با توجه به سمت و سوی سیاست های گذشته در مدیریت جذب و ساماندهی نیرو و تغییرات عجولانه و یک باره درآموزش و پرورش، باید پذیرفت که وضعیت بحرانی موجود در آن، پاسخگوی مطالبات مردمی و معلمین نیست و در این ساماندهی ها عده ای که عمری در این راه به عشق معلمی صرف کردند، قربانی شدند/ شاهد بوده اید ماده 28 دانشگاه فرهنگیان در این شرایط بحران بسیار پرهزینه بوده و توانسته به صورت بالقوه برای دولت، اقشار مختلف علی الخصوص معلمان پرتجربه و متخصص حق التدریس آسیب زا باشد/ بر اساس چندین مصوبه مجلس در سال های 83 ، 88 ، 89 و ... بیش از 216 هزار نفر از معلمان حق التدریس استخدام شدند و کمتر از 20 هزار نفر -به دلیل عدم تمکین به قانون الحاق دوتبصره به ماده 17 - هنوز تعیین تکلیف نشده اند و فرصتی برابر مانند بقیه برای آنها به وجود نیامد/ بیش از 91 درصد کسانی که قبل از تأسیس دانشگاه فرهنگیان با عناوین حق التدریس، نهضتی و شرکتی و مربیان پیش دبستان نیازهای آموزش و پرورش را مرتفع کرده بودند استخدام شدند و کمتر از 9 درصد آنها باقی مانده اند/ معلمان حق التدریسی که به اندازه معلم رسمی چه بسا بیشتر از آنها زحمت می کشیده اند، وقت و سرمایه جوانی خود را سالها در راه تعلیم و تربیت فدا کرده اند که حتی بعد از 8 - 9 ماه با وجود پیگیری هایی بابت حقوق ناچیز و بیمه، گفته شود به دلیل نبود اعتبار شرمنده ایم، چه برسد به استخدام/ تا قبل از تعیین تکلیف معلمان حق التدریس، تلاش در جهت جذب نیروی جدید صورت نگیرد، از آنها همچون دستمال کاغذی و استثمار استفاده نشود....
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
با توجه به سمت و سوی سیاست های گذشته در مدیریت جذب و ساماندهی نیرو و تغییرات عجولانه و یک باره درآموزش و پرورش، باید پذیرفت که وضعیت بحرانی موجود در آن، پاسخگوی مطالبات مردمی و معلمین نیست و در این ساماندهی ها عده ای که عمری در این راه به عشق معلمی صرف کردند، قربانی شدند.
از اهداف سند تحول بنیادین و عملیاتی کردن آن، فرسنگ ها فاصله گرفته است.
اینک نیز نقش حاکمیتی تعلیم و تربیت و وجود معلمان حق التدریس با روحیه ی انقلابی و جهادی که شایستگی های حرفه ای در آنها هویداست؛ نادیده گرفته شده است.
نتایج حاصل از تحلیل آماری، از تولد دانشگاه فرهنگیان و جذب نیرو از طریق آزمون و طی نمودن دوره های مهارت آموزی، شاهد بوده اید ماده 28 دانشگاه فرهنگیان در این شرایط بحران بسیار پرهزینه بوده و توانسته به صورت بالقوه برای دولت، اقشار مختلف علی الخصوص معلمان پرتجربه و متخصص حق التدریس آسیب زا باشد.
از طرفی آموزش و پرورش هزینه هایی را تاکنون برای معلمان حق التدریس (مشمولین تبصره 9 از ماده 17 تعیین تکلیف معلمان حق التدریس و آموزشیاران نهضت سواد آموزی) از قبل از تأسیس دانشگاه فرهنگیان تاکنون متقبل شده است و پر مسلم است که نادیده گرفتن تجربه و تخصص آنها، نه تنها ایجاد استرس و همّ شدید اقتصادی می کند بلکه منجر به تزلزل" امنیت" که یکی پایه های جامعه دینی است؛ خواهد شد، و از راهکارهای اقتصاد مقاومتی نیز فاصله ها خواهد گرفت.
همان گونه که مستحضرید بر اساس چندین مصوبه مجلس در سال های 83 ، 88 ، 89 و ... بیش از 216 هزار نفر از معلمان حق التدریس استخدام شدند و کمتر از 20 هزار نفر -به دلیل عدم تمکین به قانون الحاق دوتبصره به ماده 17 - هنوز تعیین تکلیف نشده اند و فرصتی برابر مانند بقیه برای آنها به وجود نیامد !
به این ترتیب بیش از 91 درصد کسانی که قبل از تأسیس دانشگاه فرهنگیان با عناوین حق التدریس، نهضتی و شرکتی و مربیان پیش دبستان نیازهای آموزش و پرورش را مرتفع کرده بودند استخدام شدند و کمتر از 9 درصد آنها باقی مانده اند!
در نهایت به لطف نمایندگان مجلس، تبصره 10 به ماده ی 17 تعیین تکلیف معلمان حق التدریس و معلمان شرکتی و مربیان پیش دبستان الحاق گشت و نیروهای مذکور حق التدریس شدند. در حال حاضر نیز به دلیل معیشت سخت زندگی و انگیزه ی مضاعف و تلاش بیشتر در عرصه ی تعلیم و تربیت منتظر استخدام هستند.
معلمان حق التدریس سال ها در این وضعیت بحرانی و پر تلاطم، چه قبل از تأسیس دانشگاه فرهنگیان و چه دوسال اخیر مشکلات و نگرانی های آموزش و پرورش را به دوش کشیدند و توقعی جز خدمت رسانی در عرصه ی تعلیم و تربیت و عمل به ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین نداشتند؛ اما همچنان زندگی شان سر درگم، و امیدهایشان در هم تنیده شده است.
بنابراین لازم به یادآوری است که اگر مسئولین برای توجیه سیاست های خود به مقایسه ی تطبیقی نظام آموزش و پرورش ایران و ژاپن می پردازند؛ آیا تمام جوانب آن را در نظر گرفته اند ؟
اگر به کوچک سازی نظام تعلیم و تربیت معتقدند آیا نظریه های اسلام، در این راستا را به طور دقیق بررسی کرده اند ؟
آیا همچون ژاپن حمایت و پشتیبانی اعتباری مالی و تسهیلاتی از سوی شهرداری ها و استانداری ها و.... می شوند ؟
چه درد آور است که مشمولین در تبصره 9 اولویت استخدام را داشتند، ولی قانون اجرایی نشد ؛ تنها لطف مجلس در تبصره 10 حق التدریسی آنها بود. معلمان حق التدریسی که به اندازه معلم رسمی چه بسا بیشتر از آنها زحمت می کشیده اند، وقت و سرمایه جوانی خود را سالها در راه تعلیم و تربیت فدا کرده اند که حتی بعد از 8 - 9 ماه با وجود پیگیری هایی بابت حقوق ناچیز و بیمه، گفته شود به دلیل نبود اعتبار شرمنده ایم، چه برسد به استخدام !
گویا فراموش شده است که " لا معاش له لا معاد له" و تعهد و امنیت شغلی و اشتغال پایدار برای مردم وظیفه مسوولین است.
درست است که سپر قناعت شان، ضریب تحمل آنها را بالا برده است، اما تاب تحمل دیگر نیست و ممکن است عده ای در این فاصله تلف شوند.
لذا خواهشمند است به پاس قدردانی و سال ها "مدد رسانی های" معلمان حق التدریس متعهد در رفع نگرانی های آموزش و پرورش، و نقش حاکمیتی آن، اولویت استخدامی را برای آنها طی لایحه ای مصوب نمایید.
تا قبل از تعیین تکلیف معلمان حق التدریس، تلاش در جهت جذب نیروی جدید صورت نگیرد، از آنها همچون دستمال کاغذی و استثمار استفاده نشود و دغدغه معیشت نسل سوخته انقلاب، که دیگر بخشی از بدنه و جان آموزش و پرورش هستند، برطرف شود و دعای خیر ، نگهدارتان باشد .
پیشاپیش از بذل توجه و همیاری شما به این قشر ستمدیده کمال تشکر و امتنان را داریم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خوب معلومه "معلم ناامید جان"!
بعدش بله به "جسمانی"!؟
بله این بار ما اشتباه خود را جبران کرده و "علی برکت الله" با چرخشی 180 درجه ای به جای جناب "روحانی" به جناب "جسمانی" رای می دهیم!؟
دوباره بهش رای بدید.
والا هر کی به روحانی واحمدی نژاد رای بده حقشه هر بلایی
سرش بیاد.
از خواب خرگوشی بیدار شوید
اصول گرا و اصلاح طلب دو کلمه بیخود برای سرکار گذاشتن من و شماست. به فکر انتخاب کسی باشید به فرهنگ و فرهنگی توجه
داشته باشد تا آ.پ درست نشود هیچ وقت جامعه اصلاح نمی شود.
اما توصیه ای که برای شما دارم این است که با وجود اطلاع
همه ما از شرایط بحرانی بازار کار؛ هر چه زود تر خود را از
مخروبه آموزش و پرورش نجات داده و عمر، جوانی و وقت
گرانبهای خود را به جای صرف کردن در این ناکجا آباد! در
جایی دیگر صرف نمایید.
انشاءالله این وقت گرانبها و جوانی که اینجا خرج می کنید
در جایی دیگر مصروف کرده و موفق تر خواهید بود.
بنده در سال 1381 و در زمان دولت اصلاحات با مدرک کارشناسی ارشد از یک دانشگاه معتبر دولتی به عنوان نیروی حق التدریس جذب شدم و در زمان وزارت جناب دکتر حمید رضا حاجی بابایی با سمت دبیر استخدام رسمی شدم.
حاضرم با جناب فانی و امثالهم در هر گونه امتحان، آزمون، مصاحبه، مسابقه یا مناظره شرکت کنم تا بیسواد از باسواد مشخص شود!؟
خوشبختانه یا شوربختانه تا به حال از هیچگونه سهمیه ای هم استفاده نکردم و مثل بعضی ها هم نیستم که مدرک دکتری خود را مرهون سهمیه های رنگارنگ بوده و با کمال تعجب بقیه را بیسواد یا اضافی می خوانند!
نشانی من هم : هیچستان سفلی- خیابان اول - کوچه دست چپ- دو در بعد از بقالی مش ماشاءالله - در سبز رنگ-کاشی 1396
عدالت فوران کرده.!!!