گروه گزارش/
نشست صمیمی سالار قاسمی مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز با خبرنگاران روز سه شنبه 22 مرداد به مناسبت " روز خبرنگار " در باشگاه پیشکسوتان البرز برگزار گردید .
این نشست به گفته مجری این مراسم برای نخستین بار در این استان برگزار می گردد و تاکنون چنین امری سابقه نداشته است .
بر خلاف روال سابق در این گونه نشست ها ، قاسمی از خبرنگاران خواست ابتدا آنان مشکلات و مطالبات خود را بیان کنند .
علی پورسلیمان مدیر صدای معلم ضمن تشکر از مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز و همکاران ایشان به ویژه آقای یعقوبی رئیس روابط عمومی و سایر همکاران و قدردانی از حضور پر جمعیت و شاد خبرنگاران در این نشست گفت :
" با این که بیش از 2 دهه ( 17 مرداد 1377 ) از نام گذاری این روز توسط شورای فرهنگ عمومی در کشور و به نام خبرنگار می گذرد اما به نظر می رسد هنوز در جامعه و به طور اخص در حوزه آموزش فایل مستقل و یا حرفه ای برای جایگاه رسانه و خبرنگار گشوده نشده است .
در نشستی که آقای محمد صیدلو مدیر کل محترم آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران و به مناسبت روز خبرنگار در 20 مرداد با خبرنگاران برگزار کرد گفتم و تاکید کردم که کار خبرنگار به نوعی با حوزه روابط عمومی گره خورده است .
تصریح کردم که هنوز روابط عمومی در فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش به طور دقیق تعریف و تبیین نشده است و متاسفانه بسیاری از مدیران وزارت آموزش و پرورش فاقد سواد رسانه ای و فرهنگ پاسخ گویی هستند .
توضیح دادم که بسیاری از ادارات آموزش و پرورش هنوز بلد نیستند چگونه یک جوابیه و یا پاسخ برای رسانه ها نگارش کرده و آن را ارسال کنند .
در آموزش و پرورش بسیاری از خبرنگاران و رسانه ها به جای مراجعه به روابط عمومی مستقیما با خود مدیر ارتباط برقرار می کنند .
استدلال آن ها این است که روابط عمومی ها به روز نیستند و خودشان در زمینه مسائل حوزه کاری شان توجیه نیستند .
قبلا نوشتم که وزیر آموزش و پرورش باید روابط عمومی را به سمت حرفه ای شدن سوق و یا با عبارتی " هل دهد . "
حتی پیشنهاد دادم که جایگاه سازمانی روابط عمومی حداقل در حوزه ستاد تغییر پیدا کند چون بسیاری از مدیران حوزه ستادی وقتی آن را پایین تر از خود می بیینند لزومی برای ارتباط و پاسخ گویی در خود احساس نمی کنند .
آقای بطحایی وزیر پیشین آموزش و پرورش به جای آن که این جایگاه را ارتقا دهد آن را در حوزه وزارتی ادغام کرد و اسمش را هم گذاشتند :
" چابک سازی سازمانی و یا کوچک سازی ساختار " !
وقتی چنین نگاهی به کارکرد روابط عمومی وجود دارد نباید انتظار داشت که قد رسانه در آموزش و پرورش رشد کند .
در حال حاضر و به طور عمومی در آموزش و پرورش نقش روابط عمومی در حد یک عکاس و یا تدارکاتچی مراسم ونشست ها تقلیل پیدا کرده است و این در حالی است که روابط عمومی در تعاریف جدید نبض و یا میزان الحراره یک سازمان باید باشد .
کسی در آموزش و پرورش روابط عمومی را جدی نمی گیرد حتی خبرنگاران .
این وضعیت می تواند و باید متحول شود .
پیشنهاد دادم وقتی در رسانه ای انتقادی مطرح می شود روابط عمومی آن را سریع به مدیر مربوطه ارجاع دهد و پاسخ بخواهد .
اگر مدیر پاسخ نداد و یا تعلل کرد موضوع در شورای معاونین مطرح و به مدیر متخلف تذکر داده شود .
اگر هم قابل اصلاح بود مدیر پاسخ گو و مسئولیت پذیر جایگزین شود .
این اصل را هیچ گاه نباید فراموش کرد که در جامعه چیزی فراموش نمی شود .
مشمول مرور زمان هم نمی شود اگر در زمینه آن مساله اقناع گری منطقی صورت نگرفته باشد .
اگر مدیران و مقامات تصور می کنند به مساله ای پاسخ ندهند به مرور زمان فراموش می شود سخت در اشتباه هستند .
این ها همواره در ضمیر ناخودآگاه جامعه باقی مانده و در مواقع " بحران " سر باز می کنند .
تنها چیزی که از عدم پاسخ گویی و عدم اقناع گری مدیران در کف جامعه باقی می ماند همان از بین رفتن اعتماد عمومی و در آموزش و پرورش قطور شدن و طولانی تر شدن دیوار و شکاف بین ستاد و صف خواهد بود .
در نشستی که در شهرستان های استان تهران داشتم و این موضوعات را مطرح کردم دوستی به این مواضع انتقاد کرده و گفت که روابط عمومی هم باید از مدیر سوال کند و به خبرنگار پاسخ دهد .
اما بحث این جاست که اگر روابط عمومی از طریق فرآیندی که شرح داده شد درگیر مستقیم در چالش های آموزشی و پرورشی شوند و در پی حل مساله باشند این موجب تفوق سازمانی روابط عمومی ها خواهد شد هر چند ارتقاء سازمانی پیدا نکنند .
به عنوان مثال در حوزه آموزش و پرورش البرز ، صدای معلم گزارشی را در مورد " اردوگاه شهید بهشتی کردان استان البرز " در 15 فروردین ماه 1397 منتشر کرد .
این اداره کل در 4 مهر 1397 به این گزارش پاسخ داد .
البته بنده گزارش را مستقیم برای آقای خسرو ساکی ارسال کردم و ایشان هم با تاخیر پاسخ دادند !
( این گونه نمونه ها در آموزش و پرورش ما فراوان یافت می شوند . )
در کنار انتقاد از عملکرد و رویکرد روابط عمومی ها در چرخه سازمانی به خود رسانه ها نیز انتقاداتی وارد است .
در حال حاضر آن چه بیش از پیش مشهود است جایگاه بسیار کم رنگ و یا بی رنگ رسانه های مستقل و حرفه ای در حوزه آموزش است .
شاید بتوان این ادعا را به طور جدی مطرح ساخت و آن این که اگر آموزش و پرورش در چشم انداز توسعه ایران ( در عمل ) دیده نشده و یا اولویت سیاست گذاران و تصمیم گیران و برنامه ریزان نیست بخش مهمی از آن به کارکرد ناقص ، بد و غیرحرفه ای رسانه ها و خبرنگاران در این حوزه باز می گردد .
کار و ماموریت رسانه ایجاد حساسیت نسبت به موضوع و برانگیختن افکار و توجه عمومی نسبت به آن است .
اگر آموزش و پرورش فرضا در اولویت های 13 و یا 14 هست بخش مهمی از آن به ما خبرنگاران باز می گردد که هنر کافی برای جلب و تحریک شاخک جامعه و مدیران به این حوزه نداشته ایم .
البته تحقق این موضوع یک پیش شرط دارد و آن جلب حس اعتماد مخاطب است که این بخش مشکل ترین کار در حوزه رسانه و پرداخت خبر است .
اکثر پرسش ها و دغدغه های رسانه ها در حوزه آموزش و پرورش موضوعاتی تکراری و کلیشه ای است .
رسانه ها به جای جریان سازی و شناخت و تبیین علل واقعی و موجوده بیبشتر به دنبال فربه سازی " پوپولیسم رسانه ای " هستند تا خبرشان در تیتر توجه معلمان و جامعه هدف قرار گیرد .
این به آن معنا است که رسانه ها به جای تبعیت و پیروی از فضای غالب منفعل روزمره می باید نیازهای اساسی را شناخته و دنبال علت العلل باشند .
این مسیری دشوار و سنگلاخ برای حر فه ای کردن جایگاه رسانه در آموزش و پرورش توسعه نایافته و در جامعه ای بلوغ نیافته است .
البته در این مسیر خطرات و ریسک های فراوانی هم هست .
مستقل بودن در حوزه رسانه بسیار سخت ، پیچیده و طاقت فرسا است .
و از آن جایی که فرهنگ گفت و گو و حل مساله در جامعه ما رشد نکرده است رسانه ها همواره به عنوان عامل خطر و تزاحم و دست و پاگیر دیده می شوند .
آقای حسینی در این زمینه جمله معناداری را بیان کرد :
مهم ترین نقش را در حکمرانی خوب خبرنگاران ایفا می کنند .
امیدوارم با ارتقای تفکر انتقادی و فرهنگ گفت و گو بتوان رسانه را به نقش اصلی خود در جامعه و به ویژه در آموزش و پرورش نزدیک کرد .
سپس " رضا قاسم پور " خبرنگار و مدیر هنرستان گفت :
" روزگاری نه چندان دور در دهه هفتاد، اکثر نشریات محلی مستقیم و غیرمستقیم، متأثر از حضور پررنگ معلمان قلم به دست بود.
فرهنگیانی که ضمن عمل به وظایف سازمانی، اوقات فراغت خود را با روزنامهنگاری و خبرنگاری سپری میکردند تا ضمن بیان مشکلات معیشتی، منزلتی و صنفی خود از تریبونهای موجود با عرق روحی خویش تاثیر مثبتی در بهبود زندگی مردم پیرامونشان داشته باشند.
متأسفانه امروزه نسل معلمان پویا، جسور، قلم به دست، صاحب اندیشه و البته دست اندرکار حوزه رسانه و خبر رو به انقراض بوده و بسیاری از فرهیختگان فرهنگی کنج عزلت اختیار کرده و در زندگی شخصی خویش غوطهورند...
مرداد به مناسبت شهادت "محمود صارمی" روز خبرنگار نامگذاری شده است. این روز فرخنده را بر خبرنگاران و روزنامهنگاران پر تلاش و جویندگان حق و حقیقت تبریک گفته امیدواریم افقهای روشنتری در انتظار دوستان رسانه و خبر باشد.
روزنامهنگاری و خبرنگاری در عصر انفجار اخبار و اطلاعات به ویژه در جهان سوم راه رفتن بر لبه تیغی است که هر لحظه امکان سقوط و هبوط در آن محتمل است.
بدون شک هرکسی در وجودش بعدی از ابعاد متکثر خبرنگاری را داراست.
تلاش برای درک بی کم و کاست حقایق در نهاد ماست. امروزه خبرنگاری دنیای بی سر و تهی است که چهار مقوله صحت، سرعت، دقت و کیفیت اضلاع اصلی آن است.
گرچه گوشی های هوشمند و تکنولوژیهای جدید تمام عرصههای اجتماعی از جمله عرصه خبر و ژورنال را متحول کرده و محدودیتهای زمان، مکان، زبان، امکان و جغرافیا را درنوردیده است و ما به طور روزافزون با انبوه خبرنگاران آماتور و پدیدهی روزنامهنگاری شهروندان مواجه هستیم، لیکن هنوز هم مسئولیت انعکاس اخبار راستین، بدون دخل و تصرف جناحی و گروهی و همچنین پایبندی به تعهد اجتماعی نسبت به درستی و صحت خبر بیشتر معطوف به خبرنگاران و روزنامهنگاران حرفهای است.
یکی از مشکلات عینی این روزها، تأخیر فاز نشریات کاغذی نسبت به نشریات الکترونیکی و دیگر شبکههای اجتماعی مجازی است. همچنین گستره منطقهای مخاطب، تیراژ نازل و حوزه تأثیرگذاری اندک آنها نسبت به تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک و امثالهم از دیگر مشکلات این عرصه میباشد.
سینه سپر کردن یک خبرنگار در ثبت درست وقایع و به تصویر کشیدن چهره عریان واقعیت، به معنای دست کردن در لانه زنبور قدرت و ثروت بوده و علاوه بر خطر سقوط، احتمال گزیدگی همیشه وجود دارد.
متأسفانه بنابر هزار و یک دلیل برخی از دوستان حوزه رسانه و خبر تبدیل به گوش شنوا و چشم بینای مدیران شده و بعضاً نقش تدارکاتچی روابط عمومیها را بازی میکنند و برای حفط منافع نازل جناحی، شخصی و بعضا به خاطر در امان ماندن از تلههای موجود (مشخص نبودن خطوط قرمز) دست به خودسانسوری می زنند.
دستمزد نازل، فقدان امنیت شغلی، عدم حمایت حرفهای و بیمهای، ورود افراد غیرحرفهای و مصادره بخشهای مدیریتی رسانه و خبر توسط سیاسیون از دیگر مشکلات عینی حوزه خبر و رسانه میباشد.
رویکرد جناحی و نتیجتا تقلیل منافع ملی و عمومی به منافع حزبی و جناحی، کمبود خبرنگار مبتنی بر آموزش علمی و آکادمیک و همچنین استیلای فضای ناامن و شائبه آلود و مبتنی بر شایعه در فضاهای مجازی و خدشهدار شدن اعتماد عمومی از دیگر چالشهای منفی حوزه رسانه و خبر میباشد.
از چالشهای های مثبت خبرنگاران و اهالی مطبوعات میتوان به کارکرد مثبت در ارتقای کیفی زندگی اجتماعی، پرتوافکنی بر تاریکخانه های قدرت و ثروت، بیان مشکلات واقعی مردم در قالب گزارشهای تحلیلی، یادداشتهای پژوهشی و نتیجتاً امید آفرینی میباشد.
به هر حال نشریات کاغذی نیز همانند کتاب در معرض تهدید و تحدیدند و مطبوعات کاغذی هم بسان کتاب برای بقای خود محکوم به ارتقاء کیفیت و انطباق خود با تکنولوژیهای نوین و تحلیل رویدادهای مهم جاری هستند.
در پایان امیدواریم ضمن حرکت تدریجی اهالی رسانه و خبر به سوی حرفهای و مستقل شدن از حکومت، حاکمیت نیز در قبال بهرهمندی از خدمات دوستان رسانه و خبر، در خصوص تأمین حداقلهای معیشت و منزلت این قشر شریف و البته آسیبپذیر گامهای عملی برداشته و با تدوین، تصویب و عملیاتی کردن نظام جامع رسانههای همگانی پاسدار حقوق اهالی رسانه و خبر باشد. "
در ادامه مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز ضمن تشکر و قدردانی از حضور خبرنگاران و اصحاب رسانه به مسائل و موضوعات مطروحه توسط خبرنگاران با ذکر نام و به صورت خلاصه پرداخت و گفت :
" مسئولی موفق است که بیش تر گوش باشد تا این که صحبت کند و سخنرانی کند .
از آقای پورسلیمان به عنوان پیشکسوت در تعلیم و تربیت و رسانه در این حوزه تشکر می کنم و مطالب صدای معلم را رصد می کنم . نکات خوبی بیان شد . " ما به طور روزافزون با انبوه خبرنگاران آماتور و پدیدهی روزنامهنگاری شهروندان مواجه هستیم "
در مورد مسائل ایشان تامل خواهم کرد .
جناب آقای استاد دین پرور ، جناب آقای حیدری که خدمت ایشان رسیدیم. من یک عذرخواهی به ایشان بدهکار هستم .
از این که در ابتدای جلسه تاخیر داشتم عذرخواهی می کنم .
نتوانستم خدمت همه دوستان رسانه برسم و البته عملی هم نیست .
خدمت برخی دوستان رسانه به نمایندگی از همه شما رسیدیم .
من این جا مجددا عذرخواهی می کنم که نتوانستم خدمت بقیه دوستان برسم.
جناب آقای ریحانی که از پیشکسوتان و با شدت و حدت مسائلی را بیان کردند .
فقط در مورد موضوعاتی که در مورد بنده به کار می برید کمی باید مداقه کنیم .
از خانم خطایی که انتقادی کردن تشکر می کنم .
من خود رسانه ای هستم . قرابت خود را با شما بیان خواهم کرد .
این جلسه تقدیر از خبرنگاران است و قرار است حرف های شما را بشنویم .
با آقای عباس زاده در خانه مطبوعات در تماس هستیم .
من با رسانه ها سریع ارتباط گیری می کنم .
خانم معبودی از همکاران ما هستند . همین طور جناب آقای قاسم پور و خانم اصحابی .
فضای خبرنگاری همین است . از یک شعر ممکن است ایشان یک نگاه داشته باشد دیگری طور دیگری داشته باشد .
از نقد استقبال می کنم .
قرار نیست همه چیز وفق مراد ما باشد .
جناب آقای نجارپور ما آن گونه که شما فرمودید نبودیم و من از شما تشکر می کنم .
نکات همه عزیزان را یادداشت کردم و از همه آن ها صمیمانه سپاسگزارم .
دو سال سابقه کار آموزش و پرورشی داشتم و رئیس روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان قزوین شدم . " اگر آموزش و پرورش فرضا در اولویت های 13 و یا 14 هست بخش مهمی از آن به ما خبرنگاران باز می گردد که هنر کافی برای جلب و تحریک شاخک جامعه و مدیران به این حوزه نداشته ایم "
شما در کشور نمی بینید که یک نفر با دو سال سابقه معلمی استانی که تازه شکل گرفته است چون کار در آن جا خیلی سخت است .
4 سال رئیس روابط عمومی بودم با 2 سال سابقه کار .
من شما را درک می کنم . مشکلات شما را می دانم و می فهمم .
به شما خیلی نزدیکم .
فکر نمی کنم هیچ مدیر کلی در آموزش و پرورش این قدر رسانه ای باشد .
خیلی ها وقت مسئول می شوند محافظه کار می شوند . مسئولیت محافظه کاری ایجاد می کند .
یعنی شما سعی می کنید خیلی در منظر و چشم ها نباشید !
خیلی خودتان را نشان ندهید !
آن جمله امام موسی صدر می گوید که اصحاب رسانه مثل محرابند ؛ اعتقاد دارم که خبرنگار موذن آن است .
خبرنگار بیدارکننده است .
این نگاه را من به خبرنگاران و فضای رسانه ای دارم .
من رسانه ها را بیدارکننده جامعه می دانم .
در دبداری که روزنامه پیام آشنا داشتم تاکید کردم که رسانه ها وکیلان مدنی جامعه هستند .
عرض کردم هر مدرسه ای یک رسانه هست ، هررسانه ای یک مدرسه .
نگاه من به آموزش و پرورش و رسانه این گونه است .
هر مدرسه یک رسانه و هر معلم یک رسانه است .
هر خبرنگاری یک معلم و هر معلمی یک خبرنگار است .
این نه شعار که اعتقاد من است .
ما فصل مشترک بین آموزش و پرورش و رسانه ها داریم .
سال گذشته در قزوین خبرنگاران را در اردوگاه شهید بابایی جمع کردم .
یک خواهشی از خبرنگاران دارم .
زحمات اصلی آموزش و پرورش را نه مدیر کل می کشد ، نه رئیس آموزش و پرورش و نه معاون .
برای همین می گویم رسانه های در نگاه به آموزش و پرورش مدرسه و معلم را ببینند .
در نقد آموزش و پرورش گاهی طوری صحبت می کنیم و یا می نویسیم گویی آن کسی که زحمت اصلی را می کشد دیده نمی شود !
آموزش و پرورش با دستگاه دیگر فرق می کند که نقش اصلی را در آن دستگاه مدیر کل ایفا می کند .
قاسمی قبل از آن که مدیر کل باشد یک معلم است .
فضای رسانه ای را در البرز من پاک و منزه دیدم .
( تایید و تشویق خبرنگاران )
در کتار نگاه تند و تیزشان در مقایسه با استان های دیگر این فضای پاک گاها وجود ندارد .
اگر برای من میسور بود همه خبرنگاران ( 500 ) نفر را در جمع می کردم و تقدیر می کردم اما برخی ها نگاه منفی دارند .
همه رسانه ها باید دیده شوند .
این مجموعه را مجموعه ای منصف ، بااخلاق ، حرفه ای در استان البرز دیدم .
این مقدمات را گفتم تا به این جمله نهایی برسم :
ما در نگاه به آموزش و پرورش کشور و استان ها باید بدانیم که زحمت اصلی را چه کسی می کشد و به او توجه داشته باشید .
اشکالی که در کشور می بینم این است که صدای آموزش و پرورش و صدای معلمان به خوبی شنیده نمی شود !
در مسئولیتم مطالبه گر بوده ام و سعی کرده ام زبان معلم باشم .
این هزینه دارد و خیلی ها خوششان نمی آید !
مدیرکلی که از بالادستی اش مطالبه گر باشد محبوب نیست . طبع آدمی از تعریف و تمجید خوشش می آید .
مدیر کل باید " زبان معلمان " باشد .
عزیزان خبرنگار !
دست همه شماها را می فشارم .
آن را می بوسم .
شما آموزش و پرورش را به دغدغه اول کشور تبدیل کنید .
اگر روزنامه ، هفته نامه ، سایت و... را باز کردیم باید ببینیم که دغدغه نخست جامعه آموزش و پرورش است .
امروز این نیست !
آن قدر که به مسائل دیگر پرداخت می کنیم به آموزش و پرورش توجه نمی کنیم .
شما مطالبه کنید .
اگر من این حرف ها بزنم لابد می گویند می خواهد بالاتر برود اما شما وجه دیگری دارد .
از شما خبرنگاران ، روزنامه نگاران ، رسانه ها و مطبوعات و... می خواهم که زبان گویای " معلمان " باشید .
خدمت مقام معظم رهبری رفته بودیم . گفتند که برخی ها می خواهند زحمات 40 ساله آموزش و پرورش کشور را نادیده بگیرند .
ما نتوانستیم خدمات معلمان ، مدیران مدارس و حتی مسئولان را در جامعه انتقال بدهیم .
همه از ما طلبکار شدند !
خط مقدم در مدرسه است و این ها گفته نمی شوند .
از شما که " صدای مردم " هستید ؛ زبان و گوش مردم هستید می خواهم که مطالبه گر مشکلات و مطالبات آموزش و پرورش باشید .
صدای شما از من خیلی بلندتر است .
صدای من کجا و صدای یک رسانه و سایت کجا ؟!
آموزش و پرورش را به دغدغه جامعه تبدیل کنید در این صورت می تواند وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد .
در ادامه خانم اصغری از خبرنگاران ضمن انتقاد از عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز در وجه " پاسخ گویی " گفت :
ما گزارش زدیم و به قول شما مطالبه گری کردیم و رویکرد آموزش و پرورش را نقد کردیم .
گلایه من از شما این است که شما مدرسه ای آمده بودید و من به شما زنگ زدم و مطالبه کردم که به من پاسخ دهید .
ما می توانستیم پیش داوری کنیم و از خودمان خبر تهیه کنیم ولی با این که با شما هماهنگ کردم 3 بار پاسخ تلفن مرا ندادید !
تنها خواسته ما پاسخ گویی به رسانه ها است .
قاسمی ضمن عذرخواهی از این خبرنگار ، دلیل آن را تراکم کار دانست و تاکید کرد که باید پاسخ گو باشیم .
مدیر کل آموزش و پرورش البرز انتقاد این خبرنگار را وارد دانست و از ایشان خواست که مطالبه گری و نظارت هوشمندانه خویش را استمرار بخشند .
خبرنگار دیگری گفت : بر عکس روابط عمومی استانداری که کاملا گزینشی خبرنگاران را دعوت کرده بود و هیچ کدام از منتقدان آن روز در سالن نبودند اما با این که ما سه چهار روز پیش به شما در فضای مجازی انتقاد کردیم که پاسخ گو نیستید اما در کمال تعجب دیدم که امروز از من برای این مراسم دعوت شد و من متوجه این تفاوت ها می شوم .
روابط عمومی یک پست تخصصی است و کسی که تحصیلاتش مرتبط نباشد همین وضعیت خواهد بود .
مدیر کل روابط عمومی استانداری آقای رحمانی در پاسخ به این خبرنگار گفت :
" قبل از آن که شما به دنیا بیائید من عضو انجمن متخصصان روابط عمومی بودم ! "
سپس مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز تک تک از خبرنگاران تقدیر کرده و لوح سپاس به آنان اهدا نمود .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
آقای قاسمی مدیری با دانش هستند،امتیاز ویژه ومهم ایشان
مهارت در روابط انسانی سازمانی است.با بدنه سازمان ارتباط خوبی برقرار می کنند.البته در یک دستگاه عریض وطویلی مثل آموزش وپرورش که بشدت بروکراتیک است وسیاست های راهبردی در جایی دیگر اتخاذمی شود انتظار تغییر گسترده دور از ذهن است، اما آقای قاسمی مدیر تحول گرای هستند امیدواریم که منشا تحولات خوب برای همکاران باشند.ان شا اله