجا نوشته؟
به زبان خودمانی عرض کنم که نوشته بود که هرکی به این کتابا نیگای چپ بکنه با قانون طرفه!!!! دیدیم بابا تنها کسی که به این کتابا نیگای چپ نمیکنه خواجه حافظ شیرازی است اونم شاید به این دلیل که مرده است.
ای بابا حسن آقا ! دیگه این آخر عمری اعصابمون خراب شده. ما که تابستان گفتیم و داد زدیم و نشد حتی به کمیسیون اصل 90 مجلس هم نوشتیم و نشد. دیگه چیکار کنیم که بشه؟ گفتیم این بار دیگه پرسش مهر نانازی نمی نویسیم.بچه مثبت بازی در نمی آوریم! مستقیم درد و بلا رو می آوریم توی جلوی چشم شما ببینیم بالاخره می شود کاری کرد یا نمی شود.
بسمه تعالی
کمیسیون اصل 90
با سلام
احتراما به استحضار می رساند اینجانب رضا هاشمی دبیر آموزش و پرورش ...... در مورد سوء استفاده یعضی ناشران از کتب درسی که خلاف ضوابط سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی است و سالها گریبان قشر دانش آموز از کودکستان تا دانشگاه را گرفته است بعد از مدتها اعلام و اعتراض و بحث با مولفان کتب درسی و البته نتیجه نگرفتن از آنها شکایت خود را در سازمان بازرسی کل کشور طرح کردم که در زیر این سطور متن کامل آن ارائه می گردد. در واقع شکایت اینجانب به اعلام تبدیل شد و دیگر امکان پیگیری این موضوع از دست من خارج شد. خوف من این است که باز هم بعد از ده روز که مدارس باز می شود دوباره همان آش باشد و همان کاسه. از این رو صلاح بر این دیدم که کل ماوقع را با استحضار اعضای محترم کمیسیون برسانم شاید که با پیگیری نمایندگان ملت و خانه ملت بتوان دست این نابودکنندگان سیستم آموزش و پرورش کشور را از سر کودکان و نوجوانان کوتاه کرد و بیش از این با سرنوشت 14000000 دانش آموز و تعداد زیادی معلم و بالطبع خانواده های آنان بازی نشود.قبلا از بذل عنایت تان سپاسگزارم-
با احترام
رضا هاشمی
استعلام آخرین وضعیت
شماره پیگیری
رمز عبور
استعلام فراموشی رمز عبور
استعلام آخرین وضعیت
کارهای شما
عنوان زمان ایجاد مهلت اقدام
آخرین رویدادسابقه رویدادها سابقه رویدادها آخرین رویداد
در حال حاضر، رویدادی ثبت نشده است.
اعلام 4882903 توسط سازمان مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
از طرف: سامانه زمان ثبت: 1396/05/28 - 11:22
خلاصه اطلاعات درخواست
نام
رضا
نام خانوادگی
هاشمي بني
کد ملی
.......................
شماره پیگیری
نوع درخواست
اعلام
موضوع
دستگاه اجرائی
سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي
شرح
سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي متولي چاپ و نشر كتب درسي است و هر ساله مبالغ هنگفتي را صرف مولفان كتب درسي در همه مقاطع مي كند و در ابتداي همه كتابهاي درسي اين مطلب آمده است كه كليه حقوق مادي و معنوي اين كتاب متعلق به سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش است و هر گونه استفاده از كتاب و اجزاي آن به صورت چاپي و الكترونيكي و ارائه در پايگاههاي مجازي،نمايش، اقتباس و تلخيص تبديل و ترجمه و عكسبرداري نقاشي تهيه فيلم و تكثير به هر شكل و نوع بدون كسب مجوز ممنوع است و متخلفان تحت پيگرد قانوني قرار مي گيرند.
اما متاسفانه هر ساله شاهديم كه منابع عظيم صرف شده در تاليف و تهيه كتب درسي هنوز كتاب به دست دانش آموز نرسيده كتابهاي راهنما و حل المسائل تدوين مي گردد و البته بدون هيچ مجوزي از آن سازمان.
در بسياري موارد اهداف مولفان و دوره هاي برگزار شده و كتابهايي راهنماي تدريس با وجود اين گام به گامها در دست دانش آموز هبط شده و نتيجه آموزشي اسف باري از اين امر ناشي مي شود كه دامن همه را مي گيرد چون 14 ميليون دانش آموز تحت تاثير اين سموم واقع مي شوند و زحمات معلمان و دبيران در مدارس به كلي هدر مي رود.
بنده سي سال است كه دبيرم و هيچ سالي نشده كه دانش آموز بدون گام به گام و رونويسي از آن در كلاس حاضر بشود و بهتر از هر كسي به ضررهاي بي توجهي سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش به سرنوشت كتب درسي و دانش آموزان واقفم و داد و فرياد خود را در هر جلسه اي كه مولفان كتب حضور داشته اند اعلام كرده ام و آنان نيز در كمال حيرت حاضران ناتواني خود را در جلوگيري از نابودي منابع آموزشي اعلام كرده اند.
من اكنون در آستانه بازنشستگي هستم و از شما كه با جديت مراقب رعايت قانون و موازين اداري مي باشيد تقاضامندم از سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش سوال فرماييد چرا به مطلبي كه در آغاز همه كتب درسي به درستي آورده وقعي نمي نهد و اين همه باعث ويراني در امر آموزش كشور مي گردد.
شما عزيزان خود كودكي مدرسه اي داريد. كافي است برويد منزل و ببينيد كه كتاب حل المسائل و گام به گام و منتشران در دست وي است و جواب سوالاتي را كه براي تنوير فكر و ورزش قوه ابتكار كودكتان مولف كتاب با هزار وسواس آورده است با رونويسي جوابها و حل مسئله ها از روي گام به گام باعث كوري فهم و نابودي استعداد وي مي شود. خواهشمندم با بررسي موضوع لااقل از امسال كودكتان را از معرض اين تباه كنندگان منابع آمورشي دور نگاهداريد شايد كه بفضل الله تعالي موجبات خيري بشويد كه كل دانش آموزان آسوده از اين بلايا بشوند. و من الله التوفيق و عليه التكللان.
زمان ثبت
1396/05/25 - 22:45خوب .
اکنون که ریاست محترم جمهور جناب آقای حجه الاسلام و المسلمین حسن روحانی ماوقع را می دانند استعای عاجزانه این است که این مسئول عالی مقام در مورد مشکل مطروحه که الحق تصدیق بفرمایید مشکل کل مملکت است یک فکری بکنند و این مرقومه را که علنی و باز و منبسط ارائه شده به دیده ترحم ننگرند و بعد از خواندن نوچ نوچ از روی تاسف نگویند.
همه به خوبی می دانیم که دوران یکطرفه حرف زدن و نسخه واحد پیچیدن و خود دانشمند نشان دادن،سالهاست چار تکبیرش گفته شده است. دوران دوران جولان خرد جمعی است. بیایید با هم یک پرسش مهری درست کنیم که برای سال بعد جواب مهر باشد!
با تشکر یک معلم ساده مظلوم خیلی منعظف! که دیگر تقدیرنامه 500 تومنی توی پاکت که آهسته و در خفا داده می شود که دیگران یک وقتی نفهمند دلشان آب بشود، خوشحالش نمی کند!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خواجه در فکر قطع یارانه برای اختلاس عزیزانش است
علی برکت ا..