خیلی خوشحال هستم این فرصت فراهم شد در خدمت همکاران عزیزم به ویژه کارشناسان وزارت آموزش و پرورش در ستاد .
من گفتم این جا معاونین و مدیران کل و اعضای شورای معاونین در این جلسه نباشند نه از این جهت که حضور آن ها این جا غنیمت نیست از این جهت که با آن ها در این مدت یک ماه بیش از 30 جلسه داشتیم ولی معمولا اصل آموزش و پرورش که شمائید یعنی کارشناسان عزیزی که به هر حال محتوای فرآیندهای آموزش و پرورش را تدوین می کنند ، هستند ، انبوهی از تجاربند معمولا در نشست با مسئولان مورد غفلت قرار می گیرند لذا بنده این جلسه را خودم پیشنهاد کردم که حتما بگذاریم و ادامه بدهیم . چون ما هر هفته با معاونین یک جلسه داریم ، به هیچ عنوان هم تعطیل هم نمی شود . یک جلسه هم شورای معاونین داریم که قبلا بوده و آن هم ماهی یک بار است . ولی جلسه با عزیزان مان در بدنه ستاد آموزش و پرورش البته بدنه اداری نظام آموزش و پرورش به نظر من یک کار بسیار مهمی است که ما تلاش می کنیم این کار را انجام دهیم . امیدوارم شما هم اسقبال کنید و خیلی هم علاقه مند هستیم به شکل میکروفونی اداره شود نه تربیونی !
یعنی که با همدیگر گفت و گو کنیم .
اما چون جلسه اول هست میکروفونی برگزار کردیم ولی در ادامه می شود این هه را به صورت گفت و گوی دوجانبه برای رفع مشکلات و نگاه به چشم اندازهای کیفی برگزار کرد چون که معتقدیم شما اصلی ترین سرمایه های نظام برنامه ریزی آموزش و پرورش هستید . هر چقدر ما بتوانیم از این سرمایه ها بیشتر استفاده کنیم طبیعتا در جهت ارتقای کیفیت در نظام تعلیم و تربیت توفیق بیشتری پیدا خواهیم کرد و دیدید که دوستان ما چقدر عمیق به مطالب پرداختند .
جناب آقای رعنایی چند مطلب بسیار مهم گفتند . من به دوستان گفتم چرا برای من قلم و کاغذ نمی آورید . من مثل شما نیستم بنشینم و گوش کنم . من تمام مطالب را می نویسم چه آن هایی را می دانم ، چه آن هایی را نمی دانم .
در نوشتن هست که به ما کمک می کند دانش مان را بالا ببریم ، از تجارب شما استفاده کنیم و علم را به بند بکشیم .
لذا من همه مطالب دوستان را در 7 تا 8 صفحه نوشتم . منتهی این عنوانی که این جا زدند عنوان درستی نیست .
من در این جلسه قصد ارائه سیاست های و برنامه های 98 را ندارم ولی چون نوشتند یک اشاره ای می کنم .
اما قصدم این نیست !
من قصدم از این جلسه ادارک مشترک سازمانی است . یعنی اداراکات مشترک سازمانی مان را در جهت گیری های نظام تعلیم و تربیت به یکدیگر نزدیک کنیم .
سه مفهوم کلیدی را سه بزرگوار اشاره کردند که من پیرامون همین مفاهیم تمرکز پیدا می کنم .
آقای دکتر رعنایی به خوبی به سند تحول بنیادین و 4 لایه نظری و لایه برنامه ای و لایه نهادی و لایه عملیاتی اشاره کردند که به درسنی در اجرایی سازی سند تحول بنیادین مد نظر برنامه ریزان قرار گیرد که کاملا درست است و حتما هم این چنین خواهد شد و به چالش ها هم اشاره کردند .
آقای دکتر باقرزاده برادر اندیشمندمان که مدت های مدیدی است ایشان را می شناسم و به ایشان ارادت ویژه دارم بحث این که مدرسه کانون اصلی تحول است ، این که ما اگر تمام برنامه ها و تمام منابع مان و وقت مان را مصروف پیرامون هر برنامه ای از جمله سند تحول بنیادین بکنیم ولی این سند ورود به مدرسه پیدا نکند زحمت بیهوده کشیده ایم .
ما همه دست اندرکاریم تا اتفاقی در صف تعلیم و تربیت ،در موسسه تعلیم و تربیت و در موسسه تحول زا یعنی مدرسه اتفاق بیفتد .
اگر این اتفاق در مدرسه نیفتد تمام هزینه های وقت ، امکانات و منابع ما بیهوده هدر خواهد رفت .
این نکته ای است که ما همه نسبت به آن اشتراک داریم و قبول داریم و ایشان بر این نکته تاکید کردند و ما خوشحالیم که بحث مدرسه محوری از امروز مطرح نشده است .
چون چشمم به خانم مظفر افتاد دقیقا بحث مدرسه محوری به صورت جدی از زمان وزارت جناب آقای مظفر به عنوان یک برنامه کلیدی شروع شد .
بعد از آن خوشبختانه تمام وزرا بر این نکته تاکید کردند . بخش های را توانستند وارد کنند ، بخش هایی هم حلقه های مفقوده دارد و ما امروز یکی از کلیدی ترین برنامه هایمان این خواهد بود .
آقای دکتر بطحایی دوست بسیار عزیزم در بحث مدرسه محوری خیلی متمرکز بودند و ما حتما در بحث مدرسه محوری به طور ویژه متمرکز خواهیم شد و ان شاء الله حداکثر ظرف یک ماه آینده طرحی را داریم تدوین می کنیم که به تصویب شورای عالی اداری برسانیم و در این شورا مدرسه محوری را با چند ممیزه به تصویب برسانیم .
ممیزه اول این که در آن طرح دنبال این هستیم و چون مدرسه کانون اصلی تحول است که هست . هر جا در مورد آموزش و پرورش صحبت می کنم به این اشاره می کنم که اگر از ما سوال کنند نهاد اصلی تحول چیست ؟
پاسخ ما این است که نهاد آموزش و پرورش است .
اگر از ما بپرسند موسسه اصلی تحول چیست ؟ ما می گوییم : " مدرسه " .
اگر از ما بپرسند کارگزار اصلی تحول چیست ؟ می گوییم : " معلمان " .
مدرسه اگر کانون تحول هست که هست باید بتواند اهداف متعالی را محقق کند .
در واقع مدرسه باید سلف سرویس اندیشه باشد .
معلم و مربی که در سند تحول بنیادین این چنین دیده شده است . معلم و مربی باید رقاص اندیشه ، تفکر ، نوآوری و خلاقیت برای دانش آموزان باشند .
اگر بخواهد چنین اتفاقی بیفتد باید بپذیریم یکی از مشکلات مهم نظام تعلیم و تربیت فاصله بسیار عمیقی است که بین ستاد و صف یعنی " مدرسه " کانون اصلی تحول وجود دارد . ما امروز و دیروز هم نیست . مدت طولانی است بر سر نظام متمرکز متصلب عمودی چندلایه مدیریتی عریض و طویل ابرسازمان آموزش و پرورش به عنوان یک آسیب جدی وجود دارد .
این آسیب را من و شما باید هدف گذاری کنیم .
مدرسه محوری یک نقطه اش این است که این فاصله کوتاه شود . این لایه های چندگانه که هم منابع مالی را مصروف می کند . داخل پرانتز بگویم با دولت آقای دکتر روحانی که آن اوایل آمده بود یک گروه هایی بودند که فعالیت می کردند و من هم عضو یکی از آن گروه ها در ارتباط با رفاه و تامین اجتماعی کار می کردم .
در همان مطالعه اولیه اگر 100 میلیون تومان برای کمک به مددجویان اختصاص پیدا می کند 80 میلیون صرف می شود تا این 100 میلیون به دست مددجو برسد .
مدیریت چند لایه ! به لحاظ منابع عرض می کنم .
بعد ما گفتیم اگر این را مستقیم به دست او برسانیم هزینه های دولت کم می شود و مددجویان هم بیشتر بهره برداری می کنند .
چگونه می شود آن را مستقیم به دستش رساند ؟
مدیریت چند لایه منابع را هدر می دهد . با قطره چکانی به آن نقطه کانونی دیگر چیزی باقی نمی ماند .
دوم این که فرآیند تصمیم گیری را پیچیده می کند .
سوم این که زمان می برد .
و بپذیریم که این لایه های چندگانه زمان بر مصرف کننده منابع کُندکننده تصمیم گیری در رابطه ستاد و مدرسه به عنوان یک آسیب وجود دارد .
فکر می کنم هم شما این را قبول دارید .
پس وقتی یک آسیب را مشترکا همه قبول داریم معنایش این است که باید تلاش کنیم این آسیب را برطرف کنیم .
مدرسه محوری یک راهش این است .
در مدرسه که کانون اصلی تحول است مدیر مدرسه کلید اصلی تحول در مدرسه است . چون ما معتقدیم ارتقاء مدیر مدرسه نباید اتفاق بیفتد بلکه ارتقاء " مدیریت " مدرسه باید محقق شود و البته در ارتقای مدیریت مدرسه نقطه کانونی مدیر مدرسه است .
طرح تعالی و طرح تدبیر این نقطه را به درستی هدف گذاری کرده است .
ادامه دارد
نظرات بینندگان
البته قانون استخدامی توهّم زده کشور احتمالا رقص اندیشه را برای زیر 40 سال بهتر دانسته است شاید تصور کرده رقص اندیشه نیازمند کمری باریک است
و از همه بدتر اینکه از جانب رئیس فرهنگیان کلمهای زیباتر از "رقص اندیشه" پیدا نشود
مگه میشه ؟!!!
مگه داریم ؟!!!
اين يك چو از درآمد، صبح و مسا به رقص آ
اي مرد رقص و شادي، ما را تو ياد دادي
در كوچه و خيابان، در ناكجا به رقص آ
چون وضع ما بديدي، اين فكر برگزيدي؟
گفتي معلمان را سر تا به پا به رقص آ
تيغ وزارت اينك بر دست تو نهادند
سرهاي ما جدا كن، مستي نما به رقص آ
از مُلك و مِلك ايران، ما را نشد نصيبي
حالا تو جاي مردم، اي خوش نوا به رقص آ
اي مست جاه گشته، از تو توقعي نيست
ماييم مثل ديروز، تو از هوا به رقص آ
این اشعار کار یک شاعر است و بنده را با هنر نمائیتان بسیار خنداندید دست مریزاد
گو هر چه خواهي اكنون، در جمع ما به رقص آ
تا چند وعده باشد وين سر به سجده باشد
خواهي شود فراموش، مستي نما به رقص آ
کي باشد آن زماني گويد تو را فلاني
کاي بيخبر تمام است، اي بينوا به رقص آ
اين روزها سر آيد، آن وعده ها نيايد
ما اين سخن نشايد، بي ادعا به رقص آ
پايان وقت آمد، آواز رفت آمد
با مردمان چه كردي اي بي وفا به رقص آ
مخدوم مردمان باش، فرهنگ را زبان باش
بگذر از سخنها ، نزد خدا به رقص آ
سلام
برای رقصیدن نه حالی مانده و نه مالی
رقصیدن با قیل و قال هم می شود ماجرای ساسی مانکن
معلمانی که هنگام تدریس، به شغل دوم یعنی مسافرکشی و بنایی و مغازه داری می اندیشند فرصتی برای رقصیدن و رقصاندن نمی یابند.
معلمی که خودش رقاصی نمی داند، چگونه برقصاند؟
برای رقصیدن و رقصاندن امکانات و فضا و حل خوش و دل گرم و بهانه لازم است.
ساز ناکوک آموزش و پرورش حس رقصیدن و رقصاندن را از معلم و دانش آموز می گیرد.
در صورتی که منظور ایشان احتمالا " به رقص در آوردن اندیشه دانش آموزان " بوده است.
پس بیان این که معلم و مربی رقاص اندیشه است، ناصحیح، نامناسب و حتی سخیف است.
ضمنا از نظر فرهنگ اسلامی و انقلابی این واژه ای کاملا مذموم و دارای مفهوم نامتعارف است.
متأسفانه تا جایی که به یاد میآورم، این کلمه ضعیف و غیر ضرور را جناب آقای " خنیفر " یعنی فردی که رئیس دانشگاه پر ادعای فرهنگیان نیز میباشد به کار بردهاند.
مقام رهبری به چه کسانی و به چه دانشگاههایی دل بستهاند!
یا صاحب الزمان اگر سرمه چشم و نمک طعام در قانون استخدامی این کشور به اندازه پهن ارزش ندارد در دولت غیر حبتری شما چقدر ارزشمند است! و سلام بر آنفرد که توفیق دیدار شما را پیدا نمود!
بار الهی! توهّم را از قانون نویسان، مجریان، قاضیان و مؤثران در جکومت دور ساز
و سلام بر آنفرد که از عباس بن علی مظلومتر است چون فرمانروای قدرشناسی چون حسین بن علی(ع) ندارد
خراب شده شهری که شهردار آن کور است
به وقت فهم مفاهیم آپ ما می رقصد
...
اهالي محترم مجلس !
از حالا خودش داره ميگه :
« معلم و مربي رقاص انديشه دانش آموز »
فردا نگيد : چرا ساسي مانكن و ... رقاصي تو مدارس چه خبره ؟!!!!
بنده خدا صادقانه داره تو گوشتون مي كنه
فردا نگيد نمي دونستيم