گروه اخبار /
به گزارش خبرنگار ایلنا، سوم تیرماه سال جاری یعنی درست 4 روز گذشته بود که پیامی تلخ و دردناک از سوی یکی از معلمان این مرز و بوم در یکی از شبکه های اجتماعی و در گروههای منتسب به فرهنگیان منتشر و در پی آن بازنشر یافت. پیام بدین شرح بود؛ «به دلیل عمل نکردن بیمه به تعهداتش و عدم پرداخت هزینههای سرسامآور درمانی این جانب علی مولایی از 6 ماه گذشته تاکنون و به علاوه آزار و اذیت بنده بیمار و ناتوان در خصوص تشکیل چند باره پرونده و تغییر چندباره فاکتورهای درمانیام و ایرادهای بی خود و بیجهت و دلایل ناپسند جهت نپرداختن یا به تعویق انداختن هزینههای درمانیام از ادامه درمان خودداری میکنم.»
به دنبال نشر این پیام در شبکههای اجتماعی با این معلم به گفتوگو پرداختیم.
علی مولایی سی و شش سال دارد و دانشجوی دکتری رشته ریاضی است؛ او نه تنها نیروی رسمی آموزش و پرورش است و در مقطع دبیرستان تدریس میکند، در دانشگاه نیز به صورت پاره وقت مشغول به فعالیت است. این آقا معلم در ایذه یکی از شهرهای بختیاری نشین استان خوزستان در جنوب غرب ایران زندگی میکند و صاحب یک فرزند پسر است.
مولایی وضعیت بیماری و نحوه درمان خود را این گونه شرح میدهد و میگوید: شهریور 1392 بود که به دلیل برخورد با یک سنگ، دردی در مفصل لگن سمت راست خود احساس کردم و پس از عفونت جزئی آن به پزشک در ایذه مراجعه کردم و تا آذر ماه 93 حدود 15 ماه به پزشکان مختلفی مراجعه کردم و پزشکان تشخیص ندادند که من به چه مریضی مبتلا شدهام.
این آقا معلم از عدم تشخیص به موقع پزشکان از بیماری او و تجویز داروهای بیربط با بیماری گله میکند و میگوید: من از ضعف برخی پزشکان در تشخیص بیماری گلهمندم. در طول 15 ماه 13 بار به پزشکان عمومی نامدار شهرم و پزشکان متخصص داخلی مراجعه کردم، ولی متاسفانه تشخیصهای غلط دادند و آمپولهای غیرمرتبط با بیماریام به من تزریق شد.
به گفته مولایی چندین بار آمپول به مفاصلش تزریق شده اما بهبود نیافته، اما با مراجعه دوباره به پزشک، وی عنوان کرده که این آمپولها باید بازهم تزریق شود و 6 آمپول به مفاصلش تزریق شده و پس از آن کلا زمینگیر شده است.
مولایی ادامه میدهد: رفته رفته درد من بیشتر شد و این درد به مهرههای کمر، مفصل چپ لگن، زانو و حتی مفاصل کتفم گسترش یافت، تا اینکه در آذر ماه 93 این دردها من را زمینگیر کرد و پزشکان هم توضیحی در باره چرایی آن به من نمیدادند. با اینکه سونوگرافی، ام آر آی و آزمایشهای مختلف از من گرفته شد، اما یا داروی اعصاب مینوشتند و یا مسکن و تقویتی، برخی هم میگفتند؛ به کمبود ویتامین d مبتلا هستید.
او بیان کرد: پس از مراجعات بسیار زیاد به پزشکان ایذه در نهایت به پزشکی مراجعه کردم که از روی همان سونوگرافی قبلی که پزشک قبلی هم تشخیص نداده بود، در آن نوشت که تومور دارم، اما پزشکان قبلی اذعان می کردند که تنها یک التهاب جزئی است و این شد که این تومور به تمامی مفاصل بدنم گسترش یافت.
این آقا معلم ادامه داد: به دلیل اینکه در ایذه متخصص خون و سرطان نداشتیم، به تهران رفتم که حتی در ابتدا به من جواب رد دادند اما با این حال شیمی درمانی کردم و در حال حاضر در وضعیت بهتری قرار دارم، اما خانهنشین شدهام و روند درمان باید ادامه یابد.
او با انتقاد از عدم همکاری اداره بیمه شهرستان ایذه میگوید: ما در حال حاضر یک بیمه پایه داریم و چون این بیمه بعضی خدمات پزشکی را پوشش نمیدهد، بیمه تکمیلی شدهایم و این بیمه مابهالتفاوت درمان را پوشش میدهد.
این فرهنگی ادامه میدهد: زمانی که بیمه طلایی فرهنگیان با بیمه ایران قرارداد داشت و زمانی که مهلت این قرارداد در حال اتمام بود، فاکتورهای درمانیام تلمبار شد و این هزینهها را به من بازنگرداند به این بهانه که آموزش و پرورش پول ما را نداده و به تبع آن بیمه هم پول را نمیدهد.
مولایی معتقد است؛ در حال حاضر که بیمه فرهنگیان با بیمه آتیهسازان حافظ قرارداد بسته، شرایط بدتر شده است.من که بیمار خاص هستم، باید هزینه درمانیام کامل پرداخت شود. سه عمل جراحی در آذرماه انجام دادهام و حدود 12 میلیون تومان هزینه کردم، اما بیمه حدود 30 الی 40 درصد یعنی حدود 4 میلیون پرداخت کرده است.
این معلم ادامه میدهد: شیمیدرمانی خود را از تاریخ 22 دی ماه سال گذشته در تهران شروع کردم و تا الان که حدود 6 ماهی میگذرد هر چه فاکتور به بیمه دادهام، پس فرستادند. هر سه هفته یکبار به اهواز میرفتم و از اهواز با هواپیما برای ادامه درمان خود به تهران میرفتم و شرایط بسیار سخت بود.
مولایی با بیان اینکه در حال حاضر نیاز به هزینه درمان دارم و باید به دکترم پول نقد بدهم، میگوید: تقریبا سه ماه است که هر بار که فاکتورهای هزینه درمانیام را به بیمه میبرم با مشکل مواجه میشوم و درحال حاضر بیمه برای پرداخت هزینهها امروز و فردا می کند. چند شب گذشته زمانی که دیدم، راه چارهای ندارم به شبکه های اجتماعی متوسل شدم و پیامی را نوشتم.
در حال حاضر برای انجام اسکن در بیمارستان مسیح دانشوری در تهران نوبت گرفتم و باید قبل از موعد نوبتم یعنی دوشنبه 15 تیرماه 5 میلیون تومان به حساب بیمارستان واریز کنم که پرداخت این هزینه در توانم نیست.
پاسخ اداره بیمه استان خوزستان
براساس پیگیریهای خبرنگار ایلنا از اداره بیمه استان خوزستان، امروز مابقی هزینه درمان این معلم به حساب او واریز شده است.
در همین رابطه مهدی رفیع کارشناس مالی اداره بیمه فرهنگیان استان خوزستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا از پرداخت مابقی هزینه درمان این معلم خبر داد و گفت: از همکاران در خصوص این ماجرا پرسیدم و آنها گفتند که مدارک ایشان نواقص داشته است؛ منتها یک جاهایی کوتاهی هم شده و آقای مولایی توجیه نشده که چگونه نواقص مدارک را برطرف کند و یکی دو ماهی زمان برده است. براساس تعهدی که داریم، باید یک ماهه پرداخت کنیم و 15 روز بیشتر از این مدت زمان برده است. من پیگیری و سندشان را ثبت کردم.
کارشناس مالی اداره بیمه استان خوزستان با اشاره به اینکه به منظور جلوگیری از ایجاد مشکلات این چنینی و رفاه حال بازنشستگان این شهرستان شعبهی بیمه دیگری در ایذه راهاندازی خواهد شد، گفت: علاوه براینکه امروز یا فردا به همراه مدیر شعبه استان خوزستان از آقای مولایی عیادت خواهیم کرد، با اداره شعبه بیمه در تهران مکاتبه خواهیم کرد که خارج از سقف قرارداد بیمه به این معلم کمک کند.
نظرات بینندگان
دعاگویشان هستم.
انشاالله سایشون برسر خانواده اش مستدام باشد.