در هر سن و شغلی احتمال خطا کردن وجود دارد. سنت دیرین و باور غلط دانش آموزان ، اولیا و حتی برخی از معلمان ، حفظی بودن دروسی چون علوم اجتماعی ، تاریخ ، جغرافیا و.... و حتی گاه فیزیک و شیمی و فرمول های ریاضی است. لذا من معلم باید با ایجاد فرهنگ درست ، یعنی باور تقدم یادگیری نسبت به اَزبر کردن ، به جا و صحیح عمل نمایم تا قادر باشم این باور غلط را اذهان دانش آموزان پاک سازم . به عنوان یک معلم در تمام مدت خدمت ، بر اثبات این مهم تلاش کردم و تصور می کنم موفق هم شده ام .
چون از آنان انتظار نداشتم واو واو سئوال را پاسخ دهند. به آنان در پاسخ به پرسش کتبی و شفاهی به نوع و میزان استنباط درست شان از سئوال و درس ، نمره می دادم و نکته های مهم هر سئوال را هنگام پرسش تجزیه و تأکید می کردم. هنگام پرسش شفاهی ، با تأنی و برگشت به گفته های او ، تلاش می کردم تا میزان فهم او را هم خود باور کنم و هم خود دانش آموز .
آنقدر به درس خود اهمیت می دادم که دانش آموزانم در اوقات فراغت در کلاس و درس دیگر معلمان ، کتاب مطالعات اجتماعی به دست می گرفتند و مطالعه می کردند که همکاران زنگ تفریح محترمانه پیام اعتراض آمیز خود را ابلاغ می کردند. اولیا با نیشی توأم با خنده شاکی می شدند که در منزل فقط کتاب شما دست فرزند من هست. آنان از من و کتابم خوف و رجا را با هم داشتند ، من مجبور بودم اهمیت یادگیری کتابم را برای آنانی که رشته علوم تجربی و ریاضی می خواندند هر دائم گوشزد کنم . گاه خود ما معلمان رشته و کتاب خود را تحقیر می کنیم و یا آن را غیر مهم جلوه می دهیم. دانش آموزان هر دوره بنده در کمتر از یک ماه بعد شروع سالتحصیلی ، درک می کردند که یادگیری هر درسی بجای خود مهم و باارزش است.
به خاطر دارم یک بار برای اصلاح اوراق نهایی در درس جامعه شناسی ، از سوی اداره مکلف به اصلاح بار سوم در پاسخ به اعتراضات نمره ای دانش آموزان شدم ، اشتباه طراح سئوال آن بود که سه سئوال از نوع دیدگاه و نظر شما چیست ؟ داده بود. بنده موقع بازبینی ، متوجه شدم که نظر دانش آموز از لحاظ علم جامعه شناسی و از نظر منطق و عقل درست است و فقط عین ریزبارم نیست. بعد تغییرات نمره از زیر ده یا دوازده به 15 و 17 را تقدیم فرد مسئول کردم . ایشان شگفت زده و محترمانه به بنده شک کردند.
اجازه دهیم دانش آموز ما بفهمد که دانستن فلان رخداد تاریخی و یا بهمان رابطه علت و معلولی مابین پدیده های اجتماعی ، فقط برای دریافت یک یا دو نمره اختصاص یافته نیست ، او می تواند این یادگرفته ها را تا آخر عمر ، بجای خود و همه جا استفاده نماید. یادگیری وقتی صورت می گیرد که فرد آن موضوع را قادر به انتقال به فرد دیگری باشد، این قابلیت هنگام حفظ کردن ، ممکن نیست.
اهمیت امر یادگیری به هنگام مطالعه کتب درسی آنقدر ژرف و ارزشمند است که بی هنری یک معلم می تواند آن را برای همیشه در وجود و باور یک دانش آموز به قتل برساند. ما معلمان با قدری مهربانی ، می توانیم دانش آموزانی خردمند تحویل جامعه ای دهیم که خودمان نیز در آینده از میوه های سالم آن بهره مند می گردیم. شاید دانش آموز امروز من ، فردا معلم فرزند خود من باشد ، من چگونه آموزشی را برای فرزند خود انتظار دارم ؟ به آنان بگویید همان احساس شور و هیجانی را که به هنگام مطالعه یک رمان 300 - 400 صفحه ای آن هم گاه در طی یک روز دارید را برای مطالعه فقط یک فصل یک جلسه کلاسی داشته باشید ، باورتان می شود که اگر بخواهید می توانید بخوانید و بفمید و یاد بگیرید. امروز شاغلانی برای جامعه مفید و مؤثرند که دروس دوران تحصیل خود را خوب فهمیده اند و یادگرفته اند. افرادی که مبتنی بر حفظیات پیش آمده اند امروز قادر به خلاقیت ، تفکر ، مدیریت بحران و تلفیق نظرات نیستند چون باد آورده را باد می برد.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
نظرات بینندگان
اصلاح اوراق مد نظر را دو بار به بنده ندادند. بنده سومین مصحح بودم که از سوی اداره معرفی شده بودم.
ممنونم برای دقت نظرتان.