برون داد ایزومورفیسم isomorphism (یک ریختی سازمانی) ؛
اصطلاحی که عمدتا برای ساختارهای جبری استفاده می شود امروزه در سایر حوزه ها اعم از روان شناسی ، اقتصاد ، مدیریت و آموزش نیز قابل تسری است . شاید در ایران این مهم در حوزه آموزش رسمی عمومی بیش از سایر حوزه ها قابل بررسی باشد چرا که در دهه های اخیر ، علی رغم چالش های زیر بنایی و فقدان استلزامات توسعه پایدار ، با هر تغییر در دولت ها ، بارها و بارها پیش از بسط عدالت آموزشی با تقویت آموزش رایگان به عنوان تکلیف قانونی مصرح در اصل ۳ و ۳۰ قانون اساسی صرفا تغییرات ساختاری را در این حوزه مبتنی بر یک ریختی نظام آموزشی با سایر نظام های آموزشی ممالک پیشرو همچون ژاپن و اخیرا ترویج مدل مدارس فنلاندی را شاهد بودیم .
پیوست های کارشناسی مطالعات تطبیقی نظام های آموزشی صرفا یکی از شروط لازم لازم هر طرح تحولی در ساختار آموزشی است اما قطعا شرط کافی برای تحقق آن نخواهد بود.
در ۳ دهه اخیر غالب دولت ها درصدد برآمدند برای رفع چالش های موجود ، راه برون رفت را در اجرای طرح تحول ساختاری جست و جو کنند و لذا هر وزیری آمد ، به جای احصای دلایل انحراف از برنامه های پیشین و پی گیری خاص رفع آن موانع که پیش تر منابع موجود صرف تحقق آن شد را کنار نهاده و طرحی خاص در انداخته که در بلند مدت آن نیز به چالشی جدید بدل گردید بی آن که گره ای از چالش های پیشین بر زمین مانده توسعه در حوزه آموزش و پرورش بگشاید.
از سال ۱۳۹۰ به این سوی پی گیری تحقق افق ۱۴۰۴ ، مصرح در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تمرکز و توان حوزه ستادی را به خود معطوف ساخت و برون داد آن بعد از ۱۲ سال اجرا و ۲ سال مانده به پایان افق هدف گذاری شده با انحراف همراه بوده ، هر چند در ۴ سال اخیر تلاش هایی در جبران زمان و منابع صرف شده انجام گرفته است . شاید بتوان مهمترین دلیل این انحراف را نیز در الگو برداری های فاقد استلزامات اجرایی سازی از مدل های موفق در سایر کشورها دانست که موجب شد از مسیر اصلی یعنی اجرایی سازی سند تحول و به تبع بازنگری آن در ۱۳۹۵ باز مانیم .
به زعم نگارنده ، همان گونه که به درستی برخی صاحب نظران امکان یک ریختی سازمانی کامل در حوزه تعلیم و تربیت رسمی عمومی ایران با بسیاری از الگوهای موفق آموزشی پیشرو در ممالک توسعه یافته وجود ندارد ( به واسطه گستردگی این دستگاه و تنوع موضوعات و اضافه بر آن تفاوت های ماهوی ایدئولوژیک) شاید نتواند به عنوان یک تله تلقی گردد اما می تواند بدون آنکه متوجه این مفهوم باشیم ناخواسته در این ورطه افتاده و با کپی برداری فاقد استلزامات اجرایی سازی آن طرح ها نه تنها توسعه مد نظر حاصل نخواهد شد بلکه موجبات پس رفت و به تبع هدر رفت منابع را نیز فراهم آورد بی آن که اساسا بدانیم دچار آسیب مفهوم ایزومورفیسم شده ایم. ضروری است با آینده پژوهی و احصای راه های برون رفت از چالش های موجود و ارزیابی عملکرد دستگاه های مسئول این تهدید را به فرصت بدل کرد .
به عنوان نمونه بر اساس گزارش تحلیلی سازمان پژوهش آموزش و پرورش و گزارشات پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش می توان به پس رفت در آزمون پرلز دو دوره اخیر اشاره کرد که تا حدی قابل توجهی برون داد اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی به عنوان جایگزین ارزشیابی کمی در دهه اخیر در این کاهش سطح سواد خواندن و نوشتن قابل بررسی است ؛ هر چند این شاخص تنها متغیر پس رفت راس الذکر نمی تواند باشد و اجرای شتاب زده تغییر نظام آموزشی از ۵-۳-۴ به ۶-۳-۳ بدون در نظر گرفتن استلزاماتی چون تمهید فضای آموزشی لازم جهت دو دوره شدن آموزش ابتدایی و جذب معلمان کارآزموده پایه ششم به ویژه معلمان آقا در پایه ششم خود مزید بر علت شد که تجربیات زیسته نگارنده به عنوان مسئول آموزش دبستانی یکی از مناطق شهر تهران بر این تاکید بیفزاید .
تغییر در نظام آموزشی به نظام ترمی و مجدد تغییر به نظام سالی واحدی و تقسیم سال آموزشی از 3 نیم سال به دو نیم سال هم شوربختانه بیش از آنکه مفید واقع گردد ، آسیب زا بوده تا تصمیم به حذف رسالت ۱۰۰ ساله پرورش معلم متخصص در دانشگاه تربیت معلم تهران در سال ۱۳۹۰ در شورای عالی انقلاب فرهنگی که به حذف این رسالت در دانشگاه تربیت دبیر سبزوار و تبریز هم انجامید .
پس از یک دهه ، علی رغم جایگزینی مراکز تربیت معلم به عنوان دانشگاه فرهنگیان در این امر حاکمیتی ، برون داد مطلوبی حاصل نشد .
در مجموع ، نمی توان نگران جنبه منفی یک ریختی سازمانی ،( Isomorphism) نظام در حوزه آموزش مدرسه ای نبود تا مادامی که تکلیف وظایف دستگاه های برون سازمانی در حوزه آموزش و پرورش و ضمانت اجرایی سازی آن (مبتنی بر آنچه در برنامه های توسعه تکلیف می شود) مطالبه نشود ، طرح های تحولی مورد مداقه واقع نگردد و اهداف متناسب با امکانات ، اقتضائات موجود و تفاوت های ماهوی ایدئولوژیک ترسیم نگردد؛ خطر افتادن در ورطه منفی ایزو مورفیسم کماکان حوزه تعلیم و تربیت رسمی عمومی را تهدید می کند .
بنابراین ضروری است با آینده پژوهی و احصای راه های برون رفت از چالش های موجود و ارزیابی عملکرد دستگاه های مسئول این تهدید را به فرصت بدل کرد .
برون داد این نگرش ( ایزومورفیسم ) در دهه های اخیر ، ثبت رکورد بالاترین جلسات سوال از وزرا و بالاتر از آن ، بیشترین استیضاح و تغییر در راس آموزش و پرورش و در نهایت شکل گیری پدیده وزرای مستعجل در حوزه تعلیم و تربیت با میانگین عمر مدیریتی ۲ سال و تزلزل این جایگاه بوده است که در یادداشت هایی پیش تر به این آسیب جدی و برون داد جبران ناپذیرش در آموزش و پرورش پرداختم .
بخوانید :
- وزارت مستعجل در آموزش و پرورش
- کپی برداری از ممالک توسعه یافته ممنوع
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
مطلب درخوری بود
بهتر از بسیاری از متن های پر اصطلاح بی محتوای بدون کاربرد
با تمام نظرات شما موافقم
این ها وقتی رئیس دستور می دهد تحول ایجاد کنید شروع می کنند به تکان خوردن و یک گندی به بار می آورند بدون در نظر گرفتن جوانب آن
اما باز هم یک نکته را در نظر نگرفتید و آن این است که چه کسانی باید این آینده پژوهی و دور اندیشی و حساب شده کار کردن را انجام دهند. چرا این اتفاق نمی افتد؟
خب مشخص است چون کسانی که در شورای انقلاب فرهنگی و شورای سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی از قماش همین مثلا دکتر حجت الاسلام لطیفی هستند یا این وزیر ها و .. همه کارها رو به تباهی است.
افرادی بدون اصالت و ...... که به واسطه هزار جور سهمیه و رانت تحصیلی و استخدامی جا گرفته اند در حالی که مثلا این فرد در اصل باید الان در مشاغل غیر فکری و مدیریتی باشد یک کارمند یک بقال یک ...
پس این مسئله ای که شما مطرح کردید به دلیل سیستمی بودن اجتماع و رفتار اجتماع خواه ناخواه زمانی اتفاق می افتد که نیروی ریاستی درست در کار باشد
پس برای رفع مشکلات مطرح شده شما و بهبود هر موضوع ساختار نیروی انسانی حداقل باید به سمت اصالت تحصیلی و استخدامی حرکت کند تا افراد با شرف و اصیل در راس کارها قرار بگیرند نه افراد نوکیسه بی سواد که تنبان خودش را نمی تواند بکشد و به واسطه فرصت پیش امده از نظر سهمیه ها و طرفداری حکومتی و ... جاهای مهم را می گیرد
این عکس خانم های داخل سالن اگر اشتباه نکنم دانشجومعلم باید باشند
فقط به چهره های این ها نگاه کنید
یک چهره شاد نمی بینید چهره این ها را آدم می بیند از زندگی سیر می شود
انگار شکنجه شده اند و به زور نشسته اند
این ها مثلا می خواهند بروند بالای سر بچه ها
این عکس نشان می دهد که در دانشگاه فرهنگیان چه خبر است؟! و مشخص است یک پادگان آموزشی است تا دانشگاه