" هر کس از دانشگاه آمده حکم ماموریتش تجدید نمی شود و باید آموزش و پرورش را ترک کند! " این جمله آقای بطحایی است که در توجیه انتصابات اخیر خود گفته و تا این لحظه منجر به انتصاب دو معاون جدید وزیر شده و شاید هفته آینده خانم دکتر حکیم زاده "از دانشگاه آمده" هم را شامل شود.
حکم ماموریت حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی فعلی بطحایی در تاریخ یازدهم دی تمام می شود، در صورتی که ۱۲ دی ماه همایش ملی تدبیر در سمنان با حضور معاونین آموزش ابتدایی سراسر کشور برگزار خواهد شد یعنی حکیم زاده میزبان همکاران خود است و اتفاقا وزیر آموزش و پرورش هم دعوت شده اما بی شک شرکت نخواهد کرد، نتیجه اینکه اگر حکم حکیم زاده تمدید نشود معماری عجیبی از آمد و شد های خانواده « از بدنه هست یا از بدنه نیست » را در کمپانی آموزش و پرورش خواهیم دید.
پس در این چند روز باید بطحایی تصمیم بگیرد یا برایش تصمیم بگیرند که حکیم زاده ای که در یک برهه گزینه اصلی وزارت آموزش و پرورش بود، در کنارش بماند یا به قول خودش از بدنه آموزش و پرورش نیرو انتخاب کند، آن هم نیرویی که حتما جنسیت خانم داشته باشد تا صدای دولت در نیاید؛ چقدر کار وزیر سخت خواهد شد تا خانمی پیدا کند که به ظاهر پنجاه درصد توانایی حکیم زاده را داشته باشد.
دکتر فیض معاون پیشین پرورشی و فرهنگی این کمپانی، دو روز قبل از برکناری موضوع را مطلع می شود و دقیقا یک روز بعد از اتمام حکم ماموریتش در مراسم تودیع خود شرکت می کند و داخل اتاق جلساتی می نشیند که اکثر صندلی های آن را نمایندگان مجلس اشغال کرده اند، همان نمایندگان استان خراسان رضوی که چندی قبل با یک اشاره به وزیر، کاظمی مدیرکل آن زمان و معاون پرورشی امروز چندین مدیر آموزش و پرورش شهرستانی را تغییر داد، و چهارشنبه مزد « هم بدنگی » را گرفت. اما حکایت دکتر نظرپور رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور عجیب تر است، او در جلسه کاری بوده که حکم جانشینش را می زنند و به اطلاعش می رسانند.
اینها رفتارهایی از جنس احمدینژاد در دولت حسن روحانی است که باید از این حیث به رئیس جمهور تبریک گفت.
سوال این است که حکیم زاده اجازه می دهد « متکی وار » با او رفتار شود؟!
دکتر نجفی که به عنوان نماد وزیر موفق آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران شناخته می شود از دانشگاه وارد این مجموعه شد و از بدنه نبود، یعنی آن زمان هم این بحث خودی و غیر خودی از در آموزش و پرورش مطرح بود؟
به دلایلی اشاره کنیم که مشخص می کند بطحایی بر خلاف مصاحبه اخیرش با سایت « صدای معلم » که بر ابقاء حکیم زاده صحه گذاشته بود چندان هم از تداوم حضور این خانم راضی نیست و آن مصاحبه و نیز سخنرانی در جمع مدیران ستادی، همگی شو تبلیغاتی بیش نبوده است.
دلایل حذف حکیم زاده برخلاف دیگر معاونین مانند فیض یا نظرپور، بیشتر به خاطر کارآمد بودن این معاون وزیر است!
انتقادات تند این خانم تحصیل کرده در جلسات شورای معاونان به مدارس تیزهوشان و تنوع مدارس و مهمتر از همه صدور بخشنامه ای است که از طرف حکیم زاده به مدارس ارسال می شود مبنی بر عدم حضور موسسات جهت تست و آزمون در مدرسه هم دلیل مهمی است.
این کار حکیم زاده یعنی مقابله با مافیایی زر و زور که وزیر آموزش و پرورش در داخل آن گم است و دلیل جالب تر تحصیلات حکیم زاده است و
بعد از جدا شدن دکتر مهر محمدی از آموزش و پرورش تنها شخص تحصیل کرده مرتبط، دکتر حکیم زاده است و پذیرش این حقیقت برای آدم های فریز شده این کمپانی سخت می شود.
اکثر کسانی که وزیر آموزش و پرورش منصوب کرده تحصیلات غیر مرتبط دارند، جایگاه دکتر حکیم زاده به عنوان دانشیار بهترین دانشگاه ایران در جمع کسانی که مدارک خود را از مراکز علمی کاربردی گرفته اند، دست نایافتنی می شود و این حتی برای وزیری که مدرک تحصیلی اش شبهه انگيز است هم قابل تحمل نیست.
حکیم زاده حاضر نشد عضو هیچ یک از تشکل های معلمان شود و از احزاب دوری کرد. اصولا او سیاست را با کارش قاطی نکرد، البته وی قبل از انتخاب شدن دکتر روحانی جزو معدود مدیرانی بود که صراحتا از کاندیداتوری حسن روحانی دفاع کرد .
سخنرانی های تند او در حمایت از روحانی تاکنون باعث نشده تا حامیان دولت قدرشناس بوده و امروز از او پشتیبانی کنند!
ترس از حکیم زاده وقتی شروع شد که او آرام آرام بر فعالیت های معاونت آموزش ابتدایی مسلط شد و با احاطه علمی توانست جلو ورود موسسات مختلف به مدارس را بگیرد و با سفرهای متعدد استانی به صورت میدانی با مشکلات روبه رو شد و نظر بسیاری از منتقدین اولیه خود را تغییر داد و بهبود بخشید و با گذشت زمان منتقدان روزنامه نگار هم او را به عنوان یک مسئول متخصص پذیرفتند و با طیب خاطر حرف هایش در هر زمینه ای منعکس می کردند .
او مدت ها مرکز ثقل خبری بود و هست، حتی کوچکترین اظهارنظر یا سخنرانی اش در ابعاد وسیع نشر پیدا می کند.
بی شک حکیم زاده امروز با حکیم زاده یک سال پیش قابل مقایسه نیست، حتی می توان به منتقدان اولیه او حق داد و با آنها همراه شد اما تسلط فعلی او به مسائل ریز و کلان آموزش و پرورش باعث گردیده بسیاری از مدیران کل استان ها و معاونین آموزش ابتدایی کشور با غرور از او برای حضور در استان خود و ایراد سخنرانی دعوت کنند.
دلیلی که کمپانی شدن وزارت آموزش و پرورش را تایید می کند ماجرای شنیدنی معاون پارلمانی بطحایی است .
نجفی امیدوار بود به جای اللهیارترکمن معاون پشتیبانی شود و حتی به بطحایی یک ضرب العجل چند روزه داد، امیدوار بود ریاست دانشگاه فرهنگیان را به چنگ آورد که آنجا را هم از دست داد.
به هرحال او در جمع آوری آرای نمایندگان و لابی های گسترده بیشترین نقش را داشته است، پس سهم بیشتری می خواهد، همه می دانند که معاون پارلمانی بطحایی به حکیم زاده دستور می دهد تا برای فولادوند مدیرکل فعلی شهر تهران حکم مدیرکل دبستان معاونت آموزش ابتدایی را صادر کند تا آب ها از آسیاب بیفتد و مشکلات عدیده فولادوند حل شده و بعد از یک ماه این شخص بازنشست شود و هجمه ها به یکی از اعضاء کمپانی متوقف شود.
اما حکیم زاده می گوید من این پست را به شخصی که ۱۸ سال معاون مدیر کل بوده قول دادم و او را معرفی کردم از نظر اخلاقی این کار صحیح نیست و انجام نمی دهم.
به هرسو حکیم زاده پژوهشگر قرآنی است و در جمع نمایندگان حوزه علمیه در مشهد سخنرانی خاصی در باب اخلاق داشته است، رطب خورده منع رطب نمی کند.
حکیم زاده چه مسافر باشد چه نباشد، ادبیات جدیدی را در آموزش و پرورش به وجود آورد و نمی توان نقش پررنگ او را نادیده گرفت:
" کودکی ما را دزدیده اند، سند تحول بنیادین باید از ابتدا برنامه عمل داشت، ارزشیابی کیفی توصیفی مشکلات آموزش را حل نکرد، دو طرح تدبیر و تعالی نباید همزمان در مدرسه اجرا شود، هر طرحی که نتیجه اثربخشی ندارد اجرا نمی کنیم ... "
اینها بخشی از تیترهای یک سال گذشته در خبرگزاری هاست که به نوعی برند حکیم زاده شده است .
اگر بطحایی حکیم زاده را از قطار پیاده کند هزینه های جانبی بسیاری را متحمل خواهد شد چون حکیم زاده بر خلاف دیگر معاونین بدون هیچ ترسی تمام زد و بند های وزیر متزلزل آموزش و پرورش را افشا خواهد کرد و این بار نه تنها وزیر روحانی کارت قرمز پررنگ خواهد گرفت بلکه خود روحانی هم تعداد قابل توجهی از حامیان اصلاح طلب خود را از دست خواهد داد.
امیدواریم یک بار هم کمپانی آموزش و پرورش به جای" خانواده بازی" و "خودی انگاری"،" بدنه پروری" و "طرد دانشگاهیان " عاقلانه عمل کند تا در این وانفسای بی پولی دولت و نبود سرانه مدارس، موضوعات این چنینی حاکمیت را آزار ندهد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
1)اینکه بجای ایشان خانم بیاید یا نه الزامی نیست. چراکه چندین معاون و مدیر کل در اموزش و پرورش انتصاب شده واز این بابت هیچ انتقادی بر بطحایی وارد نیست.
2)مقاله بالا بسیار حق بجانب دکتر حکیم زاده نگارش شده .ایشان فردی محترم و قابل تقدیر می باشند ولی ما نیرو هایی داریم که از زوایای کلاس های ابتدایی را داریم وبسیار مسلط تر بر امور ابتدایی می باشند که میبایست منتظر تغییر و تحولاتی بود.
3)آیا وزیر حق انتخاب معاون ندارد ؟؟؟که جواب مثبت است.
4)خانم حکیم زاده قطعا با تجربیات بدست اورد ه در این مدت یک ساله در حوزه ابتدایی قطعا در حوزه پژوهشی دانشگاه وبا تحقیقات دانشگاهی اینده قطعا بیشتر مفید خواهند بود تا در حوزه معاونت ابتدایی.
5)تحرک .پویایی. قبول نظرات معلمان. بسته نبودن دفتر کار. ملاقاتهای هفتگی با معلمان.توجه به مناطق محروم. عدالت اموزشی. صلاح دید دانش اموزان. ارائه طرحهای قابل اجرا.تشویق های نامحدود.وعزت مندی معلمین عزیز و گرامی و.... پیشنهاد به معاونت اینده ابتدایی ویا معاونت ابتدایی متوسطه(عمومی) ارائه میگردد. معاونت اینده موفق باشید.
اعتماد جامعه ما به زنان در خور قرن حاضر نیست.
باوری در خور قرن 17 شاید بله باشد.
شما فیلم های اروپایی و آمریکایی را ببینید برای باور
جامعه هم که شده بیشتر نقش های کلیدی چون مدیر
عامل یک سازمان یا مؤسسه بسیار بزرگ و حیاتی یا
رئیس پلیس و... به زنان سپرده می شود. یعنی عادت
به باور مسأله .یعنی برابری زن و مرد یعنی خانواده
هسته ای و ما از زنان برای نقش های زائیدن و طلاق
و گریستن و زاری یا کار در آشپزخانه و نظافت منزل
برای تثیبت انتظارات مردان جامعه استفاده می کنیم.
مردسالاری حاکم بی قید و بند مطیع و خاموش بودن
زنان را می خواهد.
ادامه دارد
چرا راه دور برويم در همين معاونت ابتدايي خانم هاي مجموعه پيش دبستاني به ويژه دكتر فضلي از افراد شايسته و از هر نظر واجد صلاحيت و پرستيژ علمي، ارزشي، اداري و .... است.
خانم حکیم زاده چه لایق سِمت معاونت وزیر باشند چه
نباشند، همچنانکه تا مدیران پیر نالایق هست چه نیازی
به مدیریت لایق جوان ، وقتی مردان ما بی نهایت مدرک
دکتری و... دارند و عطش مدیریت آنان را بی تاب ساخته
چه نیاز به مدیریت یک دو سه تن از زنان کمتر از انگشتان
یک دست !!!!
انسان در محیطی که باورش نداشته باشند دوام نمی آورد.
ثابت قدم باشید.
ما مدیریت آقایان را هم دیده ایم،
مشکل در نفس ماهیت مدیریت ها
است نه زن یا مرد بودن. در ضمن
انکار نفرمایید در همه نظرا تتان
ضدیت حضرنعالی با زنان یا
اشنغال آنان مشهود است.
بنده مدیریت آقایان را تایید نمی کنم وبه جنسیت خاصی تعصب ندارم درزمان آقای دیمه ور مبلغی به حقوق فرهنگیان ابتدایی اضافه شد اوضاع مدارس ابتدایی اینگونه وخیم نبودالان برخی از مدارس مستخدم ومربی تربیت بدنی ندارند طرح های ابکی بیشتری را وارد این مقطع کرده وبسیاری مشکلات دیگر از نوشته ی شما چنین استنباط می کنم که شما مرد ستیز هستید امیدوارم استنباط من درست نباشد
انشاءالله ایشان تشریف می برند دانشگاه، کاری به مراتب ساده تر از آموزگاران یعنی تدریس در دانشگاه را انجام داده و پایه حقوقشان هم بسیار بالاتر از امثال من و شماست..!؟
نوش جانشان...
اصل مهم انتخاب فرد شایسته است. فردی
که بتواند طرحی نو در اندازد و از تابعیت مطلق
به دور باشد که وقتی وزرایش نیستند معاونانش
از کجا مستقل باشند.. لذا مهم انتخاب یا انتصاب
فرد شایسته است نه زن و مرد بودن آن. هر چند
مظلومیت حضور زنان ما در جامعه آن هم برای
مدیریت سطوح بالا قصۀ در آغاز حرکت مانده است
که هرگز اجازه رشد و توسعه نیافته است.و اگر گاه
بدان پر و بال دادند برای رأی دهی تقریبا نصف
جمعیت جامعه بوده است نه چیز دیگر.
اصل مهم در اولویت نبودن آموزش و پرورش ماست... نه رقابت کوتوله های سیاسی برای رسیدن به صندلی بزرگتر..!؟
برای ما آموزگاران و ایضا دانش آموزگاران مهم این است که هر مدیری چه زن، چه مرد و...! اولویت آموزش و پرورش را از رده های نزدیک به ته جدول به اولویت های اول مردان سیاسی ما تبدیل کند که البته به احتمال زیاد شوربختانه به عمر بنده قد نخواهد داد... الله اعلم...
دوست عزیز کارشناس !!
خانم حکیم زاده پیام دادند که این متن هیچ ارتباطی به ایشان ندارد و حتی روح ایشان هم خبردار نبوده است .
بهتر است مستدل و مستند سخن بگوییم .
پایدار باشید .
دوست عزیز
به جای عذرخواهی بابت قضاوت نادرست بر مواضع خود اصرار می کنید .
در صدای معلم این گونه نامه ها و یادداشت ها برای بار اول نیست که منتشر می شوند ؛ درست مانند شما که نه نامی دارید و نه نشانی !
امااکثریت قریب به اتفاق کامنت ها منتشر می شوند .
پایدار باشید .
ضدیت با ایشان برای یک معاون زیادی است، وقتی وزیر اختیارواراده ندارد انتظار
آن از معاون داشتن عبث است.
حذف مدارس خاص بهترین جنبه دیدگاه
ایشان بود که ضرورت جامعه آن را حذف خواهد کرد. در کشور ما بر زمین خورده یا
می خندند یا سنگ پرت می کنند.
مشاهده یک مصاحبه یا گفتگو چنین کارشناس شناخت یک فرد آنهم معاون وریر
شدن هم فقط هنر ایرانیان است.
گناه دیگران را پاک کردن برازنده همچون
شما کارشناسان برجسته ایرانی است.
- خانم است
- مدرك معتبر دكترا دارد
- مرتبط ترين رشته با آموزش و پرورش را خوانده است
-مراتب اداري را از معلمي تا كارشناسي و كارشناس مسئولي و رياست اداره و مديركلي طي كرده است
- با همه اركان آموزش و پرورش كاملا آشناست
-دقيقا به چالش ها و مسايل آموزش و پرورش به ويژه دوره ابتدايي واقف است
- و ....
خانم دكتر رخساره فضلي است.
انشاله جناب آقاي بطحايي بهترين انتخاب دوران وزارت خود را داشته باشند و اين جايگاه فوق العاده خطير را به دست فرد با درايتي چون ايشان بسپارند.
كسي كه با تيم خوبش جايگاه پيش دبستاني كشور را با دست خالي، فقط و فقط در عرض يك سال بيش از 14درصد در بخش پوشش كمي توسعه داد.