بنده یک معلم عشایری هستم .
اینجانب در عشایری لرستان مشغول به خدمت بودم و یک مدرسه در آب میش آباد در نقطه مرزی استان خوزستان به من دادند و در آنجا مشغول به خدمت بودم .
چیزی از سال نگذشته بود که از طرف اداره به من گفتن که مدرسه ای که نزدیک مدرسه توست ،معلم برایش نمیاد و شما باید اون مدرسه رو هم قبول کنید ،من در ابتدای امر مخالفت کردم ولی از انجایی که میدونستم هبچ کسی هزار نیست به اون نقطه بیاد ؛ مدرسه مذکور را نیز قبول کردم و معلم دو شیفت شدم .شیفتی که دو ساعت پیاده روی داشت و در بین راه رود بزرگی بود که آبش تا شکمم در روزهای بارانی میومد و من به ناچار از آن آب می گذشتم و در سر کلاس دیگرم در منطقه قاپی می رفتم .
روزها گذاشت و خبری از پرداخت شیفت نشد و منی که با آن همه سختی و حتی از خود گذشتی هر دو مدرسه را به نحو احسن به نتیجه مطلوب رساندم ولی کمترین حقم که همون پرداخت شیف بود هم نصیبم نشد .
نمیدونم تاسف بخورم به حال خودم که تو همچین وزارتی مشغول به خدمت هستم یا برای وزرات آموزش و پرورش تاسف بخورم که نمی تونه مطالبات به حق پرسنل خودشو پرداخت کنه و به جای اینکه امثال بنده امیدوار و با انگیزه بیشتر در سر کلاس درس حاضر باشم ؛ فقط غبطه بخوریم به سایر وزارات و سرخورده و نامید بشیم .
من وضع موجود را خوب نمی بینم و از ته دلم دعا می کنم و داد می زنم که خدایا شام تاریک ما را سحر کن .
امیدوارم این وضع هر چه زودتر رونق پیدا کنه و بازم بارقه های امید و انگیزه در بازوان معلمان زحمت کش بدمه .....
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
گروه تلگرامی صدای معلم
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.