آری !
اکنون آموزش و پرورش به سان آسمان خراشی است غول پیکر، با بیش از ۱۵ میلیون سکنه که بر اثر فرو نشست در شالوده آن ، به تدریج در حال فرو ریختن است اما کاربران و نگاهبانان آن ،چشم و گوش خویش را بر این حادثه بسته، حاضر نیستند صدای این فاجعه را بشنوند.
سالها ست که در ایران ، آموزش و پرورش مرغ عزا و عروسی است !
گویا خواسته یا به عمد ، سرنوشت در ایران این گونه رقم خورده است تنها جایی که باید تاوان بی تدبیری های دیگران را ی جا و نقد بپردازد «الا و للا» آموزش و پرورش است و بس!
وقتی از محیط زیست گرفته تا شهردار پر فیس و افاده تهران و دیگر کلان شهرها ،از حل معضل آلودگی هوا و ترافیک ناعلاج شهری عاجز مانده، چشم به آسمان خدا دوخته یا وعده‌های دروغ، بار مردم می کنند این آموزش و پرورش است که باید جور ناکامی مدیران بیسواد شهری را کشیده ، گوش به فرمان تعطیل شدن فله ای مدارس در ایران باشد.
به مجرد اینکه که باد موافق وزیده یا با نزول اولین بارش برف و باران آسمانی ، اندکی از آلودگی ها کاسته می شود ، افت فشار گاز و مصرف بی رویه آن بهانه‌ای می شود تا اولین جایی که در پاسخ به غفلت و ندانم کاری مدیران به خواب رفته گاز و سوخت شهری ، در آن تخته شود، مدرسه باشد و بس!
وقتی به دلیل بخل و خست آسمان ، سدها یکی پس از دیگری از آب خالی شده یا گرما کنتور می اندازد تنها جایی که با یک تلنگر، بلافاصله دست ها را بالا برده ، به طرفه العینی ، درس و مشق و امتحان را یک جا تعطیل می کند باز هم آموزش و پرورش است و بس! به چه قیمتی باید آموزش و پرورش به یک باره این امانت بزرگ ملی را در اختیار شبکه بی در و پیکر مجازی بگذارد که در پایش درست و درمان آن مانده است ؟
تنها جایی که با اشارتی ولو تلویحی از سوی مقامات ارشد استانی یعنی جناب استاندار ، بار تنبلی و غیبت بقیه را بر دوش کشیده، زینت بخش محافل و مجالس ، پرکننده صندلی های پر از خالی یا صفوف استقبال از این و آن ، راه اندازی کارناوال سرور و پایکوبی برای برد و باخت این تیم و آن تیم ، لابد به صورت خودجوش!! می شود باز هم آموزش و پرورش است!
تنها جایی که بر خلاف تمام بانک ها و موسسات مالی و اعتباری کشور ، بابت تاخیر یا دیرکرد چند ماهه حتی چند ساله فعالیت آموزشی مدارس از کسی یا جایی جریمه به توان ۱۰ دریافت نمی کند بیچاره آموزش و پرورش است که« آلاخون والاخون » مانده و دستش به جایی بند نیست.
دو سالی که کشور در تب بیماری مرگبار کرونا می سوخت این آموزش وپرورش بود که باید به جرم نبود یا تاخیر در رسیدن واکسن، دانش آموزان را حبس خانگی کرده ، تعلیم و تربیت رسمی و حضوری ۱۵ میلیون دانش آموز را در عمل به تعطیلی بکشاند.
حاضر نیستند صدای این فاجعه را بشنوند. تنها جایی که باید در برابر کژکارکردی ها دیگر نهادهای فرهنگی ، ناهنجاری های اجتماعی و رفتاری ، فراوانی شمار حوادث جاده ای و رانندگی ، مصرف بی رویه آب و انرژی ، تظاهر به بی نمازی ، بدحجابی یا سستی در حجاب ، پرداخت نشدن زکات ،ضعف در روخوانی قرآن دانشگاه رفته ها و قس علی هذا به صغیر و کبیر، خرد و کلان پاسخ گو باشد و تمام طعنه ها و دشنام ها را به جان خریده از گل نازک‌تر به دیگران چیزی نگوید بازهم آموزش و پرورش است.
اخیرا ؛ برای فرار از شماتت آشکار و خالی نماندن عریضه، , روابط عمومی ها به جای واژه تعطیل شدن در اطلاعیه ها ، دانش آموزان را به آموزش مجازی یا غیرحضوری حواله می دهند .
شبکه پشیمان کننده شاد ، امتحانات اله بختکی ، ارفاق های کیلویی ، نمره های ملاقه ای و ارزشیابی بی در و پیکر توصیفی، مدتهاست که آموزش و پرورش عمومی ما را به محاق برده ، دمار از روزگار آموزش و پرورش درآورده است!
از کدام آموزش غیرحضوری حرف می زنیم درحالی که به گواه مراجع رسمی تنها در یک سال گذشته بیش از ۱۷ درصد به جمع کودکان باز مانده از تحصیل افزوده شده و ۴۴ درصد از کودکان دوره ابتدایی ما به رغم گرفتن جواز ارتقا ، از مهارت درست خواندن و نوشتن محرومند ؟!
به چه قیمتی باید آموزش و پرورش به یک باره این امانت بزرگ ملی را در اختیار شبکه بی در و پیکر مجازی بگذارد که در پایش درست و درمان آن مانده است ؟ اخیرا ؛ برای فرار از شماتت آشکار و خالی نماندن عریضه، , روابط عمومی ها به جای واژه تعطیل شدن در اطلاعیه ها ، دانش آموزان را به آموزش مجازی یا غیرحضوری حواله می دهند .
ما به اندازه کافی تا قبل از تعطیلات این چنینی یا برپا شدن آموزش های غیرحضوری ، از آموزش به شدت ناکارآمد و طبقاتی شده ، نابرابری در فرصتهای آموزشی ، افت پیدا و پنهان در پیشرفت تحصیلی و تربیتی ،دسته بندی دانش آموزان و مدارس بر اساس دهک های درآمدی جامعه ، تحقیر مدارس عادی دولتی ، بستن درب دانشگاه های دولتی بر روی دانش آموزان فقیر و یک لاقبا ، توسعه بی رویه مدارس پولی یا وابسته به اینجا و آنجا به نام مردمی سازی ، تیشه به ریشه آموزش و پرورش عمومی و تحصیلات رایگان زده بودیم ؛ چرا باید دیگر باره به اسم غیر حضوری شدن مدرسه، دانش آموزان را به امان خدا رها کنیم !
وزیری که قدرت تبیین چنین فاجعه یا خسارتی را در دفاع از آموزش و پرورش حضوری و پیشگیری از تعطیلات فله ای مدارس در هیات دولت را ندارد و نمی تواند از رشد فرهیختگی این جامعه بر اثر آموزش و پرورش حضوری و ضرورت های آن دفاع کند بهتر است به فوریت استعفا کرده ، این امانت را به اهلش واگذار کند!
مشکل آموزش وپرورش ما نداشتن وزیر باسواد و شجاع است تا به رییس‌جمهور و استانداران به قبولاند لحظه به لحظه تعطیل شدن آموزش و پرورش مساوی است با جمع جبری ارزش اقتصادی و اجتماعی فرصت های از دست رفته ۱۵ میلیون دانش آموز ، یک میلیون معلم و عوامل اجرایی اداری و آموزشی ، دیگر منابع کالبدی و سرمایه ای معطل مانده ، زیان ناشی از رشد روزافزون آسیب های اجتماعی ، نزاع های خانوادگی و قس علی هذا که جبران آن با گذشت سالها قابل جبران نیست!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
سلام
1- مطالب را خود آقای سخرخیز برای صدای معلم ارسال می کنند .
2- به نظرم ؛ هر فردی به عنوان « شهروند » حق اظهار نظر و نقد دارد و کسی را نمی توان از آن محروم کرد .
خیلی ها در گذشته مسئولیت و ریاست داشتند اما سکوت کرده اند و انتقادی نمی کنند .
شما و من در نهایت می توانیم دیدگاه افراد را نقد کنیم نه این که عنوان کنیم چون قبلا سمت و پست داشته ای ؛ باید خفه شوی و حرف نزنی !
پایدار باشید .
علیرغم اینکه می دانیم خود این افراد مسبب بحران ها بودند ولی از روی خودشیفتگی گوش خود را برای حفظ سمت بسته نگه می داشتند و پاسخ گو نبودند تاچه حد به صحبت های عوام فریبانه را ناخواسته تبیلیغ کنیم تا این افراد دوباره با فرصت طلبی و سفارشی جایگاه دیگری بدست آورند و ما دوباره در یک دور تسلسل دوباره شروع به نقد آنان کنیم بنده عرض کردم حداقل کاری که این افراد باید کنند تا مطالب شان صادقانه به نظر آید و قابل نقد این است که به اشتباه گذشته اعتراف و عذر خواهی کنند. وحداقل کاری که شما بزرگوار می توانید انجام دهید پرسشگری در خصوص عملکرد دیروز آنان با هدف روشن شدن نیات واقعی اشان است وگرنه نقد هدف دارد .عمرو عاص هم الان زنده بود با صحبت های آتشین حتما به نقد معاویه می پرداخت ابتدا باید مشخص شود عمروعاص از عملکرد خود پشیمان است که با نقد خود و عذرخواهی مشخص می شود و یا نه به دنبال جایگاه و پست ریاکارانه عمل می کند لذا صرف اینکه ما به نقد افراد توجه کنیم صحیح نیست
کلمه تعطیلی مدارس برای این نوع آموزش اشتباه و دور از انصاف و سوء استفاده عده ای است.
آموزش مجازی بگوییم نه تعطیلی
در این آموزش کار معلم دو چندان شده است
و دلیل این بدبختی سوء استفاده از شاد است ایرانی جماعت خدای افراط و تفریط است طوری شده با یک ذره سرما یا بدی هوا هم مجازی می کنند
سلام
بدون تردید برخی از معلمان در آموزش غیرحضوری وقت می گذارند و متحمل زحمات فراوانی می شوند اما باید به چند نکته توجه کرد :
1- آیا وظیفه معلم است که از امکانات شخصی خویش برای چنین آموزشی بهره بجوید ؟
این موجب بد عادت شدن مقاماتی می شود که هیچ اهمیتی برای آموزش قائل نیستند و البته ما معلمان را خوب شناخته اند و از ما سواری می گیرند .
2- آموزش مجازی با این کیفیت از حیز انتفاع ساقط است .
برون داد دو ساله کرونا را دیدیم ...
وقتی مسیری اشتباه است نباید دوباره تکرار کرد .
به قول کارل مارکس :
« تاریخ تکرار نمی شود .
اگر برای بار اول باشد مصیبت بسیار بزرگی است اما برای دوم بسیار مضحک است » .
3- باید فشار آورد که آموزش مثل کشورهای دیگر در مسیر خودش قرار گیرد .
تعطیلی مدارس به این شکل فقط یک پیام دارد :
آموزش و پرورش برای مقامات و تصمیم گیرندگان پشیزی ارزش ندارد !
و ما هم نباید با آنان هم داستان شویم و کار اشتباه آنان را تایید کنیم و فکر کنیم داریم به آموزش خدمت می کنیم .
پایدار باشید .
اکثرمطالب جناب سحرخیز دراین سایت رودنبال میگنم وعمده ی نقدهایشان رودرست وبجامی دانم وبامدیرمحترم صدای معلم که روزگاری بشدت منتقد ومعترض سحرخیز ودارودسته اش بودهم کاملا موافقم که بایدبه هرکسی اجازه ی انتقادوبیان نظرات....روداد. لکن بنده هم اجازه پیخواهم حدس وگمانم روازاین تحلیل های جناب سحرخیزبطورخلاصه مطرح کنم.
بعیدمی دانم که کمترمعلمی درضعف وبی لیاقتی اقای نوری شک داشته باشدپس غالب یاهمه ایرادات سحرخیز واردهست امااحتمال اینکه ازسردلسوزی باشدخیلی ضعیف بلکه ازروی بغض وکینه است ایشون که سالها درباندوجناح حاج بابایی تلاش زیادی درخلاف جهت منافع معلمان مخصوصا دربرخوردبافعالان صنفی ومعترضان به حق وحقوق فرهنگیان داشتندهرگز ازحاج بابایی یاردیرین خود ودوستان دیگرش انتظاراین را نداشت که فردی ضعیفتروبی تجربه ترازخودش وزیربشود وخودرامستحق تر می پنداشت که البته حق هم همین هست که ایشون سروگردنی بالاترازنوری قراردارداماکارنامه خودش وارباب بابایی کارنامه درخشانی نه دراستان همدان ونه دروزارتخانه نیست .تاکیدمیکنم اگرمنصف باشیم حاج بابایی ازبیشتروزیران آ.پ بهتربوده امااین نه ازقوت وتوانایی حاج بابایی بلکه ازضعف مفرط وناتوانی وزرای دیگربوده وهست.
حاج بالایی قصدریاست جمهوری کرده بودوبیشترکارهاش تبلیغاتی وظاهرسازی بود.بهرجهت انتظارجناب سحرخیزاین بودکه ایشان الان وزیروجای نوری نشسته باشدکه نشد
با توجه به رویکرد کشورهای مختلف درگیر با آلودگی هوا به نظر می رسد دولتمردان ما می خواهند راه چین را در مبارزه با هوای آلوده و در موضوع تعطیلی مدارس در پیش بگیرند اما در واقعا به هند می رسند!
جابه‌جایی شاخص آلودگی هوا، پاک کردن صورت مساله است
آموزش و پرورش خودمختاری نیست
سه سال فرصت داشتید آموزش مجازی را ارتقا دهید
مساله اینجاست که ما بیش از هر چیز به مسائل روز کشور با نگاه امنیتی مواجه می‌شویم و همین امر باعث شده تا اولین نیاز آموزش مجازی یعنی اینترنت در کشور با اختلال مواجه باشد. این روند آزمون و خطا سال‌هاست که در آموزش و پرورش ادامه دارد. سه سال همه‌گیری کرونا فرصتی بود تا بتوانیم شرایط آموزش مجازی در کشور را بهبود ببخشیم اما تنها اتفاقی که افتاد راه‌اندازی سامانه شاد بود که آن هم با هزاران مشکل و اما و اگر به کار خود ادامه می‌دهد.