به جرات باید بگوییم که اگر طی این مدت رسانه صدای معلم با آموزش دهندگان همراه نبود صدای ما در نطفه خفه می شد/ در اوج ناامیدی برای ما صدای معلم با کادر دلسوزشان واقعا ما را همراهی کردند/ همکاران ما از ترس تهدیدها نمی توانستند حرف بزنند ولی اکنون نرم نرمک با رسانه آشتی کرده اند و امیدواریم این راه بتواند آنان را از نخوتی که برای خود ساخته اند بیرون بکشد/ تا دیروز زیاد تهدید می کردند ولی امروز از ترس رسانه ای شدن سکوت می کنند ! کلاس همکاران ما را منحل کردند/ صدای معلم در نامه های مکرری که از آموزش دهندگان منتشر نموده است و مصاحبه بسیار خوبی که با رییس سازمان نهضت سوادآموزی انجام دادند این را روشن کردند که مسئولین پاسخ روشنی برای پاسخ دادن ندارند...
چ
به رسم ادب و احترام تشکر می کنیم از صدای معلم که با همراهی و همدلی با تمام آموزش دهندگان باعث شدند روشنفکران و مسئولین جامعه به آنچه اتفاق افتاده و در شرف انجام هست واقف شوند.
به جرات باید بگوییم که اگر طی این مدت رسانه صدای معلم با آموزش دهندگان همراه نبود صدای ما در نطفه خفه می شد.
از وضعیت نابه سامان قانون مصوب شده تا اجحاف های ناجوانمردانه ای که هنوز هم دست و پا گیر این قشر محسوب می شود.
در اوج ناامیدی برای ما صدای معلم با کادر دلسوزشان واقعا ما را همراهی کردند.
همکاران ما از ترس تهدیدها نمی توانستند حرف بزنند ولی اکنون نرم نرمک با رسانه آشتی کرده اند و امیدواریم این راه بتواند آنان را از نخوتی که برای خود ساخته اند بیرون بکشد.
جای بسی تشکر و قدردانی صد چندان داریم از صدای معلم که ما را یاری کردند.
« صدای معلم » باعث شد ادارات و مسئولان کمی خودشان را جمع و جور کنند و تا حدودی دست از رفتارهای زشت خود با آموزش دهندگان بردارند.
تا دیروز زیاد تهدید می کردند ولی امروز از ترس رسانه ای شدن سکوت می کنند !
کلاس همکاران ما را منحل کردند.
با تهدید ها و برچسب هایی که به آنان زدند باعث شدند متوجه شویم قصد و نیت های پلیدی پشت این کارها دارند که امیدواریم به لطف خدای رحمان و قلم پربار رسانه ای چون صدای معلم این رفتارهای شر به خودشان باز گردد.
صدای معلم در نامه های مکرری که از آموزش دهندگان منتشر نموده است و مصاحبه بسیار خوبی که با رییس سازمان نهضت سوادآموزی انجام دادند این را روشن کردند که مسئولین پاسخ روشنی برای پاسخ دادن ندارند.ولی آنقدر به این میز و صندلی ها وابسته شده اند که یا کلام و حرف آموزش دهندگان را بی نظم و نسق می دانند و یا انتظار دارند رسانه ای چون صدای معلم که همواره بر مسیر روشنی حرکت کرده است بدون پاسخ شفاف قانع شود.
این راهی که مسئولان در پیش گرفته اند به ترکستان ست.
دنیای امروز دنیای تکنولوژی و رسانه و خبر است.جوانان می خوانند.می بینند.می فهمند.
ما آموزش دهندگان از صدای معلم می خواهیم باز هم ما را همراهی کند.
از شما ممنونیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
وای خدا
ما مطالبات ناحق نداریم.
موسسات حقمان را خوردند
وزارت با ما بازی کرد
سازمان جایی که نیاز بود از ما دفاع نکرد
مجلس هم که مواجب بگیر وزارتی هاست.
زد و بند اونجا زیاده.
از رایی که وزیر جدید آورد میشه فهمید
تمام وزارتی ها با ما آزمون بدن و گزینش مجدد بشوند.
اگر خواستید هم با نام و نشان اسامی معلمانی که خود ما را بدبخت کردند را نام ببرم که فکر نکنید زیاد جایی خبریه.
بچه های خواهر و برادر خود من در پایه های هفتم و نهم میان خودم درسشون میدن
از بس توی اون کلاس های با کیفیت شما درس یاد نمی گیرند
به منشی ایشان بگویید یک دوره 24یاعته ادب و نزاکت را یاد بگیرند.
در ضمن خیلی محترمانه هست که وقتی یه آقا روی صندلی می نشیند در مقابل خانم ها خودش را بیشتر جمع کند.
در قرآن علاوه بر زنان به مردان هم توصیه شده است.
آموزش دهندگان تا کنون بی ادبی به مسئولین نداشتند.ولی آنقدر که مورد تهدید و آزار قرار گرفتند کدام یک از شما ها در وزارت و مجلس و منصب های دیگر متحمل شدید؟
مشکلی نداره.
نگاه پر طمع دارید به حق و حقوق آموزش دهندگان.
شما پس معلومه که جاتون گرم و نرمه.
هنوز بلند نشدید ببینید چه خبره!
خدا مرض های لاعلاجم به جونتون بندازه میذارید پای لطف و برکت
وگرنه یه کم خدا را در نظر می گرفتید.
ممنون که ما را دیدید
ما هم فرزندان این کشوریم
زیادی تندرو هستید
زمانی که ما خواستیم در مراکز تربیت معلم وارد شویم پذیرششو متوقف کردند
الانم شرایط شرکت کردن نداریم
ما چه گناهی کردیم که اسیر تصمیمات بی مغز مسئولین شده ایم؟
با نام آموزش دهنده مشکل دارید یا با خود نهضت دچار مسکلید؟!
آموزش دهندگان هم آدم های زمینی هستند و برای امرار معاش که چه عرض کنم حداقل بابت سوادآموز قبول شده شون حق الزحمه میگیرند ,آن هم نه از نوع حقوق ماهانه و مزایا و بیمه و.... شما ,۰ نه خیر حق الزحمه ایی سالانه و با کسر حق بیمه و .... که البته بیمه ی ما رو اگر شما دیدی ما هم دیدیم
چی بگم برادر شما از سر شکم سیری حرفی حواله ی ما کردید چه خبری از زحمت و زجرهای ما داری ؟؟؟
اگر دو روز حقوقتو دیرتر واریز کردن اونوقت بیا تا از دردامون برات بگم.
حقوق ما فقط ریال سالانه نیست , حق قانونیه سال ۹۵ برای حق التدریسی که لازم الاجرا بوده یکی دیگه از حقوق معوقمونه .,بیمه ی رد نشده حتی یک دقیقه یکی دیگه از حقوقمونه., جزییات حقوقمنم اگر بگم تا آموزش دهنده نباشی نمیتونی متوجه بشی.
اگر عمر و جوانیتو دادی و حرفهای ناروا شنیدی بیا تا باهات درد دل کنم.
آموزش دهندگان هم آدم های زمینی هستند و برای امرار معاش که چه عرض کنم حداقل بابت سوادآموز قبول شده شون حق الزحمه میگیرند ,آن هم نه از نوع حقوق ماهانه و مزایا و بیمه و.... شما ,۰ نه خیر حق الزحمه ایی سالانه و با کسر حق بیمه و .... که البته بیمه ی ما رو اگر شما دیدی ما هم دیدیم
چی بگم برادر شما از سر شکم سیری حرفی حواله ی ما کردید چه خبری از زحمت و زجرهای ما داری ؟؟؟
اگر دو روز حقوقتو دیرتر واریز کردن اونوقت بیا تا از دردامون برات بگم.
حقوق ما فقط ریال سالانه نیست , حق قانونیه سال ۹۵ برای حق التدریسی که لازم الاجرا بوده یکی دیگه از حقوق معوقمونه .,بیمه ی رد نشده حتی یک دقیقه یکی دیگه از حقوقمونه., جزییات حقوقمنم اگر بگم تا آموزش دهنده نباشی نمیتونی متوجه بشی.
اگر عمر و جوانیتو دادی و حرفهای ناروا شنیدی بیا تا باهات درد دل کنم.
وگرنه دانش آموز کلاس پنجمی من که معلمانش از فرهنگیان رسمی ست الان بی سواد به کلاس من نمی آمد که حتی نمی تواند یک خط بنویسد و یک صفحه از کتاب را روان بخواند.
معلوم نیست این بچه چطور از پایه اول اومده پنجم؟!
یه کم به خودتان بیایید.
هدف ها را در آب انداختید و گم کردید چرا انگ بی سوادی و وای وای وای را برای آموزش دهنده ها راه انداختید.
شما هنرتان را نشان دادید.
وقت یاد گرفتند به دانش آموز «هوی»نگن می تونید ما رو مقایسه
کنید .
البته مقصر مسئولین ذیربط هست 35دانش آموز در یک کلاس اینا واقعا
چیزی غیر از «هوی»یاد میگیرند .
شماها اگر واقعا با سوادید چرا از آزمون دادن می ترسید؟
عده ای از شما با سوادید و عده ای .... یعنی پارتی بازی با برخی اپراتور ها در ثبت شاگرد.
در ضمن تو اسفند 95 بعضی از شما سواد ثبت نام اسمتون تو اینترنت (جهاد دانشگاهی) رو هم نداشتین. چرا نباید کسی که امثال شما ها رو ثبت نام می کرد حق آزمون دادن نداشته باشه؟ فقط به خاطر اینکه سابقه آموزش دادن ثبت شده در سیستم رو نداره؟ افرادی هستند که ممکنه سابقه آموزش به یک ایرانی را هم نداشته باشن به دو دلیل یکی اینکه یک زمانی کسی دنبال این جور سوابق نبود و یک دوران دعوا سر پیدا کردن بی سواد شد و در این دعوا کسی که می تونست از رانت اطلاعاتی بهره ببره جلو می افتاد و .... .
یک جور ماست مالی در جذب نیرو؟
بعضی هاتون مدعی هستید که فوق لیسانس دارید، با فرض صحت چگونه خودتون را شایسته تر از کسی می دونید که چندتا فوق لیسانس داره؟ و هزار حرف و مطلب دیگر
واقعا آدم ناراحت میشه وقتی می بینه که .... نگم بهتره
مگه ما اشتباهی هستیم؟
کی به مسئولین اجازه داده که ما را اذیت کنند؟
اگه بچه های شما را اذیت کنند چکارشون می کنید؟؟؟؟؟
البته نا گفته نماند که فرزندان شما ویژه درس می خوانند و برای ادامه تحصیل ایران نیستند که بیچاره باشند.
بیجا گفت اونی که گفت ما پیرزن ها و پیرمردها را درس میدیم.
وقتی کیفیت در مدارس پایینه ما باید جبرانشو داسته باشیم.
خوبه که بالاخره یه عده به خودشون احترام گذاشتند و در برابر سوال آموزش دهندگان دنبال پاسخ اومدند
وسلام خدمت شما که معلوم است آموزش دهندگان را هنوز درست نشناخته اید و قضاوت های نابه جای زیادی داشتید.
اولا استخدام اموزش دهندگان به ناحق است
که حق ترین حق هاست
در ثانی افراد تحصیلکرده از آزمون ترسی ندارند و این طرز فکر فقط (از الفاظ خودتون استفاده میکنم ) از افراد بیسواد بعید نیست وگرنه فرد تحصیلکرده به روشنی میداند که افراد چون خودش تمام عمرشان را با آزمون های مختلف و متعدد سروکار داشتند ولی چیزی که باعث مخالفت یک آموزش دهنده ی تحصیلکرده و هوشیار با آزمون استخدامی است تبعیض ها و سوءاستفاده هاست.
آموزش دهندگان به تازگی آزمون جهاد را با منابع سنگین که همگی به فنون و روش تدریس و... باسربلندی به صورت انلاین و دوره ی ۷ ماهه پشت سر گذاشتند
اگر از آزمون میترسیدیم دلیلی برای شرکت در آزمون اخیر نمی دیدیم
لطفا چشمهایتان را بشویید
حقیقت چیز دیگریست.
نماینده و وکلای ملت اشتباه کردن گفتن استخدام میکنند آفرین و
احسنت به این طرز حرف زدن.
کارمند شما با سی سال سابقه بلد نیست با رایانه کار کنه بعد میگه نشان
از پیری هست .حتما شما اومدید 70هزار آموزش دهنده رو در جهاد
ثبت نام کردین و آزمون دادید و 50هزار قبول شدند ما که بلد نبودیم
ثبت نام کنیم خدا رفتگان شما رو بیامرزد ثواب کردید.
نگران نباشید
اونقدر سیاست دارید که برای منافع هر طور خواستید شرایط را بسازید.
نه تنها حرفهایتان را قبول نداریم بلکه به خاطر خون پاک همکار شهیدمان برای تعیین جایگاه شغلی که برایش زحمت کشیدبم تلاش می کنیم.
پس راست میگن کلکی تو کارتون هست.
چرا ما را طرف حساب موسساتی کردید که جیبهامونو خالی کردند و وجودمونو دریدند؟
با این کارها میخواین به کجا برسید؟
کدوم کیفیت؟
کدوم رسالت معلمی؟
جمعش کنید
فکر کردید همه احمقند؟
هر روز یه فیلمی برامون در میارید.
نه سوابقمون معلومه
نه حقوق یکی دو سال قبلمونو گرفتیم.
سازمان ما را پای میده موسسه
موسسه میگه منم کار خودمو می کنم.
دستتون درد نکنه و خسته نباشید که معلمانی دارید که بهتر از ما قناعت دارند.
خجالتم خوب چیزیه.
کی شماها را توی وزارت راه داد؟
توی مجلس چزوری رفتید؟
ارشد فراگیر پیام نور را ما نخوندیم.
ما توی دانشگاه های روزانه و شبانه درس خوندیم.
حسینی رییس نیروی انسانی چزوری با این سنش شد ربیس نیروی انسانی؟
ابراهیمی چطور اومد وارد وزارت شد؟
این رانت ها را کی به اینا داده؟
اونایی که از آزمون می ترسند نورچشمی های شما هستند.
نه ما
اونایی که جذب بدون آزمون را جیغ می زنند حق التدریسانند.
ما را از چه می ترسانید؟
شما انگار بیشتر از ما می ترسید تا ما از شما
خیلی از آموزش دهندگان در بسته های حمایتی هم کار می کنند.
برید نحوه ی کازشونو ببینید
بنویسی متناسب بهتر است تا بنویسی مناسب. شغل متناسب یعنی همراستایی با مدرک، شغل مناسب یعنی دارای حداقل های لازم و ... .
بله قانون گاهاً فقط کارش برای انجام ندادن کار است.
ما آموزش دهندگان نه کسی را محکوم می کنیم و نه اجازه می دهبم کسی ما را با دوز و کلک و ترفندهای نابجا محکوم و تهدید کند.
شما هنوز جایگاه خودتان را درک نکرده اید که بتوانید برای دیگران تصمیم بگیرید وگرنه دم دمی مزاج نبودید.
شما حاضر نیستید حرفتان را هم به کرسی بنشانید.تردید دارید.تهدید می کنید ولی جرات ندارید روی کاغذ بنویسید.محکوم می کنید ولی حاضر نیستید پای میز محاکمه بیایید .
ریاد از حد این مرتبه و مقام هایتان را با ارزش دانسته اید.
خیلی از شما ها فقط با سهمیه خانواده شهدا و یا رانت وارد این سیستم ها شدید ولی یادتان رفت که دم در غرورتان را له کنید.
همواره چیزی که در این کشور مهم بوده منفعت طلبی و فشار بر قشر ضعیف بوده است.
چون این گفته های شما اعتراض همکاران رسمی خودتان را به همراه می آورد.
آموزش دهندگان دزدهای صندوق ذخیره فرهنگیان نیستند.
تمام کسانی هم که در این ره قدم برداشتند از نهضتی ها نبودند.
همان هایی هستند که با پارتی وارد سیستم شده بودند.
زحمتی نکشیده بودند که قدر موقعیت خود را بدانند.
آموزش دهندگان دو سال هست حقوق نگرفتند.فقط اعتراض کردند.
خونی نریختند و باعث زندانی شدن کسی نشدند.
چه بسا کشته دادند و مورد تهدید و آزار هم قرار گرفتند.
بله حرفتان متین ست باید فکری به حال این آموزش و پرورش داغون کرد ولی زحمت بکشید سنجیده سخن بگدیید که کاسه کوزه های ندانم کاری های سالیان قبل را بیجا سر آموزش دهندگان نشکنید.
نام امامی قید می کنم اما این نوشته تعلقی
به بنده یعنی مینو امامی ندارد. ادبیات بنده
هرگز چنین نبوده است.
با تشکر
اصولا معلمان باید از میان باسوادترین قشر و از طریق دانشگاه فرهنگیان وارد سیستم شوند نه از طریق فشار به سیستم.
آزمون بگیرید ولی عادلانه و منثفانه بدون احجاف و ترفندهای مکارانه
اینقدر زجرکش کردن و دو به هم زنی در مجلس و کمیسیون به پا کردن ندارد.
شماها نگذاشتید قانون مجلس اجرا شود تا نورچشمی هایتان در لفافه جذب شوند.
در استان ها سری بزنید 10درصدی ها را می بینید.
بازجو و بازرس و هر شخصی هم نیاز باشد از خودتانند
به کجا شکایت کنیم که قاضی هم از خودتان ست.
آموزش دهندگان قانون دارند
نمی توانید بیهوده و به خاطر لطف های بیکرانتان به سیستم نابود شده آموزش و پرورش آن ها را هم نابود کنید.
از آرشیو خبر مشاهده کنید خودشون اقرار کردند که چیزی یاد نمی
دهند . این صرفا جهت اطلاع
از طرف دیگر خودمان هم ناسلامتی تو مدرسه فعالیت داریم و
می بینیم کیفیت معلمان دانشگاه فرهنگیان رو که دانش آموز ششم ابتدایی
اسمش را بنویسد قبولی میدهند. دانش آموز کلاس پنجم فرق مصوت
آ را با مصوت کوتاه فتحه نمی داند هر وقت اینا رو یاد گرفتن می شویم
برابر .
ابایی نیست معلمان دانشگاه فرهنگیان هم که چند سال سابقه دارند آزمون
بدهند ما هم می دهیم بسم الله
من آموزش دهنده نهضت سوادآموزی ام 12سال ست معلم مدرسه هم هستم.
هیچ نمی داند
سلام
فکر نمی کنید بازنشستگی هم برای عده ای خوب باشد؟
اگر مسن سالها عقب بنشینند جا برای جوانان باز می شود.
در ثانی در آن روستایی که می فرمایید یک یا دو آموزش دهنده فعالند مابقی به لطف شما اعزام می شوند به روستاهای دیگر
دور از جانتان سگ ها و گرگ ها و ارازل اوباش رفت و آمدشان را می بینند وگرنه اگر این دختران و زنان ناموس شماها بودند شاید و شاید حالشان این نبود که الان مضحکه دست شما باشند.
سختی به جان خریدند که مفتی مفتی نگن چندرغاز پول گرفتند.
آفرین بر دختران و زنان شما که اینقدر پدران و همسران با فکری دارند.
منبری که برای ما نی روید زیادی بلندست.تشریفتان را بیاورید کنارمان بنشینید.
بیماری لاعلاج نداریم.
فقط ناممان برایتان تهوع آورست!
جناب سلیمی
این سیستم خودش فشار ست بر این مملکت
آموزش و پرورش را بدون نهضتی ها پیش ببرید با اصالت می شود؟
دردهایش کم می شود؟
فرزندانش با ادب و فرهنگ می شوند؟دایه ی مهربان تر از مادر شدید؟
خودتان را با کشورهایی چون افغانستان و پاکستان در نقایسه می بینید یا با کشورهای پیشرفته؟
کدام طرز فکر را پیش برید که این سیستم بر ما تحمیل شد؟
الان وضع فرق می کند.سواد و فن بیان آموزش دهندگان با هیچ کدام از مربیان تربیت معلم فرقی که ندارد هیچ چه بسا بهترست.
چون با قشر بزرگسال هم بیشتر کار کرده اند ادب و نزاکتشان هم بالاتر ست.
یعنی می توانند چون هنوز احترام به بزرگترها را بلدند کودکان را بار بیاورند.شما به مسایل دیگری شک دارید وگرنه آموزش دهندگان جای شبهه ندادند.مشکلتان را با همان مسایل حل کنید.
وقت بخیر
قبول
آزمون بگیرید ولی هیچ هزینه ای برای آن نگیرید.
این اجباری ست که وزارت بر مشمولان متحمل می شود و هزینه های آن را خودش تامین کند.
این از لحاظ مالی
از لحاظ سطح علمی هم اگر مستحضر باشید دانشگاه فرهنگیان آنقدر مشکلات دارد که حد ندارد.یک هیئت علمی درست و حسابی ندارد.
خواهر بنده در این دانشگاه درس می خواند و ترم آخرست.
ولی این طول تحصیل را به زور پدر و مادرم ادامه داده.خودش علاقه نداشت.
الان می گوید ما که چیزی نمی دانیم.ما فقط تئوری همه چیز را خواندیم.
کاری بلد نیستیم.
از لحاظ بهانه جویی هم که اگر بخواهید بنویسیم که تمامی ندارد.
حالا ما کجا و شما کجا
پس فکرهای پلیدی که می گویند پشت این قضایا هست کاملا صحت دارد.
وای به حال آنانی ست که اینگونه اهدافی دارند.
ما آموزش دهندگان هر بار هم خدمت نمایندگان یا مسبولین سازمان و وزارت رسیدیم صحبتی جز جذب و کسب جایگاهی برای کارکردن صادقانه نداستیم.ولی مثل اینکه خبرهایی اون دور دورها بوده و هست که ما قربانیان آن هستیم.
ما که با کسی پدر کشتگی نداریم
اگر صدای معلم نامه های همکاران ما را چاپ نمی کرد مسئولین متوجه می شدند که این همه درد هست و یک فشار بزرگ برای دولت وجود دارد؟
یکی از همکاران فعال و پیگیر ما با وجودی که حال جسمی خوبی ندارد و می داند که چقدر در حقش اجحاف شده هنوز هم از آقای چهاربند طرفداری می کند و می گوید من با ایشان صحبت کرده ام ایشان مرد محترمی هستند.منطقی فکر می کنند و دروغ نمی گویند.
این حرف ایشان و پافشاری بر این امر باعث شد حتی سازمان با ایشان خصومت کند و باعث مشکلاتی برای ایشان شدند.
ولی جالب هست که با این اوصاف هنوز هم می گوید آقای چهاربند مخالف آموزش دهندگان نیست و همچون پدر به فکر ماست.
ما از این همکار دروغ نشنیدیم و تا کنون حرف نامربوط نزدند.
وقتی اینقدر قرص حرف می زند دلمان خوش می شود ولی چرا الان عده ای از مسئولین ما را اینگونه می سوزانند؟
سنجش با سوادی ما که ارزش این همه توهین و تهمت زدن ها را ندارد.
هر روز بیشتر از رورهای پیش به نیات پلیدی که داشتید پی می بریم.
در بین ما همکاران عاقل تر از عاقل هم هستند که از ابتدا واقعیت را می گفتند ولی یه عده نوچه نمی گذاشتند همه حقیقت را درک کنند.
وای خدایا
ما را می خواهند به کجاها بکشند
ما فقط خواستیم معلم باشیم.
تربیت معلمی رسمی شده؟
حق التدریسی رسمی نشده؟
حق التدریسی رسمی شده؟
تحصیل کرده در دانشگاه فرهنگیان؟
سابقه دار نهضتی؟
تدریس کننده آزاد (غیر همکار)؟
مثلاً فردی که با یک روز مطالعه در آزمون جذب اساتید سال 96 دانشگاه جامع علمی کاربردی استان تهران در آزمون دروسی مثل فنون تدریس و ... رتبه قبولی آورده، عاجز از نهضت بوده؟
چرا فردی که سابقه کسب رتبه یک در یکی از آزمون های استخدامی دولت را داشته نتواند در اسفند95 نام نویسی کند؟ اگر مشکل داشت که تأییدیه نامزدی مجلس شورای اسلامی را نمی گرفت؟ قوانین بی اشکال نیستند.
چرا فردی که بیش از 400 واحد درسی دانشگاهی را تجربه کرده نتواند نام نویسی کند؟ و .... ادامه دارد
برخی اتفاقاً برای همان پول های ناچیز برای خود سوابقی درست کردند و افراد شایسته را از صحنه دور کردند، حال مدعی شایسته سالاری نیز هستند؛ فردی را می شناسم که شاگرد ایرانی پیدا نکرد ولی اینکه حدود 30 تبعه را با سواد کرده، شایسته سالار نبوده؟!
آب پاکی را قانون معیوب عدم جذب افراد 40 سال به بالا و کسر سن ناقص تر ریخته است! سخنان کوتاه کنم و آب در هاون نکوبم.
چه انسانهایی که فامیل درجه2 آنها مشاور و معاون وزیر آ.پ بودند، و فامیل درجه1 آنها مسئول و مدیر کل صندوقی چون صندوق بازنشستگی فرهنگیان در شهر تهران ولی اکنون در روستایی ساکنند و به شغلی ساده مشغول؛ نه مالی را ربودند و نه شغلی را و ...
خواهر و برادرم بین عرف و قانون و حق هم تفاوت هایی موجود است و هم انطباق هایی
سلام
خدا قوت
دستتان بی بلا باشد که صدای ما را رساندید.
وای از مسئولینی که فهمیدند در نهضت چه اتفاقاتی افتاد و جلویش را نگرفتند.
واقعیت را بگویید
اگر هم گفتید چرا اجرا نکردید؟
کجا برویم بگوییم که نابودمان کردید؟
ما که پدر و مادر پول دار و رانت های قوی نداشتیم راحت نگو که میخواستی بلند نشی بیای نهضت!
خداشناس باشید
ما هم آدمیم.برای رسیدن به آرزوهایمان از جا بلند شدیم و تلاش کردیم.حالا چوب دو سر نجس شدیم؟این چه طرز رفتار با ماست؟مگر اسیر گرفتید که شکنجه می کنید؟چقدر باید به شماها ثابت کنیم که ما هم می توانیم؟چرا ما و سایر گروه ها را برای رسیدن به اهداف شومتان به جان هم می اندازید؟من با معلم حق التدریس چه جنگی دارم؟با پیش دبستانی ها چه دعوایی دارم؟این حرفها را شما درست کردید؟مگر شما وجدان ندارید؟بیمارید بروید نزد پزشک!این چه طرز مدیریت ست؟هر روز یه عیبی روی آموزش دهنده ها می گذارید که چه شود؟احوالات روحیتان را سامان دهید.با هم دعوا دارید ما را نابود نکنید.
ورزش کنید مغزتان باز می شود.
بگذارید دعای خیر پشت سرتان باشد.
حرفت را تعدیل کن
پیر و خپل شاید خودت هستی که تا حدودی فکر پیر و مرده و معیوب داری.
تفسیر تمثیل کمّی پیران در لشکریان صاحب الزمان(عج)، از جانب اینجانب همان تفسیر کیفی آنهاست که مفسران از آن غفلت کرده اند؛ آنان سرمۀ چشمند نه فقط به کمیت بلکه به کیفیت زیبا کردن و نمک طعامند نه فقط به قلّت بلکه به کیفیت مزه دادن به طعام برای میل و رغبت و نزدیک شدن به آن و تناول پر اشتها و غیر نقادی به آن؛ شوری در خلفای راشدین بود و پیری و جوانی معیار نیست که اصلی یا فرعی باشد.
اگر از جانبی سیلی می خوری به جانبی دیگر سیلی مزن! خیلی از پیران سازندۀ پل های عبورند، اگر هم نقدی هست نقد بر چگونگی عبور (اهداف، برنامه ها، عوارض و افراد) است.
کیی نگفت پیران نقص جامعه اند.
ولی زیادی دارند جای جوانان را اشغال می کنند.
خپل های زیادی در وزارت و مجلس و دولت نشسته اند که چربی علاوه بر شکمشان دور مغز و چشمشان را هم گرفته.
یه مشت بی دین و ایمانند که به نام دین از گرده ها بالا رفتند حالا که سنگین شدند نمی توانند پایین بیایند.
گردن هایمان شکست.احترام به حرمت موی سفیدشان گذاشتیم که پرتشان نکردیم.گذاشتیم با تمام جنایاتی که کردند خودشان پایین بیایند ولی انگار جایشان محکم تر شده سفت نشیتند.
خودتان را به بیراه نزتید.خوب می دانید من چه می گویم.
شما که زنبوری و خوب بالاتر را می بینی.رنگ نکبت را بر رخسارشان ندیدی؟
ما را بدبخت جناج بندی ها و کفرشان کردند.
ملت تا بیدار شود اینان مثل خوره وجودمان را می خورند.
رس ما را کشیدید.هر روز یه فیلمی با ما دارید.مرد نیستند که نامردی می کنند.از صد تا زن بدترند.پچ پچ های شیطانی که دارند ما را بیچاره کرده.
ورزش کنید کمی مغزتان باز شود.
واقعیت ها پشت ابر نمی ماند.
این چه مکتبی ست که با نام قرآن می تواند چنین عملکرد غیرقانونی را برای خود قانونی جلوه دهد؟
در سالهای گذشته بین سی تا 33درصد از حق الزحمه های ما را کسر کردند و ما را بیمه نکردند.در پی تشنج های سال گذشته برای خاموش شدن صداها دو تا چهار ماه آموزش دهندگان را بیمه کردند و با سندسازی خود را معاف از هر نوع خلافی می دانند.
اکنون با موج اعتراضات ادارات هم می گویند ما اینان را نمی شناسیم و نمی دانیم زیر نظر کجا فعالیت می کنند.
به نظر شما ما با کجا طرف حساب هستیم؟
چه پولهایی از ما کسر شد ولی برایمان بیمه رد نشد.این هزینه ها کجا رفت؟
نزد کیست؟
ادارات چطور بدون حساب و کتاب ما را واگذار این موسسات می کنند؟
صوری - تصوّر - صورت هم خانواده اند!
با الهی ما چه کنیم از دست برخی نیروهای جذب شده و مدّعی جذب در سیستم آ.پ؟!