اصل مهم برای شاغلین یک حرفه خاص ، داشتن منافع و مزایای مشترک است. همدلی برای رفاقت و همراهی همدیگر است. رقابت صمیمانه و جوانمردانه است . دستِ یاری در دستِ همکار فشردن است. پشت گرمی مهربان و استوار برای با او بودن است. پوشانندۀ عیوب و تحسین کنندۀ محاسن یکدیگر است. دست یاری پیش کشیدن برای بالا کشاندن اوست . تقویت کنندۀ تمامی فازهای مثبت محیط کار و کاهندۀ همۀ انرژی های منفی است. همراه و حامی فزایندۀ قوا ، برای انجام وظایف است.
اما چرا ما معلمان و یا در کل فرهنگیان در نقش های گوناگون ، موفقیت تحسین برانگیز ، تلاش فزاینده ، حرکت مؤثر و.... همکار خود را یا نمی بینیم ، یا حسادت می ورزیم ، یا تخریب می کنیم .
شاید شما هم جزو آن دسته از فرهنگیان هستید که تفاوت حتی چند هزار تومان ناقابل همکار همسطح خود را تعقیب می نمایید ؟ چرا او اضافه می گیرد ؟ با یک علامت سئوال و ابهام ناراحت کننده که گاه تا اداره برای جست و جوی پاسخ نیز می روید؟
مدیر از معلمان راضی نیست ، معلمان از ایشان و معاونان ، مستخدم و سرایدار از همه ، معاونان از مدیر و.... وقتی یکی از همکارانمان به عنوان معلم نمونه کشوری و یا استانی انتخاب می شود ، فوری به دنبال محو ارزش های این موفقیت ، شروع به تخریب او می نمائیم : فرد بسیار چاپلوسی هست ، از بس با مدیر و مسئولان نشست و برخاست که بالاخره دستمزد تلاش خود را گرفت ، آدم بدبختی است از بس در دوره های مختلف آموزشی و یا علمی شرکت کرد و جشنواره تدریس برتر و تهیه مقالات و..... که شد معلم نمونه !
البته دلیل اصلی همۀ این سوء تفاهمات ، آیینه همدیگر نبودن ماست. به دنبال منفعت و مصلحت فردی بودن ماست. تمنای همۀ خوبی ها و نیکی ها برای خودمان است. اولویت پیشرفت و ترقی فردی نسبت به جمع است. طبیعی است چنین تربیتی ، چنان تبعاتی هم خواهد داشت. بیایید اول خود را باور کنیم بعد عظمت توانایی های شغلی خود را اقرار کنیم و بعد دست در دست یکدیگر دهیم تا آموزش و پرورش را آباد کنیم . اتحاد دستانِ درهم تنیده شده و پیوند اندیشه های ما ، مانع ورود و نفوذ غیر و بیگانه خواهد شد
راستی ما چرا همانند درخت که از تنۀ خود به خودخوری می پردازد ، در بین خودمان ، همدیگر را در مَظان اتهام و تهمت و تخریب قرار می دهیم ؟
مدیر سایت صدای معلم ، بر اثر ذکاوت و ارادۀ راسخ خود روزی روزگاری به دنبال آغاز حرکتی ناب و بسیار مؤثر برآمده است . راه های قانونی، چنین قابلیت و توانایی را در ایشان تأیید نموده است. با حفظ و رعایت چند اصل مهم در امر رسانه چون احترام به آزادی بیان ، تحمل نقد ، اصل مطالبه گری ، تعصب نسبت به هم کیشان ، انعکاس واقعیت ها و نظرات همکاران بدون سانسور حتی اگر توهین و اتهامی علیه خودشان باشد ایشان را به حامی سفت و سختی از قشر مظلوم جامعه یعنی معلمان تبدیل ساخته است و البته معلمان نیز طی این مسیر به ایشان اعتماد ورزیده و حامی استقلال رأی و دیدگاه شان گردیده اند ، زندگی روزمره و آسوده خیالی خویش با خانوادۀ محترم را فدا و تبدیل به دغدغۀ پیگیری اخبار خوشایند و ناخوشایند برای آگاهی و یا شادمانی ما نموده اند. و ما نیز برای فرار از روزمرگی و یا تقویت حس در بطن رخدادها بودن ، ساعاتی معین ، پس از خستگی و فراغت از کار روزانه ، عادتی حذف نشدنی و حتی کنترل ناپذیر خود را در تعقیب آخرین مطالب سایت ، می گذرانیم.
هیجان مطالعه هر مطلب ، در برخی شور همراهی و گذاشتن نظر و یا کامنت را تحریک می کند. برخی هم برای عافیت طلبی و یا تعقیب بی تفاوتی ، فقط می خوانند. اما عده ای هم نقش تخریب و انتشار اراجیف ( سخنان یاوه و دروغ ) بر علیه مدیر سایت یا برخی از نویسندگان و یا مجموعۀ معلمان را برعهده دارند. هر چند خوشبختانه تعداد این افراد حال فرهنگی و یا غیرفرهنگی ، در این سایت انگشت شمار است اما آزاردهنده و دردآور است. برخی علامت فلش تمامی کاستی ها و بدبختی ها را به سوی خود معلمان برمی گردانند، اما راه حلی مناسب ارائه و یا با انجام فعالیتی مشابه و مفید این امر را تخفیف نمی دهند.
راستی ما در این سایت که تنها بلندگوی دردها و صدای درونمان است چه رسالتی برعهده داریم ؟ یا اصلا می بایست به عنوان یک روند مفید و مؤثر بر روی آن حساب باز کنیم و یا خیر ، فقط اوقات فراغت خود را با هیجانات مرتبط شغل مان پر می نمائیم ؟
انسانهای بدون هدف ، حباب روی آبند اگر آب باشد آنها هم هستند و گر نه تضمینی برای ماهیت وجودی آنان وجود ندارد. شکایت از یک رسانه که انعکاس دهندۀ منافع و مصالح 13 میلیون نفر دانش آموز و به طور تقریبی 23 میلیون اولیای دانش آموز ( والدین فوت کرده تقریبی محاسبه شده است ) و 1700000 فرهنگی شاغل و بازنشسته است ، چه منافع و یا مضراتی برای 37.700.000 نفر از جمعیت کشور دارد ؟! یعنی تقریبا 45 درصد جمعیت کشور! مگر برای انتخاب رئیس جمهور و یا نمایندگان مجلس در کشور چند درصد رأی می دهند ؟!
از لحاظ رعایت اصل دموکراسی ، حق حمایت از مدیر سایت صدای معلم که به تنهایی از هر حیث مادی و معنوی ، جسمی و روحی تلاش می کنند ، چند می ارزد ؟ آیا تقابل ارزشی با انتخابات کشور ، به عنوان یک اصل مشارکت سیاسی را دارد و یا خیر یک روزمرگی بدون ماهیت و هویت است ؟! همان هایی که از تنهاترین منتقد اطلاع رسانی فرهنگیان شکایت می کنند به وقتش نیازمند ارائه توضیح و یا اطلاع رسانی خبری خواهند شد. نمی توان به وقت نیاز و خوشایند بر این رسانه ، آفرین ، بارک ا... باراند و هر وقت یادداشت ها و مطالب آن گوشۀ منافع و حیطۀ مدیریتی ما را می لرزاند ، دست به شکایت بریم. تذکر در اسلام هم توصیه شده است ، در نامه ای به سایت ، تذکر خود را بدهیم و انتظار همراهی داشته باشیم اگر از اعمال و افعال خود و درستی آنها یقین داریم .
همکاران بزرگوار ،
تا ما نتوانیم همکار خود را با تمامی کاستی ها و قوت هایش ، تحمل و همراهی نمائیم ، متأسفانه آلام و دردهای مزمن و حاد موجود در آموزش و پرورش ، درمان ناپذیر خواهد بود. این مهم شامل همۀ افراد موجود در وزارتخانه است از وزیر و مدیران کل تا مدیر مدرسه و خود معلمان و تنها رسانه مستقل صدای معلمان .
وزیر محترم ، به عنوان رأس هرم وزارتخانه ، می بایست حافظ و حامی منافع شغلی ، حقوقی ، امنیت جانی و مالی و اوضاع معیشتی تمامی افراد شاغل در وزارتخانه و دانش آموزان باشند. پایمال شدن حق و حقوق من معلم از بابت بیمه و درمان ، عدم تأمین معاش زندگی ، شرایط نامساعد و نامطلوب تدریس ، ناهمترازی حقوق فرهنگیان با سایر کارمندان در 17 وزارتخانه دیگر ، نبود کُرسی آزاداندیشی در مدارس و دانشگاه های پردیس و تربیت معلم و.... بر تعداد مشکلات و معضلات خواهد افزود . پیچیدگی متزاید در روابط شغلی به وجود خواهد آورد و هر نوع احتمال همواری در مسیر رشد و توسعه پایدار آموزشی را دست نیافتنی خواهد ساخت. کاستی های موجود در آموزش و پرورش و عدم حمایت همه جانبه از قشر محروم و به استضعاف کشیده شده ، یادآور این واقعیت است که تکرار اشتباه ، دیگر اشتباه نیست ، رویۀ زندگی است . ضعف مدیریتی است . قبول اشتباه به عنوان یک اصل مریض احوال و معیوب در روابط زندگی و یا شغلی خود با دیگران است.
ناشناس محترم و مشهور سایت ،
صد بار گفتید و هر بار پاسخ دادم اما عناد شما ، اصلا و ابدا شکستنی نیست. حتی به طور انحصاری ، برای شما یک یادداشت ویژه نوشتم ، اما نمی دانم چرا زیر آن ، گفته های دائمی خود را بازگو نکردید و انگار نه انگار ، همانند مسئولان که بهانه عدم پاسخگویی شان ، ندیدن مطلب است ، ظاهرا شما هم شتر دیدی ، ندیدی !
اگر همکار هستید و جزئی از نیروهای صفی و یا ستادی آموزش و پرورش ، عارضم که در جامعه اصلی پسندیده و زیبندۀ انسانها وجود دارد به نام آزادی و دموکراسی . در طی سالیانی بسیار دور ، امام حسین "ع" با جان و خون خود و 72 تن از اصحاب خود در دشت کربلا با حقیقت خون خود این دو را برای امت خویش هدیه بخشیدند و بعدها در مقاطعی از تاریخ ، از جمله عصر رنسانس ، عده ای با خون خود چنین مسیری را برای امروز من و شما و فردای فرزندانمان ترسیم نموده اند. لابد سال 57 - 56 هم خاطرتان هست .
دو واقعه تاریخ ایران یعنی انقلاب اسلامی و جنگ با عراق ، جان و مال و سلامتی و خون بسیاری را در راه خدا برای ماندگاری آزادی بیان و اندیشه و قلم و امنیت ، تقدیم ملت ایران کرد. حال امروز شما با کدام منطق و یا استدلال و قدرت ، اجازه و موقعیت اتهام زنی و افترابندی به مدیر محترم و یا سایر نویسندگان سایت را ، به خود می دهید ؟! این که چه کسی حامی چه کسانی است ؟ به چه کسانی رأی داده و یا تبلیغ کرده است و.... همۀ این موارد در سایۀ محترم شمرده شدن حقوق فردی و اجتماعی افراد در قانون اساسی ، دارای حریمی کاملا محرمانه و خصوصی است و شما نمی توانید با تکرار جملاتی دور از شأن هموطنی ، همکاری و انسانی در یک رسانه همه گیر علیه فرد و یا افرادی ، به دنبال تفتیش عقاید برآئید. در اسلام اصل زیبنده ای برای تثبیت دموکراسی وجود دارد به نام " ولا تجسسوا " . شما حق ورود به اذهان افراد و زوایای پنهانی آن را ندارید. خطا و اشتباه شما محرز و غیرقانونی است. اگر منطق اثبات اصول و مراتبی را دارید ، همۀ همکاران میل به مستفیض شدن دارند و گر نه ، چنین حقی باطل از سوی شما در جهت تخریب شخصیت و یا موقعیت اجتماعی و سیاسی افراد ، مطرود و مردود می باشد.
سخن پایانی
من معلم هستم آن هم بازنشسته ، شما معلم هستید آن هم شاغل ، حال با مراتب متفاوت برخی معاونید و برخی مدیر و.... چه تفاوت می کند عنوان ما ، وقتی فاصلۀ بین ما فرهنگیان برابر است با مقدار مسافت سال نوری معادل ۹٬۴۶۰٬۷۳۰٬۴۷۲٬۵۸۰٬۸۰۰ متر ، بیگانگی ما از یکدیگر و یا خدای نکرده زیر آب زنی و تخریب همدیگر ، امری بدیهی اما ویرانگر است.
بیایید اول خود را باور کنیم بعد عظمت توانایی های شغلی خود را اقرار کنیم و بعد دست در دست یکدیگر دهیم تا آموزش و پرورش را آباد کنیم . اتحاد دستانِ درهم تنیده شده و پیوند اندیشه های ما ، مانع ورود و نفوذ غیر و بیگانه خواهد شد.
بیایید خودمان با خودمان بیگانه نباشیم. شما ضعف مرا دوستانه برطرف کنید و من قوت شما را صمیمانه اقرار کنم و بخل و حسد و کینه و نفرت از همدیگر را به دنیایی از شادی و نشاط و انرژی مثبت تبدیل سازیم. من با تو قدرت دارم تو با ما من . عزت و احترام و شأن شغل معلمی در سایه اصلاح نگرش و بینش ما احیا شده و تثبیت خواهد شد . زنده باد آزادی . زنده باد وطن . زنده باد معلمان متحد و متفکر. زنده باد سایت صدای معلم .
برای قدر دانستن تلاش بی امان تمامی شاعران کشورمان که معلمانی بسیار بزرگ بوده اند ، اشاره می کنم که شعر زیر بر روی بازوی "برد پیت " هنرپیشه مشهور آمریکایی به زبان انگلیسی خالکوبی شده است ، حیف است ارزش همدیگر را کم بدانیم و گرنه غارت می شویم :
از کفر و ز اسلام برون صحرائیست
ما را به میان آن فضا سودائیست
عارف چو بدان رسید سر را بنهد
نه کفر و نه اسلام و نه آنجا جائی است
و اما لحظاتی تفکر بر چند بیت از شعرایی که برای ما زیسته اند و معلم واقعی بوده اند :
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم / تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال ( سعدی )
من از بیگانگان هرگز ننالم / که با من هرچه کرد آن آشنا کرد ( حافظ )
من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش / چون بفکر سوختن افتادهای مردانه باش ( مرتضی قلیخان شاملو )
هر کسی پنج روزه نوبت اوست / دور مجنون گذشت و نوبت ماست ( حافظ )
هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من ( مولوی )
در پناه حق با هم باشیم.
نظرات بینندگان
یک معلم که خود روشن کننده ی مسیر انسانیت است نباید دارای خصایص نکوهیده ی اخلاقی باشد یا اگرهست بایدتلاش کندآن را کاهش دهند تابتواندبرقلب وروح دانش آموزان خودتاثیرگذارباشد
متاسفانه مانندهمه ی افراد جامعه ،فرهنگیان محترم نیزازمسائل اخلاقی فاصله گرفته ومی گیرندفاصله گر فتن سایرافرادجامعه ازاخلاقیات تاثیرمخرب زیادی ندارد ولی درموردفرهنگیان اگراتفاق بیفتد یک جامعه منحرف خواهدشد وتاثیر آن تانسل ها باقی می ماند
خلاصه جامعه ی محترم فرهنگیان اگرناخواسته به دام بی اخلاقی یا بداخلاقی بیفتنددیگرنمی توان انتظاردرست شدن چیزی رادرجامعه داشت لطفانیک بنگریم وبدانیم وظیفه ی سنگین وسختی برای اصلاح جامعه بردوش داریم اگرچه انسانیم مانند سایرانسان ها ولی نیاززیادی به مراقبت اخلاقی خودداریم
در این جامعه هر صنف و شغل،برای خود دایرة المعارف اخلاق و منش خاص خود را دارا هست. جسارتا معلمان ظاهرا از این قاعده استثنا هستند. چون نمی توان در یک یا دو جمله ، معلم و یا دبیر آموزش و پرورش را تعریف کرد تا همۀ معلمان را شامل گردد.هر یک از معلمان با توجه به تربیت خانوادگی و اجتماعی، مسیری جداگانه از دیگری می پیماید. ظاهرا انسجام تعریف از این شغل وجود ندارد. تشکر
بادهای سیاسی ، انسانهای سست اراده را تغییر می دهد.برای مدیر سایت می گویند وابسته فلان
یا بهمان است ، من که در 17 ماه همکاری چیزی ندیده ام یا درک نکرده ام . نسبت به مسأله فردی حساس هستم اگر چنین بود ، ادامه نمی دادم. تشکر
جناب آقای مومن نژاد،
اتحاد و انسجام فقط تجمیع 20 -30 نفر نیست.
انسجام اجتماعی برای خود هدف مشترک ، آرمان
مشترک و پیوند فکری و روحی نیاز دارد. جسارتا
تصور نکنیم اجتماع چند تن ولو هزار نفر ، یعنی
انسجام اجتماعی . برای حرکت جمعی تفکر و
برنامه ریزی لازم هست.هر چند قبول دارم تا اراده
مسولین بر اصلاح امور نباشد آب از آسیاب تکان
نمی خورد. مهم با هم بودن و قدر و ارزش قایل
شدن به خود و شغل مان است. به امید حل و فصل
همه گره ها و تنگناها. تشکر.
همراهی و همدلی کافی است. تشکر.
آقا / خانم فراهانی
بنده در ابتدا لازم می دانم از زحمتی که خانم امامی برای دفاع منطقی از جایگاه رسانه می کشند سپاسگزار باشم .
اما پیشنهاد من این است که یک بار مطالب ارجاع شده را مطالعه کنید .
در آینده تحلیلی مبسوط بر این قضیه خواهم نوشت .
اما پرسش من این است که آن توقیف های فله ای که قبلا اتفاق افتاد و یه یک باز 100 روزنامه و نشریه در یک شب تعطیل شدند مگر وفق قانون بود ؟
تعجب من این است که جناب بهرامی در جایگاه " شاکی " نه جوابیه ای برای صدای معلم ارسال کرده است و نه حتی صحیتی کرده است .
در حالی که مطابق قانون مطبوعات باید جوابیه ارسال و اگر رسانه استنکاف کرد باید از مجاری قانونی عمل کند .
در جامعه ما افراد با هم گفت و گو نمی کنند .
بارها شده است تصادفی را شاهد بوده ایم و طرفین اگر زد و خورد و یا فحاشی صورت نگیرد بدون حتی گفت و گو سریعا مامور قانون را طلب می کنند .
رقم وحشتناک 15 میلیون پرونده قضایی برای 85 میلیون ایرانی نشان دهنده همین ظرفیت های پایین است .
از نظر شما سپاسگزارم اما نیاز به همراهی و یا حمایت دوستانی چون شما ندارم .
حق نگهدارتان .
پایدار باشید .
منظور شما کدام قانون وکدام عدالت خانه است
متاسفانه قانون را قانون شکن می نویسد وعدالت خانه رابی عدالت ها اداره می کنند
لطفاکمی منصف باشید
خانم / آقای فراهانی ،
انسان وقتی در مسیر انتخاب شده تنها می ماند ، قدرشناسی صورت نمی گیرد یا کم رنگ است ، از سوی برخی مغرض تخریب می شود، به مظلوم نمایی هم نیاز پیدا می کند.اگر حمایت و دفاع از مظلوم ، مظلوم نمایی است پس لازم و شایسته است. تشکر
امید که از نوع کاکتوس تیغ دار نباشید. ناشناس زیاد است و یکی از آنها رگ خامی دارد که اصلا قصد پختگی ندارد . امید که شما نیستید. تشکر از همراهی تان .
جناب آقای پورسلیمان ،
طوفان و سونامی و .... برای آدم های بزرگ ، تخریب بجا نمی گذارد ، تأیید و تحسین برجا می گذارد. گاه تلاطمی در دریا باعث می شود که مرواریدی از صدف بیرون آید.
سوء تفاهم یا رنجیدگی در روابط اجتماعی امری حتمی و اجتناب ناپذیر است ، منتهی چگونگی حل آن به درایت و شعور طرفین منوط است. امیدوارم طرفین با فرهنگ متعالی انسانی - اسلامی و با برادری و اخوت آن را حل و فصل نمائید. کسب تجربه همیشه به سادگی بدست نمی آید و یا تیغه شمشیر و چاقو با تف دهان آبدیده نمی شود . این طریق ما را صیقل می دهد و شما را جلا.
انجام وظیفه است خواهش می کنم. دفاع هم از رسانه و هم از معلم برای جامعه فرهنگی امری واجب است. مبادا روزی در سایه غفلت خود را آب دهیم.
پایدار و سربلند باشید و سپاس.
تاریخ عبرت آموز است و زندگی پستی و بلندی بیشماری دارد. باید تهدیدها را به فرصت ها تبدیل کرد تا ارزش ها صیقل یابد.تشکر از لطف تان.
جناب بهروز ( آقای فراهانی )
پاسخ شما را بالا خدمت تان دادم .
البته مطالبی که شما قبلا در قالب توهین و فحاشی و... ارسال کرده اید همه را می بخشم !
باشد که کمی تفکر و انصاف در کالبد انسانی شما شکل بگیرد .
پایدار باشید .
شما تقصییر ندارید. در روابط اجتماعی ناسالم ، نگارش و رفتار شما امری طبیعی است. تشکر از پیشنهادتان.
دوست عزیز ناشناس
خط قرمز صدای معلم همواره " قانون " بوده است .
اما گذشت زمان خیلی از مسائل را مشخص خواهد کرد ...
پایدار باشید .
آقای بهروز و یا ناشناس محترم ،
جای قانون شکنان در زندان است. فعلا مدیر سایت در خدمت من و شما هستند. ایشان می توانستند این شکایت را از ما پنهان سازند اما با تصور همدلی و همراهی همکارانی که بدانها خدمت رسانه ای می کنند صمیمانه آن را آشکار ساختند.فعلا فقط یک شکایت است صبور باشید.
خمیر خیلی آب می برد. تشکر از هیجان تان .
یادداشت زیر به طور ویژه برای شما همکار محترم ناشناس نوشته شده است:
"ناشناس محترم ! مسأله این است : تحمیل نظر خود به دیگران یا تحمل آرای دیگران ؟ " دوم مرداد ماه 97
ناشناس محترم ، لابد بهتر از من می دانید که یک رسانه وابسته قبل از هر چیز از لحاظ مالی ساپورت می شود آن هم توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی که در تعقیب منافع خود هستند . طلب همیاری مدیر سایت را که فراموش نکرده اید ؟!!!! ایشان با همان حقوقی که همه ما از بی عدالتی آن ناله می کنیم این سایت را سرپرستی می کنند. داشتن و یا نداشتن حزب حق دموکراسی هر فرد هست. مثلا من اصلا و اصلا نداشته و ندارم .بنده با رعایت دو شرط دموکراسی و آزادی حتی از شما نمی پرسم : که شما چطور ؟ حزبی دارید ؟ اصلا برایم اهمیت ندارد.
در ضمن به تعریف و معنای مستقل نیز یک بار در سایت مربوطه مراجعه نمائید تا رفع شبهه شود. شما ظاهرا قد و اندازه واژه ها را نمی شناسید اغراق کجا و چگونه ؟ تشکر از همراهی تان.
جناب آقای درویشی،
متأسفانه چون مشاغل گوناگون خصوصا نقش های سیاسی ، بجای منوط به شرح وظایف بودن ، به شخص و توانایی ها و قدرت او وابسته هستند ،لذا هر فرد در مقام ارشد به عنوان وزیر مشغول می شود دلخواسته های خود را به آموزش و پرورش تحمیل و تزریق می نماید و نتیجۀ آن آشوب سازمانی می گردد. هیچ وزارتخانه ای از لحاظ ارائه طرح و پیشنهاد و تغییرات به اندازۀ آموزش و پرورش عمل نمی کند، در صورتی که چون با روح و احساس و عواطف و اذهان و استعداد کودکان سروکار دارد ، آسیب جدّی و جبران ناپذیری به نظام آموزشی تحمیل می کند. بی نظمی و بی قاعدگی موجود ناشی از تفاوت سلایق وزراست.
چون ساختار سیستماتیک و مستحکمی ندارد و از هر سو و از طرف هر کس تغییر ماهیت می دهد. تشکر
به نظر من شما به هر قيمتي برنامه تخريب بطحايي رو در دستور داريد.
لذا گاها خشك و تر رو با هم مي سوزونيد و اين منصفانه نيست.
جناب آقای رضا ، کاش کارکرد مطلوب و خوشایند ایشان آنقدر زیاد بود که می توانستیم در جهت تأیید و تحسین
سخن می گفتیم. لطفا اگر معلم هستید محاسن را بشمارید. تشکر
جناب کاکتوس ، ثابت کردید که متأسفانه از نوع تیغ دارش هستید. مسایل را با هم قاطی نکنیم نتایج مطلوب تری بدست می آوریم ، جناب آقای شهسوارزاده این وسط چه گناهی دارند؟ ما حق نداریم زمین و آسمان را به هم بدوزیم تا از صغری و کبری خود نتیجۀ دلخواه را بدست آوریم. ایشان دارای حریم خصوصی هستند و ورود و خروج دائمی شما با افترا و اهانت ، حق حقوقی ایجاد می کند.
شما چقدر مطالبه گر بوده اید؟ مسئولیت فقط مال یک دو نفر نیست ، شما چه چیز را و چگونه مطالبه کرده اید؟ با عافیت طلبی و پنهان شدن پشت یک نام تیغ دار نمی توان آزاد اندیش بود. تشکر
تنها نمایندۀ اولیا در سایت سرکار، شمائید این همه ذوق و شور و علاقمندی ، قابل تحسین است. یقین داشته باشید فرزند چنین مادری هیچوقت وسط راه نمی ماند و مسیر موفقیت و سربلندی را با تلاش خود و همراهی شیرمادری چون شما یافته و طی می کند. احسنت اولیای محترم که ظاهرا دیگر فرزند دانش آموز هم ندارید. احسنت.
جناب آقای موحد،
من شخصا سپاسگزارم. فهم مشترک از مسایل، نیمی از حل آنهاست. امید که قدرت ادراک آن برای همۀ فرهنگیان فراهم گردد. ما فرهنگیان همگی یک مشت واحد شویم تا به آمال و آرزوهای متعال خویش برسیم. تشکر از همراهی تان .
آموزش و پرورش و این سایت 4 ضلع دارد :
معلمان
دانش آموزان
اولیا
نیروهای ستادی
شما ظاهرا تنها اولیایی هستید که یکی از اضلاع آموزش و پرورش گردیده اید. امید که دیگر اولیا نیز در جهت پربار کردن محتوای سایت و انعکاس سیمای مدارس ، احساس مسئولیت نمایند. تشکر
امیدوارم سالهای سال توان ادامه ی این راه پرمشقتی را که انتخاب کرده اند داشته باشند وزخم زبان ها ایشان را مایوس نکند
ناشناس محترم ،
مگر آنانی که وزیرند چه چیز اضافه ای دارند؟ می توان در نظر داشت و جامه عمل پوشاند.تشکر
جناب آقای شهاب ،
اتفاقا من و شما می توانیم جهت همه چیز را بسوی خیر برگردانیم و با بیان وزارت ایشان ، آن را عملی سازیم. چرا که نه ؟ خیلی دلم می خواهد ایشان وزیر باشند و ثابت کنند با چنین ماهیت هم می توان وزیر شد . باید تجربه کرد ، آیا تغییر می کنند یا خیر؟
تامنظورمان از وزارت چه باشد اگرمنظور این است که مانند وزرای فعلی وقبلی برطبل بی چیزی بکوبند وهربلایی برسرفرهنگیان بیاورند هم دنیا وهم آخرت خودرا خراب کنند این مسند زیبنده ی آقای پورسلیمان نیست
ولی اگر منظور استفاد از شخص باتدبیر ،آگاه ودلسوز به مسائل آ.پ وساعی برای حل مشکلات واقعا آقای پورسلیمان را شایسته ی این کرسی می دانم
ولی درشرایط فعلی فردی باشرایط بالا را برچنین کرسی هایی می نشانند
من درزمان انتخابات هم درکامنت ها اعلام کردم که بهترین شخصی که می تواند تحولی در سیستم آ.پ ایجاد کند آقای پورسلیمان است ولی افسوس که مسئولان بلندپایه توقعات نامناسبی از وزیردارند
جناب آقای شهاب،
شما که با طرز فکر بنده آشنایید .
انتظار همه ما چیست؟!!!
به انتظارشما واقفم
منظورم مسئولان بالا بودند که از وزیر توقع صرفه جویی وبهره کشی از معلم را دارند
جناب منطق الطیر سایت،
خیال تان را راحت کتم بنده تا حال اصلا رأی نداده ام و وجدانم از شما راحت تر است. شما شرمنده باشید با
اصرار در ذهن خوانی تان و تهمت و افترازنی تان.
اگر معلم هستید برای دانش آموزانتان متأسفم. حال
همانند روغن داغ روی اجاق جزجز کنید تا شاید مجرم و مقصر واقعی را اختراع ، کشف و یا خلق نمائید.
جهل مرکب بد دردی است و درمان ناپذیر. چاره ای نیست شما هم مهمان افتخاری سایت باشید و زنگ تفریح معلمان.خسته نباشید.
جناب آقای کاظمی ،
از قوت قلبی که داده اید به عنوان یک همکار سپاسگزارم.
امید که سوءتفاهمی بیش نباشد و تنها صدای رسای
معلمان با مدیریت جناب آقای پورسلیمان همچون گذشته به فعالیت شفاف و مستحکم خود ادامه دهد. باز تشکر.
چطور به این نتایج رسیده اید کاکتوس جان.
به نکته جالبی اشاره کرده اید.
معلوم است که حرکتی پنهانی
آغاز شده است و در حال پخش
شدن است.امیدواریم منجر به
تحولات اساسی و مؤثری شود
و اوضاع بدتر نگردد.
بجای کودتا بهتر است بگوئیم فعل و انفعالات . تشکر
جامعه هر دَم در حال تحول است منتهی گاه با سرعت بسیار کم و نامحسوس و گاه سریع و کوبنده. جامعه هیچوقت ایستا و ساکن نیست بلکه برعکس دینامیک و پویاست.امید تحولات سازنده، آموزش و پرورش کشور را متحول سازد. تشکر
والله ما اگر در شرایط شما بودیم
سایت را تعطیل می کردیم و دنبال
دردسر خود می رفتیم اما شما
در این شرایط سخت هم مطلب
می گذارید. احسنت !!!!
پاسخ از سوی خود مدیر محترم سایت زیبنده است.تشکر
تهعد شغلی و حرفه ای چنین رنگی دارد.
خالص و ناب.تشکر
پاسخ از سوی خود مدیر محترم سایت زیبنده است.تشکر
یک فرد وقتی با تمام قوا و امکانات محدود شخصی
قدم به وادی پر پیچ و خم می گذارد، انتظار همدلی
دارد نه رنجوری.امید است هر چه هست به خیر و
خوشی بگذرد و استواری بر تعهد رسانه ای ادامه
داشته باشد. انشاءا.... تشکر
با درود قلبی به شرف شما فرزانه فرهیخته که بهتهرین لحظات زندگی خود را در سنگر ایفای حقوق آموزگاران زحمت کش و نو نهالان میهن از هیچ فداکاری دریغ نمی کنید. بی تردید درختی که به بار می نشیند سنگ هم بطرفش پرتاب می شود . درخت علمی و فرهنگی وجود شما نیز در درازنای سالیان به بار نشسته و از همین روست که اندک نادانانی گاها با نام غیر واقعی یا ناشناس سنگی را می پرانند. کیست که نداند کسانی که در پست های وزارتی و معاونت های وزیر و پست های بالا گنارده می شوند لز فیلتر های حکومتی نگذشته باشند. کیست که نداند جایگاهو شخصیت بسیاری از این مقامات با پست های انتصابی شان نسبت معموس دارد. جناب پور سلیمان شهامت و پایمردی شما در ایفای حقوق آموزگاران و نو نهالان ستودنی است. مبارزه در سنگر فرهنگی که شما برگزیده اید بی تردید به بار خواهد نشست. در این راه سخت و پر چالش در کنارتان خواهم بود .
همواره قلمت نوشتار و گام هایت استوار به پیش
گر چه شب تاریک است. دل قوی دار سحر نزدیک است
دکتر شکراله مسیح پور
استاد گرانمایه ،
همراهی و برادری شما برای مدیر محترم سایت ، پشت گرمی است تا جسورانه و متعهدانه مسیر
پیش رو را طی نمایند. اتحاد و انسجام ما در این
سایت می بایست در جهت تحقق آرمان های
متعالی روزافزون باشد. به امید آینده ای درخشان.
سپاسگزارم.
امیدوارم اقای پور سلیمان در راهی که شروع کرده اند محکم و استوار باشند و همکاران نیز مشکلات را انعکاس دهند هر چند گوش شنوایی نیست
ایشان صبورانه و محترمانه با تحمل تمامی آرای همکاران و مسئولین در پی انتشار دیدگاه و نظرات تمامی نیروهای صفی و ستادی و همچنین خارج از سازمان هستند. حتی فحاشی عده ای کوته اندیش را نیز عینا درج می نمایند که کمتر کسی چنین جسارت و یا ظرفیتی دارد. انشاء ا..... و تشکر.
جناب پورسلیمان عزیز و دوست داشتنی درود بر شما
و ممنون از مطلب روشنگر سرکار خانم امامی
بنده از سال ۷۰ در نشریات مختلف از مدافعین حقوق صنفی فرهنگیان بوده و هستم و از نزدیک با اکثر احزاب منتسب به فرهنگیان نشست و برخاست داشته ام
در همین جا اعتراف میکنم که تاکنون هیچ پنجره ای به شفافیت،شجاعت،قانونمداری و البته انصاف سایت صدای معلم ندیده ام
امروز صدای معلم به عنوان تنها تریبون قابل اتکا بین اکثریت فرهنگیان ایران است.
خود نفس شکایت از سایت نشانگر پویایی و اثربخشی آن است و البته روشنگری و پیشقراولی همیشه توام با هزینه های مادی و معنوی پیدا و پنهان میباشد
از اینکه سه سالیست افتخار همکاری با مجموعه فهیم صدای معلم را دارم بر خود میبالم و خود را شریک در هزینه های هرگونه برخورد احتمالی میدانم
شما لطف دارید. سپاسگزارم.
اگر امروز من و شما فرصت برقراری ارتباطی سالم و
تضمین شده با همکارانمان را یافته ایم در سایه همین
سایت بوده است. بدون این سایت ، فرهنگیان قطرات
پراکنده و ره گم کرده اند.انسجام و پیوستگی ما در سایه درایت جناب آقای پورسلیمان ، ممکن گردیده است.امیدواریم سوء تفاهمات منتفی و مسیر پاینده باشد. انشاء ا.....
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد . تشکر
جناب آقای پورسلیمان ، به دلیل اختصاصی بودن
رسانه برای اعتلای اهداف آموزش و پرورش کشور،
از روابط عمومی وزارتخانه و جناب وزیر هم انتظار
همراهی و حمایت داشتند.
جناب آقای نعمت اللهی ،
بهترین فرصت برای معرفی خود و جلب اعتماد
فرهنگیان برای حضرتعالی بود . حقوق دان بودن
آن مقام نیز مزید بر انتظار بود.
با آرزوی بهترین ها برای مدیر محترم سایت.
همیشه در تمامی نوشته هایم وقتی جایش بوده به قدرشناسی و قدردانی از سایت صدای معلم اشاره داشته ام و دارم. من این نعمت را از دست نداده
می دانم چه خواهد شد. مقامات هم باید قدر
اطلاع رسانی و آگاه سازی رسانه را معترف باشند و از آن حمایت کنند. تشکر
استانی یک تعصب ارزشمندی وجود
داشت که متاسفانه امروزه نادیده
گرفته می شود. آقای بهرامی، آذربایجانی ها غیرت خاص و زبانزدی
دارند. شما دیگه چرا؟ گفتگوی دو
هم استانی نتایج مطلوبتری می تواند
داشته باشد. یاشاسین آذربایجان
یاشاسین معلم سسی.
مای همشهری و یا مای هم استانی که عامل تقویت کننده برای آرمان های ملی است. آری دو ترک ، زبان یکدیگر را بهتر می توانند درک کنند . در چه عصری بسر می بریم ؟!!!! این ها موارد پیش و پا افتاده است و ارزش
اتلاف وقت و انرژی را ندارد. تشکر
ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیدهایم
اگر خون دل بود ما خوردهایم
اگر دشنه ی دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گردهایم
گواهی بخواهید: اینک گواه
همین زخم هایی که نشمردهایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر بردهایم
جناب پور سلیمان مطمئن باشید که همراه شماییم
آقایان بدانند "من هم یک پور سلیمان هستم"
برای همراهی و شعر نغز و زیبایتان سپاس.
سایت صدای معلم، تریبون رسای همهٔ معلمان ایران است.
جناب پور سلیمان با راه اندازی این سایت، امکان شنیده شدن صدای معلمان را فراهم کرده است.
این سایت بیش از هر رسانهٔ دیگری در دسترس عموم فرهنگیان، اعم از نویسنده و خواننده، بوده و زمینهٔ گفت و گوی سراسری بین معلمان کشور را فراهم ساخته است.
سایت صدای معلم، معلمان را در طرح مطالبات خود همصدا کرده است.
این سایت، با به نمایش گذاشتن دیدگاههای معلمان و کارشناسان آموزشی و تربیتی، ترویج روحیهٔ نقادی و نقد کاستی ها، چشم انداز امید بخشی را برای اصلاحات اساسی در آموزش و پرورش فرا روی مان گشوده است.
کار منسجم، شبانه روزی، بی ریا، با برنامه و عاری از مصلحت اندیشی سایت صدای معلم، موجب شده است که سنگین ترین و بی تفاوت ترین گوشهای وزارتی و ستادی نیز صدای معلمان را بشنوند.
سپاس از جناب پورسلیمان و همهٔ نویسندگان و همکاران سایت صدای معلم
سپاس و تشکر از همراهی و قدرشناسی
حضرنعالی. در پناه حق سربلند باشید.