" چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن وقتی که جماعت خودش هزار رنگ است ." (ژان دو لابْرويِرْ نويسنده و عالِم علم اخلاق فرانسه (1645م)
اگر به سالی که این نویسنده اخلاق دان ، جمله را بیان داشته است ، دقت کنید شما نیز همانند من خواهید گفت : یعنی هر زمان هزار رنگی زیبنده اشرف مخلوقات مدّعی بوده است ؟ زشتی و پلشتی نفاق در ظاهر و گفته و کرده اشخاص ، آنقدر ناپسند است که لقب هزار چهره بدان داده اند. یک فرد حقیقتا هزار چهره نیست ، اما نیرنگ این افراد آنقدر بهت انگیز و غیر قابل تصور است که هر آن ، احتمال خدعه ای جدید از او ، انتظاری دور از عقل نیست.
پس در طول اعصار گوناگون ، انسان به یک چیز معروف و یک چیز دیگر مجبور بوده است ، یعنی هزار چهره شهرت او و همرنگی با دیگران ، خویِ قهرآمیز او بوده است . شما چطور ؟ این شهرت و تبعیت کورکورانه را می پسندید ؟ یا تجربه کرده اید ؟ با خود که می توانیم صادق باشیم .
زندگی فقط جریان خون ، آب ، باد ، خاک و هوا نیست ، زندگی هوشیاری ، بیداری ، دانایی و آگاهی هم هست. که اگر چنین باشیم ، می توانیم خودمان را از این قافله سالار بلاتکلیف 5 قرن حیات بشری ، مجزا سازیم.
آنانی که همرنگ جماعت می شوند ، عین جماعت می گردند و از خود هیچ اراده و جوهر و خمیرمایه ای ارزشمند برای بودن و شدن و گردیدن ندارند. آنان دیگر خود نیستند ، بلکه فتوکپی جماعت هزار چهره اند. همانهایی که قبل شباهت خود به آنان ، مورد مذمت و اعتراض مان قرار می گرفت ، اما امروز الگوی همسانی و همانندی گردیده است . تأسف انگیز نیست ؟
« دیدگاه ها و نظرات افراد و گروه ها لزوما نظر صدای معلم نیست ؛ این رسانه آماده انتشار پاسخ مسئولان و افراد مخاطب می باشد »
« آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم »
نظرات بینندگان