راز پیشرفت جهشی و توسعه ای کشورهایی که ظرف چهار دهه گذشته در ردیف کشورهای توسعه یافته قرار گرفته اند در نظام آموزشی آنها نهفته است. چرا که مسئولیت پرورش نیروی انسانی با کیفیت و سازگار با شرایط کشورشان به عهده نظام آموزشی آنهاست.
در حالی که ما در کشورمان با تاکید بر منابع معدنی و زیرزمینی به دنبال توسعه و پیشرفت هستیم خیلی از کشورها بدون داشتن هیچ منابع طبیعی، کلید دستیابی به توسعه پایدار و نیرومند کردن کشورشان را در تربیت و پرورش نیروی انسانی قلمداد نموده و لذا بیشترین سرمایه گذاری را روی نظام آموزشی خود قرار داده اند.
هسته اصلی هر نظام آموزشی، معلمان و مدیران مدارس هستند که می بایست با داشتن انگیزه بالا و علاقه به حرفه خود به کشف استعدادها و ظرفیت های هر دانش آموز کمک نموده و ضمن ایجاد اشتیاق، برای یادگیری دراز مدت در آنها، بهترین مسیر را برای هر کودک فراهم کنند.
حال با شرایط امروز آموزش و پرورش در کشور ما که اگرچه در صدر اولویت های اعلانی مسئولان همواره قرار گرفته ولی در ذیل ردیف اولویت های اعمالی آنها واقع نشده، داشتن روحیه جست و جوگری، تلاش برای یادگیری و پیشرفت و شور و شوق در حرفه معلمی به شدت کاهش یافته و روز به روز روند پرورش ظرفیت ها و تنوع استعدادها در کودکان در معرض چالش و بحران بیشتری قرار می گیرد.
در واقع اگر دیروز سرمایه گذاری هدفمندی و متناسبی در نظام آموزشی کشور صورت می گرفت امروز کشور نباید بودجه عظیمی را صرف رفع آسیب ها و بحرانهای اجتماعی نماید و هر چه جلوتر می رویم این سیکل معیوب با انرژی بیشتر باز تولید می شود و جامعه را با خطر فروپاشی اجتماعی بیشتر مواجه می کند.
با عنایت به واقعیات فوق و علیرغم تمامی محدودیت ها و تنگناهای که بویژه به خاطر شرایط تحریم فراروی کشور وجود دارد مجمع فرهنگیان ایران اسلامی بر چارچوبها و رویه های ذیل در جهت تکریم و رفع مشکلات معلمان و نظام آموزشی کشور تاکید و اصرار دارد و از دولت و نظام می خواهد که نظام آموزشی و معلمان را در ردیف الویت های اصلی خویش قرار دهند:
1. نقش و جایگاه مدرسه به عنوان یک نهاد آموزشی و اجتماعی موثر در جامعه باید به رسمیت شناخته شود. متاسفانه امروز نقش مدرسه در میان نهادهای جامعه، برجسته نیست و مشارکت والدین و ذینفعان و نهادهای غیر دولتی و مدنی در روند امور مدرسه واقعی و تاثیرگذار نمی باشد. لذا امروز شاهد کاهش نقش و اعتبار مدرسه در درون جامعه محلی هستیم که این مسیر و روند باید اصلاح شود.
2. دولت و نظام نقطه تعادل و بهینه خود در قبال نظام آموزشی و معلمان را از دست داده است به طوری که در میان دو رویکردی یکی سرمایه گذاری در آموزش و کیفیت بالای آموزش را موتور محرکه توسعه می داند و دیگری صرف بودجه دولت در آموزش و پرورش را هزینه جاری تلقی می کند که تاثیر زودهنگامی در ایجاد شغل و توسعه فوری جامعه ندارد، دولت گرایش به رویکرد دوم پیدا کرده و این روند باعث بی انگیزگی معلمان و کاهش کیفیت آموزشی در ابعاد مختلف شده است لذا مداخله فوری و موثر دولت در این زمینه ضروری است.
3. معلمان به عنوان یک سوم از کارکنان رسمی دولت به لحاظ مرجعیت اجتماعی جایگاه خاصی نزد اقشار و گروههای مختلف جامعه دارند به نوعی نقطه اتکا اداره و ثبات کشور هستند و تحت هیچ شرایطی دوست ندارند که مسائل و مشکلات صنفی آنها رنگ و بوی امنیتی پیدا کند لذا دولت باید گامهای اساسی و روشن برای ترسیم بی اعتمادی فرهنگیان نسبت به عملکرد خود بردارد.
4. رویه بی توجهی به مسائل و مشکلات معلمان و نگاه امنیتی به مطالبات صنفی آنها، تاثیر مستقیم بر کاهش کیفیت آموزشی دارد و روند ناکارآمدی در ابعاد مختلف را با توجه به گستردگی طیف معلمان، دانش آموزان ووالدین تقویت می کند. لذا دولت می بایست با تشکیل کارگروه ویژه متشکل از مقامات مسئول و نمایندگان صنفی و تشکل های معلمان ضمن بررسی دقیق ابعاد و زوایای موضوع، پیرامون آنها چاره اندیشی مناسب صورت دهد.
5. در آستانه ارائه لایحه بودجه سال 98 به مجلس شورای اسلامی، مهمترین مطالبه معلمان، عملیاتی شدن نظام رتبه بندی معلمان به نوعی که طیف گسترده ای از آنها تحت شمول خود قرار دهد، می باشد. بنابراین از نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتظار می رود که حداقل بودجه ای که به این موضوع اختصاص می دهند کمتر از ده هزار میلیارد تومان نباشد تا مرهمی کوچک بر زخم بزرگ و عقب ماندگی تاریخی معلمان در عرصه حقوق و دستمزد باشد.
6. طرح " معلم تمام وقت" علیرغم نیت خیری که در ذهن ارائه کنندگان آن وجود داشته بی مسماترین نامی بود که بر این طرح نهادند چرا که به سرعت این شائبه در جامعه به وجود آمد که همه معلمان تمام وقت نیستند اما اگر 6 ساعت بیشتر تدریس کنند عنوان تمام وقت را پیدا می کنند. البته دهها تفسیر دیگر هم در این ارتباط بین فرهنگیان مطرح شده که به اغتشاش ذهنی و فکری آنها انجامیده است. بنابراین ضروری است که وزارت آموزش و پرورش ضمن تغییر عنوان طرح در جهت اصلاح محتوای آن اقدام اساسی به عمل آورد و به سرعت پیرامون آن اطلاع رسانی صورت گیرد.
7. حاکم نبودن رویکرد سرمایه گذاری در آموزش و پرورش به عنوان موتور محرکه توسعه کشور، موجب کاهش اهمیت اصل اساسی "عدالت" در امور آموزشی کشور شده است. به طوریکه تبعیض های ناروا در بین دانش آموزان با خواستگاه طبقاتی متفاوت، بستر نهادینه شدن عدالت همه جانبه را که بنیادی ترین شعار انقلاب اسلامی است را تحت الشعاع قرار داده است. لذا دولت می بایست با تاکید بر اصل 30 قانون اساسی بستر آموزش متوازن و با کیفیت برای تمامی اقشار جامعه را فراهم نماید وگرنه با وجود بی عدالتی آموزشی، به مرور زمان تبعیض و بی عدالتی در کل ارکان جامعه نهادینه خواهد شد.
8. ضمن تشکر از توجه دولت در به کارگیری زنان در پستهای مدیریتی، با توجه به اینکه بیش از نیمی از نیروهای شاغل در وزارت آموزش و پرورش از زنان هستند ضروری است که این وزارتخانه گامهای جدی و اساسی در به کارگیری زنان در پستهای مدیریتی کلان و میانی بردارد و گزارش عملکرد خود را هر شش ماه یک بار به افکار عمومی ارائه نماید.
9. یکی از مقدمات و الزمات نهادینه شدن مردم سالاری دینی، وجود احزاب و تشکل های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراگیر است تا افراد در پی تجربه اندوزی و فعالیت در نظام های حزبی، زمینه ورود به مدیریت کلان و میانی را پیدا کنند این شیوه در مقابل لابی گریهای غیر شفاف و همراه با فساد است که بخشی از بدنه مدیریتی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است. از آنجا که وضعیت موجود احزاب و تشکل های سیاسی نشانگر این است که معلمان نیمی از اعضای موثر این تشکل ها را شامل می شوند و این یک نقطه مثبت برای حاکمیت است که افراد با شناسنامه و برند مشخص فعالیت سیاسی و اجتماعی انجام دهند.
بنابراین نظام و به ویژه نهادهای امنیتی نباید عضویت فرد در احزاب و تشکل های قانونی کشور را به عنوان یک نقطه منفی در کارنامه افراد تلقی نمایند. چرا که در تمامی نظام های سیاسی با ثبات دنیا، احزاب و تشکل های سیاسی شناسنامه دار و دارای مجوز از دولت از عناصر ثبات و پایداری و شفافیت سیستم سیاسی هستند.
10. با توجه به گستردگی حیطه فعالیتهای وزارت آموزش و پرورش در اقصی نقاط کشور، فشارهای برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای انتصاب مدیران هماهنگ و همراه با خود در حوزه انتخابیه شان و همچنین تقاضاهای متضاد نمایندگان در یک استان، انسجام مدیریتی این وزارت مهم و حساس را دچار چالش اساسی کرده است. لذا ضمن احترام به حق نظارتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر وزارت آموزش و پرورش، ضروری است که در جهت شفاف نمودن برخی فشارها و تهدیدات، فرصتی ایجاد شود تا مردم حوزه های انتخابیه و بویژه فرهنگیان از نیت برخی از استیضاح کنندگان که مرتبط با تغییر مدیران در سطوح استانی، شهرستانی و حتی مدرسه ایی می باشد آگاهی پیدا کنند.
ما به عنوان یک تشکل فرهنگی و سیاسی به همراه سایر تشکلها و افراد ذی نفوذ در قشر عظیم فرهنگیان، آمادگی هر نوع کمک به دولت تدبیر و امید برای حل مشکلات قشر عظیم فرهنگیان را داریم و امیدواریم در پرتو تعامل و همفکری بیشتر بتوانیم گامی در جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی، ثبات و توسعه کشور برداریم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
نظرات بینندگان
آخرین گروهی که باید دم از حمایت از معلم بزند مجمع خود خوانده فرهنگیان است.
فرج کمیجانی غلامرضا کریمی میترا تیموری اکبر ساوری سحر بیات فرحناز مینایی پور عادل عبدی وحید یعقوبی علی حسینی هاشم زاده بازنشسته عبدالرسول عمادی پانته آ دری تقی کیانی اصغر حصیری سید مختار موسوی فریده بیرانوند و دیگر افراد عضو با رانت به پست و مفام رسیده اند. در این مجمع هیچ گاه جز منافع حزبی و شخصی خود به فکر معلمان نیستند و نبودند. این بیانیه ریاکارانه و عوام فریبی است.
مجمع فرهنگیان گروهی است که مبنایش دیکتاتوری و حذف نیروهای منتقد و سالم است.
درصورت امکان نام استان را قید گردد.باسپاس از اطلاع رسانی شما همکارفرهنگی.