به قول سعدی : باید به حال آن مرد گریست که دخلش بود 19 و خرجش 20 !!
به نظر شما چند شغل در این جامعه وجود دارد که حقوق ماهیانه خود را تقریبا در همان روز اول ، هزینه می کند؟!!
ما معلمان یکی از این مشاغل بخت برگشته این جامعه مدعی هستیم. مدعی رفاه اجتماعی معلمان که حقوقش در مدت کوتاهی 4 برابر شده است!! ما معلمان روزهای هر ماه را با حسرت و یا انتظار دریافت حقوق آخر برج سپری می سازیم و در پاسخ به نیازهای حیاتی و یا اساسی اهل منزل وعده خرید آن را در آخر ماه می دهیم ، اما آخر ماه خیلی هنر کنیم قسط وام و یا قرض خود را می توانیم بپردازیم ، یا اجاره منزل را ، و یا نیازهایی چون روغن و چای و برنج و مرغ و شاید گوشت و..... را !! مابقی را به ماه بعد موکول می کنیم در واقع ما معلمان مطالبات درون خانواده ای بسیاری داریم که به تأخیر می افتد و سیاست عدم پرداخت مطالبات دولت به منازل ما نیز سرایت یافته است. خرید حقوق بالاها بتدریج انجام می شود و بوسیله اتومبیل شخصی در پارکینگ خالی می گردد، لذا کسی چیزی نمی بیند ، اما خرید چون منی در ملأ عام و با نظارت اجتماعی تمامی رهگذران و با اتوبوس شهری و یا پیاده .
ما معلمان 28 روز برای حقوق ماه بعد برنامه ریزی می کنیم و بعد کلی حساب و کتاب ، آخرش مثل وزیر آموزش و پرورش و دولت ، خیلی از آنها را نمی توانیم بجا بیاوریم و همانند آنان از اختلال " تعلل یا سندرم فردا و یا مرض به تعویق انداختن " برنامه ها رنج می بریم. منتهی مراتب این سندرم برای دولت عمدی است و برای ما معلمان ناخواسته و تحمیل شده از سوی دولت !!!
راستی من معلم کی و چگونه به امر خطیر و ارزشمند " پس انداز " نائل خواهم آمد تا پشتوانه و تضمینی برای فرزندانم و همسرم داشته باشم؟ اگر فردا روز مرگ من باشد و هزینه کفن و دفن ناچیز آموزش و پرورش یعنی رقمی زیر یک تومان نوشداروی بعد مرگ هم نباشد ، مرا با کدام موجودی و یا پس انداز ، خاک خواهند کرد ؟
هر چند که پس انداز برای آسوده زندگی کردن در برابر پیشامدهای خوش و ناخوش زندگی است ، اما من پس انداز را نه برای حیاتم دارم و نه برای مماتم ، چون آسودگی برای من معلم زیبنده نیست !! راستی اگر حقوق ماه بعد ما نیز همانند خیلی از کارمندان دیگر وزارتخانه ها 10- 12 میلیون تومان شود ما هم خواهیم توانست آسودگی و رفاه زندگی را تجربه کنیم ؟ شاید اگر رئیس جمهور محترم ، به ادعای 4 برابر شدن حقوق معلمان ، جامه عمل بپوشاند ، بتوانیم .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
نظرات بینندگان
یکی از اقوام نزدیک دخترش را به عقد برادر خانم ما در آورده
ایشان با تحصیلات مختصر(دیپلم پولی زوری)مستخدم وحالا باز نشسته سپاه تشریف دارند.
من دانش آموخته به اصطلاح مدیریت در مقطع ارشدم!با ماهی دو نیم
اما ایشان فقط کارتی دارد که در اختیار تازه داماد است برای صرف غذای رایگان در هر رستوران وبا هر مقدار .
این اجحاف حاصل سکوت مرگباری است که معلمان نه خودشان بانگ بر آوردند ونه جرات وعرضه آموختن آن را به شاگردانشان دارند.
پس امیدی به بهبود نیست....
شرم باد بر عاملان این فقر و فلاکت
اعتراف کنند که معلمان حق حیات
ندارند خلاص.
ظلم تان از حد گذشته است چون
خداوند متعال گناهگارانی را که امکان
بخشش نداشته باشند به حال خود
رها می سازد. رنج ابدی نصیبتان.