خبر از کربلا به نقل از پیغمبر (ص)
به امُ السلمه گفتش کس نه وارد
که در خلوت نشستم لا توارد
حسین وارد شدش بی اختیاری
که کودک بود لا مانع به کاری
به دنبال حسین رفت دید او را
که بر رو سینه بنشستش نظارا
چنان گرید به دستش داشت چیزی
پیام از آسمان آمد شهیدی
که فرزندت پیمبر کشته گردد
که او در کربلایی خسته گردد
همین تربت به نزد خود نگه دار
چو خونین شد حقیقت کشته بشمار
ز خالق خواه دفع ظلم گردد
از این وادی گذر لا حکم گردد
که اُم السلمه هان آمد پیامی
چه والا رتبه ای او را سلامی
مقامی پیروانی تا شفاعت
محبّانش خدایا کن عنایت
ز فرزندان او مهدی دوران
خوشا تقوا دلان در کربلا هان
حسین را یاورانی پاک دینان
قیامت روز آنان رستگاران
مقامی برترین دارد حسین هان
بنوش از جام فرهنگش بنوشان
شباهت واثبات امام حسین (علیه السلام )
جمالی حُسن دارد هان حسین جان
ضیا بینی جبین را نور باران
مبارک سینه نورانی چو خورشید
نبی اکرم جبین سینه اش ببوسید
چه زیبا صورتی کوکب نشانی
که حتی دشمنش کرد احترامی
سری ببریده رو در روی دشمن
عبیدالله حاضر تا به گفتن
به چوبی با اشارت گفت زیبا
چنین حُسنی ندیدم تا به حالا
که زهرا بر پدر گفتا که بابا
ز جانب خود دهی ارثی به این ها
حسین را جرأتی باشد سخاوت
حسن را هیبتی باشد سیادت
حلیمی حشمتی باشد حسن را
حسین را جرأتی جودی ز آبا
امامت هان که از صُلب حسین شد
نهم قائم امامی متقین شد
حسین هارون ما موسی حسن شد
رسالت از حسین هارون ز من شد
به خون خواهی حسین برخاست سجاد
که او اولی ز دیگر کس شود یاد
به یاری شد هر آن کس کشته در حق
ولی اش می شود سلطان ملحق
هر آن کس را ستم ظلمی در این کار
که در راهی که حق مقتول ای یار
خدا یاری کند نصرت دهد یار
که هر کس کشته می گردد در این کار
هم او را اولیا هستیم ماها
که از ما قائم آید قائم از ما
به وقتش می کند هان او قیامی
به خونخواهی قیامی انتقامی
که از جدش حسین از کربلایان
که مظلومانه کشتند منتقم هان
حسین منصور شد در راه خالق
به معروف امر و نهی منکر که ناطق
عدالت در زمین بر پا ز آلش
جهانی یک حکومت دین مآلش
ستم را با ستمگر دور سازد
به هیبت دشمنان را کور سازد
هم او شد منتقم مهدی دوران
به خونخواهی حسین آمد به میدان
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.