درخواست جمعي از كاركنان رسمي كارگري بهزيستي از رياست محترم جمهوري ايران
جناب آقاي دكتر حسن روحاني
رياست محترم جمهور
سلام عليكم
احتراما به استحضار مي رساند گریزی بر مشکل حلنشدهای به نام کارکنان رسمی کارگری ادارات دولتي نظير / اکنون «امید» به «تدبیر» دکتر روحانی است بیش از یکسال از نوشتن نامه نخست به ریاست جمهوری، مسئولان استانی و نمایندگان مجلس می گذرد. نامه ای که هنوز هم بسیاری از نویسندگانش امیدوار به رسیدن جوابش هستند.
برای بسیاری از آنها باور کردنی نیست مردی میانه اندام و همیشه در سفر دولت های نهم و دهم که براساس آمار، گیرنده بیشترین در خواست ها و نامه های مردمی در عمر پربرکت نظام جمهوری اسلامی بوده است و در مدت صدارتش در خیابان پاستور هیچ نامه ویا درخواست به حقی را بی پاسخ نگذاشته هنوز جواب نامه آنها را نداده است .
آنها جمعی از کارکنان رسمی کارگری نهادهای دولتی هستند که حالا با نگرانی روزهای واپسین باقیمانده از عمر دولت دهم را می شمارند. روزهایی که هر چند هر ساعتش برای بیشتر شهروندان ایرانی آبستن خبری از حل مشکلات استخدام در ارگان های دولتی، اجرای طرح های حمایتی از قشرهای مختلف و انجام برنامه های معطل مانده در دولت های قبلی است اما هنوز با وجود اجرای طرح هایی نظیر خدمات کشوری و ساماندهی شرکت های خدماتی و کارگران شرکتی برای این قشرمژده ای نداشته است .
این کارکنان را که هنوز امیدوار به حل مشکلات خود به دست گره گشای دکتر محمود احمدی نژاد هستند؛ در آیین نامه استخدام ادارات دولتی به نام مستخدمین رسمی – کارگری می شناسند. این افراد با مدارک تحصیلی از دیپلم تا کارشناسی ارشد حالا سال هاست در تبعیضی آشکار نسبت به همکاران خود که تنها با تفاوتی موسوم به مستخدمین رسمی کارمندی در ادارات دولتی مشغول بکارند نه حق تاهل می گیرند و نه فوق العاده برای بدی آب و هوا، نه حق تحصیلات به آنان پرداخت می شود و نه از مزایای محرومیت مناطق جنگی استفاده میکنند.
این محرومیت و تبعیض در حالی انجام می شود که تنها اختلاف بین آنان و همکارنشان در استفاده از نقل کارگری و کارمندی است و البته وقتی پای درد دلشان می نشینی احساس می کنی در این میان حتی حرمت کلمه در کارگر هم که عطر و بوی بوسه پیامبر مهربانی (ص ) را با خود دارد نیز بر دردهایشان می افزاید.
آنان که در دوران دفاع مقدس مرزدارانی غیور بوده و بسیاری از آنان از خانواده های معظم شهدا و جانبازان و ایثارگرانند در تمام این سال ها دم فرو بسته اند و تبغیض آشکار بین آنها و همکارانشان سبب شده با مسایل و مشکلات مالی بسیار دست و پنجه نرم کنند. تلخی این تبعیض و تناقض آشکار آنجا روشن می شود که در هنگام پرداخت عیدی بر خلاف روند محاسبه این مزیت بر اساس قانون کارو برای کارگران از منظر سازمان دولتی متبوع خود آنان کارمند محسوب شده و همانند کارمندان رسمی عیدی دریافت می کنند .
این وضعیت آنها را شبیه ضرب المثل معروف می کندکه (یا مرغ باش بپر، یا شتر باش و ببر!!!) نگاهی به فراوانی این افراد در نهادهایی نظیر بهزیستی ، تربیت بدنی نیز حکایت از نبود نگاه کارشناسی شده به وضعیت های استخدامی آنان در احکامشان است و وجود این جایگاه دوگانه کارمندی رسمی و کارگری رسمی در این نهادها تا حدودی غیر منطقی و نیازمند تجدید نظر می دهد. این در حالی است که احکام کارگزینی این کارکنان رسمی – کارگری از نظر مزایای مندرج و مزایای جانبی با قانون های خدمات مدیریت کشوری و قانون کار همخوانی نداشته و در راستای تحقق شعار عدالت گستری دولت نهم و دهم نیازمند بازنگری ویژه است.
آنان که تا پیش از اجرای قانون خدمات کشوری امیدوار به رفع این تبعیض ها و بهره گیری از مزیت های قانونی خود نظیر حق تاهل و غیره بودند از حل نشدن این اجحاف در حق خود و دیگر همکارنشان دلسرد شده و حالا تمام امیدشان به رییس جمهوری منتخب است.
تا خواسته ای که تنها در چند کلمه خلاصه می شود تا حق قشری نه چندان کم جمعیت در جامعه نیز از حقوق قانونی خود که همان حق تاهل، بدی آب و هوا ، محرومیت مناطق جنگی ، حق تحصیلات دانشگاهی و سختی کار است و به همکارانشان پرداخت می شود بی بهره نمانند و یا خواهان تبدیل وضعیت به خدمات کشوری اعم از رسمی کشوری یا پیمانی هستند. همانگونه که در بالا ذکر شد تأمین نیروی انسانی ادارات دولتی و سازمانهای وابسته به روشهای مختلف از جمله بکارگیری کارکنان رسمی کارگری صورت میگیرد.
این در حالی است که بخشی از این مجموعه معلق نتوانستهاند جای خود را نه در بین کارکنان پیمانی و نه رسمی کشوری پیدا کنند. از طرفی علیرغم پیگیریهای متعدد جمع کثیری از این قشر زحمتکش از طریق ارسال نامه به ریاست محترم جمهوری، جناب دکتر احمدینژاد، مسئولان استانی و نمایندگان محترم استان در مجلس شورای اسلامی و همچنین انعکاس مشکلات خود از طریق رسانههای محلی، نشریات سراسری و خبرگزاریها، متأسفانه تاکنون هیچگونه اقدامی در این زمنیه صورت نگرفته است.
اکنون با توجه به روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و انتخاب شخصیت فرهیخته و مورد اعتماد ملت، جناب دکتر روحانی، این مجموعه این بار چشم امید خود را به ایشان دوختهاند تا با تدبیر خویش و با بهرهگیری از درایت و نگاه واقعبینانه، مشکلشان به پایان برسد و این دغدغهی روزمره دست از سر زندگیشان بردارد.
در این راستا، دبیر جامعه اسلامی کارمندان با اشاره به زحمات بیبدیل این مجموعه خاطرنشان کرد: بهرهگیری از حقوق قانونی و مزیتهایی که این دسته از کارکنان دولت از آن محروم هستند از جمله حق تأهل، بدی آب و هوا، حق مدارج دانشگاهی و سختی کار باید برای آنها اجرایی گردد.
سید خلیل سجادی در ادامه تبدیل وضعیت این کارکنان را به خدمات کشوری اعم از رسمی کشوری و پیمانی خواستار شد و اضافه کرد: کارکنانی که در این شرایط قرار میگیرند( رسمی کارگری) مدارک تحصیلی و به ویژه مدارک دانشگاهی هیچگونه تأثیری در ارتقاء جایگاه اداری و حقوق و مزایای دریافتی آنها ندارد که این موضوع نیز به تنهایی اجحاف در حق این قشر به شمار میرود. وی همچنین افزود: کارگران رسمی کارگری خدماتی مورد بحث با هر گروهی که استخدام میشوند بدون کسب گروه جدید در طول دوران خدمت خویش با همان گروه استخدامی بازنشست میشوند که این قانون نیز باید مورد بازبینی و تغییر قرار گیرد.
دبیر جامعه اسلامی کارمندان در پایان ابراز امیدواری کرد: با توجه به ضرورت حمایت مسئولان ذیربط از این قشر خدمتگزار مشکلات مطرح شده در آیندهای نه چندان دور حل شود.
اکنون «امید» به «تدبیر» دکتر روحانی است .
از طرف كار كنان رسمي كارگري بهزيستي سراسر كشور استان چهار محال بختياری
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
گروه تلگرامی صدای معلم
نظرات بینندگان
نامه ای که سالها پشت درهای بسته دولت عدالت محور نهم و دهم بدون انجام عدالت در پاستور معطل ماند .
؛ به نقل از جمعی از کار کنان رسمی کار گری بهزیستی کشور نامه ای که سالها پشت درهای بسته دولت عدالت محور نهم و دهم بدون انجام عدالت در پاستور معطل ماند .
آیا باز هم باید معطل جوابی بماند؟ و شاهد بکارگیری نیروهایی رسمی کارمندی به غیراز نیروهای رسمی کارگری داخل ادارات باشیم؟ و فقط حسرت نداشتن دوستانی در بالا دست ؟؟؟
ویا نه، جوابی امیدوار کننده از پاستور بیاید و حق دوستان رسمی کارگری که در ادارات استان و کشور کم نیستند زیر پا مانده و له شده نماند و حق به حق دار میرسد یانه؟؟
زمستان امسال درست یکسال از نوشتن نامه نخست به ریاست جمهوری، مسئوولان استانی و نمایندگان مجلس می گذرد.نامه ای که هنوز هم بسیاری از نویسندگانش امیدوار به رسیدن جوابش هستند. برای بسیاری از آنها باور کردنی نیست مردی میانه اندام و همیشه در سفردولت های نهم و دهم که براساس آمار گیرنده بیشترین در خواستها و نامه های مردمی در عمر پربرکت نظام جمهوری اسلامی بوده است و در مدت صدارتش در خیابان پاستور هیچ نامه در خواست به حقی را بی پاسخ نگذاشته هنوز جواب نامه آنها را نداده است..
مهم نیست پایه حقوق کارکنان دولت چنده و پایه حقوق کارگرانچند؟
مهم اینه که دریافتی یه کارمند دولت با یک کارگر چنده؟
آیا با هم برابرند؟
مطمنا با هم برابر نیستند و اینجاست که میبنیم قشر بیچاره جامعه افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی نیستن بلکه کارگران هستن؟
راستی ما یه وزارت متعلق به کارگران داریم به اسم رفاه اما افسوس که این وزارت خونه خودشون کارمند دولتن و کارگر نیستن به این علته که تا به حال این وزارت خانه نتونسته برای قشر کارگر کاری انجام بده.
پس حالا که بیشتر متوجه میشیم صاحبان صنایع خصوصی نیستن که باعث دستمزد پایین کارگران هستن بلکه دولتمردان هستن که باید به مردم پاسخ دهند