" شما سفیه هستید و حرف زدن بلد نیستید. مدیر ناحیه نمی خواهد شما را ببیند. لطفا دیگر مزاحم نشوید. ما وقت بی مورد نداریم تا به شما اختصاص دهیم و... "
اینها نمونه برخورد مسول دفتر ناحیه سه تبریز با من معلم هست.اگر مدیر ناحیه نمی خواهد مشکل معلمش را بشنود پس به چه دردی می خورد؟ اگر مدیر ناحیه وقتی برای شنیدن درد معلمش اختصاص نمی دهد آیا بهتر نیست این جایگاه را ترک کند؟ اصلا مدیر ناحیه بدون وجود من و امثال من ، در خلا مدیریت می کند؟
آیا بهتر نیست مدیر کل محترم قبل از ابلاغ این قبیل افراد به سمت مدیریت ناحیه آنها را مورد ارزیابی تست های صلاحیت مدیریتی قرار دهد؟ اصلا یک چنین مدیرانی که وقت و حوصله ای برای اختصاص به معلمش ندارند، به ناحق چنین پست هایی را اشغال نکرده اند؟
اما ماجرا چه بود؟
ماجرا از این قرار بود که بنده برای درمان درد مشکلم بیش از ده بار به دفتر مدیریت ناحیه مراجعه کردم. پنج یا شش بار آن مدیریت در اتاقش تشریف فرما نبودند و برای رفع و رجوع کارهای مدارس، به آن مدارس رفته بودند که این امر طبیعی بود و اعتراضی بر آن وارد نبود. بعد از آن در مراجعه هفتم بنده ایشان در اتاقش بودند و ما منتظر بودیم تا مراجعه کننده ای که داخل اتاقش بودند کارش تمام شود .
در این حال معاونت ایشان با وجودی که ما را در حال انتظار دیدند بدون توجه به حضور ما به دفتر مدیریت رفت و بیش از 45 دقیقه را معطل نمودند.با دیدن این وضعیت به خاطر ناراحتی بیش از اندازه و به خاطر اینکه جلوی عصبانیت خودم را بگیرم از اتاق انتظار بیرون آمدم.
روز بعد دوباره مراجعه کردم مسئول دفتر گفتند که مشکل خود را با معاونت در میان بگذار که من امتناع کردم. هر چند قبل از آن نیز بارها به مسئول دفتر گفته بودم که مشکل من با معاونت حل نمی شود. با این حال بعد از ساعتی معطلی از اتاق انتظار بیرون آمدم. روز بعد که برای دهمین یا یازدهمین بار به دفتر ایشان مراجعه کردم با یک چنین ادبیاتی روبه رو شدم که شرح آن در ابتدای مطلب رفت.
من ملول و درمانده برای تظلم خواهی جهت شکایت از مدیریت ناحیه به سایت اداره کل آموزش وپرورش استان رجوع کردم که آن قسمت را غیرفعال یافتم و به ناچار به سایت وزارت مراجعه کردم و شکایتی را به نام خودم تنظیم و ارسال کردم.
جالب ترین قسمت این داستان در سایت وزارت اتفاق افتاد که بعد از تنظیم و ارسال شکایت به من کد پیگیری (6577465) و کد شکایت (10242) دادند و هچنین اعلام کردند که بعد از 48 ساعت نتیجه را به شما اطلاع خواهند داد.
هم اکنون بیش از دو هفته از تنظیم شکایت گذشته است و هیچ خبری از جواب آن نیست !
وای به حال آموزش و پرورشی که توانایی جواب به یک شکایت را ندارد !
اگر واقعا توانایی آن را ندارید چرا آن پست ها را اشغال کرده اید؟
وزارت توانایی رسیدگی به یک شکایت کوچک معلمش را ندارد ؛ وای به حال اولیاء دانش آموزان که با یک چنین وزارتی طرف هستند !
و اما مشکل چه بود؟
مشکل این بود که حراست ناحیه برای دومین سال پیاپی اقدام به حذف نام من و جلوگیری از حضور من به عنوان ناظر امتحانات نهایی کرد آن هم بدون علت خاصی.
سال پیش به این روند غیر قانونی اعتراض کردم که مدیر قول داد آن را برطرف کند ولی ظاهرا در طول این مدت سرکار بودم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
هر کس و ناکسی هم از راه میرسه ، عقده های خود رو سر معلم حاضر در کلاس درس خالی میکنه.
همه اینها هم برمیگرده که از شخص وزیر گرفته تا بقیه ستادیها به خودشون میرسند.
برای معلم میمانه گیر دادن به همه چیزش تا سرکوفت زدن و تحقیر.
ناظر امتحان و طراح و مصحح بودن امتحانای که پول و هزینه آن پرداخت نمیشود ظلم به خود و خانواده است توفیق اجباری نصیبتان شده ... اصولا سمت ها و پست هایی که حق الزحمه خوبی دارن را مانند ارثیه پدری تقسیم میکنند و کارهای مشقت بار را برای بقیه میگذارند . چندان هم با ارزش نیست
چون دوست دشمنست، شکایت کجا بریم؟
الان مدیران مدارس و مدیران و کارمندان ستادی به خوبی فهمیده اند که صدا و شکایت معلم به هیچ جا نخواهد رسید. بر همین اساس در صورت لزوم بدترین برخورد و توهینها با معلم خواهند کرد.
سند حرفم معلمان هستند که همه به نوعی تجربه تلخ این برخوردها را دارند.
تا زمانی که معلمان از کادر ستادی (همانند دانشگاه) جدا نشوند، وضع همین بوده که بدتر هم خواهد شد.
این ستادیهای اداری که عرضه تدریس و کلاس ندارند عقده های خود رو سر معلم خالی میکنند.
امیدوارم روزی برسه که یه کم بیشتر وبهتر فکرکنیم وخودمان را برای این چیزهاسبک نکنیم
از اداره تا اداره کل هیچکدوم نه احترامی برا معلم قائلند نه به شکایتش رسیدگی میکنند.
فقط به خودشون و مدیرانشون حق میدن.
تنها کاری که خوب بلدند این که دو سه تا نگهبان جلوی دفتراشون بذارن.
اداره کل هوای ادارات وبویژه تخلفات مدیران ادارات راداشته باشدووزارتخانه نیزهوای ادارات کل ومخصوصا مدیرکل راداشته باشدلذا شکایت ازمدیرمنطقه ومدیرکل اصلارسیدگی نمیشودمگردرپیشگاه خداوندمتعال .
اما مسله ناظر بودن یا نبودن نیست.مشکل سیستم نارکآمد پاسخگویی اداره و وزارتخانه است.مشکل تداخل کارکردهاست.حراستی که باید ازحق و حقوق معلمش حراست کند خودش معضلی برای معلم شده است.حق من وامثال من شایدپایمال بشود ولی وقتی یک چنین اعتراضاتی شکل کشوری به خود بگیرد هم وزارتخانه و هم این حراستهای بی خاصیت به عملکرد قانونی خویش بازمیگردند.
متاسفانه سیستم آ.پ براساس سیستم ارباب و رعیتی اداره میشه و هیچ قانون و نظارتی بر رفتار بالادستی نیست، اما معلم زیر ذره بین قرار داره. حتی هیات تخلفات هم دربست درخدمت حضرات صاحب منصب هست تا اگر فرصتی گیر آورد معلم رو از پا در بیاره. بدا بحال مملکتی که آموزش و پرورش اینه....