گروه اخبار/
وزارت آموزش و پرورش افغانستان اعلام کرده وظیفه مدیر مکتب/مدرسهای را که متهم به آزار جنسی یک معلم است، به تعلیق درآمده است.
از چند روز به این سو ویدئویی از آزار جنسی یک معلم توسط مدیر مکتب در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. در این ویدئو مدیر در مقابل خواست معلم برای قبول یک روز رخصتی برای او، به بدن او دست میزند.
این ویدئوی ۲۸ ثانیهای به گونهای فیلمبرداری شده که چهره استاد و مدیر در آن دیده نمیشود.
وزارت معارف افغانستان اعلام کرده که پس از نشر این ویدئو فورا قضیه را بررسی کرده و وظیفه مدیر مکتب مذکور را به حالت تعلیق درآورده است.
در خبرنامه وزارت معارف آمده که اداره تفیتش/بررسی موظف شده زوایای این قضیه را روشن کند و اقدامات لازم را روی دست گیرد.
وزارت آموزش و پرورش افغانستان تاکید کرده که "هرگونه بدرفتاری، خشونت، آزار و اذیت جنسی طبق قوانین پیگرد دارد و عوامل آن بایست در مطابقت با دساتیر قانون پاسخگو باشند."
نشر این ویدئو واکنشهای زیادی در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت. شماری مدیر مکتب را به شدت سرزنش کرده و شماری معلم را نیز در این رویداد مقصر دانستهاند که چرا در مقابل مدیر از خود واکنش تند نشان نداده و گویا از این عمل راضی بوده است.
شبکه زنان افغان نیز اعلامیهای را در مورد این ویدئو منتشر کرده و خواهان بررسی جدی این قضیه شده است.
این نهاد به رعایت اصول اخلاقی به خصوص در محیطهای آکادمیک تاکید کرده و خواسته برای جلوگیری از تکرار همچو واقعات، برنامههای آگاهی دهی برای معلمان و کارمندان معارف از قانون منع آزار و اذیت زنان و اطفال دایر گردد.
به اساس این قانون کسانی که مرتکب آزار و اذیت زنان و کودکان در محل کار، مراکز صحی/بهداشتی و مراکز تعلیمی و تحصیلی شوند به جریمه نقدی ده هزار تا بیست هزار افغانی (حدود ۱۵۰ تا ۲۵۰ دلار) محکوم خواهند شد.
در قانون آمده که آزار و اذیت زنان و کودکان در حالاتی که جرم مکررا صورت گیرد، مجرم استاد، مربی، دکتر یا آمر (رئیس) شخص باشد یا جرم منجر به صدمه جسمی و روانی شخص گردد، حالت مشدده را به خود گرفته و مجازات به سه ماه تا شش ماه حبس تبدیل میشود.
بی بی سی
نظرات بینندگان
اینکه زلیخا از یوسف مجرّد درس معارف گرفت یک استثناء بود، چون یوسف یک استثناء بود!
ابن سیرین هم نادر بود!
سید جمالالدین اسدآبادی مجرّد مانده هم نادر بود و فکر نکنید که امروزه قانون دربارۀ او اجرا نمیشد، او نیز میبایست متأهل میشد و از نهاد رهبری مجوز تدریس میگرفت و فقط در این اندیشهام که بزرگانی چون آیتالله مدرس، امام خمینی و رهبر معظم انقلاب تا چه حدودی راهش را ادامه دادند؟
و فکر نکنید اگر زنی شکایتی بینام و نشان به ادارهای فرستاده، از دست متأهلانی استخدام شده به شرط تأهل و غیرتأهل نبوده! هرگز! در هیچ زمینهای متأهل اسیر شیطان نمیشود و هیچ مجرّدی نیست که شیطان را اسیر خود کرده و شیطان را به بازی نگیرد. فقط ماندهام که چرا پیش از فرستادن نامه، مجردّی را از سرّ خود آگاه و با او مشورت کرد و او را امین دید!؟ و چرا با استادش که امام جماعت مسجدی بود مشورت نکرد؟!
بسیاری از متاهل ها کارهایی می کنند که به فکر مجردهاهم نمی رسد متاهلین با این پوشش چه کارها که نمی کنند بسیار دیده ام که دراینجا نمی توان بیان کرد پلیدی مخصوص قشر خاصی نیست دامن همه را می گیرد
پس چرا نهاد رهبری برای اساتید معارف دانشگاه شرط تأهل را الزامی کرده است؟ شما بهتر درک میکنید یا آنها؟
یکی دیگر از بدبختیهای جامعه ما اینست که مجرّدها که خطر گول خوردن آنها بیشتر است در انتخابات شرکت میکنند و گول میخورند و الا اصلح را انتخاب میکردند.
اگر این مجرّدها در انتخابات شرکت نکنند، اصلح انتخاب شده و جامعه پیشرفت میکند؛ البته برای حفظ نظام و بالارفتن آراء میتوانند در برگ رآی خود بنویسند "مجرد هستم" تا جزء آراء سفید قرار بگیرد یا به همان تعداد به رآی متأهل ها ضریب بدهند تا کل آمار هم بالا برود. مجرّد بی معرفتی که خطر گول خوردن دارد باید در تمام زمینهها محدود شود.
واقعا اگر اخلاق و شرم و حیا بیمرد شهوت و غریزه انسان را از حیوان بدتر میکند