دکتر نجفی : هر کس همان گونه که هست خودش را معرفی کند/برنامه آقای رئیسی برای آموزش و پرورش را آقایان فرشیدی و حاجی بابایی تنظیم کرده اند/ در دولت قبلی سیستم آموزش فنی و حرفه ای را به کلی به هم ریختند!

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ همایش مدیران و موسسان مدارس غیردولتی در سالن امام علی ( ع ) در منطقه 5 تهران برگزار شد .

دکتر محمدعلی نجفی وزیر پیشین آموزش و پرورش به مناسبت انتخابات سال 1396 سخنانی ایراد کردند که بخش پایانی آن تقدیم مخاطبان محترم صدای معلم می گردد .

این وضعیت اداری ایشان است. در همین شهرداری با درآمدهای واقعا افسانه ای و با این دست و دلبازی های عجیب که وجود دارد و نمی خواهم مطرح کنم. بحث املاک نجومی و پرداخت های عجیب و غریب . ایشان از حقوق نجومی صحبت می کند در حالی که ما می دانیم در شهرداری در مورد پرداخت ها و درآمدها چه خبر است .

در همین شهرداری با این همه امکانات، برای چند ماه حقوق کارکنانش از بانک شهر، که به عنوان کیسه پول شهرداری است وام می گیرند و حقوق کارکنانش را پرداخت می کنند. وضعیت شهر را به اینجا رسانده اند. برای این که شهر فروشی و تراکم فروشی تا یک جایی است . الآن میلیون ها متر مربع تراکم سیار دست یک عده ای است. به پیمان کار گفته اند بیا کار کن ولی پول نداشتند که به او بدهند. گفتند ما به شما تراکم سیار می دهیم. به شما مجوز تراکم می دهیم شما اجازه دارید بیست هزار متر مربع  واحد مسکونی یا اداری یا تجاری بسازید. منتها چون پیمان کار زمین خاصی را مشخص نکرده که می خواهم روی کدام زمین کار کنم به این علت اسمش را گذاشته اند تراکم سیار. پیمان کار بیست هزار متر مربع به جای پولی که باید شهرداری به او می داده گرفته و شهرداری پول او را در جیبش گذاشته است و بعد می گردد بین کسانی که زمین دارند و می خواهند بسازند ؛ مثلا من زمینی در حدود ده هزار متر مربع در فلان جا دارم مثلا بنزاست. شهرداری می گوید آقا خیلی بنز است. بیست هزار متر مربع تجاری دارم این را به شما می فروشم وقتی فروختم بعد می نویسم به شهرداری که به شما پروانه ساخت بدهد.  در این واگذاری از پیمان کار و کسی که از شهرداری طلب داشته که می خواهد جایی را  بسازد عواملی به عنوان واسطه هستند که پورسانت از هر دو طرف می گیرند مانند بنگاه های معاملات ملکی که این معامله جوش داده شود و وقتی طلبکار شهرداری به شهرداری می رود که زودتر برایش پروانه صادر کنند متاسفانه این عوامل، بخش عمده شان ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با خود شهرداری دارند.

یک مدیریت به این گونه و شعار های عجیب و قریب چهار درصد، نود وشش درصد را می گوید . اصل این شعار در جنبش وال استریت در نیویورک است که گفت یک درصد ،نود و نه درصد و منطق داشت. آقای قالیباف یک بخشش را از کمپین تبلیغاتی ترامپ گرفته ،بخشی از کمپین تبلیغاتی اوباما گرفته، یک بخشی از صحبت های آقای احمدی نژاد گرفته و یک بخشی از صحبت های آقای میرحسین موسوی گرفته و اینها را تلفیق کرده و یک آش شله قلمکاری درست کرده و به عنوان گفتمان تبلیغاتی از آن استفاده کرده است. این گفتمانش با گفتمان سال 92 و با آن شعاری که من مدیر جهادی هستم هیچ تناسبی ندارد. می گوید چرا واردات پوشاک انجام می شود و از طرف دیگر با کاپشن ایتالیایی اش تبلیغ می کند. اگر پوشاک وارداتی بد است چرا کاپشن ایتالیایی می پوشی . کاپشن برندی است. هر کس همان گونه که هست خودش را معرفی کند.

فریب چیز خیلی بدی است !

خدا رحمت کند مرحوم آیت الله هاشمی را. بدترین چیزی که از آن نفرت داشت دروغ و فریب بود. همان لباسی که داشت همان را می پوشید. در کتاب خاطراتش است و خیلی ساده می گوید: آن شب شام نداشتیم عفت املت درست کرد. ساده و درست سخن می گفت. مانند آینه بود. چگونه است که عده ای رای دیگران را می دزدند و خودشان را به آن شکل درمی آورند. آقای قالیباف سال 84 هم کاندید بود. فکر می کرد کسانی که ارزشی هستند مانند بعضی نهادها که از او حمایت می کنند و به ایشان رای می دهند. ولی ناگهان رای چرخید و به سمت آقای احمدی نژاد برگشت که تا چند روز قهر کرد و مواضع خیلی سوپر ضد انقلابی می گرفت. در سال 84 عکس تمام قد از خودش می زد به عنوان دکتر کاپیتان قالیباف. تمام عکس هایش تیپ جوان و شیک می زد و آن جریان ارزشی هم در جیبش بود. قبل از سال 84 تقریبا دو ماه مانده به انتخابات چون از مرحوم آقای هاشمی تعریف کرده بود و بعد دید که رقیبش است شروع کرد به بد گفتن در مورد آقای هاشمی و نمکدان شکستن و موارد دیگر. فکر کرد اینها برایش رای می آورد. بعد که رای نیاورد و دچار دپرس شد. سال 92 شد مدیر جهادی .امسال طرفدار محرومین و مستضعفین شده است ، نود و شش درصد و ... در مناظره می گوید من طرفدار مدیریت باز و فضای باز برای بانوان هستم. سیزده درصد مدیران شهرداری زن هستند در حالی که کل مدیران سطح بالای شهرداری، فقط یک نفر زن است در یکی از مناطق شهری تهران و بقیه مدیران چه ستادی و شهرداری های مناطق، مرد هستند !

چرا دروغ می گویید ؟

در فضای مجازی عکسی گذاشته بودند از برنامه ای که همه مدیران شهرداری حضور داشتند موقعی که سرود جمهوری اسلامی پخش می شود همه ایستاده بودند ولی حتی یک زن هم در آنجا حضور نداشت . در جمع مدیران شهرداری شما آن سیزده درصد را پیدا کنید.

من وقتی در شورای شهر بودم بخشنامه ای دادند در مورد تفکیک جنسیتی زنان و مردان در شهرداری. یک بلوایی ایجاد شد. از یک طرف گفتند که زنان در بعضی از مشاغل نباید باشند که تعدادی از زنان مازاد شدند و نمی دانستند اخراج کنند یا نکنند و از طرف دیگر تفکیک جنسیتی در آن فضا مطرح بود. در شورای شهر ما و خانم ها اعتراض کردیم و طوماری مفصل را نوشتند که بلاخره این بخش نامه را پس گرفتند  اگر اعتقاد به آن کار داشتید حالا به پایش بایستید و اگر اعتقاد نداشتید چرا الآن این گونه هستید. یا صدها کیلومتر مترو درست کردم. برنامه مصوبی از زمانی که ما در شورای شهر بودیم  و به تصویب رسید این بود که در سال 96 طرح جامع حمل و نقل و میلیاردها تومان خرجش شد و کار خوبی هم شد که از حوزه دانشگاه صنعتی شریف همکاری کردند و خود من کلی وقت گذاشتم برای طرح جامع حمل ونقل تهران. بر اساس این طرح الآن باید ظرفیت متروی تهران شش میلیون سفر در روز باشد در حالی که از سال 94 امروز یک سفر هم اضافه نشده است ! ظرفیت یک و سه دهم میلیون سفر در روز در متروی تهران است !

از نظر کار کارشناسی وقتی که پل صدر را می خواستند بسازند ارزیابی آن هشتصد میلیارد تومان هزینه بود و ما به آن انتقاد داشتیم که چرا وقتی در شورای شهر تصویب نشده ، چگونه شما این کار را شروع کرده اید ؟

نهایتا چیزی که خرج پل صدر شده هفت هزار میلیارد تومان است که 9 برابر شده بود ! که اگر صرف حمل ونقل عمومی تهران شده بود قطعا شش میلیون سفر در مترو داشتیم. اتوبوس رانی و حمل ونقل شرایط خیلی بهتری داشت و همچنین آلودگی هوا نبود.

می گوید که ما نود و شش درصد هستیم و شما چهار درصد. واقعا محل تاسف است که ما امروز با افرادی مواجه هستیم که برای گرفتن رای مردم دروغ می گویند !

آقای قالیباف 12 سال در مدیریت تهران بودند و اطلاعاتشان از مدیریت کشور خوب است که توانسته اند این همه دروغ و دغل را بسازند و بگویند ولی آقای رئیسی آشنایی به مسائل کارشناسی و مدیریت و اعداد و ارقام زمینه ای در این مورد ندارند. ایشان فقط می گوید دولت مسکن مهر را تعطیل کرد در حالی که چند صد هزار از مسکن مهر در همین دولت تکمیل شده با این که اشکالاتی داشته و دولت هم به آن انتقاد داشته است.  این کار نیمه تمامی است که باید تمام شود و عده ای هم امیدوار شدند که یک خانه ارزان قیمت نصیبشان گردد. از مسکن مهر چیزی نمانده و تا پایان سال 96 تمام می شود. آن وقت ایشان می گوید دولت مسکن مهر را تعطیل کرده من می خواهم بیایم و راه بیاندازم.

آقای قالیباف می گوید بیست و پنج میلیون نفر مردم در فلاکت زندگی می کنند. آقای رئیسی می گوید این دولت اقتصاد کشور را نابود کرده است. دولتی که تورم زیر هشت درصد را دارد تغییر می دهد در مقایسه با دولتی که تورم سی و شش درصد را تغییر داده است ، این نابود کرده آن آباد کرده است !

تیم دولت قبلی اطراف آقای رئیسی هستند. این طور تحریف و تهمت زدن و دامن زدن به توقعات مردم !

می گویند به جای چهل و پنج هزار تومان، صد و پنجاه هزار تومان می دهیم و این نمی شود. رئیس مجلس اعلام کرد که این قانون می خواهد و ما با این مطلب مخالفیم. اگر هم موافق باشیم پولش نیست از چه محلی می خواهند بدهند اگر هم روزی بخواهند اجرا کنند ضربه زدن به اقتصاد کشور است .حداقل محاسباتی که ما انجام دادیم هفتاد و یک و یا دو و نیم درصد به تورم اضافه می شود. الآن تورم هشت درصد است بعد چیزی حدود هشتاد درصد می شود . قیمت بنزین حداقل از هزار تومان به چهار یا چهار هزار و پانصد تومان قیمت گازوئیل از سیصد تومان به هزار و پانصد تا دوهزار تومان . این افزایش قیمت ها حتی اگر راست بگویند و قانونش را تصویب کنند و منبعش را تعیین کنند و بدهند به مردم چند برابرش از جیب مردم از طریق  قیمت ها برداشته می شود. اینها حرف های غیر کارشناسانه است.

جالب است همین آقایون که می گویند وضع مردم بد است تا خوب زندگی کنند ،در دولت قبلی در آن شرایط می گفتند مردم باید یک وعده اشکنه بخورند و ما حاضریم یک وعده غذا بخوریم  !

چه طور شد که در آن موقع شرایط کشور ایجاب می کرد که مردم مقداری صرفه جویی بکنند حتی در خوردن غذا که سه وعده غذا را یک وعده کنند ولی الآن باید حتما چلومرغ و چلوکباب بخورند ؟!

یک تناقض هایی وجود دارد که آدم زجر می کشد . البته توضیح این برای مردم خیلی سخت است. بعضی از مردم شرایط معیشتی شان خیلی بد است و از مشکلات مختلف و زندگی معیشتی و مسائل اجتماعی مواجهند و چه بسا گول این حرف ها را بخورند. رای را می دهیم و شاید صد و پنجاه هزار تومان را هم دادند. یا شعارهایی که در مورد حقوق کارمندان و فرهنگیان می دهند ما می دانیم شرایط چگونه است.

در چهار سال کل درآمد نفتی که وارد خزانه دولت قبل شد حدود صد و پنجاه میلیارد دلار بوده و چهار سال مشابه قبلش یعنی سال 88 تا 91 حدود دویست و پنجاه میلیارد دلار و در این دولت صد میلیارد دلار در این چهار سال کمتر، درآمد نفتی داشته است.

خیلی از درآمد های دولت از مالیات و عوارض به صورت غیر مستقیم به نفت اگر درآمد نفتی کم شود به صورت طبیعی پایین تر می آید. این دولت هر سال بیست  درصد کمتر درآمد داشته ولی در بخش نفت از دولت قبلی. با همه این مشکلات و سختی ها کشور را اداره کرده اند . در بعض از جاها خدمات بیشتری داده مانند طرح سلامت، یارانه های بیشتری داده مانند خرید گندم که تقریبا قیمتش نسبت به سال 92، دو و نیم برابر شد. از هشتصد تومان به هزار و پنجاه تومان رسید. چهارده میلیون تن از کشاورزان گندم خریداری شده است. این یارانه است چون دولت گرانتر می خرد و به آن بخش که می خواهد بفروشد ارزانتر می دهد و مراکز تولیدی دیگر . آن بخشی که می خواهد صادر کند باید از قیمت خریدش پایین تر باشد، قیمت جهانی گندم پایین تر است. چون بر اساس قیمت جهانی باید صادر شود. ما باید جنسمان را متناسب با قیمت جهانی صادر کنیم.

دولت با همه این سختی ها این کارها را کرده و این که یک عده ای می دانند که بعضی کارها نمی شده و نخواهد شد وعده می دهند و می خواهند عده ای را گول بزنند. حتما باید تلاش کنیم در چند روز آینده مردم توجیه شوند . به قول آقای جهانگیری الآن انتخاب بین بد و بدتر نیست ، بین راه و بیراهه است. اگر انتخاب نادرستی انجام شود دوباره کشور به مسیر ناکجا آبادی می افتد که معلوم نیست نهایتش چه شود...

در مورد آموزش و پرورش هم این گونه است. می خواستم ببینم برنامه ای که آقایون برای آموزش و پرورش دارند چیست؟

غیر از آقای رئیسی کسی دیگر را ندیدم که چیزی به صورت رسمی اعلام شود . در تلگرام دوستان برای من فرستاده بودند که آقای فرشیدی و آقای حاجی بابایی این راه کارها را تنظیم کرده اند.

در ارتباط با کار خاص شما ، این دولت معتقد است تا جایی که امکان دارد دولت در ارتباط با مسائل مختلف از جمله مسئله آموزش و آنچه که مربوط به حاکمیت و امنیت کشور نمی شود بلکه خدمات و تصدی گری دولت به بخش خصوصی واگذار گردد.

حال در هر قسمتی نوع بخش خصوصی انتخاب شود متفاوت است. کار آموزش چه در دانشگاه ها چه در مدارس باید به کسانی محول شود که کارنامه روشنی در بخش فرهنگی داشته باشند و انگیزه شان سودجویی و کار اقتصادی صرف نباشد. البته شاید کسی کار آموزشی هم انجام بدهد و سود حلال و مشروعی ببرد و اشکالی هم ندارد. ما باید یک مکانیزمی طراحی کنیم که کسانی که وارد میدان می شوند در عین حالی که باید صلاحیت های لازم را داشته باشند حتما از سرمایه ای که می گذارند سود ببرند. چه ایرادی دارد. خیلی ها عشق به تعلیم و تربیت دارند عشق به فرهنگ و عشق کمک به بچه های مردم . باید انگیزه های دیگری هم ایجاد کنیم که افراد قوی تری وارد این جریحه شوند. این سیاست دولت بوده است .

در بحث واگذاری مدارس دولتی به موسسان مدارس دولتی ارجاع کنند که آن موقع مجلس جلوی طرحش را گرفت . دولت جهت گیری اش این است.هم در ارتباط صلاحیت افراد این بخش ، حتی بیشتر از دانشگاه های دولتی ما سخت گیری کنیم دقت کنیم شایسته ترین افراد را تشویق بکنیم که بیایند سرمایه مالی و سرمایه تجربی خودشان را در این راه صرف کنند و هم در ارتباط با ضوابط و کنترل ضوابط و حتی کنترل شهریه ها و اگر دولت بخواهد شهریه ها را پایین نگه دارد و هزینه تمام شده برای یک موسسه را بدهد جبران کند یعنی آن پولی که می خواهد صرف دانش آموز کند در مدرسه دولتی اگر موفق شد و بخشی از دانش آموزان شیفت به مدارس غیر دولتی بدهند دولت باید بخشی از آن پول را صرف تقویت مدارس کند.

در قانون دائمی که تصویب شده ، یک مواردی هم پیش بینی شده مثلا ایجاد صندوق حمایت از مدارس غیر دولتی و بقیه مسائل. این سیاست دولت است . نگاه دولت به آینده آموزش در این دوره.

در برنامه آقای رئیسی در یکی از بندهایش، جلوگیری از توسعه مدارس غیر دولتی بنگاهی سودجو بود !

مدارس غیر انتفاعی بنگاهی یعنی چه؟ منظور از بنگاهی آن را نفهمیدم ولی سود جویش را فهمیدم احتمالا سودجو شمایید. جلوی مدارس غیردولتی سودجو را می خواهند بگیرند.

آخر این برنامه است ؟!

سال ها بحث شد در مورد مدارس غیر انتفاعی و غیر دولتی که این سیاست نظام است حتی در سیاست های کلی مقام معظم رهبری آورده شده و باید بخشی را تا جایی که ممکن است و به خود مردم واگذار کرد و بخش خصوصی را وارد سرمایه گذاری در این بخش کرد ؛ مثلا یک عنوان سودجو بگذارید کنار آن . آقای حاج بابایی تجربه مدیریت و وزارت ایشان را داریم. کسانی هستند که در بین وزرای قبلی مانند آقای علی احمدی، من کار مثبتی از ایشان در آموزش و پرورش ندیدم.

آقای فرشیدی هم به هم چنین. واقعا لطمات جدی زد. همان داستان تبدیل قوه ابتدایی پنج ،شش سال پیش بدون برنامه ، بدون تهیه کتاب و برنامه درسی، بدون آموزش معلمان، بدون حساب کتاب بالاخره در این دوره ابتدایی چند تا باید مقدمه جدید وارد شود با معلم جدید از کجا می خواهند بیاورند و افراد را بالاجبار به قوه ابتدایی می آوردند و لطماتی که شما در جریان بودید.

کاری که بدتر از این در دوره ایشان انجام شد واگذاری همه آموزشکده های فنی و حرفه ای به وزارت علوم و دانشگاه ها بود تحت عنوان دانشگاه فنی مهندسی و بزرگترین لطمه به آموزش فنی و حرفه ای کشور بود. چون آموزش فنی و حرفه ای روی یک نظام پیوسته ای طراحی شده بود برای همین یک مقداری رشد پیدا کرد . دانش آموزان با استعدادتری به آموزش فنی و حرفه ای آمدند و خانواده ها بیشتر استقبال کردند که بچه یشان در این بخش تحصیل بکنند. وقتی که دانش آموز دیپلم فنی حرفه ای می گیرد هنوز مهارت و تخصص خاصی در آن زمینه در رشته تحصیلی اش به دست نیاورده حتما باید یک دوره بالاتری را در دوره بالاتر کاردانی پیوسته از طریق آموزشکده های فنی و حرفه ای بگذراند.

یک سرمایه  بزرگ علمی آموزشی و حتی مالی را یک جا از آموزش و پرورش جدا کردند به آموزش عالی دادند. کل آن مال یک مملکت است، ولی سیستم آموزش فنی و حرفه ای را به کلی به هم ریختند و آن جا شد دانشگاه فنی مهندسی در کنار دانشگاه های دیگر. که جزء دانشگاهای بد ، ضعیف و بدون تعریف در کشور است. تعریف خاصی برای دانشگاه و دانشجویانی که در آن درس می خوانند وجود ندارد. لطمات زیادی به آموزش و پرورش زده شد و حالا این آقایان به آقای رئیسی مشورت می دهند و می خواهند برگردند به صحنه !

باید نگران بود که این برنامه ها و این افراد امکان این که کشور را در بخش آموزش و پرورش و مشکلاتی که با آن مواجه است را نجات بدهند قطعا نمی توانند.

باز هم تشکر می کنم از این که خواهران و برادران عزیز تشریف آوردند و امروز خدمتشان بودیم.

پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی

بخش اول

پایان گزارش/