گروه کتاب و رسانه /
داستان اول:
دوگدا
دو گدا در يكي از خيابان هاي شهر رم كنار هم نشسته بودند. يكي از آنها صليبي در جلو خود گذاشته بود و ديگري ستاره داوود. مردم زيادي كه از آنجا رد مي شدند به هر دو نگاه مي كردند ولي فقط تو كلاه كسي كه پشت صليب نشسته بود پول مي انداختند.
كشيشي كه از آن جا رد مي شد مدتي ايستاد و ديد كه مردم فقط به گدايي كه پشت صليب نشسته پول مي دهند و هيچ كس به گداي پشت ستاره داوود چيزي نمي دهد. رفت جلو و گفت: « رفيق بيچاره من، متوجه نيستي؟ اينجا يك كشور كاتوليك هست، تازه مركز مذهب كاتوليك هم هست. پس مردم به تو كه ستاره داوود جلو خود گذاشتي پولي نمي دهند، به خصوص كه درست نشستي كنار دست گدايي كه در جلو خود صليب گذاشته است. در واقع از روي لجبازي هم كه باشد مردم به او پول مي دهند نه به تو.»
گداي پشت ستاره داوود بعد از شنيدن حرف هاي كشيش رو به گداي پشت صليب كرد و گفت: «هي "موشه" نگاه كن كي اومده به برادران "گلدشتين" بازاريابي ياد بده؟»
.(گلدشتين يك اسم فاميل معروف يهودي است).
داستان دوم:
حکایت شاه عباس و رسیدگی به امور اقتصادی
شاه عباس از وزیر خود پرسید:
امسال اوضاع اقتصادی کشور چگونه است؟
وزیر گفت:
الحمدالله به گونه ای است که تمام پینه دوزان توانستند به زیارت کعبه روند!
شاه عباس گفت:
نادان !
اگر اوضاع مالی مردم خوب بود کفاشان می بایست به مکه می رفتند نه پینه دوزان، چون که مردم نمی توانند کفش بخرند ناچار به تعمیرش می پردازند، بررسی کن و علت آن را پیدا نما تا کار را اصلاح کنیم.
این دو داستان از کتاب چتر نجات شما را چه کسی می بندد؟ نقل شده که مولفان آن - خانم اعظم قربان کاسوایی و ثریا عمرانی – آموزگاران منطقه 17 تهران – هستند که توسط انتشارات آفرینندگان چاپ و منتشر گردید .
این کتاب شامل صدها داستان کوتاه و خواندنی کسب و کار می باشد. برای تهیه کتاب می توانید با شماره 09128698547 و 66575881 تماس بگیرید.
نظرات بینندگان
منظور همکار عزیز جناب آقای خلیلی از معرفی کتاب مذکور لزوما این نبود که جنابعالی و امثالهم بورید و کسب و کار راه بیندازید بلکه هدف کسب معرفت و افزایش بینش بود خصوصا در جامعه ای که فاتحه ی کتاب و کتاب خوانی خیلی وقت است خوانده شده است. نمی دانم چرا همین که بحث از کتاب و کتاب خوانی و خرید کتاب می شود عده ای حاضر و آماده کاسه گدایی به دست در صدد توجیح کتاب نخواندن و گریز از دانش هستند.
با سپاس کتاب بخوان همکار محترم