من همسر یک بازنشسته فرهنگی هسم ولی به خاطر 31 سال همراهی همسرم طی سالهای خدمتش و همچنین به خاطر اینکه چندین سال در کوره دهات آموزشیار نهضت سواد آموزی بودم به خودم این جرات و اجازه را دادم که کمی از وقت تان را بگیرم .
همسرم سال 88 بازنشسته شد با یک سال خدمت بیشتر چرا که محل خدمت همسرم جزیره خارک بود به هر حال اکنون که داشتم اخبار ونامه های همکاران را در صدای معلم می خواندم تصمیم گرفتم که من هم نامه ای بنویسم چرا که تنها کاری است که از من بر می آید شخصی مثل من که نفر اول تیر اندازی بانوان بسیج شهرمان در بحبوحه جنگ بودم زمان زلزله و هر مشکلی که در کشور اتفاق می افتاد من جلودار بودم ؛ اکنون نمی توانم حرکت کنم چرا چون هزینه درمان سرسام آورش را نداریم .
قدیما اولیا وقتی به سن کهولت می رسیدند فرزندان بار آنان به دوش می کشیدند ولی اکنون فرزندان همه بیکارند و یا اگر مثل بچه های من شغل داشتند بعداز چندین سال کار کردن شرکت شان تعطیل شده و به خیل بیکاران اضافه می شوند. ما هم که ضامن بانکی برای وام گرفتن فرزندم شده بودیم ماندیم که چه بکنیم .
بانک تمام طلبش را با همه دیر کردش با بستن حقوق ما از حلقوممان درآورد ولی ما مانده ایم با یک عالمه قرض از بقال محله بگیر تا نانوایی و کرایه خانه و قبض آب و برق و گاز و شارژ ساختمان .
از اول خدمت سعیمان براین بود که طرف وام این جور چیز ها مجبورا سال گذشته وام از صندوق بازنشستگی گرفتیم که آن هم فقط به جای کرایه خانه رفت آن هم ده ماهش در حالی که مسدودی حقوق ما تقریبا سه سال طول کشید .
شما مجسم کنید که ما این مدت چگونه زندگی کردیم ؟
الان آن قدر قرض و قوله داریم که نمی دانیم که چگونه و با چی پرداخت کنیم ؟
از صندوق تقاضای وام کردیم .اولا به ما تعلق نگرفت در ثانی دوباره که درخواستمان را تکرار می کنیم می گویند موعد درخواست وام گذشته...
آیا بااین حرفها می خواهید وجدان خود را آسوده کنید یا اینکه بدبختی ملت مخصوصا فرهنگیان به جایی رسیده که دزدان و اختلاسگران دارایی ما را بچاپند و ما مجبورا چارهای جز فروش کلیه و قرنیه چشممان نداشته باشیم؟
خواهشمندم به صورت اضطرار مشکل ما را به هر مرجع ومسئولی که می توانید برسانید .
فقط سریعا جوابی به ما بدهید چون چند شماره همراه خود را جهت اهدا کلیه به من داده اند فقط پیشنهادی که دارم اینست که برای مواقع اضطراری صندوق جداگانه ای باشد که با حداقل وامی که می تواند پرداخت کند که فعلا کمی از مشکلات شخص مستاصل حل شود و در دراز مدت یک فکر اساسی بشود وگرنه با دوتومن وسه تومن مشکل ما بازنشسته ها حل نمی شود .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
نظرات بینندگان
اینجانب آموزش دهنده نهضت سوادآموزی یکی از شهرستانهای استان لرستان که چندین سال متوالی به صورت مستمر با نهضت سوادآموزی جهت باسواد نمودن بی سوادان همکاری داشته ام دارای پدری پیر و از کار افتاده و مادری مریض می باشم آیا حق ن استخدام نیست ؟ آیا حق من این است که وقتی نوبت به استخدام آموزش دهندگان می آید با این همه سوابق تدریس بگویند سواد ندارند از دانشگاه فرهنگیان استخدام کنید ویا اگه بخواهند از بین ما استخدام کنند نا علادلانه باشد کسی که یک دوره در امر با سوادی همکاری کرده فرق آن که سالیان سال زحمت کشیده بی عدالتی است ؟