گروه رسانه/
آموزش و پرورش با توجه به بالا بودن بهره هوشی کودکان نسل امروز، رسانههای جدید و ارتباطات اجتماعی دیگر نمیتواند براساس ساختار قدیمی و کهنه حرکت کند و باید در بهکارگیری شیوههای نوین آموزشی پیشتاز باشد. روشهای نوین تدریس و امکانات آموزشی ازجمله مواردی است که باید در هر مرکز آموزشیای مورد توجه قرار گیرد؛ موضوعی که در کشور ما کمتر به آن توجه میشود. پایهگذار هویت حرفهای معلمها میتواند قانون نظام معلمی باشد تا این شغل نیز مانند حِرَف دیگر جایگاه واقعی خود را در جامعه بازیابد؛ نظامی که صلاحیتهایشان را احصاء کند تا با ارزیابی و به روزآوری شدن از سایر مشاغل کمی متمایز شود. اما اکنون این هویت حرفهای تعریف نشده
پتانسیل نوآوری فراهم نیست
علی پورسلیمان یکی از معلمهای باسابقه آموزش و پرورش در مورد شیوه تدریس در مدارس میگوید:«برخلاف تبلیغاتی که مسئولان در مورد مدارس هوشمند و تکنولوژیهای مرتبط با آن دارند و تغییرات ظاهریای که نسبت به گذشته انجام گرفته است، معتقدم هنوز در کالبد سیستم آموزشی کشور تحول خاصی صورت نگرفته. شیوه آموزشی در مدارس همچنان به سبک گذشته است چون آموزشهایی که به معلمها داده میشود تغییر چندانی نکردهاست.»
وی که مدیر صدای معلم نیز هست اعتقاد دارد زمانی میتوان از معلم انتظار تغییر روش داشت که قبل از ورود به چرخه و فرایند آموزش، خود تحت آموزش قراربگیرد و این روند حین خدمت نیز ادامه پیدا کند تا روشهای آموزش او به روز شود.
پورسلیمان عوامل دیگری را نیز در این عدم تغییر و تحول دخیل میداند؛ «دانشگاه فرهنگیان که منبع و مولد اصلی برای تزریق نیرو به آموزش و پرورش است پتانسیل لازم برای تربیت معلمان تحولخواه، خلاق و آشنا به شیوههای نوین آموزشی را ندارد. وزارت آموزش و پرورش نیز خیلی نمیتواند در زمینه به روزآوری معلمانی که از این طریق وارد پروسه آموزش میشوند نوآوری داشته باشد. از سویی نیز مدارس ما با کمبود بودجه و اعتبارات روبهرو هستند و نمیتوانند در ارائه بستههای نوین آموزشی به دانشآموزان موفق باشند. تراکم محصلان در یک کلاس نیز از بحثهای مفصل و دامنهداری است که آموزش و پرورش بدون توجه به استانداردهای آموزشی و از روی عمد این کار را انجام میدهد. قطعا در چنین فضایی نمیتوان انتظار نوآوری خاصی را از سوی معلم داشت تا روش تدریسی پویایی را در این محیط پیاده کند. بنابراین این شرایط معلم را به درجهای میرساند که فقط بتواند کلاس را ساکت نگهدارد و مبصری کند.»
دانشآموزانی هویتگریز
زمانی که سیستمهای آموزشی سعی در ارتقا و به روز رسانی نکنند چه تأثیراتی روی نسلی که مدام تحتتأثیر تکنولوژیها و فناوریهای پیشرفته جهانی است خواهند گذاشت؟ چه هویتی در انتظار نسلی است که در معرض هجوم اطلاعاتی قرار دارد؟
کارشناس باسابقه حوزه آموزش و پرورش میگوید:«خانواده و مدرسه، 2 نهاد مهم و ایفاکنندگان نقش اصلی در تربیت و پرورش فرزندانی هستند که قرار است در آینده با هویت شکل گرفته خود در جایگاه یک شهروند نقشهای مهمی را برعهده بگیرند. اما زمانی که ایندو نهاد نیازهای کودک و نوجوان را بهدرستی درک و مرتفع نکنند او به ناچار سعی میکند آموزشهای مورد نیازش را از طریق کانالهای دیگر کسب کند که معمولا نیز بهصورت مخفیانه انجام میگیرد. بنابراین از سیستم معیوب خانواده و مدرسه میتواند دانشآموزانی هویت گریز یا بدون هویت بیرون بیاید که فاقد آموزشهای لازم و کاربردی هستند و منجر به تولید ناهنجاریهای بیشماری خواهند شد که نمونههای زیادی از آن را در جامعه امروز شاهدیم».
تحول بنیادین با نظرسنجی از معلمها
سیستم آموزشی ما نیاز جدی به بازنگری در محتوا و پوسته آموزشی دارد. پورسلیمان میگوید:«اراده خاصی از سوی نهادها در بخشهای سیاستگذاری آموزش و پرورش دیده نمیشود و مسئولان ما تنها رسالت خود را در اجرای سند تحول بنیادین خلاصه کردهاند. درحالیکه این سند به دلایل مختلف قابلیت اجرا ندارد و با گذشت 5سال از این طرح نیاز به بازنگری مجدد و تغییر دارد. اما هنوز هم مسئولان به این سند به چشم نسخه شفابخش حل مشکلات نظام آموزشی و نارساییهای آن مینگرند. اما اگر بخواهد تحولی در نظام آموزشی آینده رخ دهد و در سند تحول بنیادین تغییراتی ایجاد شود باید از معلمها نظرخواهی و نظرسنجی شود».
وی همچنین به سهم بودجه در ایجاد نارساییهای تحول آموزشی هم اشاره میکند و ادامه میدهد:«بخش اعظمی از نارساییها مربوط به تغییر نکردن سهمآموزشو پرورش از بودجه عمومی در سالهای گذشته است. سهم آموزش از تولید ناخالص داخلی از سال2010 تا 2017 هیچ تغییری نکرده است. درحالیکه کشورهای آسیایی مانند عربستان و کرهجنوبی این سهم را افزایش دادهاند اما در کشور ما تابعی از اقتصاد کلان است که در مواقعی حتی کاهش نیز پیدا کرده است». از سیستم معیوب خانواده و مدرسه میتواند دانشآموزانی هویت گریز یا بدون هویت بیرون بیاید که فاقد آموزشهای لازم و کاربردی هستند و منجر به تولید ناهنجاریهای بیشماری خواهند شد که نمونههای زیادی از آن را در جامعه امروز شاهدیم
معلمها؛ فاقد هویت حرفهای
نقصان در کارکرد نهاد مدرسه و در سطح بالاتر آموزش و پرورش موجب شده در جامعه ما نگاه نو یا به روزی نسبت به جایگاه معلمها وجود نداشته باشد.
مدیر صدای معلم میگوید:«زمانی که دانشآموزان برای برطرف کردن نیازهای آموزشی به نهادهای خارج از مدرسه روی آوردهاند نشان میدهد برنامهریزیها و سیاستگذاریها در این زمینه مشکلدار است. ما باید برای این قشر یک هویت حرفهای تعریف کنیم؛ چیزی که در سند تحول بنیادین هم به آن اشاره شده اما تاکنون مسئولان سخنی در موردش نگفتهاند. دستاندرکاران نظام آموزشی متصورند اگر رتبهبندی معلمان را اجرا کنند مشکلات حل میشود. درحالیکه پایهگذار هویت حرفهای معلمها میتواند قانون نظام معلمی باشد تا این شغل نیز مانند حِرَف دیگر جایگاه واقعی خود را در جامعه بازیابد؛ نظامی که صلاحیتهایشان را احصاء کند تا با ارزیابی و به روزآوری شدن از سایر مشاغل کمی متمایز شود. اما اکنون این هویت حرفهای تعریف نشده. بهعنوان مثال کسی که سرباز معلم میشود و بدون حتی ذرهای آموزش اولیه راهی کلاس درس برای تدریس میشود، قطعا نمیتواند نگاه جامعه به معلمها را فاخر و ممتاز کند. اگر افرادی که معلم هستند از نخبگان جامعه نباشند نمیتوانند جایگاه این شغل را ارتقا دهند و نتیجه آن میشود که امروزه معلم شدن جزو آرزوهای دور دست نیست که فرد را برای دستیابی به آن با سختی و چالشهای متعدد مواجه کند».
نظرات بینندگان
صفحه مورد نظر در دسترس نیست!
سرور اصلی وبسایت مورد نظر هماکنون از دسترس خارج است. لطفا چند دقیقه صبر کنید و مجددا درخواست خود را ارسال نمایید.
وبسایت مورد نظر از خدمات توزیع ابری شرکت ابر آروان استفاده میکند. در حال حاضر شما به اینترنت و شبکه ابر آروان متصل هستید، اما سرور(های) اصلی وبسایت مورد نظر شما پاسخگوی شبکه ابر آروان نیستند.