همه از وضعیت آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی خبر دارند:
1- از شکایت مدیرکل علیه معلمان 2- از رفتارهای نمایشی و علم کردن وظایف روزمره اعم از «بازگشائی مدارس با دب دبه و کب کبه ی آن چنانی بنام «پروژه ی مهر»، بزرگ نمائی و گزارش انواع جلسات در اداره کل، گزارش نشست مدیرکل با نمایندگان استان، گزارش باشگاه فرهنگیانی که معلمان حق ورود به داخل آن را ندارند، دید و بازدید و داغ کردن بازار تبریک گوئی مدیرکل و اعوان و انصارش به خانواده های دو یا سه رتبه برتر کنکور و ...» 3-تهدید معلم معترض آسیب دیده، حین اطلاع رسانی وضعیت مدرسه، توسط مدیرکل طبق نامه ی منتشره در فضای مجازی 4- اعتراض و اعلام انزجار 65% اولیا از وضعیت مدارس 5- افت شاخص های مثبت شهری و رو به افول گذاشتن مزیت های استان از جمله« بالا رفتن آمار خودکشی، آماراعتیاد، نزاع های شهری، ترک تحصیل، بالارفتن میزان بیسوادی استان از میانگین بیسوادی کشور، پایین آمدن اعتماد عمومی مردم استان و افت به 11% و... » 6- ارائه ی آمارهای دروغ 7- ساختمان نجومی مدیرکل که اخیراً در فضای مجازی پخش شد7- تبدیل آموزش و پرورش استان به محل قوم و خویش بازی 8-معامله ی مدیریت مدارس با افراد خارج از آموزش و پرورش و ...
هرکدام از این رفتارها به نوبه ی خود می تواند تهدیدی ویرانگر و نابود کننده برای آموزش و پرورش باشد که با در نظر گرفتن کلیه ی قضایا باید گفت پناه بر خدا.
از انتصاب جناب پاشائی به عنوان مدیرکل این استان، رفتارهای نمایشی و پوپولیستی در سازمان آموزش و پرورش به اندازه ای رشد کرده که آنها از این روش به عنوان وسیله ای برای سرپوش گذاشتن به انواع تخلفات و گم کردن رد تخلفات خود استفاده می کنند و در این فضای مجازی به طور دائم دست به تبلیغات گسترده می زنند و هر جائی را که سد کنی، سر از جای دیگر درمی آورند ؛ به طوری که اگر دقت شود با این که در همین صدای معلم بیشترین انتقادات حتی بیشتر از تهران مربوط به آذربایجان شرقی است، اما آنها حتی برای سرپوش گذاشتن به این همه انتقادهم از همان روش خود استفاده کرده و این بار تصمیم به نشان دادن چهره ای مثبت از آموزش و پرورش استان گرفته اند. طوری که فقط یک نفر تا به حال 12 نامه در این فضا با عنوان «نکته ای برای تأمل همه ی ما» به نام آذربایجان شرقی منتشر کرده و ایضاً نامه های پوپولیستی دراین رسانه پخش می شود که وقتی وزیر تازه به دوران رسیده این همه نامه را نگاه کند با به به و چه چه به مدیرکل بگوید که چه سری ... و چه پیشرفتی. این افراد باید بدانند که اولاً غافل اند از این که، همه ی مردم خوب می دانند که چه نیتی پشت این همه نامه پراکنی در این فضاست.
ثانیاً همه مسئولین استانی و وزارتی به خوبی متوجه قضیه هستند و می دانند که با این همه تلاشی که این افراد در بزرگ نمائی ونشان دادن هفت دست آفتابه لگن می کنند، از شام و نهار هیچ خبری نیست چرا که اگر خبری بود شاخص های مثبت و مزیت هایی که تابه حال این استان داشت رو به افول نمی گذاشت.
ثالثاً آقای پور سلیمان مدیریت محترم صدای معلم هم باید هوشیار باشد و اجازه ندهند که افرادی با این روحیات از این فضا و از این رسانه که الحق رسانه ی وزینی برای رساندن درد مردم به گوش مسئولین است، به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف نامیمون خود استفاده کنند.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
نظرات بینندگان
کاش مسئولینی که هر لحظه دین و انقلاب و خون شهدا را خوراک سخنرانی خود می کنند، اگر نیت صیانت از این ارزش ها را داشتند و به مردم ارزش قائل بودند، برای یکبار هم که شده به این وضعیت ورود می کردند و به نردم پاسخ می دادند.
صدای معلم ندای فریاد معلمین متعهد از دست رفتارهای سیاسی و منفعت طلبانه مسئولین است.
پس افق عزیز دیگر بس است.
هر قدر دوست دارید از زمین و زمان
انتقاد کنید ، شما با نوشته های همکارمان
افق چکار دارید ؟ نکند از روبرو شدن
با واقعیت ، واهمه دارید ؟ بگذارید همه
بدانند ، در یادگیری حد و مرزی نیست.
اینجا تمامی شهرستانها واستانها حق طرح
مساله دارند نه فقط هریس.
همکار منتقد و معلم هریس،
شما همانید که در نکته ۱۲ ، نظر شخصی خویش
را مرقوم نموده اید؟
حضور و قلم من چه ربطی به روسای آموزش و پرورش استان دارد ، نفهیدم؟
معلم هریس ، از این که تمامی نکته ها را نیک
می دانید ، خرسندم و مباهات هم می کنم، اما عزیز برادر ، لطفا برای سنگ اندازی کینه ها و
خشم ها ، هدفی دیگر برگزینید .
همکارید احترام تان واجب والسلام .
افق عزیز این بخش از سایت محل بیان دیدگاه ها،مسائل و نشکلات صنفی معلمان عزیز است نه کلاس درس تئوریک برای معلمانی که این نکات را بهتر از شما می دانند و تحلیل می کنند.