بی شرمی و شیادی:
شب عید، آقای مهران مدیری مهمان خندوانه بود.
مثل همیشه تمام تلاشش را کرد تا خودش را خیلی موجه، مودب و شاخص معرفی کند. در مهارت او برای خنداندن مردم شبهه ای نیست. سعی کرد یکی به نعل و یکی به میخ را بکوبد. همه چیز را زیر سوال می برُد تا وانمود کند که با گروه های منتقد و معترض نیز همراه و خیلی روشنفکر و به روز است. اما کما فی السابق ، یک شارلاتان بازی ویژه ای نیز به نمایش گذاشت که طی آن ،درون خودش را مثل خیلی از برنامه هایش به نمایش گذاشت و آن داستان نوجوانی و تمسخر و تعذیب معلمانش بود.
وقتی رامبد جوان از او خواست تا خاطره ای از نوجوانی اش بگوید با شعف وافر، از بین صدها خاطره، با کمال بی ادبی گفت: ترقه را زیر معلم می گذاشتم و آتش می زدم و او در کریدر جیغ زنان فرار می کرد و.... . در حالی که به صندلی تکیه زده بود و با تبختر حرف می زد !
تاکید می کرد که معلمم را مرحوم کردم و.... مشترکا با رامبد جوان می خندیدند. جمعیت حاضر نیز اغلب متحیرانه می خندیدند.
شاید نمی دانستند که بر شان معلم خدشه وارد می کنند. او پیشتر نیز چنین سخنان تحقیر آمیزی را در باره معلم گفته بود.
حال او برای این دلقک بازی های خود چقدر پول می گیرد نمی دانم!
کاش شنیده بود که فخر بشریت ( ع) در دعا فرموده بودند که : خدایا اول چیزی که از من می ستانی، جانم باشد! ( نه شرافتم را ، نه عزتم را و نه... )
وقتی این شان یک هنرمندی است که با درآمد میلیاردی در سیمای ملی از تمسخر یکی از شریفترین صنف جامعه با وقاحت تمام حرف میزند و لذت می برد، دیگران در باره این قشر زحمت کش هرچه بگویند حق دارند.
امشب برای اهل شرف، عید نبود. مسلماََ شیادی فقط از بازوان ستبر برنمی خیزد، از زبان بی حیا و بی افسار نیز بیشتر بر می آید.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
شب عید فطر ۹۷
کانال مهر آب
( کلیپ را ببنید )
نظرات بینندگان
حالا که پولدار شدند و شهرت و...دارند و معلما هم مشکلات معیشتی منزلتی و...دارند هر کس و ناکس به قشر فرهنگیان جرات جسارت و توهین میدهد!!!!
همه می دانند که ریشه اصلی مشکلات معلمان در این لحظه این است که شخص آقای روحانی (و همچنین لیست امید در مجلس) که قبلاً آراء معلمان را جلب کرده بودند، به معلمان بودجه، ارزش، اهمیت، منزلت و ... نمی دهد و چه بسا آنان را اضافی دانسته و نصف کارمند هم به حساب نمی آورند. سوال من و شاید خیلی های دیگر این است که آیا این چیز کوچکی است که تا به حال «صدای معلم» در هیچ نوشته ای به آن نپرداخته و سهم شخص آقای روحانی در این مشکلات را به طور روشن تبیین نکرده است؟!!
(این نظر را نوشتم چون امید انتشار آن را دارم!)
دوست عزیز
به نظر می رسد شما مطالب منتشر شده در صدای معلم را به صورت کامل و یا پیوسته و مستمر پی گیری نمی کنید .
کدام رسانه بود که عملکرد آقای نجفی و شعارهای ایشان و آقای روحانی در مورد در اولویت بودن آموزش و پرورش در دولت دوازدهم را مورد نقد قرار داد ؟
آیا غیر از صدای معلم بود ؟
همکار محترم
صدای معلم یک رسانه مستقل ، حرفه ای و البته غیردولتی است که وامدار هیچ فرد و جریان و گروهی نیست .
برای ما مهم جریان تعلیم و تربیت و منافع ملی است .
پبشنهاد ما این است که همیشه صدای معلم را بخوانید و خوشحال می شویم نظرات مرتبط و تخصصی بگذارید .
پایدار باشید .
بایدم از بایدت مأخوذ شده؟
دردم از تماشاگرانیست که به مزخرفات او قه قه سر می دهند و وقاحت او را مثل خود او تایید می کنند.
گرچه می دانیم این خاطره او هم مثل تنام رفتار و گفتارش به دروغ اراسته شده چرا که به زمانی که خاطره مزخرفش را حواله می دهد از اون نوع ترقه ها اصلا وجود نداشت.
به هرحال تحقیر معلمان از آدم های بی وجودی چون مدیری حتما بر می آید.
معلم اصیل یک واژۀ قابل تدبّر است.
معلم اصیل در جامعه ثمراتی دارد که معلم غیر اصیل ندارد، مدیری و برخی مدیریت های برون و درون سیستمی ثمرۀ تربیت معلم غیر اصیلند؟! و ....
پندار می شود که عبارت "... و اصالت قانون در برابر حق روشن و ..." بی خاصیت و ثمره است.
مهر قانون استخدامی در آوپ برای افزایش کسر سن مشمول فرزند پدری که حتی شش ماه آن طرف مرز اسیر بوده می شود ولی مشمول فرزند پدری که به واسطه اشتباهات سیستم درون مرز سالها زندان رفته و بی گناهیش اثبات شده و زندان طلبکار شده نمی شود! پس آیا عذابی الهی نیست که بی مهری مهران مشاهده شود؟!
انگار توهین به شان معلم از صدر تا ذیل یه جور افتخار ه
خانه از پای بست ویران است
کاش حرف اقای اسکویی رو گوش میکردی و پله های ترقی وآدمیت رو باهم طی میکردی وقتی کسی با اشنا ورابطه یه شبه ره صد ساله طی کنه نتیجش میشه شما ''''.......
کاش حرف اقای اسکویی رو گوش میکردی و پله های ترقی وآدمیت رو باهم طی میکردی وقتی کسی با اشنا ورابطه یه شبه ره صد ساله طی کنه نتیجش میشه شما ''''.......
استاد اسکویی با تیزبینی در یک لحظه او را روانکاوی کرده است و تجربه اش به او گفته است اگر او را اینجا یکسال منتظر نگذارد او فردا ده سال به خودش و مردم و همکلاسی هایش ضرر خواهد زد
درود بر شما که خیلی خوب این الف بچه سرکش و ناسگار دیروز و سربراه شده ناشکر امروز را نقد کردی
معلم اصیل یک واژۀ قابل تدبّر است.
معلم اصیل در جامعه ثمراتی دارد که معلم غیر اصیل ندارد، مدیری و برخی مدیریت های برون و درون سیستمی ثمرۀ تربیت معلم غیر اصیلند؟! و ....
پندار می شود که عبارت "... و اصالت قانون در برابر حق روشن و ..." بی خاصیت و ثمره است.
مهر قانون استخدامی در آوپ برای افزایش کسر سن مشمول فرزند پدری که حتی شش ماه آن طرف مرز اسیر بوده می شود ولی مشمول فرزند پدری که به واسطه اشتباهات سیستم درون مرز سالها زندان رفته و بی گناهیش اثبات شده و زندان طلبکار شده نمی شود! پس آیا عذابی الهی نیست که بی مهری مهران مشاهده شود؟!
1- به شغل معلمی در تمام این 40 سال (بویژه از اوایل دهه 70) ظلم های زیادی شده است. یعنی در واقع معلمان شامل یک بند نانوشته (و شاید هم نوشته شده )قرار گرفته اند تحت این عنوان که: به معلم حقوق کافی تعلق نگیرد. دادن هر گونه مزایایی (مثل مسکن - پوشاک- سفر.....که به همه تعلق میگیرد) به معلمان ممنوع است. معلم حق دفاع از خودش را ندارد - و صدها قانون!!! ( مکتوب یا غیر مکتوب ) دیگر.
بدیهی است که تخطی از این قوانین مدون برای همه عواقب وخیمی دارد. صدا و سیما نیز وظیفه رسانه ای اجرای این قوانین را دارد که تاکنون نیز بسیار عالی عمل کرده است.مثل زیرنویس هایش درباره پرداخت دستمزد تصحیح اوراق امتحانی!!! و ..... و همین مورد اخیر عالیجنابان مدیری و جوان. ادامه دارد...
- جناب مدیری - جوان: به شما توصیه میکنم شما دامن خودتان را به ظلم به معلم آلوده نکنید و هرچه زودتر عذرخواهی کنید. حرمت معلم مثل حرمت پدر و مادر است. بی حرمتی به این دو عواقب بدی دارد. بدانید ما خدا را داریم ولی صبرش زیاد است. البته شما میتوانید این توصیه من را نیز جوک کنید و به آن بخندید و به لطف صدا و سیما مردم شریف را نیز با افزودن چاشنی هنری اتان!!!!!!!! بخندانید!!!!!!!!!!!
یا وقتی به ظاهر معلمان در برنامه ماه عسل اعلام میکنند معلم هیچ مشکلی ندارد و با همکارانی که از هیچ تلاشی برای آزار هم کوتاهی نمی کنند ،اداری هایی که فقط به فکر پر کردن جیب خودو حفظ پست هستند و در برخورد با اولیا همیشه معلم را متهم می کنند ،شخصیتی نمی ماند
معلم چیزی نداشت که از دست برود ،با لفظ قلم حرف زدنمان ونجابت هم هیچ کسی معلم را تحویل نمی گیرد ،80 درصدمعلم ها محافظه کار و ترسو هستند و هر بلایی را می توان سرشان آورد
ایشان شغلشان بر پایه ی طنز هست و در صدا و سیمای ایران فعالیت های مؤثر هم داشته اند. هر کس نقاط ضعف زیاد دارد. اگر معلمان خوبی داشتند حتما موفق تر هم بودند.آنچنان هم وضع معلمان قدیم گل و بلبل نبوده است. این را همه ما که خوب می دانیم. بیهوده جبهه گیری نکنیم.
امثال آقای معاونت پشتیبانی وزارت و وزیر و امور اداری عمدا همه را به سخره می گیرند و از این راه خرج شادی در می آورند و شما از یک خاطره که ممکن است همه شما داشته باشید دچار عذاب شدید؟
فرض هم که کارشان اشتباه باشد نمی دانم چرا کسی جرأت نمی کند صاحب رسانه صدا و سیما را به خاطر مبتذل بودن تک تک برنامه ها که جز اتلاف وقت چیزی ندارد مؤاخذه نمی کند؟
فرهنگی باشیم ولی فرهنگ را یدک نکشیم.
نظر این حقیر این است شبکه نسیم یک شبکه ملی نیست که همه مجبور باشند بیننده آن باشند. هرکس جنبه شنیدن و دیدن اینگونه برنامه ها را دارد باید ببیند ونقد کند. نقد کند یعنی پیشنهاد دهد پیشنهاد برنامه جایگزین وبا شخصیت جایگزین مهران مدیری
تنها هدف اکثر این مدرسان این است که به هدف (کوتاهمدت) خود که همان پاس کردن شاگردان است برسند- هرچند به هر قیمتی حتی به قیمت گوسفندوار بار آوردن نسل فردا! آنها این هدف را دنبال میکنند تا رضایتمندی مدیران و روسای خود را کسب نمایند تا بدین سیاق به زندگی خود با آرامش و آسایش و امنیت ادامه دهند! اما هنوز یک احتمال دیگر برای بهکارگیری روشهای ارتشی توسط برخی مدرسان وجود دارد: به نظر میرسد که مدرسانی که در دوره تحصیلات خود توسط معلمان و اساتید خود و حتی در جامعه مورد بیتوجهی و بیمهری و حتی مسخره شدن واقعشدهاند ازنظر روانشناسی تمایل دارند که بهنوبه خود کاستیها و ناکامیهای خود را در کلاسهای خود بهواسطه کنترل شدیدی که بر شاگردانشان و بر نگرش و رفتار آنها دارند جبران نمایند و روح ستمدیده خود را آرام کنند! آنها روش بانکی را دوست دارند چراکه در کلاسهایی که با این روش تدریس به آموزش میپردازند - در تضاد با تجربیات تلخ خود:
وقتی تداوم جهل و توهّم در قوانین استخدامی کشور همچنان مستدام است، همین می شود که در صدای معلم کسی بنویسد: " بز رمز گله بود، در وصف جمکران؛ یا صاحب الزمان " شاید اشاره به این مطلب دارد که آن بز در حد ذبح شدن و شفا بخشی مقطعی در پی گوسفندان می رفت، و این بدبختی جامعه است!!!
امروزه بدتر نیز شده، چه بسا همین دیروز، یا همین امروز و یا همین فردا؛ و مقدّر نبوده و نیست در یکی از این سه روز، بزی فرهنگی برای مصاحبه دکتری از درب دانشگاه شهید رجایی رد شود چون از گروه معلمان فرهنگی نیست!!
شکر خدا را که امیدها مخصوص به اوست، در آن سه شب قدر؛ امامی و حدیثی و شب آخری
2. آنها همهچیز را میدانند و شهروندان هیچچیز را نمیدانند.
3. آنها فکر میکنند و شهروندان افکار آنها را تعلیم میبینند.
4. آنها سخنرانی میکنند و شهروندان با تواضع گوش میدهند.
5. آنها نظم میدهند و قانون میگذارند و شهروندان منظم و قانون پذیر میشوند.
6. آنها انتخاب میکنند و منتخب خود را به شهروندان تحمیل میکنند و شهروندان بدون چونوچرا میپذیرند.
7. آنها عمل میکنند و دستور میدهند و شهروندان توهم یادگیری و زندگی کردن را دارند.
8. آنها محتوا و قانون و خطمشی و فرهنگ انتخاب میکنند و شهروندان خود را با آنها وفق میدهند.
9. آنها اطلاعات و فرهنگ مبهم خود را تحت لوای قدرت خود ارائه میدهند و شهروندان میپذیرند.
10. آنها نه نمایندگان خداوند در کلاس های خود که خود خداوند هستند و شهروندان رعایای آنها که قربانی قدرتطلبی آنها خواهند شد.
1-همکار عزیزم؛ یاد بعضی از دانش اموزان بامزه افتادم که درس نخوانند اما با هوشند...
2- ریشه برخی از کاوس ها و خواب های پریشان او را می توان درهمین مسخره بازی هایش جستجو کرد....
3- اگر او بدون پرده کارهای زشتش را با خنده می گوید، اما برخی از مسوولین سال هاست که با فقط با حرف، ما معلم ها و فرهنگ جامعه مان را مسخره کرده اند...