صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

حسین میرزانیا/ همکار گروه صدای معلم

"مشق عباس کیارستمی برای کودکان ایران " ( نگاهی به فیلم "مشق شب " در سالروز خاموشی عباس کیارستمی)

نام عباس کیارستمی با نام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایران عجین است/ حاصل حضور یا ارتباط کیارستمی با کانون پرورش فکری کودکان کارگردانی و ساخت فیلم های کوتاه و بلندی می باشد که هر یک از آن ها ایده ها و درس هایی بود که او از محیط خود گرفت و آن ها را برای تماشا به کودکان و معلمان و متصدیان نظام آموزشی کشور عرضه کرد/ فیلم در نوع خود با یک نگاه جدید و تابو شکنانه به سراغ دانش آموزان رفته بود تا یکی از روش های آموزشی در نظام آموزش و پرورش را به چالش بکشد/ فرجام فیلم نقد و اعتراضی آشکار به سیستم تعلیم و تربیت ایران در آن برهه ی زمانی است/ اگر چنانچه کیارستمی تصمیم می گرفت به جای ساخت فیلم مشق شب در یک مدرسه ی پسرانه آن را در یک مدرسه ی دخترانه می ساخت عواقب و نتایج شوک آور و تکان دهنده ای در بر داشت/ کی از دانش آموزان حتی به تنهایی نمی تواند در جلوی دوربین بایستد و به پرسش های کیارستمی پاسخ دهد و اضطراب شدید او باعث می شود که کیارستمی از دوستش  بخواهد تا به نزد او آمده تا آن دانش آموز قدرت و جرئت بیان کلمات را بیابد/ کیارستمی این فیلم را با نیت نقد و  اعتراض نامه ای بلند و جسورانه علیه تحقیر و تخفیف و لگدمال شدن حقوق زیست کودکان ایران در نظام تعلیم و تربیت ساخته است . کودکانی که در یک چرخه ی پادگانی - شبه نظامی و فاقد هرگونه بینش و جهت گیری هنری -عاطفی و دنیای کودکانه ی آنان برایشان از مفاهیمی می گویند که آنان نه توان درک آن را دارند و نه وقت و دوران درک چنین مفاهیمی برایشان است/ نگاه مهربان و انسان نواز کیارستمی به زندگی و مناسبات انسان ها همچنان می تواند آموزنده و راهگشا باشد

عباس کیارستمی و آموزش و پرورش و مشق شب

 عباس کیارستمی متولد یکم تیر 1319 بود و سرنوشت این گونه با او قرار داشت که در روزی چون یکی از روزهای تیرماه به تاریخ  14تیر 1395 کیارستمی چشمانش را بر روی زندگی ببندد و این گونه کارنامه ی زندگی فیلم ساز و کارگردان صاحب سبک و پر آوازه ی ایران بسته شود. لحظه ی خبر درگذشت او هیچ گاه از جلوی چشمانم کنار نمی رود. در نزد دوستی قدیمی باهم به گفت و گو و گپی همیشگی نشسته بودیم که خبر درگذشت کیارستمی در اخبار دنیای مجازی دست به دست چرخید و ما نیز از آن مطلع شدیم. بهت زده بودم و سکوت بر آن لحظات تمام اتاق را دربرگرفت . خیره بر صفحه گوشی نگاه می کردم تا شاید خبر تکذیب یا اشتباهی اعلام شود ولی هرچه می آمد خبر تایید مرگ او بود. بی اختیار و بهت زده اشک از چشمانم سرازیر شده بود و نمی توانستم مانع از این حزن سنگین بشوم .لااقل نمی خواستم در برابر دوست دیرین این گونه بشکنم. فقط یک پرسش در آن دقایق و ثانیه ها داشت مرا درخود خفه می کرد و آن اینکه چرا کیارستمی ؟ چرا چنین مظلومانه ؟ چرا زود ؟ چرا او که جز معصومیت و نبوغ از او یادی نمی توان داشت ؟ و چراهای دیگر ...اکنون یک سال از آن هجرت تلخ رفته است و سوگ او گرچه در تخفیف درد ما را تسلا هست ولی آموختن از او بیشتر به کار ما می آید .هم به کار معلمان ،هم به کار دانش آموزان و هم به کار تصمیم گیران آموزش و فرهنگ ایران .

نام عباس کیارستمی با نام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایران عجین است .

کیارستمی متعلق به نسلی است که در کانون پرورش فکری کودکان به نسل طلایی و دوران طلایی فعالیت کانون شهره است .

حاصل حضور یا ارتباط کیارستمی با کانون پرورش فکری کودکان کارگردانی و ساخت فیلم های کوتاه و بلندی می باشد که هر یک از آن ها ایده ها و درس هایی بود که او از محیط خود گرفت و آن ها را برای تماشا به کودکان و معلمان و متصدیان نظام آموزشی کشور عرضه کرد.

فیلم های کیارستمی در حیطه ی کودکان و نظام آموزش و پرورش ایران عبارتند از :

نان و کوچه ، مسافر ، زنگ تفریح ، تجربه ، من هم می توانم ، دو راه حل برای یک مسئله ، رنگ ها ، لباسی برای عروسی ، از اوقات فراغت خود چگونه استفاده کنیم ؟ ، بزرگداشت معلم ها ، راه حل ، قضیه شکل اول شکل دوم ، بهداشت دندان ، به ترتیب یا بدون ترتیب ، دندان درد ، خانه دوست کجاست ؟ ، مشق شب و نگارش  فیلمنامه فیلم بادکنک سفید .

نگاهی به کارنامه سینمایی کیارستمی حکایت از توجه ویژه او به تعلیم و تربیت و نظام آموزشی کشور دارد و اغراق نیست اگر او را کارگردان سینمای کودک در ایران و پدر سینمای کودک ایران بنامیم .تحلیل و نقد و ارزیابی هریک از فیلم های ساخته شده به دست توانای کیارستمی خود فصل نوینی در زندگی او [زیست پس از مرگ او ] می تواند باشد .

در این نوشتار فیلم مشق شب را مرور می کنیم تا از روح و اندیشه ای که پشت دوربین مستند -داستانی کیارستمی در فیلم قرار گرفته است خبری بگیریم و درسی بیاموزیم .

عباس کیارستمی و آموزش و پرورش و مشق شب

خلاصه ی فیلم :

فیلم مشق شب با سکانس هایی شروع می شود که دانش آموزان ابتدایی با بازی و شادی های کودکانه در حال رفتن به مدرسه هستند و کارگردان در طول راه با بعضی از آنها مصاحبه و گفت و گو می کند. سپس فضای داخلی مدرسه است .دانش آموزان و حیاط مدرسه - دیوار نوشته ها ، صف شدن بچه ها و شعارها و جملاتی که تکرار می کنند و آنگاه اتاقی که یک به یک دانش آموزانی منتخب به آنجا آورده می شوند و کیارستمی خود در قالب کارگردان - گزارشگر  از آنان پرسش هایی درباره ی تکالیف درسی و نحوه ی انجام آنها می پرسد و آنان نیز هریک به فراخور حال خود به آنها پاسخ می دهند.

فیلم به مانند بیشتر کارهای کیارستمی در حین ساخت ، ساخته می شود ، یعنی اینکه گرچه کارگردان ایده ای کلی از فیلمی که می خواهد بسازد در ذهن خود دارد ولی سکانس ها ،فریم ها و جزئیات فیلم در حین انجام کار هست که ساخته می شود و فیلم پیش می رود .

فیلم مشق شب به سال 1366 وقتی که ساخته شد و به روی پرده ی سینماها رفت بحث ها و نقدهای بسیاری را برانگیخت .

فیلم در نوع خود با یک نگاه جدید و تابو شکنانه به سراغ دانش آموزان رفته بود تا یکی از روش های آموزشی در نظام آموزش و پرورش را به چالش بکشد . اگرچه نمی توان به قاطعیت ادعا کرد که کیارستمی با یک اراده ی پیشینی برای به چالش کشیدن نظام آموزشی اقدام به ساخت فیلم کرده است اما به هر روی فرجام فیلم نقد و اعتراضی آشکار به سیستم تعلیم و تربیت ایران در آن برهه ی زمانی است .نقدی که به گفته ی دبیرانی که خود از نسل همان دانش آموزان بودند معتقدند که اگر چنانچه کیارستمی تصمیم می گرفت به جای ساخت فیلم مشق شب در یک مدرسه ی پسرانه آن را در یک مدرسه ی دخترانه می ساخت عواقب و نتایج شوک آور و تکان دهنده ای در بر داشت !

فیلم در محوطه ی حیاط مدرسه شعارهایی را به تصویر می کشد که دعوت و تشویق به جنگ است [باتوجه به جنگ ایران و عراق ] و شعارهای سیاسی -مذهبی که دانش آموزان در سر صف تکرار می کنند ... [ و البته همچنان نیز تکرار می شوند. ].

بخش عمده ی فیلم اتاق گفت و گوی کیارستمی است با دانش آموزان .دانش آموزانی که از تکلیف مشق شب و نحوه ی انجام آن در خانه و همراهی یا عدم همراهی پدر و مادرهایشان می گویند و از این طریق اطلاعاتی نیز از وضعیت خانواده های خود به بیننده می دهند.فیلم در یک بستر کاملا رئال و واقعی ساخته شده است و کیارستمی فقط نقش هدایت کننده و درحقیقت تدوین گر را در فیلم برعهده دارد. دانش آموزان در برابر پرسش های کیارستمی در مورد حجم تکلیف شب ، چگونگی انجام تکلیف شب و رضایت یا عدم رضایت خود از این نوع شیوه ی آموزش عکس العمل ها و پاسخ های متفاوتی دارند.

در فیلم ؛ غالب  دانش آموزان را مضطرب ، نگران ، فاقد اعتماد به نفس ، محروم از همراهی یا همکاری والدین ، درگیر مشکلات بزرگترها ، بی تاب و ناآرام می بینیم به طوری که در سکانسی از فیلم مشاهده می کنیم که یکی از دانش آموزان حتی به تنهایی نمی تواند در جلوی دوربین بایستد و به پرسش های کیارستمی پاسخ دهد و اضطراب شدید او باعث می شود که کیارستمی از دوستش  بخواهد تا به نزد او آمده تا آن دانش آموز قدرت و جرئت بیان کلمات را بیابد!

فیلم پس از چندین گفت و گو با دانش آموزان با درخواستی که کیارستمی از آخرین دانش آموز می کند تا اگر شعری را از حفظ بلد است برایش بخواند به پایان می رسد ...آن دانش آموز شعری زیبا و لطیف در ستایش خداوند و تجلیل از نعمت هایی که به بندگانش برای گفتن و شنفتن و بازی و زندگی داده است می خواند و تیتراژ پایانی فیلم در حین خواندن شعر آخرین سکانس فیلم است .

به نظر می رسد کیارستمی این فیلم را با نیت نقد و  اعتراض نامه ای بلند و جسورانه علیه تحقیر و تخفیف و لگدمال شدن حقوق زیست کودکان ایران در نظام تعلیم و تربیت ساخته است . کودکانی که در یک چرخه ی پادگانی - شبه نظامی و فاقد هرگونه بینش و جهت گیری هنری -عاطفی و دنیای کودکانه ی آنان برایشان از مفاهیمی می گویند که آنان نه توان درک آن را دارند و نه وقت و دوران درک چنین مفاهیمی برایشان است !

خشکی و خشونت موجود در مدرسه و دستورات و امر و نهی تکرار و رفتار کلمات و واژگانی که از آنان می خواهد یک انسان کاملا دلخواه ولی فاقد روان شناسی کودکانه از آن دانش آموزان بسازد و حتی این شیوه ی خشونت بار را تا عمق خانواده و زندگی خانوادگی کودکان نیز تسری داده است آشکارا حکایت از روشی غلط ، اشتباه و شکست خورده که می تواند روح و روان و آینده ی فرزندان این مرز و بوم را به مخاطره بیندازد حکایت می کند .

نگاه تیزبین ، عمیق و موشکافانه ی کارگردان مولف و صاحب سبکی چون کیارستمی با آسیب شناسی هنرمندانه چنین روش تباه کننده ای را در نظام آموزشی درک و فهم کرده و به تصویر کشیده تا همگان را به داوری چنین ستم فاحشی بر نسلی یا نسل هایی از کودکان این سرزمین فراخواند. فشار و تحمیل و به نوعی تنبیه دانش آموزان با شیوه ی [مشق شب ] به خیال تعلیم و تربیت آنان  بدون اندیشیدن به عواقب چنین روشی که به دور از هرگونه انعطاف و ذوق کودکانه هست و از آنان ماشین هایی مطیع و گوش به فرمان برای تکرار دروس یا جملات و عبارات و شعارها طلب می کند کیارستمی را بر آن داشت تا برخلاف گفتمان تحمیلی و خشن دوران به نقد چنین راهبردی اقدام کند و چنین فیلم ماندگار و فاخری از خود به یادگار بگذارد.

در سال روز فقدان آن بزرگ همه ی همکاران فرهنگی ، تصمیم گیران نظام تعلیم و تربیت و دلسوزان فرهنگ این دیار را دعوت می کنم تا باردیگر به پای درس های کیارستمی بنشینند و بامرور تجربیات و درس ها ی او ، آینده ی کودکان و جوانان  ایران عزیز را با آسیب کمتر و فرجامی نیکوتر ترسیم کنند.

نگاه مهربان و انسان نواز کیارستمی به زندگی و مناسبات انسان ها همچنان می تواند آموزنده و راهگشا باشد .

عباس کیارستمی و آموزش و پرورش و مشق شب

 


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سه شنبه, 12 تیر 1396 13:50 خوانده شده: 4355 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 0 --
وحید آموزگار 1396/04/13 - 20:52
با سپاس از موضوع مهمی که به آن پرداختید ، بنده برای دانش آموزانم که به دنبال فیلمهای جالب و آموزنده بودم ، غیر از فیلمهای مرحوم عباس کیارستمی ، فیلمی قابل مقایسه با تولیدات ایشون نیافتم ، ایشان واقعا از روح و فکر بچه ها الهام گرفته بودند و بچه ها بخوبی میشناختند ، اینها را از فیلمهایشان فهمیدم . با یک فیلم کوتاه مثلا " دو راه حل برای یک مسئله " تاثیری که بر بچه های من گذاشت ،فکر نمی کنم با هزارها موعظه و پند و نصیحت چنین اثر مطلوبی می گذاشت . متاسفانه در مورد کودکان و نوجوانان کسی به اندازه ایشون نتوانسته کاری شایسته انجام دهد ، جای خالی چنین فیلمهایی بسیار آشکار است . روحش شاد
پاسخ + 0 0 --
چغندربگ 1396/04/18 - 14:55
بخدا شانس دارند! چکار کردند اینا( کیارستمی ها)؟ جایزه گرفتند، خوب کدوم فیلماشو مردم در سطح وسیع دیده اند؟ اثرش در فرهنگ ما چه بوده؟ فرهنگ و سینا باید در خدمت پیشرفت اخلاقی و عاطفی و عقلانی جامعه باشد، هنر برای هنر چه فایده ای دارد؟ گیرم ک ژان لوک گدار هم او را ستایش کرده باشد، ما تحت تاًیر جوَیم ، چون ۴ تا خارجی گفتند خوبه ماهم میگیم خوبه، من اصلا نمی فهمم، من طرفدار حرفهای کاربردی و مشکل گشا هستم، ببینید نرودا در دوره خودش موًر بود در انقلاب و پیشرفت کشورش و فهم مردمش و .....شاملو در ایران دست کم بین اقشار تحصیلکرده بسیار موثر بور یا اخوان، حتا فروغ، اینا چه کرده اند؟ به نظرم بیش تر آگراندیسمان شده و واقعی نیستند، شخصیت های باسمه ای و نه واقعی، من بیشتر به جعفر پناهی احترام میذارم، که شاگرد کیارستمی بوده، چرا که نه،.؟اگر ما در بیان نظراتمون مطالعه کرده و تابع دیگران نباشیم چه می شود؟
پاسخ + 0 0 --
محمد سعید ابریشمچی 1401/09/05 - 21:28
مشق امشب پس از بیش از سی و اندی سال در پی مشق شب ساخته شده است ؛ علاقمندان ببینند و بیندیشند و اگر درسی به همراه داشت زندگیش کنند به عنوان مشق امروز ما .

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور