سرعت پَرکشیدنِ قیمت طلا و ارز آنچنان زیاد و نگرانکننده شده که هر آدم منطقی و معقولی را نیز شوکه میکند و قادر است ذهن و روان هر انسان کوهصفتی و خانهی آباد هر خانوادهی بابنیانی را ویران نماید.
در این میان مشاهدات و شواهد عینی تأیید و اثبات میکنند که بسیاری از مردم ایران که از سامانیافتن امور ناامید شدهاند و اعتمادی به بهبود اوضاع ندارند، پول و سرمایهی انباشتی خود را به ارز و طلا تبدیل نمودهاند تا افزایش وحشتآور قیمتها در بازار طلا و ارز آنان را به مال باختگانی فلکزده تبدیل نکند.
اگرچه اینان از یک سو خود قربانی آن نظامی هستند که مصالح خصوصی و باندی خود را از منافع عمومی و ملی جدا نموده، اما از سوی دیگر بیم از آن دارند که نوسانات و کاهش مدام ارزش پول ملی و افزایش ناگهانی و دیوانهکنندهی قیمتها در بازار ارز و طلا بنیان مالیشان را برکند و آنان را بر خاک مذلّت نشاند.
بههمین خاطر ارز و طلاخریدن ميليونها نفر از ایرانیان و انبارکردن آنها در پستوی خانهها کاملاً قابل درک است. اما با این حال شایسته است به پیامدهای این انباشت طلا و ارز نیز توجه کنیم.
یکی از این پیامدها این است که این ميليونها نفر از مردم در همراهی با کاسبان بازار و سیاسیون دستاندرکار به طور مدام در حال دعا برای افزایش قیمت ارز و طلا میباشند و در این دعای جمعی با اعضای طبقهی حاکمه و کاسبان تحریم و دستگاههای رسمی و غیررسمی و شخصیتهای حقیقی و حقوقی و عوامل قاچاقچیِ منتفع و سودکننده از افزایش قیمتها در بازار ارزی و طلا همدل و همراه و همکار و همسرنوشت میباشند.
اینان که جمعیتشان ممکن است به دهها میلیون نفر هم بالغ بشود، اوضاع دهشتناک بازار مالی و طلا را به صورت لحظهای رصد میکنند و چه در ذهن و چه بر زبان دعای افزایش قیمت طلا و ارز را مکرر زمزمه میکنند.
خواست مسکوت قلبی آنها حتی اگر به زبان هم نیاید، همچون دعای کلامی آنان برای افزایش قیمت ارز و طلا تمنای شر جمعی است و اجابت آن به ویرانی هرچه بیشتر ایران و ایرانی میانجامد. در کشوری که امید به بهبود امور از سوی مسئولان نمیرود و حتی برعکس؛ روند اوضاع وخامت شدیدتری را تدارک میبیند، مردم نیز به دلالانی تبدیل میشوند تا سرمایههای انباشتی خود و زندگی خود را از نابودی نجات دهند.
واقعیت این است که چنین مردمی با افزایش قیمتها در بازار مالی و ارزی و طلایی، احساسی از خوشحالی وجود آنان را در بر میگیرد. غافل از اینکه این جشن شادی بر ویرانههای نظام اجتماعی و اقتصادی و معیشتی و خانوادگی این جامعه برگزار میشود.
به عنوان یک پژوهشگر دین و قرآن بر این باورم که دعای جمعی دهها ميليونها نفر برای افزایش قیمت ارز و طلا و تکرار ملتمسانهی آن میتواند نظام حاکم بر زندگی را به اجابت دعای این دهها میلیون نفر مجاب کند تا آنان برآيند نیروی دعای جمعی و نتیجهی تمنای جمعی خود را در همدستی با نظام ناکارآمد مدیریت جامعه در ورشکستی هرچه بیشتر نظام اجتماعی و فلاکت هرچه بیشتر خود مردم که خودشان نیز جزو همان مردم هستند ببینند.
اینان مردمی قربانیاند که برای زنده ماندن، همدست قاتلان خویش و تخریبکنندگان ایران میشوند.
بدینترتیب این چند ده میلیون نفر نیز منافع خود را از منافع سایر مردمِ متعلق به اقشار آسیبپذیر اجتماعی جدا نموده و در همدستی با نظام فاسد مدیریت اجتماعی، خود در سوق دادن جامعه به سوی ویرانی تمامعیار، ایفای نقش میکنند.
در کشوری که امید به بهبود امور از سوی مسئولان نمیرود و حتی برعکس؛ روند اوضاع وخامت شدیدتری را تدارک میبیند، مردم نیز به دلالانی تبدیل میشوند تا سرمایههای انباشتی خود و زندگی خود را از نابودی نجات دهند. اما آنچه که به عنوان نجات دیده میشود، تشدید بحرانهای ملی و تسریع فروپاشی مالی و تعمیق فقر و فلاکت جمعی است.
این پرسشی بسیار قابل تأمل است که چرا مردمی که در یک نظام ویران و فاسد مالی و ارزی و اقتصادی، خود قربانی شرّ رسمی میباشند، بهجای آنکه به تغییر آن وضعیت نابه سامان و تبدیل آن به یک وضعیت سالم و شرافتمندانه بیندیشند و از ظرفیت عاملیّت نقش خود در این تبدیل بهرهی بایسته و شایسته را ببرند، خود همدست وضعیت نابه سامان میشوند و ظرفیت عاملیّت جمعی خود را در خدمت بازتولید شرّ جمعی به کار میگیرند.
این وضعیت یادآور سخنی از حضرت رسول ( ص ) است که فرمود:
« در سرزمینی که حقیرانِ بیفضیلت بر مردم حکومت کنند و فرومایگان رؤسای مردم باشند، در آنجا منتظر بلا و مصیبت باشید » .
بهجای این همدستی، راهی دیگر باید جُست و کاری دیگر باید کرد و راهی دیگر باید رفت.
( کانال نویسنده )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان