صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

" تسلیت گروه صدای معلم به خانواده فریبا"

مرگ دلخراش دانش آموز 7 ساله در یک روستای محروم ؛ چه کسی پاسخ گوست ؟

گروه اخبار/ « گروه صدای معلم » مرگ دلخراش فریبا دانش آموز روستای حسین آباد دشتستان را به خانواده ایشان تسلیت می گوید و منتظر پاسخ و واکنش مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مورد این واقعه غم بار می باشد .

مرگ دلخراش یک دانش آموز 7 ساله در روستای حسین آباد از توابع بخش بوشکان شهرستان دشتستان

ماجرا در روستای حسین آباد از توابع بخش بوشکان شهرستان دشتستان اتفاق افتاد. جایی که واژه ها برای بیان محرومیتش ناتوانند. حسین آباد گویا متعلق به هیچ جایی نیست که اگر بود هنوز مردمانش مثل انسان های اولیه مجبور نبودند آب از چاه بکشند و برای مصارف روزانه اشان استفاده کنند.

پدرش چند بز و گوسفند دارد و از همین راه چرخ های زندگی خانواده اش را با مکافات می چرخاند. خشکسالی و کم آبی این چند سال اخیر روزگار همه ی مردم روستا را سیاه کرده، نه دیگر آبی ته چاه های کشاورزی شان مانده و نه علفی برای چرای دام هایشان. آنها که توانایی کرایه خانه ای در شهرهای همجوار را داشته از روستا رفته اند و اما آنها که مانده اند فقط خدا می داند که در این برهوت محرومیت های همه جانبه فقط صورتشان را با سیلی سرخ نگه داشته اند و فقط زندگی می کنند که نمیرند!

از میان بازمانده ها وضعیت آنها از همه بدتر است. بقیه حداقل دانش آموزی ندارند که مجبور باشند خرج تحصیلش را بدهند یا نگران رفت و آمدش به شهرهای دیگر برای ادامه ی تحصیل باشند. وقتی حتی پایه ی دبستان در روستا نیست و از کلاس اول دبستان بچه ات باید آواره ی جاده و غربت باشد، گرفتن حداقل مدرک تحصیلی یعنی شق القمر کردن و سفید شدن موهای پدر و مادر.

فریبا تنها دانش آموز و کودک روستاست. تا شهر بوشکان 3 کیلومتر فاصله دارند. پدر و مادر تصمیم دارند هر طور شده او را به مدرسه بفرستند و دخترشان را در لباس دانش آموزی ببینند. با راننده ی ماشینی که از روستای شلدان چند دانش آموز را به بوشکان می برد توافق می کنند که سر راهش فریبا را هم سوار کند. بدین ترتیب فریبا هر روز با همین سرویس به مدرسه می رود برمی گردد.

از خانه تا جاده ی اصلی روستا حدود 400 متر خاکی وجود دارد و راننده ی سرویس حاضر نیست این مسافت خاکی را طی کند و فریبا را از درب منزلشان سوار کند. مادر هر روز فریبا را برای رسیدن به سرویس مدرسه همراهی می کند. جاده باریک و دو طرفه است و فاقد شانه ی خاکی برای برگشت به خانه سرویس وسط جاده توقف می کند و فریبای 7 ساله باید عرض جاده را طی کند و بعد از 400 متر پیاده روی به خانه برسد.والدین خطر این عبور را می فهمند: مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد. چند سال پیش بود که همین جاده جان برادرش را وقتی که دانش آموز کلاس سوم راهنمایی بود گرفته بود؛ آنهم درست وقتی که با موتورسیکلت از مدرسه برمی گشت. او زیر چرخ های خشن تراکتور در حالیکه خواهر بزرگترش پشت سرش نشسته بود جان داد. آنها دیگر تحمل جان دادن جگرگوشه شان روی آسفالت جاده ها را ندارند.

اولین شنبه ی بعد از تعطیلات نوروزی است. معلم کلاس از دانش آموزان برتر تقدیر می کند. نام فریبا را می خواند و دخترک چنان خوشحال می شود که برق شادی را همه در چشم هایش می بینند.لحظه شماری می کند که زنگ آخر زده شود و سوار سرویس شده و خبر جایزه اش را به پدر و مادرش بدهد. اگر کمی خودش را لوس کند می تواند جایزه ای هم از آنها بگیرد. وقتی سوار ماشین می شود کیفش را محکم در آغوش می کشد و تمام مسیر به این فکر می کند که چطور غافلگیرشان کند. با خودش می گوید باید تا شب که پدر از چرای دام ها برگشت صبر کند و با انگشتانش حساب می کند که تا شب چند ساعت دیگر مانده. امشب دیرتر از  همیشه به نظرش می رسد...
 

سرویس مثل هر روز وسط جاده توقف می کند.مادر از خانه بیرون زده که خودش را به سمت دیگر جاده برای تحویل گرفتن فریبایش برساند.این بار ثانیه ها با هم جور نیستند.یا سرویس زودتر رسیده یا شاید مادر کمی تاخیر کرده است. راننده مسافرش را وسط جاده ای باریک و دو طرفه و بدون شانه پیاده می کند. مسافر دختری 7 ساله است. او نمی تواند منتظر آمدن مادر بماند و بلافاصله بعد از پیاده شدن از ماشین کیفش را برمی دارد و قصد عبور می کند. هنوز از پشت سرویس دید خوبی ندارد. مادر آن سوی جاده پیاده شدن دخترش را می بیند.
 
ماشینی از سمت مخالف می آید. مادر فریاد می زند فریبا نیاااااا. دخترک 7 ساله اش چیزی نمی شنود. اولین قدم را برمی دارد. این بار اما ثانیه ها خوب با هم جور شده اند. اولین قدم دخترک مساوی است با رسیدن دقیق چرخ های ماشین به جایی که باید قدم دوم را بگذارد. ماشین ترمز می کند، فریبا به هوا پرت می شود و مادر باز هم کیف پاره می بیند و کتاب های غرق در خون و دانش آموزی که برای همیشه در کلاس اول ابتدایی خواهد ماند .فریبا پدر و مادرش را تا همیشه غافلگیر کرد.


راننده ی سرویس گاز ماشینش را می گیرد و به خانه اش می رود و فردا صبح باز هم چند دانش آموز منهای فریبا را به مدرسه می رساند و لابد ته دلش وقتی یاد خنده های او می افتد می گوید:"دخترک شیرینی بود. حیف شد". معلم و مدیر مدرسه در مراسم ختم دانش آموزشان شرکت می کنند و پیام تسلیت برای خانواده اش می فرستند. نیمکت خالی فریبا دل معلمش را به درد می آورد. ازمسئولین آموزش و پرورش منطقه، شهرستان و استان اما هیچ خبری نیست. حتی یک پیام تسلیت خالی نیز برای دل داغدار مادرش نمی فرستند. اصلا شاید اطلاع ندارند که دانش آموزی در حوزه ی مسئولیت آنها پرپر شده است. یا اگر هم مطلع شده اند دخترک عشایر دامداری در یکی از دورافتاده ترین روستاهای استان را قابل عرض تسلیت و رسیدگی به پرونده ی مرگش نمی دانند. این سکوت دردآور آموزش و پرورش استان چه معنایی دارد؟ آیا صدای ضجه های پدر و مادر فریبا را نمی شنوند؟

فردا و فرداهای آینده جان چند فریبای دیگر باید گرفته شود تا نظارت دقیق تری روی سیستم حمل و نقل دانش آموزان و تامین امنیت آنان حتی در دورافتاده ترین مدارس کشور صورت بگیرد.باور کنید مظلومیت مرگ فریبا و جگر سوخته ی مادرش برای استعفای وزیر آموزش و پرورش کشور کافی است مسئولین استانی که جای خود دارند.

صرفا جهت اطلاع مسئولین آموزش و پرورش استان بوشهر:

"طبق بندج ماده ی یک دستورالعمل اجرایی آیین‌نامه ‌حمل و نقل دانش‌آموزان مدارس مصوب هیأت وزیران می بایست فردی واجد شرایط تحت عنوان"مراقب دانش آموز" جهت حفاظت از دانش آموزان در مقابل حوادث احتمالی و کمک به رانندگان در طول زمان سرویس در خودروهای حمل و نقل دانش آموزان حضور داشته باشد."

این تنها یک بند از این دستورالعمل اجرایی آیین نامه حمل و نقل دانش آموزان مدارس کشور بود. مسئولین آموزش و پرورش استان بعد از مطالعه ی کامل این دستورالعمل و بررسی دقیق پرونده ی مرگ فریبای 7 ساله به افکار عمومی پاسخ بگویند که  چند بند از این آیین نامه نقض شده است؟چه کسی و کسانی مقصر هستند و با خاطیان پرونده چه خواهند کرد؟

سايت جنوب نيوز

دوشنبه, 21 فروردين 1396 14:25 خوانده شده: 5702 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +25 0 --
فرهنگ 1396/01/21 - 16:08
لعنت به فقر ولعنت به بی عدالتی درهمه جای جهان خصوصا کشور جمهوری اسلامی
پاسخ + +22 0 --
بنده خدا 1396/01/21 - 16:46
بسیار مایه تاثر و تاسف است . انشاءالله خداوند به پدر و مادر داعدارش صبر عنایت فرماید.
پاسخ + +20 -1 --
معلم ناامید 1396/01/21 - 16:52
واقعا خبر تاسف انگیز و ناراحت کننده ای بود روحش شاد خدا ب خانوادش صبر بده
پاسخ + +20 -1 --
مهدی 1396/01/21 - 17:37
فریباجان روحت شاد.این دنیای بی رحم جای تونبود.دوروزاشک تمساح می ریزیم وبعدهمون درندگی ونامردی واسه یه لقمه نون.
پاسخ + +20 -1 --
فرهنگی 1396/01/21 - 17:44
خدارحمت کند این دانش آموز بیگناه راوبه خانواده اش صبر عطا کند . .خداوند از سر مسئولین بی تدبیر نگذرد که دیگر نه معلم برایشان ارزش دارد نه محصل .ما از کدام درد بنالیم.مسئولین در خانه های اعیانی نشسته اند واین موضوعات برایشان مهم نیست .آنها دنبال انتخابات وحفط سمت های خودشان هستند .اگر یک کنسرت لغو شود همه دنیا را خبردار می کنند ولی برای جان انسانها هیچ ارزشی قائل نیستند .
پاسخ + +16 0 --
مهرداد افسریان 1396/01/21 - 19:04
آتش گرفتم. خدا به خانواده اش صبر دهد.
پاسخ + +18 -1 --
احمد 1396/01/21 - 19:31
حالا باید سوال کرد که...
چرا هیچ خبری از مصاحبه های پر طمطراق و با نمای
کلوزآپ جناب وزیر و سایر وزارت نشینان ریز و درشت
نیست! همانند آنچه که در مورد معدود موارد تنبیه دانش
آموزان توسط معلمان به چشم می خورد!
این بار دیگر قهرمانان عرصه ظهور در برابر دوربین و
میکروفون یحتمل غیاب را بر ظهور ترجیح می دهند؛ چون
اینجا دیگر معلم بی تقصیر است!؟
پاسخ + 0 0 --
ماکانی 1402/12/22 - 15:39
الان اگه فریبا زنده بود ۱۱ سال داشت
پاسخ + +17 -2 --
ناشناس 1396/01/21 - 20:02
من خود پدرم و با خواندن این واقعه تراژیک غمگین شدم.
واقعا واقعه بدی بود.
ولی نظر من به این است که اگر به اندازه ۱۰ درصد توجهی که به کشورهایی مانند سوریه، یمن و لبنان و ... دارند به مردم خودمان داشته باشند، خیلی کمتر از این تراژدیهابشندیم.
پاسخ + +16 -1 --
حیدر بایزیدی 1396/01/21 - 20:26
آه دل داغدیده ی پدر و مادر فریبا دامن چه کسی را می گیرد؟!
پاسخ + +12 -1 --
ناشناس 1396/01/22 - 06:54
اونى باسخكوست كه از وزير حمايت ميكنه
پاسخ + +12 -1 --
ناشناس 1396/01/22 - 08:16
آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ می بندید
بر کمرهاتان کمربند


در چه هنگامی بگویم من ؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان قربان


آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید شعر نیما یوشیج
پاسخ + +12 -1 --
دبیر 1396/01/22 - 11:29
خیلی خیلی ناراحت کننده بود.فریبا جان ،همه معلمان به خانوادت تسلیت گفتند.هرکسی که خبر را خواند اشک ریخت وپیام تسلیت فرستاد.دخترگلم جایزت هم مبارکت باشه.همه ما معلما بهت تبریک میگیم.میدونیم که نگران پدر ومادرتی وچقدر دوست داشتی جایزتو ببینند.عزیزم براشون دعا کن که بهترین هدیه تو برا اونا همین دعا قشنگ وخالصته.همه ما هم دیر یا زود میایم پیشت.
محرومیت وفقر تاکی؟کی میخواد ی عده بیدار بشن تاکی ثروت اندوزی؟به خدا این اتفاقات جگر انسان رو آتیش میزنه.
پاسخ + +13 0 --
علی نیا 1396/01/22 - 11:34
ای وای بر من
خواندن تک تک این جملات انگار جا به جا کردن کوه بود .
فریبای عزیزم
برایت دقایقی اشک ریختم .
از دیروز حالم گرفته است .
آخر به کدامین گناه !
کاش می مردم .
پاسخ + +10 0 --
مریم 1396/01/22 - 21:59
خدا صبر بده به پدر و مادرشون.آه امثال فریبا دامن گیرشون نیشه ولی نمیدونیم کی.لعنت به فقر و نداری .لعنتتتتتتتت
پاسخ + +5 -1 --
علی شیخی 1396/01/23 - 14:07
راستی معلمانی که بعضا به دست دانش آموزان خود یا برای نجات آنها یا در اثر تصادفات ناشی رفت و آمد روزانه و ... و ... جان خود را از دست می دهند .....!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چه کسی پاسخگوست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ + +5 0 --
ناشناس 1396/01/24 - 07:25
اشک چمشمان هر ایرانی که احساس کند فریبا های جامعه اش همواره در مظلومیت هستند جمع مشود و متاسفانه مسیولین اموزش وپرورش پاسخ گونیستند خداوند صبر به خانواده محترم شان بدهید
پاسخ + 0 0 --
نرگس 1400/06/29 - 15:24
دلم سوخت برای دختره
پاسخ + +3 0 --
ناشناس 1396/01/24 - 22:41
اگر وزیر این مطلب را بخواند و از ناراحتی بمیرد هیچ کس نمیتواند او را نکوهش کند
پاسخ + 0 0 --
معلم 1396/01/27 - 21:31
اين وزير!!!!
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1396/01/28 - 09:34
فعلا درگیر انتخابات هستند .واینکه چقدر باید پول جور کنند برای تبلیغاتشون . مردم موقع رای عزیزند وگرنه ول معطل
پاسخ + +2 0 --
مظلوم 1396/01/29 - 00:49
بااین وجود مردم به پای صندوق های رای هم میان .....
پاسخ + +3 0 --
سیوا 1396/08/11 - 22:19
خدا لعنت کند کسانی که فقط به فکر خودشان وفقط ثروت اندوزی میکنن دل به داد تمام مظلومان برس
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1399/07/21 - 20:56
لعنت خدا بر مسولین اتش گرفتم
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1401/07/03 - 14:31
نه من گریه نمیکنم..
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1403/05/26 - 10:48
وای من غم بسیارررر
پاسخ + 0 0 --
مح 1403/06/15 - 23:44
آقای خامنه ای عوض کمک به افغانستان و عراق و فلسطین به مردم ایران کمک کنه ومملکت ایران واباد کنه نمیخواد دلش برای کشورهای دیگه بسوره
پاسخ + 0 0 --
هانیه 1403/08/06 - 19:08
خیلی ناراحت کننده بود
به امید ازادی

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور