سخن معلم :
دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان عنوان می کنند که در دولت گذشته بابت خدمات رفاهی از حقوق آن ها کسر نمی شده است اما در مصوبه هیات امناء این دانشگاه تصمیم آن گرفته شده بود ( 24 / 4 / 91) !
نقد : آقاي حاجي بابايي به جاي آن که شماره صورت جلسه يا شماره دستورالعمل لغو مصوبه هيئت امنا را اعلام کند مي گويد :
حاجی بابایی :
روزی که من از وزارتخانه رفتم کسر نمی کردند . آن یک بار هم انجام شد و من لغوش کردم .
نتیجه این می شود آن وزیر و یا رئیس می گوید زمان قبل بوده است .
سخن معلم :
آقای حاجی بابایی . سرپرست فعلی دانشگاه آن را رسما اعلام کرده است . این که کسر از حقوق مصوبه هیات امنای قبلی بوده است و لغوی در کار نبوده است .
حاجی بابایی :
من آن را الان لغو اعلام کردم .شما در گوگل سرچ کنید می آید .باز هم اعلام کردم این کار غیرقانونی است . نباید کم شود و این پول مال دانشجو است .شما می خواهید کمک کنید بروید از مجلس پول بگیرید نه این که از دانشجو بگیرید .
من حتی این جمله یادم آمد . من گفتم این دختر و پسر دانشجویی که به تربیت معلم می آیند بروند با دو تا 500 تومان ازدواج کنند .
نقد :
به نظر می رسد خیلی از افراد به خاطر فرهنگ شفاهی که یک فرهنگ رایج میان جامعه و حتی فرهنگیان و معلمان است و نیز فقدان روحیه و فرهنگ پژوهش حوصله مطالعه آمار و اعداد را ندارند و به صورت " فله ای " آدرس می دهند صرفات به این خاطر که از پیچ خطرناک به سلامت رد شوند و طرف مقابل وادار به سکوت شود !
متأسفانه وقتي در گوگل جست و جو شد هيچ اثري از لغو مصوبه مورخ 24 / 4 / 91 هيئت امناي دانشگاه فرهنگيان يافت نشد !
نتايج جست و جو در تصوير ذيل آمده است :
اما در مورد صندوق ذخيره فرهنگيان حاجي بابايي گفت :
آخرین سال به مرحله ای رسیدیم که برای ما سودآوری داشته باشد .حساب صندوق ذخیره فرهنگیان از شهریور به شهریور است .در شهریور 91 ، 350 میلیارد تومان سود صندوق بود .پیش بینی کردیم برای سال بعد950 یا 1050 میلیارد تومان سود ما شود .
ما سال بعد به 1100 میلیارد تومان رسیدیم .
ما در دو سال گذشته افت داشته ایم و نه رشد .
مرّ 1100 را ما در صندوق گذاشتیم . اگر کسی 1150 میلیارد تومان بوده است 50 تا رشد داشته است .
نقد :
ولي ايشان به بحران اقتصادي حاکم بر کشور ( ناشي از تحريم هاي ناعادلانه ) هيچ اشاره اي نمي کند . همچنين بيان نمي کند که دولت گذشته به جای بخشی از مطالبات صندوق، سهام چند شرکت را که متاسفانه همه آنها جزو صنایع ورشکســته و زیان ده بودند و حتی نماد سهام ذوب آهن نیز یک سال پس از واگذاری به صندوق ذخيره در بورس بسته شد .( به نقل از روزنامه کيهان پنجشنبه 8 / 5 / 94 شماره 21119 صفحه 11)
و يا اعلام نمي کند که :
" غندالي با اشاره به بدهی یک شخص به بانک سرمایه عنوان کرد: در سال 91 شخصی مبلغ 700 میلیارد تومان از بانک سرمایه از محل صندوق ذخیره فرهنگیان تسهیلات گرفت که تاکنون پرداخت نکرده است.
در این میان، یکی از فرهنگیان با صدای بلند فریاد زد «اسم این فرد را بیاورید» که مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان گفت: نمیتوانم، اما موضوع از طریق دستگاه قضایی پی گیری میشود.( به نقل از خبرگزاري فارس 17 / 11 / 94 )
سخن معلم :
سوال مشخص ما اين است :
تا پارسال ضريب فوق العاده شغل 800 بود . مثلأ ضريب فوق العاده شغل معلمي که کارشناسي ارشد دارد و بيش از بيست سال سابقه خدمت دارد تا همين پارسال ضريب فوق العاده شغلش همان 800 بوده ولي امسال به 1300 افزايش يافته است . زمان وزارت شما اين ضرايب اعمال نکرده اند . شما چطور مي فرماييد که اعمال شده است .
حاجي بابايي :
750 میليارد تومان را که نمي دادند . يادم هست :
ماه رمضان در مشهد بوديم ، خزانه پول را نمي داد. پنج روز هم حقوق معلمان به تآخير افتاده بود . تا پنجم مرداد هم آمديم آمديم جلو ، من رسمأ به مسئولين اعلام کردم :
من به عنوان وزير آموزش و پرورش تا رسمأ ابلاغ نکنيد حقوق معلمان را نمي دهم . به مسئولين خزانه هر چه زنگ مي زدم جواب نمي دادند .يادم هست بايد وزير اقتصاد و چند نفر ديگر نظر مي دادند . همه کساني که بايد نظر بدهند از جمله وزير اقتصاد و غيره را يک جا جمع کردم ( پاي افطار ) به آنها اعلام رسمي کردم تا به صورت رسمي ابلاغ نکنيد من به عنوان وزير آموزش و پرورش حقوق معلمان را نمي دهم .هر اتفاقي هم رخ دهد به عهده شماست . حقوق معلمان پنج روز به تأخير افتاد. همان جا در افطار همه کساني که بايد نظر مي دادند ، نظر دادند . از همان جا وزير اقتصاد تلفن زد به منزل رئيس خزانه داري ( شب بود ) گفت اين را پرداخت کنيد، پرداخت کردند .
ما اعلام کرديم به تيپ هاي مختلف ، امتيازات گوناگون اختصاص دهند و پرداخت کنيد تا 750 ميليارد تومان تمام بشود .مثلأ 1200 امتياز ، 900 امتياز و 800 امتياز داشتيم ، پرداخت کرديم .
بعدأ که دوستان ما آمدند . مثلأ در ابتدايي ابلاغ کردند که ما مي خواهيم 20 % کمک بکنيم به 30% از ابتدايي چيزي تعلق نگرفت زيرا قبلأ 1200 را گرفته بودند .
اصلأ حرف شما درست است چون اعتبارش ابلاغ نشده بود . من پنجم مرداد ماه حقوق تير را پرداخت کردم و براي مرداد نبودم . حقوق مرداد را من پرداخت نکردم .من حدود 27 مرداد ماه رفتم .
نقد :
حاجي بابايي تصور مي کند بايک گل بهار مي شود .پر واضح است که ايشان( حتي اگر دوران وزارتش ادامه مي يافت ) نمي خواست و نمي توانست حد اقل نه ماه از تير ماه لغايت آخر اسفند 1392 هر ماه 750 ميلياردتومان اضافه تر پرداخت نمايد .
پرسش اين است که چرا با تمام زحمات و رنجي که کشيده است همه 750 هزار ميليارد تومان را يک جا پرداخت مي کند ؟ زيرا اگر مي خواست تا آخر سال اين روند ادامه پيدا کند بايد مبلغ 6750 ميليارد تومان به عملکرد هزينه اي 15000 ميليارد توماني سال 1394 اضافه کند يعني 45% به عملکرد اضافه کند که با توجه به بودجه انقباضي از سال 1390 که خود حاجي بابايي مي گويد امکان پذير نبوده است .
حاجي بابايي :
همان طوری که استحضار دارید فشار مالی ناشی از تحریم بر بودجه عمومی دولت از مرداد 1390شروع شد و دولت در سال 1391 با اتخاذ سیاستهای انقباضی، محدودیتهای جدی را در هزینهکرد اعتبارات هزینهای اعمال نمود و فشار زیادی را بر بودجه وارد آورد که بر عملکرد اثر گذاشته است و به دلیل تحریم بانک مرکزی اعتبارات فارغ از قیمت و میزان صادرات نفت با مشکل مواجه گردید.
نقد : بحث حذف سازمان نظام معلمي از سند تحول با حاجي بابايي بسيار جالب است . زيرا ايشان به انواع لطايف و حيل سعي مي کند هيئت مميزي را همان سازمان نظام معلمي معرفي کند . سپس سعي مي کند خودش را به صورت ضمني مدافع نشان دهد .
در پايان وقتي با سوال مشخص مواجه مي شود ؛ سعي مي کند با ايجاد بحث انحرافي طفره برود ولي در نهايت مجبور مي شود بگويد حالا وزير شما کفشش را درآورد !
سخن معلم :
چرا شما سازمان نظام معلمي را در سند تحول بنيادين حذف کرديد ؟
حاجي بابايي :
کي ، من حذف کردم ؟
سخن معلم :
گروه هاي آموزشي را هم رئيس منطقه آموزش و پرورش تعيين مي کند که اين باز هم مي شود ساختار فرمايشي ( دولتی ) و در واقع ساختار اداري مي شود .
حاجي بابايي :
شما نظام رتبه بندي را بخوانيد .
در نظام رتبه بندي بحث ما اين است که گروه هاي آموزشي مثلأ گروه رياضي ، گروهي از نخبگان يا پيشکسوتان يا کساني که در تدريس موفق هستند را انتخاب مي کنند که در آن منطقه مسئوليت دارند .بحث مقاله هم که مطرح شد همين جا است که اين گروه رياضي نشستند ، معلم بايد در طول سال يا دو سال يک بار هر وقتي که اين گروه تشخيص داد . معلم بايد روش تدريس خود را جهت ارزيابي به اين گروه ارائه نمايد .در اينجا برگه صادر مي شود که اين معلم نياز به ضمن خدمت ، تقويت و... دارد . پايه ها را اين گروه تعيين مي کنند .شما مي خواهيد اسم آن را نظام معلمي يا هر اسم ديگري بگذاريد!
سخن معلم :
سوال ما اين است که شما آقاي فرشيدي و آقاي علي احمدي " سازمان نظام معلمي " را حذف کرديد.
حاجي بابايي :
حالا مي خواهيد بنويسيد. ببين !
در اينجا يکي ديگر از اعضاي شوراي نويسندگان سخن معلم گفت :
ايشان ( جناب آقاي دکتر حاجي بابايي ) هيئت مميزي را مي فرمايند ، "سازمان نظام معلمي" مد نظرشان نيست !
نقد :
حاجي بابايي با حذف سازمان نظام مهندسي عملأ به تفکيک سه قوا اعتقادي ندارد زيرا قانون را خودش یا شوراي عالي مي نويسند ! قضاوت و تعيين صلاحيت را هم به هيئت مميزي منصوب خودش واگذار مي کند ( به جاي يک نهاد مدني مستقل به نام سازمان نظام معلمي ، اجراي آن هم که مسلمأ با خودش مي باشد ! )
او می داند و می فهمد که اگر سازمان نظام معلمی شکل بگیرد دیگر نمی تواند آموزه های خودش را به آموزش و پرورش و معلمان دیکته کند !
واقعیت این است که بسیاری از متشکل شدن معلمان به صورت سازمان یافته و البته علمی می ترسند چون با تشکیل اتحادیه و یا سندیکا ، جلوی اعمال سلایق مدیران و حتی تحمیل نظرات شخصی نمایندگان مجلس گرفته خواهد شد و دیگر نمی توانند از معلمان به راحتی در جهت مقاصد و اهداف خود " استفاده ابزاری " کنند !
در حال حاضر ، نقش معلمان در فرآیند های تصمیم گیری و تصمیم سازی سازمان آموزش و پرورش " اسمی " و " سمبلیک " است . نقش آنان در مدیریت برنامه ها حداکثر به صورت " مشاور " تعریف شده است و مسئولان هیچ گاه نخواسته اند که معلمان دارای " سازمان فکر " در فرآیند اجرایی باشند .
سازمان نظام معلمی به شرط آن که مستقل بوده و در یک فرآیند از پایین به بالا شکل بگیرد می تواند تحولی عظیم در روابط فعلی درون آموزش و پرورش و حتی بیرون از آن ایجا نماید .
در ادامه بحث سوال کننده اصلي گفت :
سخن معلم سوال مي کند !
حاجي بابايي :
بگذاريد بنويسد .ايشان مي خواهد يک چيزي بنويسد ، شما حذف ، بابا ، عيب ندارد ! بنويس بابا !
شما هرچي دلت مي خواهد بنويسيد . ايشان مي خواهند بنويسند !
ما حذف نکرديم .
سخن معلم :
سوال سخن معلم اين است آيا شما سازمان نظام معلمي را حذف کرديد ؟
حاجي بابايي :
من حذف نکردم .
سخن معلم :
پس چه کسي حذف کرد ؟
حاجي بابايي :
رفقاي شما که الان وزارتخانه هستند حذف کردند .
سخن معلم :
سخن معلم رفيقي ندارد ! منظورتان چه کسي است ؟
حاجي بابايي :
آقاي نويد ادهم که شما قبولش داريد بوده ،اين ها همه آنجا بودند .
نقد :
به نظر می رسد آقای حاجی بابایی منابع اطلاعاتی اش را از دوستانش کسب می کتد !
ایشان اگر به طور مداوم و منظم بحث های سخن معلم را دنبال می کرد می توانست بفهمد که سخن معلم همواره منتقد سیاست های شورای عالی آموزش و پرورش به ویژه مدیریت دائم العمر آقای نوید ادهم بوده است !
سخن معلم :
شما از کجا مي دانيد که سخن معلم آقاي نويد ادهم را قبول دارد ؟ !
حاجي بابايي :
شما وقتي بحث به جاي مي رسد مي فرماييد آقاي فلان کس سند را نوشت .
سند رفته است .
من مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي را ابلاغ کردم .
سخن معلم :
پس چرا به حذف سازمان نظام معلمي اعتراض نکرديد ؟
حاجي بابايي :
شما از کجا مي دانيد که اعتراض شده است يا نشده است ؟
نقد :
در اينجا حاجي بابايي ، سعي مي کند با ترفندي خلاص شود که مصاحبه کنندگان به تک وي پاتک مي زنند !
سخن معلم :
در حال حاضر موضع و نظر شما به عنوان وزير سابق وزارت آموزش و پرورش در رابطه با سازمان نظام معلمي چيست ؟
حاجي بابايي :
نظر من همين سند تحول است !
سخن معلم :
خب ! سازمان نظام معلمي در سند تحول حذف شده است !
حاجي بابايي :
خوب ببرند و تصويب کنند .
سخن معلم :
شما وقتي وزير بوديد کاري نکرديد !
حاجي بابايي :
شما بابت کارهاي که شده تشکر کنيد و اين يکي را هم شما درست کنيد !
نقد :
حاجي بابايي حتي در قالب شوخي مصاحبه کنندگان را تهديد مي کند !
او در قالب خنده و البته با لحنی که به نظر می رسد تهدید آمیز باشد به سوابق فعالان معلمی اشاره می کند چون که تصور می کند پاشنه آشیل همین جاست !
به نظر می رسد او شناختی از مجموعه اعضای شورای نویسندگان به ویژه مدیریت هوشمند و مطلع آن ندارد و فکر می کند که هسته اصلی سخن معلم همان معلمان معمولی هستند که تاکنون با آن ها برخورد داشته است !
عملکرد ضعیف وزارت آموزش و پرورش در پاسخ گویی مستدل و متقن و حمله های بی امان وی به وزارت فانی از کانال رسانه های مخالف دولت او را دچار غرور و احتمالا توهم نموده است !
در اينجا يکي از اعضاي شوراي نويسندگان سخن معلم سوال کرد:
جلسه تا کي مي باشد ؟
حاجي بابايي :
امشب تا صبح اينجا هستيم !
همان عضو شوراي نويسندگان سخن معلم گفت :
نه ما نمي توانيم باشيم .
حاجي بابايي :
آمدنت با خودتان بوده ، ما امنيتي هستيم . رفتن تان با خودتان نيست !
( همراه با خنده دکتر حاجي بابايي و برخي از اعضاي شوراي نويسندگان سخن معلم ! )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
شما منافعت به خطر افتاده
مفت که می گیرید نفست گرمه ,,
شماها معلمان ایران را بیچاره کردیدوارج وقربشان را زیر سوال
با این حرفهای پوچ چی را ثابت می کنید
ویران شد ایران ,, کجای کارید
فساد ظلم ,فقر وبی عدالتی همه جا را گرفته ,این بود وعده ازادی وابادی
پرسش اين است که چرا با تمام زحمات و رنجي که کشيده است همه 750 هزار ميليارد تومان را يک جا پرداخت مي کند ؟ زيرا اگر مي خواست تا آخر سال اين روند ادامه پيدا کند بايد مبلغ 6750 ميليارد تومان به عملکرد هزينه اي 15000 ميليارد توماني سال 1394 اضافه کند يعني 45% به عملکرد اضافه کند که با توجه به بودجه انقباضي از سال 1390 که خود حاجي بابايي مي گويد امکان پذير نبوده است .
750 هزاز میلیارد تومان جریانش چسیت اشتباه چاپی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟
فكر مي كني معلم ها با اين نوشته ها تغيير موضع مي دهند مردم فقط عمل ها را مي بينند شما ببينيد در اين چند سال فاني و تيمش چه بر سر آموزش و پرورش آورده اند هم پدر معلم ها را در آوردند و هم پدر نظام آموزشي
خدا وكيلي من اگر جاي مسئولين قضايي بودم فاني و همه تيمش را محاكمه مي كردم تا ديگر هر كسي نتواند ادعاي وزيري بكند شما مي دونيد جناب فاني خودش به تنهايي در ماه 25 ميليون تومان مي گيرد يعني برابر 25 معلم
کاش یکسال تدریس میکرد و سرکلاس میرفت تا می فهمید معلمی جز سخت ترین مشاغله!وهزاران هزار ای کاش دیگر....
بحث توزيع 750 ميليارد تومان در تير ماه 1392 توسط حاجي بابايي قابل تقدير است . که من هم از حاجي بابايي بابت اين پرداخت تشکر کردم .
ولي بحث با يک گل بهار نمي شود .يعني آن که با يک پرداخت فقط تير ماه مشکلي از معلم حل نمي شود . سال 12 ماه دارد.
اين پرداخت يک حرکت تبليغاتي براي حاجي بابايي و احمدي نژاد بود . زيرا خود حاجي بابايي مي گويد تحريم ها اثرخود راگذاشته بود و بودجه هاط اخري احمدي نژاد هم انقباضي بود .
بحث آنست که اگر احمدي نژاد وحاجي بابايي هم بودند با بودجه سال 1392 امکان پرداخت نه ماه ديگر هر ماه 750 ميليارد تومان که مي شود 6750 ميليارد تومان اضافه تر وجود نداشته است .
اين مطلب را احمدي نژاد و حاجي بابايي هم مي دانستند فقط براي تبليغات اين رقم را در ماه آخر پرداخت کردند.
همانطور که مشاهده مي کنيد . امکان اضافه کردن 45% به عملکرد بودجه در سال 1394 وجود نداشت .
شما جرات ندارین یه نقد صریح در مورد عملکرد فانی بنویسین...گیر دادین به حاجی بابایی
کاش یکسال تدریس میکرد و سرکلاس میرفت تا می فهمید معلمی جز سخت ترین مشاغله!وهزاران هزار ای کاش دیگر....
افسوس و هزاران افسوس
کاش یکسال تدریس میکرد و سرکلاس میرفت تا می فهمید معلمی جز سخت ترین مشاغله!وهزاران هزار ای کاش دیگر....