امروز پنج شنبه استاد اولیایی از روانشناسان حاذق کرج با حضور در هنرستان شهیدستان در جلسه انجمن اولیا شرکت و به سوالات عینی و شبهات ذهنی حاضرین در خصوص مواجهه با دانش آموزان آسیب پذیر در ایام کرونا صحبت نمود.
گزارش زیر متاثر از تشریک مساعی بین اولیا و اقای اولیایی نوشته شده است. واقعیت آنست که فنر تاب آوری اجتماع و نتیجتا فرزندانمان بدجوری جمع شده و منتظر فوران و جهیدن است.
عمده سوالات و دغدغه های اولیا حول تغییر رفتار محسوس فرزندان در دوره کرونا، دین گریز و بعضا دین ستیز شدن دانش آموزان، نافرمانی از پدر و مادر، بی توجهی به هنجارهای جامعه، بحران هویت، بلوغ زودرس جنسی، غرق شدن در شبکه های اجتماعی، اعتیاد به گوشی،ناسازگاری فرزندان ، وسواس فکری و عملی دانش آموزان و....دور می زد.
اولیایی ضمن تایید و تصدیق مشکلات یاد شده افزود:
متاسفانه در استان البرز و شهر کرج به دلایلی چون مهاجرت بی رویه، وجود زندانهای چهارگانه ملی و...آسیب های اجتماعی بالاتر از نرم کشوری است و ما حائز رتبه اول طلاق و بزه کاری های اجتماعی هستیم.
وی بخش عمده ای از مشکلات دانش آموزان را معطوف به تعارضات تربیتی بین پدر و مادر و نوسان های رفتاری و دو قطبی های کاذب و دوآلیته های رایج ایجاد شده مرتبط دانسته گفت:
دوره نوجوانی در حال حذف شدن بوده و اکثر بچه های ما عملا از کودکی به جوانی پرش و ناخودآگاه پرتاب می شوند این خود باعث اختلالات روحی_روانی و شخصیتی در دانش آموزان ماست.
امروز میانگین سن اجتماعی دانش آموزان در سایه تکنولوژی های جديد بالا بوده و عملا دانش آموزان در همه چیز نظر می دهند و به چرایی، چگونگی و چیستی اتفاقات پیرامونی حساسیت نشان داده و تنها با پاسخ های منطقی آن هم با زبان خودشان قانع می شوند. خلاصه آنکه اثرات تربیتی محیط بر ژنتیک غالب شده است.
خاصه آن که به واسطه آموزش های الکترونیکی و دسترسی به شبکه های اجتماعی و درنوردیده شدن مرزهای زمان، زبان، مکان، جغرافیا عملا در حصار دهکده جهانی گیر افتاده ایم.
آموزش الکترونیکی به دلیل فراهم نبودن بسترها و فرهنگ سازی لازم و البته فرصت طلبی احتمالی معلم و متعلم عملا کمر آموزش را شکسته است.
بیایید فرزندانمان را قضاوت نکرده و با عنصر صداقت و طرح دوستی با آنها همدلی، همدردی و رفاقت را جایگزین دستورات خشک، پدرسالارانه و آمرانه سنتی کنیم.
به فرزندانمان باید مهارت نه گفتن را بیاموزیم و البته تمام خواسته هایشان را برآورده نکنیم تا لذت جنگیدن برای حصول مقصودشان محفوظ مانده و کنجکاوی روحی شان را سرکوب و آرزوهایشان را مستاصل نکنیم.
واقعیت آن است که فنر تاب آوری اجتماع و نتیجتا فرزندانمان بدجوری جمع شده و منتظر فوران و جهیدن است.
باید متناسب با رشد فرزندانمان به آنها آزادی داده و بزرگ شدن فرزندانمان را پذیرا باشیم.
امروز پدر خانواده عملا در حال تبدیل شدن به عابر بانک بوده و مادرها در حال دگردیسی به مادران اورژانسی هستند. مطالبه عینی فرزندان در کنار حصول آرامش و آسایش نسبی،حضور کیفی و فیزیکی اولیا در کانون خانواده می باشد.
لازم است پدر و مادرها ضمن باور عملی به تفاوت های فردی، از مقایسه نامتناسب فرزندان خود به جد دوری نموده و با دست گذاشتن روی نقاط مثبت به نیمه پر لیوان توجه نمایند تا مهارت های زندگی ،تاب آوری و کنترل خشم را به تدریج و با لحاظ اقتضائات زمان و مکان به فرزندان این کهن مرز و بوم آموزش دهیم و با پای بندی روی قانونهای خانوادگی تلاش کنیم تا چراها را به چگونه مبدل سازیم.
پایان پیام/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
چیزی که در جلسه طرح موضوع شد
دوستی و رفاقت با بچه ها
توجه به تفاوتهای فردی و عدم قضاوت
صحبت با زبان نوجوانان به جای امر و نهی
مطالعه و ارتباط با مشاورین حاذق
توجه به معنویات و....بود
سلام
هر کسی مجاز است نظر خود را بیان کند .
شما نمی توانید کسی را از حق آزادی بیان منع کنید .
در نهایت می توانید نظر ایشان را نقد کنید .
کدام نویسندگان حذف شدند ؟
کدام درد کشیده ؟
این رسانه برای انتشار مطالب ضمن آن که به حق آزادی بیان احترام می گذارد اما مانند همه رسانه ها پروتکل و اصولی را تعریف کرده است .
می توانید به بخش « ارسال مطلب » مراجعه فرمایید .
بخش نامه های دریافتی صدای معلم نوعی تریبون آزاد برای همه است .
پایدار باشید .
مسئول آموزش یکی از ادارات فرزند خود را به عنوان سرباز معلم به اداره همان منطقه معرفی کرده است در صورتی که تحقیق کردم ایشان دانشجو هستند و هنوز فارغالتحصیل نشدهاند.پدر ایشان غیر از آن ۲۴ساعت، ۳۰ ساعت اضافهکار برای او گرفته که به نام دبیران و مدیران با سابقه در سیستم ثبت شده است. تدریس که لازم نیست انجام دهد فقط هرازگاهی چند pdf در برنامه شاد میفرستد و آخر سال لیست نمرات را با نمرات ۲۰ پر خواهد کرد.
و مثال دوم؛ برخی مدیران با برخی از معلمان هماهنگی میکنند که ساعات اضافهکار به اسم شما میگیرم و پولشان نصف نصف و لازم نیست تدریس کنید.
ولی برای من اضافهکار نداشتند.
دو بار با جزئیات و نام به ادارهکل گزارش تخلف را دادهام. دریغ از ذرهای عکسالعمل.