از بالا تا پایین محل مسکونی ما به گند کشیده شده است. این گندکاری اتفاقا کار دولت نیست. اینها بخشی از هنرنمایی مردمانی است که در نبود یک مدیریت شهری خردمند، هر کاری دلشان می خواهد می کنند. دوروبر خانه ما شده است گربه خانه. همسایه های ما صبح تا شب مشغول گربه ولگرد پروری هستند. صحنه های نفرت انگیز و گاهی رقت انگیز از مردمانی که بدون آن که یک بار به حرف گوش کنند، یک بار کتاب بخوانند خودشان شده اند تئوریسین و مجتهد.
گاهی فکر می کنم این آدم ها اگر جرات می کردند بعید نبود ادعای پیامبری هم بکنند.
راه می افتی و می آیی به ابتدای گیشا .
با صحنه زشت کفتر چاهی پروری مواجه می شوی. گو اینکه عده ای نذر کرده اند زباله های غذایی خود را بیاورند و در این محل تخلیه کنند.
هر چه سعی می کنم به خودم تلقین کنم که مرد آرام باش و اصلا نگاه نکن! نه نمی توانم.
وقتی آدمهایی که آشغال و یا غیر آشغال برای کفترها می ریزند از همه قشری هستند، از آدم های مذهبی تا کاملا بی دین، از حامیان حکومت تا مخالفان دو آتشه، از با حجاب تا بی حجاب....
همه آنها فقط در یک چیز مشترکند :
گوشی برای شنیدن ندارند !
مثل مسئولینی که هر چه به آنها توصیه می کنی صلاح این مملکت رفتار خردمندانه است تا هم شما بمانید و هم این سرزمین و مردمانش .... گوش شان بدهکار نیست ؛ درست مثل همسایه های ما که هر چه بگویی ریختن غذا به گربه ها اشتباه است، از سر لجبازی باز بیشتر می ریزند .
بکنید !
آخرش همه چیز را به گند بزنید .
موفق باشید.
( کانال دغدغه های محیط زیستی و دانشگاهی )
- ویدئوی زیر را مشاهده فرمایید :
نظرات بینندگان
البته دسته های کبوتران در حال دانه خوردن را درهمه شهرهای بزرگ اروپایی هم میتوان دید منتهی آنجا همانطور که شما به درستی اشاره نموده اید مدیریت صحیح شهری در کنار فرهنگ مردم مانع از بروز مشکلات زیست محیطی میشود.مثلا امکان ندارد مردم آنجا پس مانده غذا خود ا در این اماکن تخلیه کنند.یا به اصطلاح اشغال گوشت تهیه وبرای گربه ها در خیابان بریزند که متعفن وبویناک شود.حتی آنهایی با خود سگ دارند با خودکیسه ودستکش مخصوص دارند و وفضولات حیوان خود را شخصا برداشته ودر کیسه های مخصوص ریخته وبا خود میبرند ودر محل خاص یا فاضلاب منل میریزند.اما در ایران متاسفانه گاهی رهگذران در خیابان با صحنه های هی زشت ومهوع مدفوع سگها ی خانگی روبرومیشوند که که صاحبان مثلا متمدن انها بی تو توجه به فرهنگ مدنیت وشهر نشینی رها کرده
و از طرفی دیگر دلخوشی به زندگی مجازی و دروغین یعنی همین. پرنده ای در محیط زیستمان نباشد آنگاه در یک میدان خالی از سبزه که تخم علفی برای خوردن پرندگان ندارد، پرنده ای فلزی را بکارند و غذاهای اسراف شده خود را در آن بریزند. در حالی که همین امشب به فلان مسجد نرفتم چون امام جماعت آن می خواست کتابهای آنرا دور بریزد پس رفتم مسجد دیگری و ...؛ هنگام خروج خانومی شناخته شده و موجه از نمازگزاران دائمی، خواست تا برایش شامی بخرم و منهم خریدم و اگر ادامه داستان را بگویم بیشتر جای تأسف است.
ام الفساد در جامعه ما غصب مشاغل و وجود و بقای توهّم در قانون استخدامی کشور و وزارتخانه هایی چون آموزش و پرورش است.
درشهرهرآنکه هست گیرند...
مسئولین متدین وخلافکارمااعم ازاصلاح طلب واصولگراهمشون درمظان اتهامند!ا
٢۵ آذر زادروز عبدالکریم سروش است. او حقی عظیم بر گردن ایران دارد. برای قدردانی از او، لازم نیست که با او موافق باشیم؛ هر کس که تکاپوی علمی را دوست دارد و اندیشهگری را میستاید، این گنج شایان را هم قدر میداند. حتی منتقدان و دشمنان سروش، اگر بر دین انصاف باشند، نقدهای او را ارج مینهند و دوستانه با او وارد گفتوگو میشوند.
سروش، جهان ذهنی ما را در حوزۀ دینشناسی بزرگ کرد. شجاعت علمی، مهارت در بیان و قلم، گرایشهای معنوی، زندگی درویشانه، فضل تقدم در پارهای از مباحث دینشناختی، آشنایی عمیق با فرهنگ دینی و آگاهی بسیار از آرای فلسفی بزرگان غرب، شمهای از سرمایههای او است.