صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

مهدی فتحی / دبیر ریاضی ناحیه یک سنندج

دل نوشته های یک معلم ؛ بچه های سرگردان در راهروهای مدارس

اخراج دانش آموز از کلاس و معمای فنون کلاس داری معلمان  صدای تق تق درب کلاس را می شنوم. مشغول درس دادن هستم. رشته کلامم قطع می شود. درب را باز می کنم. یکی از دانش آموزان درخواست ورود به کلاسم را دارد. دانش آموز کلاس بغلی است. از کلاس اخراجش کرده اند. نمی خواهد در راهرو علاف باشد. بچه بازیگوشی است. علاقه ای به درس و مدرسه ندارد. می گوید به اصرار خانواده به مدرسه می آید. صدای خوبی دارد و عاشق آواز خواندن است. می گوید دوست دارد در آینده خواننده شود. به او اجازه ورود می دهم. ناخودآگاه سرکی به راهرو می اندازم. دو تا بچه دیگر را می بینم که در راهرو دارند باهم صحبت می کنند.به طرف من می آیند.آنها هم درخواست اجازه ورود به کلاسم را دارند. هرکدام مال یک کلاس اند. به آنها نیز اجازه ورود می دهم. در کلاس آرام و بی صدا می نشینند و من درسم را ادامه می دهم. گاهی در بحث ها مشارکت هم می کنند و گاهی نیز بعضی از سوالات را از آنها می پرسم.زنگ تمام می شود. در زنگ بعد درب کلاس را باز می کنم که هوای کلاس کمی عوض شود. به رسم عادت سرکی به راهرو می کشم. دوباره چند تا بچه را می بینم. همان ها هستند. به طرفم می دوند و خواهش می کنند که بهشان اجازه ورود به کلاس بدهم. رویشان نشده است که دوباره مزاحم کلاسم شوند و دوباره اجازه می دهم.
این تقریبا داستان هر روز کلاس من در اغلب سال های تدریسم بوده است.سال هاست که کلاس من مامن و پناهگاه دانش آموزان به قول همکاران " شارلاتان و درس نخوان و بی تربیت " شده است.
فقط اسم مدارس و نام دانش آموزان عوض شده است وگرنه سال هاست که آش همان آش است.
دیروز هم همین داستان بود. زنگ که می خورد به دفتر رفته و دفتر نمره را کمی محکم تر بر روی میز می کوبم و با ناراحتی می گویم: چه از جان این بچه ها می خواهید؟ چرا هر روز و هر ساعت از کلاس اخراجشان می کنید؟ چرا باید کلاس من هر ساعت پذیرای دو یا سه دانش آموز خارج از لیست باشد؟ مگر کلاس ریاضی کسل کننده و سنگین است یا کلاس فلان درس و بهمان درس ؟ 
معلم دینی یا به قول امروزی ها پیام های آسمان در مورد یکی شان می گوید: از کلاس اجازه گرفته و 40 دقیقه بعد به کلاس آمده است.از فلان خیابان سر در آورده و...
می گویم: خب چرا اجازه می دهید از کلاس بیرون برود؟ مگر نمی شناسیدش ؟ 
می گوید: آدم چه می داند؟ شاید حاجتش ضروری باشد. آدم باید درک کند!
می گویم : خب چرا فقط در این مورد درکش می کنید؟ چرا در موارد دیگر دکش می کنید؟ 
معلم اجتماعی می گوید: نمی گذارند درس بدهیم. مزاحم کلاس هستند. زیاد حرف می زنند و حواس بچه ها را پرت می کنند.
می گویم : چرا در کلاس من این گونه نیستتد؟ چرا آنجا ساکت و آرام می نشینند و کاری به کسی ندارند؟ درس خوان نیستند. ولی آزاری هم برای من و کلاسم ندارند.
می گویم: اگر همه دانش آموزان، جملگی درس خوان و با تربیت و با اخلاق باشند، پس ما دیگر اینجا چه کاره ایم؟ دیگر معلم می خواهند چه کار؟

پس شما به عنوان معلم چه هنری دارید ؟

یعنی رسالت شما این است که فقط درس بدهید؟ یعنی من که معلم ریاضی هستم فقط و صرفا باید ریاضی درس بدهم و بس؟ پس اخلاق و تربیت دانش آموزان چه می شود؟

پس روش های درست زندگی کردن و شخصیت سازی در این بچه های معصوم را چه کسی یادشان دهد ؟
همهمه ای دفتر را فرا می گیرد.
معلم ادبیات می گوید: کتاب ها پرحجم اند و زمان کم. ما آن قدر وقت نداریم  و نمی توانیم نیمی از وقت کلاس را صرف کنترل این دانش نوع آموزان بکنیم.
درس مان در وقت معین تمام نمی شود.
می گویم : اگر درستان تمام نشود دنیا به آخر می رسد؟ اگر این دانش آموزان ریاضی یا ادبیات یاد نگیرند از زندگی ساقط می شوند؟
قطعا نمی شوند.
اما اگر این دانش آموزان از مدرسه خارج شوند و درگیر یک نزاع خیابانی شوند و چاقویی بخورند و یا چاقویی به شکم کسی فرو کنند.هم خودشان و هم خانواده شان از زندگی ساقط می شود و هم مشکلات لاینحلی برای طرف مقابل شان ایجاد می کنند. بودن این بچه ها در مدرسه و نبودن در بین خیل عظیمی از ناهنجاری های جامعه  هم برای ما بعنوان متولیان تعلیم و تربیت در جامعه ، و هم برای خود این بچه و خانواده هایشان غنیمت است.

بگذارید بچه ها کنار ما و دم دست ما باشند ، تا اینکه بروند و بزه کاری های جامعه را ببینند و یاد بگیرند.

تا اینکه...
می پرند وسط کلامم.
می گویند: ما که دایه ی مهربان تر از مادر نیستیم. خانواده های این نوع دانش آموزان فقط آنها را از سر خودشان وا می کنند و فقط می خواهند چند ساعتی را در مدرسه باشند و در خانه اذیت شان نکنند. ما هم حوصله شان را نداریم. اینها مزاحم های کلاس هستند.
مدیر صدایش در می آید.می گوید: بعضی از خانواده ها با زبان خودشان گفته اند که ما خود می دانیم که فرزندمان درس خوان نیست و کاره ای نمی شود.اما مدرسه را مکانی امن می دانیم و می خواهیم که بچه مان اوضاعش از این بد تر نشود. شاید سرش به سنگ بخورد و تغییری در رفتارش حاصل شود. اگر هم نشود، لااقل در کوچه و خیابان نیست و خیالمان راحت است که نابه هنجاری های جامعه را کمتر می بیند و شاید کمتر به دام این ناهنجازی ها بیافتد.
معلمان می گویند: ما نمی توانیم. اعصابشان را نداریم. خودمان هزار و یک درد و گرفتاری داریم. با این میزان حقوق و این سطح زندگی مدینه ی فاضله از ما می خواهید؟
فلانی میوه فروش است و دو تا سه برابر ما درآمد دارد و اعصاب خوردی های ما راهم ندارد.


می گویم خب چرا شما هم نمی روید میوه فروش شوید ؟

اگر حقوق تان کم است خب کار نکنید. معلمی نکنید. بروید و شغل دیگری که درآمد بیشتری دارد را پیشه کنید.


اگر هم نمی توانید و نمی خواهید بروید، پس چرا به دست مزدتان اعتراض نمی کنید؟ پس چرا در اعتراضات و تجمعات و کنش های میدانی مشارکت نمی کنید؟


حالا که شغل عوض کردن برایتان مقدور نیست و معترض هم نمی شوید، و چاره ای جز معلمی با این میزان حقوق و دست مزد و مزایا ندارید پس آن را درست انجام دهید .


و ادامه می دهم: بهتر است دق دلی خودمان را سر دانش آموزان مان خالی نکنیم. این گرفتاری ها و مشکلات برای همه یکسان است. من هم مثل شما حقوق می گیرم و مشکلاتم شاید از شما هم بیشتر باشد. چرا دانش آموز از بقیه کلاس ها اخراج می شود  و به کلاس من پناه می آورد؟ چرا در کلاس ریاضی چنین رفتارهایی ندارد و مزاحم دیگر دانش آموزان نمی شود؟
معلم اجتماعی می گوید: خب ، شما با این کار مانع از تنبیه هایی می شوید که ما اعمال می کنیم. ما دانش آموزان را به عنوان تنبیه از کلاس اخراج می کنیم که در راهرو بایستند و تنبیه شوند و شما به آنها پناه می دهید و تنبیه ما را خنثی می کنید.
می گویم: باور کنید این کار تنبیه نیست ، بلکه ضعف مدیریت کلاس است. قطعا دانش آموزی که بتواند آستانه صبر معلمش را لبریز کند و کاری کند که معلم او را از کلاس اخراج کند پیروزی برای آن دانش آموز و شکست برای آن معلم بوده است.بیشتر این دانش آموزان از خدایشان است که از کلاس اخراج شان کنید.
چون محیط کلاس را خشک و کسل کننده می بینند ، دوست دارند از کلاس خارج شوند و کاری می کنند که شما از کلاس اخراج شان کنید و شما نیز دقیقا مطابق خواسته آنها، همان پازلی را که آنها چیده اند اجرا می کنید.
هنر معلم، تنها تدریس این درس های پرحجم و بی فایده نیست. هنر معلم ، صرفا درس دادن به تعدادی بچه درس خوان و با اخلاق نیست.

هنر معلم درس دادن به همه نوع دانش آموزی است و اگر دانش آموزانی اهل درس خواندن نیستند، هنر این است که راه حل هایی برای علاقه مند کردنشان به درس و کلاس و مدرسه پیدا کند و اگر هیچ راه حلی به ذهنش نمی رسد  و یا همه راه ها را امتحان کرده و به نتیجه نرسیده است (که قطعا چنین چیزی امکان ندارد)، هنر این است که در کنار خود و در کلاس، مدیریت و کنترل شان نماید.
ما که صرفا برای درس دادن به کلاس نمی رویم.

ما نمونه ی اخلاق و الگوی همه جانبه برای دانش آموزان هستیم. باید همیشه به روز و آماده باشیم. باید همیشه حرفی برای گفتن داشته باشیم. باید همیشه راه حلی جدید در چنته داشته باشیم.
دانش آموزی که اهل درس خواندن نیست را با این اتهام، که نباید از چرخه کلاس و مدرسه حذف نماییم !
قرار نیست که همه پرفسور و دکتر و مهندس و معلم شوند.اینها در دوره آموزش و پرورش عمومی به سر می برند و بچه هستند و ما باید بیشتر به فکر تربیت آنها و نشان دادن راه و رسم درست زندگی کردن به آنها باشیم، تا این درس های متعدد و پرحجم و گاها بی فایده.
می گویند: یعنی دانش آموز از ما هنرمندتر است و سر ما کلاه می گذارد؟
می گویند: الان تو به ما توهین می کنی و خودت را عاقل و فهمیده می خوانی و همه ما را ناتوان در کلاس داری و...
می گویم: به خدا این طور نیست.فقط شاید من کمی طاقت و حوصله بیشتری به خرج دهم وگرنه همه شما استاد بنده هستید و اگر در حرفهایم ایرادی هست قطعا ایراد در نحوه بیانم بوده است ؛ وگرنه من چنین جسارت هایی نکرده و نمی کنم و از همه شما معذرت خواهی می کنم.
فقط نباید این مهم را فراموش کنیم که دانش آموز، خط قرمز ماست.نباید به آنها خیانت کنیم.نباید کوتاهی کنیم. باید همه را به چشم بچه های خودمان ببینیم.باید همان انتظاری را که از معلمان فرزندان خود داریم ، خودمان هم در حق شاگردانمان برآورده کنیم.

معاون به دفتر می آید و می گوید که کلاس ها آماده هستند و دیگر وقت رفتن به کلاس است.
و دوباره با باری از اندوه و نگرانی دفتر نمره را برمی دارم و به کلاس می روم و دوباره مثل همیشه منتظر بچه های سرگردان در راهروها، برای ورود به کلاسم می مانم.
در راه رفتن به کلاس، به این فکر می کنم که عجب سوپرمنی شده ام من !
و نیش خندی می زنم.
مگر می شود ناجی چند نفر بود؟ مگر چند نفر را می شود تغییر داد ؟
پارسال هم در یک مدرسه دیگر، همه همکاران برای یکی از دانش آموزان صورت جلسه ای بلندبالا نوشته و امضا کرده بودند  و به طور جدی قصد داشتند که از مدرسه اخراجش کنند.
من نگذاشتم، و همه صدایشان بلند شد  و گفتند تحت هیچ شرایطی به این دانش آموز اجازه ورود به کلاس هایمان را نمی دهیم.
آنجا نیز ناچار شدم سوپرمن شوم و تعهد نمایم که فقط به کلاس من بیاید و سر هیچ کلاسی نرود تا مزاحم فرآیند تعلیم و تربیت هم کلاسی هایش در کلاس نشود تا معلمان راحت بتوانند درس شان را بدهند !
و فقط معلم هنر با من همراهی کرد. و تا پایان سال این دانش آموز، سه روز متوالی فقط به کلاس ریاضی و دو روز دیگر فقط به کلاس هنر می آمد.
و در هردو کلاس نیز کاملا آرام و حتی کمک حالمان بود.
در این افکار بودم که به در کلاس رسیدم. وارد کلاس شدم. اما این بار در را باز گذاشتم تا اگر بچه های سرگردان دوباره آمدند، این بار نیاز به در زدن نداشته باشند و هر وقت بخواهند وارد شوند در به رویشان باز باشد.

خدایا چنان کن سرانجام کار

تو خوشنود باشی و ما رستگار


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سه شنبه, 03 آذر 1394 18:57 خوانده شده: 9894 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +9 -1 --
ناشناس 1394/09/03 - 21:07
جناب فتحی بزرگوار در کار و دانش سر کلاس درسی بودم هنوز حضور وغیاب دانش اموزان را انجام نداده بودم که دانش اموزی چند فحش ناموسی وبه قول معروف خواهر مادر به یکی از همکلاسی هایش نثار کرد
سوال از شما لطفا مرا راهنمایی کنید با این دانش اموز باید چه رفتاری کرد
در مدرسه ای که نه مشاوری وجود دارد ونه پدر ومادر این داشن اموز حاضر هستند به مدرسه بیایند و مدیرو معاون هم میگویند کاری به کارش نداشته باشید برادرانش از گردن کلفت ها واشرار هستند وممکن است بیرون مدرسه برایتان مشکل درست کنند
با
تو جه به تمام جوانب این مسئله لطفا پاسخ دهید با این داشن اموز باید چه کار کرد ؟
پاسخ + 0 0 --
.معلم 1394/09/04 - 12:52
خبر پاره کردن حکم ریاست اقای دیناروند توسط نماینده مجلس شوش دانیال رو پیگیری کنید گویا این نماینده گفتن هر کس رو من بگم باید رییس بشه و خواستند حکم ریاست ایشون رو پاره کنند درجلوی حضار اما اشتباهی حکم تقدیر از رییس موقت قبلی رد پاره کردند
لطفا پیگیری و درج کنبد خوزستان شوش دانیال
پاسخ + +2 -2 --
معلم 1394/09/03 - 22:10
شعار دادن خیلی راحت است من هم به دانش اموزانم علاقه دارم . ولی نظام آ.پ مشکل دارد نه ما. وقتی دانش اموز امتحان نهایی دارد و باید تا اخر کتاب و سر موقع درس تمام شود معلم چاره ای ندارد.دانش اموزای امروزی کلاسهایی که بیکاری زیاد دارند و معلم هم زیاد مقید به وقت و کتاب و ... نیست را بیشتر دوست دارند. البته بچه های درسخون همیشه معترض این کلاسها هستند.تو شهر ما فقط یک معلم ریاضی هست که کلاساش الکیه اونم فقط میزارن سرکلاسای رشته ادبیات که میخان تو کنکور اصلا ریاضی نزنن.
پاسخ + +7 -2 --
غیاثی فراهانی 1394/09/03 - 23:16
اقای فتحی اگر دانش اموزی به قول خوتان که در اوایل نوشته تان اورده اید علاقه ای به درس و مدرسه نداشته باشد و به زور پدر و مادر به مدرسه بیاید چگونه می شود به درسی اموخت؟؟ او اگر به کارگاه یا مغازه ای برود و شاگردی کند و حتی حقوقی هم نگیرد یواش یواش برای خودش مرد زندگی می شود .ولی در مدرسه به جز اینکه وقت خودش تلف شود و گاه بی گاه توسط معلمان و مدیر توسرش زده شودچیزی عایدش نمی شود .
پاسخ + +9 -2 --
علی 1394/09/03 - 23:50
علت اینکه با اشتیاق می ایند و در کلاس شما مخفی میشوند این است که از برخورد مدیر و معاون و بازخواست خانواده واهمه دارند و خود را زرنگ میدانند وشما فکر میکنید آمده اند ریاضی یاد بگیرند با اشتیاق !!!!شیوه اموزش غلط و خسته کننده و ناکارامد برای همه شده مدارس تبدیل به دارالمجانی شده مجانی دانش اموزانی را برای خانواده هایشان نگه داری میکنیم .له له آقا جان شده ایم و بس
پاسخ + +5 0 --
اشرفی 1394/09/04 - 01:02
همکار محترم به نکات خوبی اشاره قرمودید ، کار معلم فقط تدریس نیست بلکه همراه کتاب های درسی ، اخلاق و مسئولیت پذیری و دوست یابی و.... را هم آموزش می دهد . و درست می فرمایید قرار نیست همه از مدرسه به مدارج عالی برسند . اما یک طرفه قضاوت نکنیم یادمان باشد معلم هم جزیی از این نظام آموزشی است که هر ماه از او نمره مستمر می خواهند ، امتحان و ظرح درس و پرسش کلاسی و نمره انضباط و.... از او می خواهند . بدیهی است معلم باید از همان دانش آموز هم چیزی بخواهد..یادمان باشد بعضی کلاس ها سی نفره یا بیشتر هستند یک لحظه به ظرفیت معلم هم بیندیشیم و به تمام انتظاراتی که در نظام اموزشی از او دارند ، فکر کنیم ... درست است که این هنر معلم است که بتواند دانش آموز را علاقه مند کند ولی یادمان باشد عوامل دیگری هم در این نظام آموزشی و شرایط اجتماعی هست که موجبات دلسردی دانش آموز را فراهم می کنند . هر چند که گاه نقش معلم پررنگ تر از بقیه عوامل جلوه می کند اما همیشه هم همه مشکلات از کم هنری معلم نیست .
پاسخ + +3 -1 --
ناشناس 1394/09/04 - 11:49
خیلی زبیاست..به کار شما می گوید اموزگار ی.
پاسخ + +3 -3 --
احسان 1394/09/04 - 14:53
یادتان نرود معلم هم انسان است. یه ظرفیتی داره. به هر حال شما حوصله بیشتری دارید ولی نکته مهمتر اینکه ما معلم ها هم نباید اجازه دهیم دانش اموز بی ادب با ایجاد مزاحمت برای سایر همکلاسیهایش مانع یادگیری انها شود. دانش اموزی که در کلاس شلوغ میکنه بدین معنی است که درس رو متوجه نمیشه وگرنه مثل بچه ادم میشینه سر جاس.
در ضمن معلم مسئول معتاد شدن و چاقو کشی دانش اموزان نیست که ما مجبور باشیم اینها رو تحمل کنیم.
پاسخ + +4 -1 --
ناشناس 1394/09/04 - 17:49
گاهی عدالت واقعی ایجاب میکنه برای آرامش و حقوق دیگران با این دانش اموزان از کلاس اخراج بشند. شما هم بهتره به فکر اون اکثریت بدبخت باشید, تا اون چند تا مزاحم.
پاسخ + 0 0 --
قاسم 1394/09/05 - 01:09
دوست عزیز من هم مانند شما بودم و هستم. ولی یه توصیه . با فشار کاری که داشتم و خیلی از اشکالات را در مدیریت و نحوه برخورد بقیه معلم ها می دانستم وهمچنین با تعصبی که در برنامه ریزی و تنوع بخشی در کلاس داشتم. وهمچنین اخراج نادری که داشتم، جزئی از برنامه من بود؛ وهمچنین الاف بودن مشاوران و معاون پرورشی رو که می دیدم؛ ناراحتی من دو چندان می شد و هر طرحی رو که می دادم؛ انگار با دیوار صحبت می کردم. نتیجه:
فشار عصبی( بیشتر از همکاران). درد کمر. دردپا و حالا بیشتر از 10 دقیقه توانایی ایستادن ندارم و درد شدید.
ولی هنوز روی عقیده خود هستم و صبر و اخلاق عملی خودم رو افزایش میدم.
در ضمن اضافه کاری ممنوع و کار در بیرون برای کسری درامد. آری
تشکر
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1394/09/05 - 09:30
باسپاس فراوان از دوستانی که حوصله کرده و متن را مطالعه نمودند و نظرات خود را جهت بیشتر نمودن آگاهی بنده و دیگر دوستان ارائه نمودند.
لازم است به استحضار دوستان برساند این مطلب کلی بوده و برای افراد خاص و استثنا قابل تعمیم نمی باشد.
قطعا دانش آموزانی وجود دارند که استثنا هستند و نمی توان آنها را به هیچ صراطی مستقیم کرد.
در جواب همکار عزیزمان هم که فرپودند که از دست مدیر و معاون و... فرار کرده و خود را زرنگ می دانند باید عرض کنم که دانش آموز برای این کار می تواند از مدرسه خارج شده و یا قاطی دانش آموزانی شود که در حیاط ورزش دارند.همچنین در مطلب اشاره ای به اشتیاق دانش آموزان برای کلاس ریاضی نشده.بلکه اشاره به مامن و پناهگاه شدن کلاس ریاضی برای این نوع دانش آموزان شده است.
همین که دانش آموز کنار دست ما باشد در امنیت است.دیگر مسائل خود به خود حل می شود.
پاسخ + +2 0 --
مدیرمدرسه/اصفهان 1394/09/05 - 18:04
همکارارجمندجناب آقای فتحی به نکات جالبی اشاره فرمودید، اما حل این گونه مواردبرعهده شما به عنوان یک معلم نیست بلکه برعهده مدیران ومسئولین اجرایی واداری است،مدیری که طعم سختی های معلمی راچشیده باشدبه راحتی می تواند بسیاری ازاین مشکلات راحل کند.درمدرسه ای مشکل داربا تعداد20 کلاس واردشدم جهت رفع اینگونه مشکلات بلافاصله دوفضا ایجادکردم1-سالن مطالعه 2- کلاس زندگی،درکلاس زندگی برنامه ای را برای سه روزجهت دانش آموزان مشکل داربه اجرادرمی آوریم که جلسات آن توسط معاونان پرورشی-آموزشی-انظباتی - مشاور- ومدیرمدرسه اداره می شود ازاین دوره تاحدودزیادی پاسخ مثبت گرفته ایم نمی خواهم بگویم این راه تنهاراهی است که می توان انتخاب کردبلکه می خواهم بگویم ماحق نداریم دراینگونه مواردمعلم راسرزنش کنیم چون این وظایف برعهده اونیست بلکه برعهده مامدیران است
پاسخ + 0 -1 --
یاور 1394/09/09 - 21:28
شعار دادن کار راحتیه بیشتر معلمان رسمی ما عقده اند کمبودهایی مادی و معنوی زیادی دارند نمی توان از چنین کسانی انتظار داشت بدبختیها ی جامعه ی بحران زده را هم به دوش بکشند
وقتی دانش آموز به خوبی درک می کند اگر فوق لیسانس هم بگیرد مثل برادر بیکار خواهد شد وقتی پدر مادر باید چند شیفته کار کنند وقتی... دگر چه انگیزه‌ای برای یادگیری خواهد داشت تازه حالا یه معلم فلک زده ی بی نون و لحاف بیاد پناه چی باشه... همه مثل جنابعالی وارث حقیقی انبیا نیستند...
خدا به داد این جامعه برسد با این آموزش و پرورش
پاسخ + +1 0 --
عبدی 1394/09/11 - 11:15
درود بر شما همکار بزرگوار،مطالب شما را خواندم وچند نکته را لازم دانستم که بنویسم اول: شما دوست گرامی اینکه بجای اعتراض کردن جلوی همکاران ابتدا با مدیریت یا معاونت یا مشاور ،هر کدام که تو کارشان واقعا پیگیر وجدی هستندصحبت میکردید تا اونها در شورای دبیران مطرح میکردند وبا همفکری دبیران راه حل بهتری غیر از بیرون انداختن دانش آموزان پیدا میکردند.دوم: همکار عزیز شما ناآگاهانه بجای حامی بودن این بچه ها باعث تکرار این ناهنجاری رفتاری بچه ها شدید( بجای ماهی دادن ، ماهیگیری یاد بدهید.) شما اگه صبرتان یا نحوه کلاس داری شما مثبته، با کمال احترام راهکارتان و موارد آموزش آنرا به مدیر تحویل دهید وایشان انرا به زبان خودش نه شما مطرح کند. سوم: همکار دلسوز،منش پهلوانی تختی(فاتحه به روح ایشان) بسیار بهتر از سوپر من بودن است. کلام آخر((ومن الله التوفیق وعلیه التکلان))
پاسخ + 0 -1 --
ناشناس 1394/09/12 - 23:00
همکار عزیز حرف های خیلی قشنگی می زنی. اما ننوشته ای با چه شیوه ای این دانش آموزان به اصطلاح اراذل و اوباش را در کلاس خود ساکت نگه می داری؟ به نظر من حرف های شما پر از شعاره .
پاسخ + 0 0 --
مهدی فتحی 1394/09/20 - 00:17
با روش دوستی و ایجاد محبت.
با این روش که به دانش آموز می فهمانم که من دشمن و در مقابلش نیستم.بلکه دوست و در کنارش هستم.
تا جایی که دانش آموز به این نتیجه می رسد که نباید معلمی را که دوستش است و پناهش می دهد ناراحت کرد و کاری کرد که دیگر پناهش ندهد.
دوست بزرگوار:هر آنچه را که خود در توان نداریم شعار نپنداریم.شاید دیگری بتواند کاری انجام دهد که از عهده ما خارج باشد.
پاسخ + 0 0 --
فرید یوسف پور 1394/09/25 - 14:13
واقعا جالب است
پاسخ + 0 0 --
نوید شیخ احمدی 1394/11/04 - 19:47
سلام اقای فتحی منم نوید شیخ احمدی کلاس 2,1ازتون تشکر مکنم برای خوب تدریس کردنتون
پاسخ + 0 0 --
امین 1396/08/25 - 03:11
آقایان و خانمها آموزگاران و معلمان ، همیشه شما حق دارید . دانش آموزان همه درس نخوان و بی تربیت و حراف و ....هرآنچه که لیاقت خودتان اس هستند . کجای دنیا دانش آموز نمره ۲۰ را از کلاس اخراج میکنند که معلم پسر من این کار را کرد. اگر مشکل مالی دارید ، بروید بیرون جا را برای عاشقان تدریس خالی کنید .بچه های مردم را هم مثل خودتان روانی نکنید ای فرهنگی های بی فرهنگ.
پاسخ + 0 0 --
امین 1396/08/25 - 03:14
آقای احسان اگر نمیتونی بچه ها را با انواع و اقسام رفتارها و عادات مختلف که زاییده ی همین اجتماع بزرگ تر هاست تحمل کنی ، برو بیرون . برو بیرون .تو لباقت آموزگاری رو نداری . یادت رفته خودت تو دوران نوجوونیت چقدر شرور بودی؟
پاسخ + 0 0 --
همکار 26 سال سابقه 1397/01/06 - 21:02
بنده خیلی کم و موردی دانش اموز از کلاس اخراج می کنم.شاید سالی یک بار. اما کار شما کاملا اشتباه بوده است.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور