گفت و گو با مسئول روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش تهران در مورد سامان دهی نیروها

* بحث سامان دهی نیروها در مناطق به یک معضل تبدیل شده است . وقتی به اداره آموزش و پرورش به ویژه مقاطع مراجعه می کنید با انبوهی از دبیران مواجه می شوید که به علت اجرای نظام یا ساختار 6 – 3 – 3 و حذف پایه اول مشکل پیدا کرده اند .از سوی دیگر ، به نظر می رسد هیچ گونه برنامه مدونی برای رفع این مشکل توسط مسئولان پیش بینی نشده است و این وضعیت موجب نارضایتی شدید معلمان از وضعیت موجود شده است .

سامان دهی یک وضعیت پیچیده ای است و مرتبط با یک سری موضوعاتی است که باید از قبل مشخص و روشن شده باشد .به عنوان مثال ، بحث پایه های تحصیلی که شما اشاره کردید یکی از مسائلی است که ما را در سامان دهی تحت تاثیر قرار می دهد .بحث کمبود نیروهایی که داریم .فرضا استخدام بدون ضابطه ای که در گذشته انجام شده است و کمبودهایی که الان داریم یکی از مشکلات است .

بحث دیگر ، عدم تناسب نیروها با نیارهای ما است .به عنوان مثال ، ما الان به دبیران مرد نیاز داریم ، به آموزگار نیاز داریم ولی در این حوزه به شدت دچار کمبود هستیم .از سوی دیگر در حوزه دبیران زن دوره اول و دوم با مازاد شدید مواجه هستیم .این که چرا ما به این جا رسیده ایم بخشی از دلایلی است که شما اشاره نمودید .بدون حساب و کتاب ، بدون پیش بینی نیازها و بدون مرتفع کردن یک سری پیش نیازها که برای انجام کار نیاز است ، این ها نظام آموزشی را تغییر دادند .این ساختار 6 – 3 – 3 به شدت ما را در مقطع ابتدایی دچار کمبود نیرو نمود .( یک پایه اضافه شد ).

از طرف دیگر ، ما بحث مازاد نیروها در دوره اول و دوم متوسطه را در حوزه بانوان داریم و یا در بحث انتقال نیروها به تهران ، نیروهایی که وارد شدند نیروهایی نبودند که مورد نیاز ما و شهر تهران باشند .نیروهایی هستند که بر اساس یک سری " روابط " وارد شهر تهران شدند .نیاز ما در تهران " آموزگار " و دبیر مرد بوده است . نیاز ما در مناطق جنوبی بوده است نه مناطق شمالی شهر !

*در واقع فرآیند ورود نیرو به شهر تهران بر اساس نیازسنجی و یا قانون نبوده است ؟

دقیقا . نه ورود و نه توزیع نیرو هیچ کدام بر اساس نیازسنجی نبوده است .آن چه که مهم است شتاب زدگی در اجرای ساختار 6 – 3 – 3 بوده است . دوم ، عدم استفاده صحیح در استفاده از نیروهای ورودی ، عدم تناسب تخصص نیروهای ورودی با نیازهای آموزش و پرورش  وعدم تناسب امکانات موجود  ما با تغییرات صورت گرفته بوده است .مثلا تعداد مدارس ما در مقاطع مختلف متفاوت با آن چیزی است که باید انجام دهیم .فضا ، نیروی انسانی و... دچار چالش شدند .مجموعه این عوامل باعث شده است که بحث سامان دهی نیروی انسانی یک بحث پیچیده ای شود .البته این دشواری را ما همه ساله در آموزش و پرورش داریم .این که موجودی مان را بر اساس نیازمان سامان دهی کنیم .این مساله وقت و انرژی ما در طول تابستان گرفته است .با یک روش هایی داریم سعی می کنیم بخشی از معضلات سامان دهی را حل کنیم اما این که تمام مشکل حل شود این طور نخواهد شد .

به عنوان مثال ، به شدت پیگیر آن هستیم که وزارتخانه به ما پاسخ دهد که آیا نیروی ورودی به تهران می دهد و یا خیر .

* کی قرار است پاسخ دهد ؟

در مرداد ماه .این ها را باید سریعا اعلام کنند که ما بتوانیم برنامه ریزی کنیم .بحث کم شدن یک پایه از دوره دوم متوسطه داریم و امسال کامل شدن دوره اول متوسطه اول را داریم .بخشی از نیروهای دوره دوم باید به دوره اول بیایند .در این رابطه فرمی توزیع شده است .( فرم یک آموز ) بر اساس آن فرم امتیاز بندی هایی صورت گرفته است که به تناسب شرایط و تخصص شان از آنان استفاده شود .موضوع بعدی شرایط استفاده از نیروی انسانی شهر تهران است .مثلا نیروهایی که قرار است خارج شوند ، معلمانی که بازنشسته خواهند شد و یا نیروهایی که قرار است در آن بخشی که ما نیاز داریم به همکاری شان ادامه دهند .مثلا ما آموزگار مرد احتیاج داریم .دبیر مرد نیاز داریم .این که در منطقه خاصی ما به به نیروهایی نیاز داشته باشیم و آنان نیز مایل به ادامه همکاری باشند .این مسائل و راهکارهایی است که روی آن ها در حال برنامه ریزی هستیم .

* جناب ثقفی . همان گونه که فرمودید بخشی از مشکلات سامان دهی نیروها به همان اجرای شتاب زده ساختار 6 – 3 – 3 بر می گردد.اما از سوی دیگر ، شاهد هستیم که اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران طرح " تجمیع " را اجرایی کرده است ، یعنی سال چهارم ( دوره پیش دانشگاهی سابق ) را  فرضا در یک مدرسه تجمیع نموده است .در واقع با اجرای همان ساختار ، 25 درصد نیروها از پایه اول در یک مدرسه حذف شدند و 25 درصد نیروها هم به خاطر طرح " تجمیع " از همان واحد حذف شدند .

به عبارت دیگر ، 50 درصد نیروها از دوره متوسطه حذف شده اند .زمانی که به ادارات مراجعه می کنیم آن ها تاکید می کنند که روی این تصمیم نقشی نداشته اند و حتی مخالف اجرای آن بوده اند ! با توجه به مشکلات متعدد در زمینه اجرای ساختار 6 – 3 – 3 چه ضرورتی برای اجرای این طرح وجود داشته است ؟

در خصوص اجرای یک طرح باید کارشناسی تر به موضوع نگاه کرد .قطعا برای اجرای این طرح در اداره کل آموزش و پرورش تهران جلسات کارشناسی متعددی با حضور متخصصان تشکیل شده است  و به یک چنین جمع بندی رسیده اند .در جلسات متعدد با مسئولان مناطق این مسائل طرح شده است و به نظر مشترکی رسیده اند .اگر کسی در این زمینه انتقاد و یا مخالفتی دارد به همان حوزه های کارشناسی مناطق مراجعه و نظر خود را بیان کند .این گونه کلی گویی در زمینه کارشناسی مسائل شاید خیلی علمی نباشد .طرح مساله به این صورت درست نیست .ما در این جا آمادگی داریم که نظرات را دریافت کنیم و آن ها را به معاونت های مربوطه و حتی خود مدیر کل ارائه کنیم .

*شما درست می فرمائید نظرات باید کارشناسی باشد .بحث این است که همان طور که مسئولان فعلی آموزش و پرورش اجرای بسیاری از طرح های قبلی را شتاب زده می دانند ، این جا هم صادق است ! آن ها می توانستند با وجود مشکلات عدیده اجرای این طرح را مرحله بندی کنند که بحران و به تبع آن نارضایتی ایجاد نشود .معلمان می گویند که ما با یک بی برنامگی در زمینه سامان دهی نیروها مواجه هستیم و پاسخگویی در این زمینه وجود دارد و مسئولان رده پائین مشکلات و نابه سامانی ها را به لایه های بالاتر پاس می دهند و آن ها می گویند که ما کاره ای نیستیم و تصمیات در بالا گرفته می شوند !

  ما متاسف هستیم اگر این گردش کار در حال اتفاق افتادن باشد .ما در اداره کل تصمیمات را بر اساس یک منطق کارشناسی اتخاذ کرده و پیش می رویم و مناطق هم به همان ترتیب درگیر مساله شده اند .حتی مدیران مدارس هم با این مساله درگیر شده اند .از مشورت های همه در این تصمیم استفاده شده است و این که الان در این وضعیت به آن ها مراجعه شده و آن ها بخواهند همه توپ ها را بخواهند در زمین دیگری بیندازند این کار اخلاقی نیست !

در ضمن اقداماتی که ما انجام می دهیم با اقدامات شتاب زده قبل بسیار متفاوت است .اقدامات ما قطعا پشتوانه کارشناسی محکمی دارد  و جوانب مختلف قضیه در نظر گرفته شده است . ما در حوزه سامان دهی فضای آموزشی هم با مشکل مواجه هستیم . ما در کنار سامان دهی نیروی انسانی می خواهیم سامان دهی فضای آموزشی را هم داشته باشیم .این چیزی است که شاید از نگاه منتقدان مغفول باشد و یک جانبه نگاه می کنند و شاید برخی مواقع هم نقد آن ها درست باشد .البته چون به موضوع همه جانبه نگاه نمی کنند ممکن است انتقاد آن ها درست و یا منصفانه نباشد .در تصمیات ما همه لایه ها به کار گرفته شده اند و همان گونه که عرض کردم از نظرات کارشناسان ، متخصصان و مدیران مدارس استفاده شده است .فکر می کنم همکاران ما در مناطق و مدیران مدارس باید با حوصله بیشتری با مسائل برخورد کنند .برخی اوقات شاهد هستیم سوالاتی که در سطح مدرسه قابل پاسخگویی است دامنه اش به این جا کشیده می شود .

* آقای فانی اخیرا در زمینه سامان دهی نیروها اعلام کرده است که این مشکلات مربوط به امسال است و پس از برقراری ثبات این مشکلات را نخواهیم داشت .به نظر می رسد این اظهار نظر وزیر نوعی ساده سازی و سطحی نگری در دیدن قضایاست ! این که معلمی سال ها در یک درس و در یک مقطع خاص تدریس کرده است و تجارب فراوانی اندوخته است یک دفعه به این معلم گفته می شود که اگر می خواهی رتبه بندی شامل حالت بشود ، اگر می خواهی ضریب فوق العاده شغلت تنزل پیدا نکند و...باید در مقطع ابتدایی تدریس کنی ! به عبارت دیگر ، معلم تحت فشار قرار می گیرد و بدون آن که اقناع شود باید نظری را به صورت تحمیلی بپذیرد .آیا این گونه دیدن قضایا علمی و حتی منصفانه است ؟آیا این نگرش عوارضی در نظام آموزشی ایجاد نمی کند ؟

من در انداز ه ای نیستم که بخواهم صحبت های وزیر آموزش و پرورش را نقد کنم  و یا حتی اجازه ورود داشته باشم .من همان گونه که قبلا نیز گفتم مشکل سامان دهی ظرف یک و یا دو سال حل شدنی نیست .ما به شدت منتظر ورود نیروهای دانشگاه فرهنگیان در سال 95 هستیم .شاید با این کار بخشی از مشکل حل شود و یا ورود نیرو به تهران نیز به آن کمک کند .با همه این تفاسیر و با نیز سیر بازنشستگی ها و بافت سنی معلمان در تهران و... خیلی امیدوار نیستیم که این مشکل به سرعت حل شود .واقعا بحث سامان دهی به چند سال زمان نیاز دارد تا به سامان برسد .از راه های کوتاه مدت سعی می کنیم که از بحران یک ساله عبور کنیم .

* آقای ثقفی ؛ این بحران ها کی در آموزش و پرورش به پایان می رسد ؟!

من واقعا در مورد بحران سامان دهی نیروها می توانم نظر دهم !این مسائل زمان بر است و ان شاء الله با برنامه های کوتاه مدت بتوانیم از آن عبور کنیم .

* این صدای معلمان منتقد و ناراضی باید کجا شنیده شود ، معلمی که دستش به جایی نمی رسد و به او دائما زور می گویند که باید تغییر مقطع بدهید و...آیا فرضا عذرخواهی ساده مسئولان وزارت آموزش و پرورش بابت این مسائل نمی تواند حداقل این مسائل را تسکین دهد ؟

بحث عذرخواهی نیست ! همکاران ما باید این مساله را درک کنند .وقتی که چنین شرایطی پیش می آید معلمان با ما همکاری کنند .آموزش و پرورش با معضلی به نام « سامان دهی نیروی انسانی » مواجه است .همکارانی که به علت سه پایه شدن دوره دوم و اضافه شدن یک پایه در دوره اول این همکاری و تعامل را با ما داشته باشند .آن ها هم برای رفع این مشکلات کمک کنند .فقط این نباشد که انتظارات خود را مطرح کنند و منتظر باشند که همه کارها مطابق نظر آنان پیش برود .البته ما اعتقاد داریم تا جایی که می شود باید با  همکاران و معلمان تعامل  و همراهی داشته باشیم .ما فرم یک آموز را بر همین اساس ارائه کرده ایم .فقط همکارانی که امتیاز خاصی را کسب می کنند می توانند در همان مقطع متوسطه دوم به کارشان ادامه دهند .این همکاری از معلمان قابل انتظار است و متناسب با شرایط به ما کمک کنند .

* از وقتی که در اختیار گروه سخن معلم قرار دادید سپاسگزاریم .

پایان گزارش /