از همان روزي كه سيد محمد بطحايي به عنوان وزير آموزش و پرورش از سوي رييس جمهور به مجلس شوراي اسلامي معرفي شد در كنار مخالفت ها و موافقت هايي كه با آمدن وي به وزارت آموزش و پروش انجام گرفت ، صاحب نظران و كارشناسان متعددي بودند كه با وجود انتقادات زيادي كه به اين انتخاب داشتند ، پس از راي اعتماد و انتصاب وي ، درجهت ارتقاي نظام آموزشي دست از نقد و مخالفت برداشتند و چون دلسوز تعليم و تربيت بودند همراهي با برنامه هاي وي را در دستور كار خود قرار دادند. اما بطحايي در اين حدوداً 16ماهي كه وزير آموزش و پرورش شده است با اقداماتي كه انجام داد ، نتوانسته به آن باورها و اعتمادها ،پاسخی درخور بدهد . آنقدر در اين مدت با تصميمات يك طرفه و برنامه هاي کم محتوا و غوغا پروري هاي رسانه اي ، ضربه بر پيكره آموزش و پرورش وارد شده است كه امروز بخش عظيمي از جامعه فرهنگيان دلِ خوشي از دوران وزارت وي ندارند. بطحايي يك تنه هر چه ديگران در تعليم و تربيت ايران رشته كرده اند را پنبه مي كند و بدون عذاب وجدان و وقفه به برنامه هاي غير كارشناسانه خود ادامه مي دهد
متاسفانه بطحايي كاري به اين نارضايتي ها و خرابي هاي اوضاع و احوال تعليم و تربيت ندارد و بدون بهره مندی از خرد جمعی به سمت اهداف خيالي و نامعتبر ذهن خودش مي رود.
وزير آموزش و پرورش با دخالت هاي پسر و داماد خود و صدالبته دخالت هاي نمايندگان مجلس و نوبخت و واعظي و.. .، تا حدي كه توانسته است مصیبت های برنامه ای و سیاستگذاری بر سر آموزش و پرورش آورده است.
من به جاي رييس جمهور بودم قبل از، قبل از، قبل از حل مسائل اقتصادي و تنگي معيشت ، خروج بطحايي را از كابينه دولت خود انجام مي دادم ، آنقدر كه اين فرد براي آموزش و پرورش كشور زيان و ضرر دارد .
بطحايي يك تنه هر چه ديگران در تعليم و تربيت ايران رشته كرده اند را پنبه مي كند و بدون عذاب وجدان و وقفه به برنامه هاي غير كارشناسانه خود ادامه مي دهد. عدم رعايت حقوق دانش آموزان، عدم رعايت حقوق صنفي و حقيقي معلمان، مشكلات ايمني مدارس، كمبود تجهيزات ، كمبود نيروي انساني، طرح خريد خدمات آموزشي، كاهش كيفيت آموزشي، آزمون مدارس استعدادهاي درخشان، و...، انتصاب هاي غلط و بدون كارشناسي افراد همچون علي الهيار تركمن، امير علي نعمت الهي ، و... و بسيار موارد ديگر كه در حوصله اين يادداشت نمي گنجد ، تنها گوشه اي از اقدامات نابخردانه بطحايي در مدت وزارتش است . معاونت حقوقي وزارت آموزش و پرورش در دوران بطحايي كارش اين شده است كه امضاي نمايندگان براي استيضاح وزير را پس بگيرد. در برنامه های وزارت محمد بطحایی دفاع از حق معلمی و استقلال فکری آنان وجود ندارد
محمد بطحايي باخودش چه فكر مي كند كه به جاي پرداختن به اصول اوليه تعليم وتربيت (كه متاسفانه در اين كشور مناطق بسياري وجود دارد كه بي بهره از آن مانده اند) از برنامه هايي سخن به ميان مي آورد كه به جز در مدارس برخوردار در مدرسه ديگري امكان اجراي آنها وجود ندارد.
بطحايي چند كلمه را قبل از وزير شدن حفظ كرده است و طوطي وار همان ها را مي گويد و برنامه تحولي خودش مي داند؛ تمرين زندگي كردن و مهارت آموزي در مدارس، حذف آزمون هاي ورودي مدارس، حذف كتاب هاي كمك آموزشي ، حذف كنكور ، اسباب بازي هاو... واقعا وزير آموزش و پرورش يك مملكت - كه يك شبه تصميم به ادغام دو مركز مهم و استراتژيك در ساختار وزراتخانه مي گيرد و ادعاي كار كارشناسي مي كند در حالي كه روساي اين دو بخش ستادي از اين تصميم مطلع نبودند – بايد چنين باشد؟!
در دوران بطحايي مشكلات قضايي و امنيتي زيادي براي معلمان و فعالان صنفي و رسانه اي آموزش و پرورش رخ داده است كه در تمامي آنها وي به يك عنصر بي اثر مبدل شده و نه تنها با استفاده از ظرفيت وزارتخانه اقدام حقوقي انجام نمي دهد بلكه در بسياري از موارد جرقه اوليه را به دست ماموران امنيتي و قضايي داده است و خود را به كناري كشانده كه مثلا از دست و عهده من خارج است.
در مورد اخیر هم که از علی پورسلیمان مدیر رسانه «صدای معلم» که در واقع تا کنون تنها سیاستش صدای معلم بودن است ، شکایتی از سوی موسس مدرسه قرآن و عترت بناب انجام شده است که هیچ واکنشی از سوی وزیر آموزش و پرورش نسبت به این موضوع نشده است . فراموش نشود که پورسلیمان وام دار هیچ حزب و دسته و گروهی نیست و آزاداندیشانه از حق و حقوق معلمان و دانش آموزان دفاع می کند.
معاونت حقوقي وزارت آموزش و پرورش در دوران بطحايي كارش اين شده است كه امضاي نمايندگان براي استيضاح وزير را پس بگيرد. در برنامه های وزارت محمد بطحایی دفاع از حق معلمی و استقلال فکری آنان وجود ندارد.
بطحايي با خودش چه فكر مي كند كه تا اين حد نابخردانه و غير منطقي فكر و رفتار مي كند.
اميدوارم زودتر از آنچه در تصورمان مي گنجد يا خودش استعفا بدهدو برود و يا آن ديگران، كمكي كنند و آموزش و پرورش را از وجود چنين وزيري نجات دهند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
وقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشد...
درود بر همکار ناشناس...
البته برای تشکل ها و احزاب اتفاقات خوبی افتاده...اما برای منتقدین واهالی قلم و کنشگران مدنی مستقل مشکلات زیادی از قبیل قطع اضافه کار و نادیده گرفتن توانمندی ها و عدم پاسخ به استعلام اطلاعات و عدم صدور حکم شغلی و حتی فراموش شدن از سوی رفقای گرمابه و گلستان دیروز رخ داده است...حتی در مواردی ما زیاران چشم یاری داشتیم...!!!!!!
. خواهشمند است صدای ما فرهنگیان فقیر و بیچاره را به نوبخت برسونید با تشکر