چندی پیش یک تشکل سیاسی فرهنگی جلسه ای با اعضا و هواداران-تاکید میشود اعضا و هواداران نه تمام معلمین- جهت بررسی مواضع تشکل خود و مسائل روز آموزش و پرورش مخصوصا گزینه پیشنهادی وزارت برگزار کرد که خروجی آن اعلام حمایت از گزینه دکتر روحانی برای وزارت آموزش و پرورش بود
گروهی که خود را نماینده تام الاختیار فرهنگیان می دانستند این اعلام حمایت را تاب نیاوردند و به دروغ بیانیه حزب را طوری جلوه دادند که گویا بیانیه از سوی تمام فرهنگیان است حال چگونه به این نتیجه رسیدند بماند.
چرا باید احساسات جامعه فرهنگی را بر مبنای خواسته های شخصی پیش ببریم ؟ در پس پرده چیست که این عزیزان اسپند رو آتش شده اند و فریاد وامصیبتا سر می دهند !
جالب است همین گروه و افراد کمپین 9 هزار نفره فرهنگیان را که قریب به 3 سال است راه اندازی شده و از تمام طیف های سیاسی و صنفی فرهنگیان در آن عضو هستند و فقط با عوض کردن تصویر پروفایل به کمپین نه به گزینه دکتر روحانی تغییر داده اند.
حال سوال این است عزیزانی که خود را حافظ منافع معلمین می دانند آیا از تمام عزیزان کمپین معلمین نظر سنجی کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که با گزینه پیشنهادی دکتر روحانی در وزارت آموزش و پرورش مخالفت کنند ؟
آیا این حرکت ضاله با شعارهای عزیزان یکی است ؟ خود را وکیل و احقاق کننده حقوق معلمین می دانند اما در راستای منافع شخصی از تفکرات و منش صنفی معلمین سو استفاده می کنند ؟
آیا می شود شبانه با همراهی قلیل افرادی به این نتیجه رسید که با عوض کردن عکس پروفایل، حامی حقوق از دست رفته فرهنگیان شد؟چه بسا بسیار افرادی در همین گروه هستند که مخالف افکار حذفی این پدیده شوم تمامیت خواه می باشند.
اما بلند گوهای تبلیغاتی صدای بلندتری دارند !
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
گروه تلگرامی صدای معلم
نظرات بینندگان