خبرنگاران به واسطه حضور در نشستهای خبری، نام و شماره تلفنشان در لیست روابطعمومی دستگاهها و ادارات مختلف موجود است. این لیست، یک کاربرد خیلی مهم دارد و آن اینکه، منبع مهمی برای تبریکهای روز خبرنگار به شمار میرود. تبریکهایی که با عبارات شمعوگلوپروانهای، از طریق سیستم به صورت باسمهای «Send to all» میشود.
البته برخی از خبرنگاران، شامل «تبریکهای ویژه» است و این یعنی، علاوه بر تبریک پیامکی، به احتمال زیاد، مدیر مربوطه با آن خبرنگار تماس گرفته و قربان و صدقهاش میرود.
اما خودمانیم، تمام این تبریکها، چه حضوری و شفاهی و چه پیامکی، در یک فضای تشریفاتی، مصنوعی و پرتکلف شکل میگیرد. به ندرت شده که از این تبریکها، ارادت و محبت خاصی دریافت شود.
تبریک روز خبرنگار، به یک «اقدام اداری» در استان آذربایجانشرقی تبدیل شده است. همانقدر خشک و بیروح. چیزی شبیه انبارگردانی آخر سال، تنظیم صورت جلسه هیئتمدیره، حسابرسی از کارپرداز، بازدید ماهانه از تاسیسات و امور دبیرخانهای.
اگر جز این بود و گرامیداشت این روز، در یک فضای بیتعارف و واقعی شکل میگرفت، هر خبرنگار آزادهای میتوانست در جواب تبریکهای فلهای بنویسد: «مدیر عزیز! قربان شکل ماهت، من نه خورشید آگاهیبخش جامعهام، نه سفیر معرفت. نه چراغ مهرافروز فرهنگم و نه سیمرغ آسمان اندیشه. حقیر، جوان خبرنگاری هستم که با وجود مشکلات صنفی لاینحل، صبح تا شب به دنبال چند کلمه حرف رک و راست هستم. اما شنیدن این چند کلمه از جنابعالی، به اندازه کندن الماس از عمق تاریکیهای معدن، سخت است.
این تعریفهای اغراقآمیز، پیشکش خودتان! همینکه تلفنها و پیغامهای خبرنگار جماعت را نپیچانید، همین که یک گفت و گوی چند دقیقهای را به یک بوروکراسی پیچیده تبدیل نکنید و همین که روابطعمومیتان را به سمت تعامل با خبرنگاران تشویق کنید، دلچسبترین تبریکهای هر روزه را به من هدیه دادهاید.
تبریز جوان
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.