رفتارهای نمایندگان مجلس به عنوان منتخبان مردم و عصاره فضایل ملت در نوع خود قابل تامل و بررسی است .
بر اساس آمار تقریبی که تاکنون ارائه شده است حدود 17 نفر از نمایندگان مجلس دهم ، معلم هستند .
بر اساس آن چه در صدای معلم منتشر شد ( این جا ) ، از این تعداد تاکنون حدود 5 نفر داوطلب عضویت در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شده اند .
کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس یک کمیسیون تخصصی برای بررسی مسائل و موضوعات آموزش و پرورش است .
مطابق ماده 34 ، كميسيون آموزش و تحقيقات براى انجام وظايف محوله در محدوده آموزش و پرورش عمومى، آموزش فنى و حرفه اى، آموزش عالى، تحقيقات و فنآورى، مطابق ضوابط اين آئيننامه تشكيل مى شود.
در مجلس نهم این کمیسیون با 25 نفر تشکیل و ریاست آن بر عهده محمد مهدی زاهدی بوده است .
رفتارشناسی نمایندگان راه یافته در دوره های مختلف مجلس نشان می دهد که اقبال اکثریت نمایندگان به برخی کمیسیون ها در حد پایینی بوده و رفتار امروز نمایندگان مجلس دهم این گزاره را با راستی آزمایی مجدد مواجه نمود .
معمولا در ماه های پایانی مجلس ؛ معلمان و مسائل آنان در صدر اخبار ، گزارش ها و مصاحبه های نمایندگان مجلس قرار می گیرد اما پس از استقرار مجلس گویی همه چیز با یک وقفه غیرقابل انتظار رو به رو می شود !
در واقع ، برای اکثر نمایندگان مجلس حتی از نوع " فرهنگی و معلمی " آن ، موضوع آموزش و پرورش و حتی فرهنگ اولویت نخست نیست !
همین وضعیت در هنگام تدوین بودجه و اعتبارات نیز مشاهده می شود .
با وجود آن که در دوره های مختلف مجلس استقبال از عضویت در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و کمیسیون های مشابه وضعیت درخشانی نداشته است و در برخی دوره ها به سختی به حد نصاب رسیده است ( این در حالی است که برخی کمیسیون ها مانند امنيت ملى و سياست خارجى ،اقتصاد ، برنامه و بودجه، ، صنایع و معادن، انرژی و عمران با اقبال بیش از حد نمایندگان رو به رو می شود ) ؛ اما حساسیت نمایندگان مجلس بر روی وزیر آموزش و پرورش غالبا زیاد است به طوری که در مجلس نهم فانی 4 بار کارت زرد گرفت و تا مرحله استیضاح پیش رفت !
نگاهی عمیق به خواسته های این نمایندگان نشان می دهد که مهم ترین مطالبه آنان فراتر از آن چه گفته و یا نگاشته اند موضوع " انتصاب ها و مدیریت ها " در آموزش و پرورش بوده است .
در واقع ، گستردگی آموزش و پرورش و پر مخاطب بودن آن در سطح جامعه و کشور موجب شده است تا نمایندگان به ویژه در شهرستان ها به دنبال ابقای وضعیت نمایندگی خود از طریق انتصاب فردی کاملا هماهنگ با خودشان در آموزش و پرورش آن ناحیه و یا منطقه باشند .
این نوع نگاه ابزاری به کارکرد آموزش و پرورش و جایگاه معلمان موجب سلب اعتماد در بدنه فرهنگیان و فرصت سوزی برای ایجاد تحول در دستگاه تعلیم و تربیت و به تبع آن توسعه پایدار کشور می شود .
اما آن چه در این میان برجسته تر به نظر می رسد رفتار فردی است که چهار دوره رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس و نیز عضو هیات رئیسه مجلس آن بوده است .
او در کارنامه خود مقام وزیر بودن را نیز دارد .
« حمیدرضا حاجی بابایی " در گفت و گوی 5. 5 ساعته ای که با گروه صدای معلم داشت به برخی موضوعات اشاره کرد که به صورت اختصار برخی جملات مجددا بیان می شود .
( گفت وگوی کامل را می توانید در این جا مطالعه کنید )
* من می خواستم معلم باشم و با آن ها معلمی رفتار کنم .
* در مجموع ، همه چیزی که من درباره معلمان فکر می کنم خدمت کردن به معلمان است و استفاده از معلمان نیست .
به شدت هم مخالفم که کسی از معلمان به عنوان ابزار سیاسی استفاده کند .
* مهم این است که مدیر کل در استان برود و جلوی در بایستد . وقتی معلم به همراه خانواده اش ورود پیدا می کنند به او " تعظیم " کنند .
من فقط این را می خواهم .
* آن چیزی که شما به عنوان " روحیه معلمی " به دنبالش می گردید در من هست . پیچش ندهید !
* من که آموزش و پرورش را نمي دهم دست شما اجراء کنيد !
بلدم ، من آموزش و پرورش را مي دهم معلمان اداره کنند !
* خدا از ناحيه معلمي به من عزتي داده است که در مقابل هيچ کس ،در مقابل هيچ کس ؛ دست دراز نمي کنم .
* بله ، اين چيزي هست که شما مي گویيد . برويد از معلمان بپرسيد اين را نمي گويند !
و...
جالب است بدانیم فردی با این تجربیات و آن همه تعاریف و تعارفات متعدد و مختلفی که از معلم و مقام معلم بیان می کند هیچ گاه در چهار دوره نمایندگی اش عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نبوده است !
واقعیت آن است که آموزش و پرورش در اولویت واقعی مسئولان و حتی جامعه نیست .
برای برون رفت از این وضعیت باید معلمان تکلیف خود را با گفتمان " پوپولیسم " در درون و حتی بیرون از آموزش و پرورش مشخص کنند .
« پوپولیسم » و " نگاه ابزاری " لازم و ملزوم یکدیگرند .
چنان چه آموزش بر اساس معیارهای حرفه ای شکل بگیرد و جایگاه واقعی خود را پیدا کند شاید روزی برسد که اولویت نخست نمایندگان مجلس ، کمیسیون آموزش و تحقیقات و کمیسیون هایی با موضوع فرهنگ باشد .
اگر این وضعیت شکل بگیرد می توان به توسعه پایدار و تحقق یک جامعه سالم امیدوار بود .
نظرات بینندگان
سالهاست که حق وحقوق فرهنگیان ضایع شده واموزش فقط یک سخن است نه هدف واندیشه برای ساختن ایرانی موفق وپایدار
انطور که از مسولانش پیداست فقط برای بدبختی مردم تباش می کنند
امیدواریم که این دفعه درست عمل کنند
حسین مقصودی
تجربه سی و چند ساله بعداز انقلاب اینو ثابت کرده.با ورود و خروج وزرا هم تغیری حاصل نخواهد شد. بنده بدبین نیستم بلکه واقع بین هستم.
اینقدر خودمان را با این لالایی ها به خواب نزنیم.
از ماست که بر ماست.مشکل معلمان فقط به دست معلمان حل خواهد شد.
هر چند هزینه دارد.!!
تجربه حداقل پنجاه و پنج سال اخير اينو ثابت كرده . با ورود و خروج وزرا ...!
ابوالحسن خانعلی (زادهٔ ۱۳۱۱ - درگذشتهٔ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰) یک معلم ۲۹ ساله دروس فلسفه و زبان عربی و دانشجوی دکترای فلسفه دانشگاه تهران بود که در روز ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در تجمع صنفی اعتراضآمیز معلمان در میدان بهارستان با گلوله اسلحه رئیس کلانتری بهارستان، سرگرد ناصر شهرستانی به شهادت رسيد.
اگر همه تشکل های مدنی بویژه تشکل های مدنی معلمان و رسانه ها در حد توان خود با ارائه نظرات کارشناسی ( آنگونه که گروه صدای معلم ) تلاش می کند ، عمل نمایند و ضرورت اصلاح آموزش و پرورش را به یک عزم ملی تبدیل شود . دیگر شاهد این بی مهری ها نسبت به آموزش و پرورش نخواهیم بود .ملول از همرهان بودن طریق کاردانی نیست. با احترام شهسوارزاده